میگویند آزموده را آزمودن خطاست! این ضربالمثل شیرین فارسی، ترجمان آموزههای معرفتی و دینی است که به بیان ساده، این نکته را یادآوری میکند و تلنگر میزند که اگر از تجربهها درس عبرت نگیریم و آن را تکرار کنیم بهناچار باید بار پشیمانی آن را هم به دوش بکشیم. این قاعده، در اداره امور مردم هم جاری و ساری است و اگر در رتقوفتق مسائل و مشکلات کشور، قدم در راههای تجربهشده و ناکاممانده گذاشته شود، نتیجه آن از دست رفتن فرصتها و بیشترشدن مشکلات و مصائب مردم خواهد بود. وقتی در حوالی ظهر روز ۲۳ تیرماه ۱۳۹۴، خبر توافق نهایی نمایندگان کشورمان با گروه ۱+۵ در وین به گوش رسید، شاید کمتر کسی این تذکر کارشناسان و دلسوزان را باور میکرد که طرف مقابل، به عهد و پیمانی که میبندد، پایبند نخواهد ماند و خرش که از پل بگذرد، به ریش شما میخندد! اما گذر زمان ثابت کرد که هم «جنتلمنهای پشت میز مذاکره» سر حرف و قولشان نمیمانند و هم سفتوسختنگرفتن قولوقرارها و تضمیننگرفتن برای آن، راه را برای عهدشکنی آنها هموارتر میکند.
«در قضایای برجام در سالهای ۹۴ و ۹۵ ایراد و اعتراض بنده این بود که نکاتی باید در برجام رعایت میشد تا مشکلات بعدی پیش نیاید و در تذکرات هم مکرر آنها را گفتم، اما بعضی از آن نکات مورد توجه قرار نگرفت و مشکلات بعدی که همه مشاهده میکنند پیش آمد. بنابراین نگاه به آینده مهم است... شما ملاحظه کنید ببینید جبههی دشمن روی مسئلهی انرژی هستهای ما چه تکیهی ظالمانهای دارد میکند! تحریم، به خاطر انرژی هستهای که میدانند هم صلحآمیز است. حالا اسم میآورند که [ایران] تا تولید بمب، فلان قدر فاصله دارد! اینها حرفهای مهمل و بیمعنا است؛ خودشان میدانند که ما دنبال این قضیّه نیستیم، دنبال سلاح هستهای نیستیم، ما دنبال بهرهمندی صلحآمیز از [انرژی] هستهای هستیم؛ این را فهمیدهاند، تشخیص میدهند. نمیخواهند ملّت ایران به این پیشرفت بزرگ و چشمگیر علمی دست پیدا کند و فشار میآورند، چون ملّت فردا به این احتیاج خواهد داشت و میخواهند این حرکت استمرار پیدا نکند. اگر ما در این مسائل مربوط به آینده و مربوط به بلندمدّت، امروز کوتاهی کردیم، فردا مشکل خواهیم داشت. » ۱۴۰۰/۱۱/۲۸
دو دهه هیاهو، برای هیچ!
وقتی در تابستان گرم ۱۳۸۱، بازماندگان فرتوت گروهک تروریستی منافقین، نمایندگان رسانههای نظام سلطه را در هتل ویلارد واشنگتن جمع کردند و تصاویر جاسوسی وطنفروشانهشان از تأسیسات اتمی ایران را -که نهادهای بینالمللی هم از آنها خبر داشتند- تشریح کردند و با اتهامزنی به کشورشان، به خیال خود افشاگری و روشنگری کردند، شاید کسی تصور نمیکرد که این شوی تبلیغاتی سرآغاز یک شیطنت طولانیمدت برای تضعیف اقتدار ملی مردم ایران باشد؛ مردمانی که تصمیم گرفته بودند با دستیابی به مرزهای دانش در حوزههای پیشران علمی بهویژه دانش هستهای، روی پای خود بایستند و نیازهای آیندهشان را هم عالمانه و مدبرانه تأمین کنند؛ اما صاحبان زر و زور و تزویر، با پنهانشدن در پشت نقاب نهادهای حقوقی بینالمللی و با ابزار تحریم، تلاش کردند تا ایرانیان را از حق طبیعی و قانونیشان برای بهرهمندی از مزایای صلحآمیز این فناوری، محروم کنند.
مذاکرات سعدآباد و بیانیه تهران در اوایل پاییز ۱۳۸۲ که دو سال تعلیق داوطلبانه فعالیتهای هستهای صلحآمیز را بهدنبال داشت، نخستین گام برای متقاعدکردن دشمن بود؛ اما گذر زمان و عهدشکنیهای مکرر آنها، کار را بهجایی رساند که در اواخر همان دولت، فرمان بازگشت به قبل و از سرگیری تحقیقات علمی در این حوزه صادر شد، ولی بازی تحریمی مدعیان حقوق بشر باعث شد تا طرف ایرانی میز مذاکره را ترک نکند و همچنان برای اثبات منطق خود و احقاق حقوق ملت ایران، به رایزنی برای توافق و لغو تحریمهای ظالمانه بپردازد. محصول دور جدید این مذاکرات، از اواسط سال ۱۳۹۲ تا اوایل تابستان ۱۳۹۴، در قالب برنامه جامع اقدام مشترک ایران (برجام) شکل گرفت، اما با حرفوحدیثهای بسیار بر سر محتوای آن؛ تا جایی که در پایان مراحل بررسی قانونی آن در مجلس وشورایعالی امنیت ملی، پاسخ رهبر انقلاب خطاب به رئیسجمهور وقت، تأیید مشروط آن همراه با شروط مهمی بود: «محصول مذاکرات که در قالب برجام شکل گرفته است، دچار نقاط ابهام و ضعفهای ساختاری و موارد متعددی است که در صورت فقدان مراقبت دقیق و لحظهبهلحظه، میتواند به خسارتهای بزرگی برای حال و آینده کشور منتهی شود... بااینحال، برخی نکات لازم اعلام میگردد.» ۱۳۹۴/۷/۲۹
بهانهجوییهایی بیپایان
اما گذر زمان، هشدارهای چندباره رهبر انقلاب را یادآوری کرد که طرف مقابل اساساً بهدنبال مسئله هستهای نیست؛ هدف آنها اصل انقلاب و کشور است: «مسئله انرژی هستهای را ما در برجام به شکلی که مخالفین ما میخواستند، زیر بار رفتیم و قبول کردیم، اما دشمنیها تمام نشد؛ مسئله حضور ما در مناطق خاورمیانه و مسئله موشک را مطرح میکنند. شما اگر فردا اعلام کنید که ما دیگر موشک درست نمیکنیم یا بیشتر از فلان مقدار بُرد، موشک تولید نمیکنیم، این قضیه [هم] تمام خواهد شد، اما یک قضیه دیگر درست خواهد شد، یک موضوع دیگر را مطرح میکنند. دعوا، دعوای بنیادی است؛ با نظام جمهوری اسلامی مخالفاند.» ۱۳۹۷/۲/۱۹ اما از آنجا که عدهای عجله داشتند تا مسئله را به هر قیمتی به سرانجام برسانند، برخی مسائل چالشبرانگیز از چشمان پنهان ماند و حریف غدار و پیمانشکن، از همین خلأها سوءاستفاده کرد: «وقتی عجله داریم که کار را زودتر تمام کنیم و بهجایی برسانیم، از جزئیات غفلت میکنیم و گاهی غفلت از یک امر جزئی، موجب ایجاد رخنه و نقطه سلبی در آن کار میشود؛ بنابراین، باید مراقب بود که کارها متین، محکم و با شتاب مناسب انجام شود.» ۱۳۹۵/۹/۷
تضمینهایی که اگر گرفته نشود ...
از همان روزهایی که نمایندگان کشورمان آخرین چکشکاریها را برای توافق با ۵+۱ انجام میدادند، بارها و بارها این تذکر داده شد که باید از طرف مقابل تضمینهای کافی برای عهدشکنی محتمل آنها گرفته شود؛ علت این اصرار هم، تجربههای تلخ گذشته تا امروز بوده است: «گفتم به اینها اعتماد نکنید؛ اگر میخواهید قرارداد ببندید، تضمینهای لازم را فراهم بکنید، بعد صحبت کنید، بعد قرارداد ببندید، بعد امضا کنید؛ به حرفِ اینها اعتماد نکنید. یکی از چیزهایی که بنده آنوقت بهخصوص روی آن تصریح کرده بودم این بود که گفتم ما این قرارداد را قبول میکنیم به این شروط -چند شرط بود- یکی از شرطها این بود که گفتیم رئیسجمهورِ وقتِ آمریکا بنویسد و امضا کند که تحریمها برداشته شد؛ این جزو شرایط ما بود، جزو شرایط بنده بود؛ خب، مسئولین محترم زحمت کشیدند، تلاش کردند، عرق ریختند، [ولی] نتوانستند و این نشد و نتیجهاش این است که دارید مشاهده میکنید.» ۱۳۹۷/۲/۱۹ مذاکره از همان روز اول با هدف لغو تحریمها شروع شد، اما تحریمها نهتنها لغو نشدند که بیشتر هم شدند. تجربه برجام نشان داد که گرفتن تضمین قوی و عملی به همراه راستیآزمایی وعدههای طرف مقابل در لغو تحریمها، برای تحقق منافع کشور ضروری است. اگرچه تلاش دیپلماسی یک ابزار برای مقابله با تحریمها است و امروز هم ایران از آن استفاده میکند، اما تجربه نقض عهد طرفهای مقابل نشان میدهد که از راه اصلی مقابله با فشار اقتصادی دشمن، که همان تلاش و اتکا به ظرفیتهای درونی کشور است نباید غافل شد. «کار عمده خنثی کردن تحریمها است از طریق ایجاد حرکت تولید داخلی و تحرّک اقتصادی داخلی.» ۱۴۰۰/۱۱/۲۸