رهبر انقلاب هرازگاه و به مناسبتهایی در سخنانشان به کتابهایی ارجاع میدهند یا در پارهای موارد بدون اینکه از کتابی اسم ببرند، از مخاطبان خود میخواهند در موضوعات خاصی مطالعه نمایند. برای نخستینبار دو حوزه از این مطالبات را در اقتراحی با دو تن از کارشناسان متخصص، طرح کردیم و از آنها خواستیم که برای دو موضوع «مقایسهی انقلابهای بزرگ» و «شناخت مشروطه» کتاب مطلوب و مناسبی را پیشنهاد بدهند. کتابی که هم تازه و خواندنی باشد و هم همانی باشد که رهبر انقلاب مطالبه کردند. آقایان دکتر موسی حقانی، معاون پژوهشی مؤسسهی مطالعات تاریخ معاصر و محمد حسین صفارهرندی، وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی، مطالعهی دو کتاب «انقلاب اسلامی در مقایسه با انقلابهای فرانسه و روسیه» و «مشروطهشناسی» را پیشنهاد نمودند.
بخش اول: مقایسه انقلابهای بزرگ
رهبر انقلاب در
دیدار شرکتکنندگان در همایش آسیبشناسی انقلاب فرمودهاند:
«با وجود اینکه علیه این انقلاب، تهاجمها و ضربهها و محاصرهها بیش از همهی انقلابهایی که من میشناسم بوده، آسیبپذیری این انقلاب، از همهی انقلابهای بزرگ دنیا بهمراتب کمتر بوده است.
من یادداشت کردهام که انقلابمان را با سه انقلاب معروف -که کموبیش شما آقایان میشناسید- مقایسه کنم؛ البته غیر از اینها هم مواردی هست، اما این سه انقلاب، مهم است. یکی انقلاب کبیر فرانسه است -از انقلابهای دور دست؛ با دویست و خردهای سال فاصله- یکی انقلاب شوروی -در فاصلهی تقریباً نزدیک به ما- که یکی ا
ز بزرگترین انقلابهای قرون اخیر است، یکی هم یک انقلاب اسلامی، یعنی انقلاب الجزایر که حقیقتاً انقلاب بود. آدم نمیتواند این کودتاهایی که به اسم انقلاب، در آفریقا و آمریکای لاتین انجام گرفت، واقعاً خیلی انقلاب بداند؛ و الّا من بعضی از اینجاهایی که انقلاب کردند -کشورهای آفریقایی و غیر آفریقایی، موزامبیک، زیمبابوه، یا آنچه در هند اتفاق افتاد- دیدهام؛ اگر بشود اسم آنها را انقلاب گذاشت!
ما اینها را از نزدیک مشاهده کردیم؛ هیچ کدام آنچنان خصوصیتی را ندارند که اصلاً بشود آنها را با انقلاب ما مقایسه کرد. اما این سه انقلاب، تا حدودی قابل مقایسهاند. البته
به نظر من مقایسهی اینها هم یک کار بسیار شیرین علمی است؛ چقدر خوب است که کسانی هم این کار را بکنند! هم علمی، به معنای جامعهشناسی است، هم علمی، به معنای تاریخی است.»
برای پاسخ به این مطالبهی رهبر انقلاب به سراغ آقای محمدحسین صفارهرندی رفتیم. او کتاب
«انقلاب اسلامی در مقایسه با انقلابهای فرانسه و روسیه» را پیشنهاد میدهد.
او میگوید: این کتاب نوشتهی دکتر منوچهر محمدی و از انتشارات دفتر نشر معارف است. آقای دکتر محمدی از جمله افرادی است که در حوزهی تاریخ معاصر کار تطبیقی کرده است. در همهی انقلابها اتفاقاتی میافتد که مشابه آن را میتوان در انقلابهای دیگر هم سراغ گرفت. مثلاً اینکه افراد تا مقطعی با انقلاب همراه هستند و در مقطعی دیگر از آن جدا میشوند. یا نیروهایی که با انقلاب درگیر میشوند، گاهی خاستگاههای درگیریشان تکرارشونده است. لذا تجربهی این انقلابها به درد انقلاب بعدی میخورد.
آنچه در انقلاب فرانسه رخ داد، برای ما از آن جهت عبرتآموز است که این انقلاب با همهی عظمتش -که معروف به انقلاب کبیر شده- حوادثی را پس از پیروزی تجربه کرد که شنیدنش برای بسیاری افراد ناآشنا به تاریخ فرانسه جذاب و حیرتآور است. این انقلاب چند بار دست به دست شد؛ ابتدا به دست ضد انقلاب افتاد و انقلابیون اعدام شدند، نظام جمهوری براندازی و دوباره نظام پادشاهی برپا شد. دوباره پس از سقوط ناپلئون، دوباره جمهوری جدید شکل گرفت.
انقلاب فرانسه صد سال پس از خاستگاه آغازینش دائم در تلاطم و تغییر بود و به نظر من دانستن این موارد برای برانگیختن روح قدردانی نسبت به انقلاب اسلامی مفید است که به لطف خداوند و با گذشت ۳۵ سال، ما همچنان آهنگ یگانهای را از آن شنیدهایم. تحرکات ضد انقلابی در برابر چنین انقلابی راه به جایی نبرده و انشاءالله در آینده هم نخواهد برد. بنابراین با توجه به آنچه گذشت، مطالعهی یک کار تطبیقی مانند این کتاب میتواند برای مخاطبان مفید و مؤثر باشد.
بخش دوم: شناخت مشروطه
رهبر انقلاب در
دیدار مسئولان صدا و سیما فرمودهاند:
«یکی از چیزهایی که انسان از رسانه توقّع دارد این است که از حوادث گذشته برای توضیح تهدیدهای آینده و حوادثِ در شرف تکوین استفاده کند و مردم را نسبت به آنها حسّاس نماید. قضایای جوامع انسانی و جهانی حقیقتاً مشابهند؛ چون با همهی تغییری که در وضع زندگی انسانها بهوجود میآید، عوامل تأثیرگذار حقیقی در زندگی انسانها همیشه چیزهای معیّنی است. «سنّتاللَّه» که در قرآن میبینید، همین است. «و لن تجد لسنّة اللَّه تبدیلاً و لن تجد لسنّة اللَّه تحویلاً» همینهاست؛ یعنی سنّتهایی وجود دارد و تبدیلها و تحوّلهایی بهوجود میآید.
مثلاً امروز قضایای مشروطه برای ما کاملاً قابل درسگیری و درسآموزی است. چون بنده در برههای از سالهای زندگیام با مسائل و قضایای مشروطه خیلی اُنس داشتهام و کتابها و گزارشهای متعدّد را نگاه میکردم، امروز که نگاه میکنم، میبینم این قضایا و حوادث خیلی به هم نزدیک است.»
دکتر موسی حقانی، از کارشناسان تاریخ معاصر ایران، برای شناخت بهتر از مشروطه، کتاب
«مشروطهشناسی» را پیشنهاد میدهد.
او میگوید: کتاب
مشروطهشناسی اثر دکتر موسی نجفی در واقع یک شناخت تاریخی تحلیلی از نهضتهای تاریخ معاصر ایران ارائه میکند. عنوان این کتاب مشروطهشناسی است، اما زمینههای مشروطه را هم مورد برسی قرار میدهد؛ زمینههایی همچون نهضت تحریم تنباکو، جریانهای اصلاحی عصر نادری یا اقدامات مرحوم جمالالدین اسدآبادی. این کتاب همچنین دوران پس از مشروطه را مورد بررسی قرار میدهد؛ مثل اقدامات شهید مدرس برای بازگرداندن مشروطه به مسیر اصلی. نکتهی مهم این کتاب که میتواند راهگشای افراد کمترآشنا با مشروطیت باشد، معرفی برخی شخصیتهای مشروطهطلب و دیدگاههای ایشان است؛ نظیر مرحوم میرزای نایینی، مرحوم حاجآقا نورالله اصفهانی یا مرحوم شیخ فضلالله نوری.
نگارنده میکوشد که این اشخاص و بهویژه حاجآقا نورالله و مرحوم نایینی را از طریق رسالههایشان معرفی کند. هرچند که نگاه تاریخنگاری به معنی ذکر وقایع بر این کتاب حاکم نیست و بیشتر به تحلیل جریانها پرداخته است، اما خواننده را با جریانات درگیر در مشروطه آشنا میکند و با نوع نگاه آنها به مشروطه و طرح مسائل و آراء آنها آشنا میسازد.
رویکرد دیگر این کتاب که از محاسن آن هم هست، توجه به تمدن اسلامی است. نگارنده مشروطه را به عنوان یک گام از مسیر احیای تمدن اسلامی میداند. البته اگرچه مشروطه در این راه موفق نبود، ولی زمینهی بسیاری تحولات را در ایران فراهم کرد.