من به کُرد بودن افتخار میکنم و از کُردِ ایرانی که تمامیت ارضی ایران را پاس بدارد هم دفاع میکنم. کُرد را نباید با دموکرات و کومله شناخت. کُرد وطنش را نمیفروشد. کُرد در آغوش بعث نمیرود. اینها به اسم خلق کُرد، خلق کُرد را بدنام کردند.
مسئله امیر سعیدزاده، شاگرد مکتب امام خمینی رحمةاللهعلیه، مثل همه رزمندگان و مسلمانان، مبارزه اسلام و کفر بود. او دو مرتبه توسط گروهکهای تجزیهطلب اسیر شده بود؛ یک مرتبه در سال ۱۳۵۹ و یک مرتبه هم بعد از جنگ که سال ۱۳۷۴ آزاد شد. خودش روایت جالبی از آن دوران داشت: «اسیر شدم، ولی تسلیم نشدم.»
امنیت کردستان امروز مدیون مجاهدتها و تلاشهای امثال آقای سعیدزاده است. در طول چهلودو سال، این قشر همواره هوشیارانه دشمن را رصد کرده و اگر امروز نمیتوانند اسلحه بهدست بگیرند، ولی با زبانشان فعالیت میکنند. همین آقای سعیدزاده در شبکههای مجازی بهشدت فعال است.
بهمناسبت «دهمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت» و انتشار تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب «عصرهای کریسکان»، ویژهنامهی «کتابنامه» را منتشر شد. این ویژهنامه شامل گفتوگوهایی با آقای امیر سعیدزاده راوی کتاب، خانم حمزهای همسر راوی، آقای کیانوش گلزار راغب نویسنده کتاب، یادداشتهای تعدادی از فعالان حوزه ادبیات دفاع مقدس و مروری بر سفر سال ۱۳۸۸ رهبر انقلاب به استان کردستان است.
بسیار جذّاب تهیّه شده است؛ هم خود سرگذشت این جوان آزادهی کُرد جذّاب است و هم نوع نگارش صریح و کوتاه و بیحاشیهی کتاب. با اینکه نیروهای مبارز کُردِ طرفدار جمهوری اسلامی را از نزدیک دیده و شناختهام، آنچه از فداکاریهای آنان در این کتاب آمده، برایم کاملاً جدید و اعجابآور است.
در مراسم دهمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت که با حضور جمع محدودی از پیشکسوتان جهاد و مقاومت و فعالان حوزهی ادبیات و هنر دفاع مقدس در شهر سنندج برگزار شد، تقریظ حضرت آیتالله خامنهای بر کتاب «عصرهای کریسکان» منتشر شد.
کتاب «عصرهای کریسکان»، خاطرات آقای امیر سعیدزاده (سعید سردشتی) از فعالیتهای دوران پیش از انقلاب و مجاهدتهای دفاع مقدس تا رنجهای اسارت در زندانهای کومله و دموکرات است که به قلم کیانوش گلزار راغب تدوین و توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است.
متن تقریظ رهبر انقلاب اسلامی بر این کتاب به شرح زیر است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
ـ بسیار جذّاب تهیّه شده است؛ هم خود سرگذشت این جوان آزادهی کُرد جذّاب است و هم نوع نگارش صریح و کوتاه و بیحاشیهی کتاب. با اینکه نیروهای مبارز کُردِ طرفدار جمهوری اسلامی را از نزدیک دیده و شناختهام، آنچه از فداکاریهای آنان در این کتاب آمده، برایم کاملاً جدید و اعجابآور است. نقش مادر و همسر هم حقّاً برجسته است. دلاوری و شجاعتِ راوی و خانوادهاش ممتاز است و نیز برخی عناصر دیگر کُردی که از آنان نام برده شده است. در کنار این درخشندگیها، رفتار قساوتآمیز و شریرانهی کسان دیگری که بدروغ از زبان مردم شریف کُرد سخن میگفتند نیز بخوبی تشریح شده است. کتاب جامعی است؛ تاریخ، شرح حال، شناخت قوم کُرد، شناخت حوادث تلخ و شیرین منطقهی کردی در اوایل انقلاب...
در آذر ۹۹ مطالعه شد.
بسیار جذّاب تهیّه شده است؛ هم خود سرگذشت این جوان آزادهی کُرد و هم نوع نگارش صریح و کوتاه و بیحاشیهی کتاب. آنچه از فداکاریهای آنان در این کتاب آمده، برایم کاملاً جدید و اعجابآور است.
راوی و نویسنده کتاب عصرهای کریسکان -«آقای امیر سعیدزاده» و «آقای کیانوش گلزار راغب»- در جریان دیدار ۱۲ بهمن سال ۹۶ جمعی از فعالان حوزه ادبیات دفاع مقدس با رهبر انقلاب حضور داشتند.
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR بخشهایی از گفتوگوی صمیمیانه رهبر انقلاب با راوی کتاب «عصرهای کریسکان» را در نماهنگ «آزاد مرد» منتشر میکند.
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در نماهنگ «مهر ایران»، لحظاتی از سفر به یادماندنی رهبر انقلاب اسلامی به استان کردستان در اردیبهشت هشتاد و هشت را مرور میکند.
مشیّت الهی بر آن قرار میگیرد که همچنان گوهر وجود این خانوادهی عزّتمند کُرد در کورهی حوادث روزگار بگدازد تا ارزشهای نهفته در باطن مطهّر آنان هویدا شود. هنوز مدّتی از رهایی سعید از دست ضدانقلاب نگذشته که مام رحمان، پدر سعید توسط کومله به اسارت گرفته میشود و شرط آزادی او یک چیز بیشتر نیست: تسلیمشدن سعید به کومله!
امیر سعیدزاده رزمنده مجاهدِ اهل تسنن از غرب ایران که برای دفاع از حق و حقیقت و وطن و شرف و عزتش، رودرروی صدام بعثی و اعوان و انصار کومله و دموکراتش ایستاده و زندگیاش را گذاشته و دو بار هم اسیر شده و تازه حالا بعد از همه اینها و از دست رفتن ۸۰ درصد ریهاش، نه خسته شده و نه پشیمان. امیر یک سرباز واقعی است در اردوگاه نهضت خمینی.
کردستان حساسیتهای خاص خودش را دارد، من سعی کردم تا آنجا که میشود منافذی که خدایناکرده لطمهای به یک فرد یا خانوادهی یک طایفهای بخورد را ببندم؛ در واقع با تمام حساسیتها، من سعی کردم که مردم کردستان را از گروهکها و داستان را از انتقامگیری جدا کنم.
یک ثانیه هم در خدمتکردن به شوهرم شک نکردم و پابهپایش بودم؛ چون برای مملکتم و ایشان بود. من واقعاً ایشان را تحسین میکنم که اینقدر به نظام و وطنش علاقهمند است.