سرمقالهی نشریهی خط حزبالله (شمارهی هشتم)
«تکیهی ما بر دشمنیِ دشمنان خارجی به معنای اغماض از ضعفهای درونی خودمان نیست» و یکی از ضعفهای درونی «ضعف در تشخیص اولویتهای کشور»(۱۳۹۴/۰۸/۱۲) است. سالها پیش «طراحیها نشان میداد... میخواهند بر روی اقتصاد کشور متمرکز شوند.»(۱۳۹۱/۰۵/۰۳) و دشمن گلوگاه اقتصادی را برای فشار بر ملت ایران انتخاب کرده است. به همین دلیل اندکی قبل از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ۹۲، حضرت آیتالله خامنهای در حضور مردم، از کاندیداها خواستند تا «قول بدهند که به مسئلهی اقتصاد -که امروز میدان چالش تحمیلی بر ملت ایران از سوی بیگانگان است- بهخوبی خواهند پرداخت»؛ چراکه معتقد بودند «مسئلهی اقتصاد مسئلهی اصلی است.»(۱۳۹۲/۰۳/۱۴)
منهای همدلی
توجه و تأکید بر اقتصاد بهعنوان اولویت اصلی کشور، با روی کار آمدن دولت جدید هم ادامه یافت. اگرچه رهبر انقلاب برای حل این آسیب معتقد بودند که مسئولان باید «ساخت درونی اقتصاد را تقویت کنند»(۱۳۹۲/۱۱/۱۹) و این مسیر را راهحل اصلی برای گشودن گره اصلی میدانستند اما بهمنظور لغو تحریمهای ظالمانه، به دولت جدید هم مجوز دادند تا مسیر مذاکرات هستهای را که قبل از انتخابات آغاز شده بود ادامه دهد. حتی زمانیکه خواسته یا ناخواسته مذاکرات هستهای به «محور بسیاری از تلاشها»(۱۳۹۴/۰۴/۰۲) تبدیل شد، ایشان معتقد بودند «اگر ساخت داخلیِ قدرت در کشور در همهی زمینهها از جمله و بهخصوص در زمینهی اقتصادی، ساخت مستحکمی باشد، همهی مسائل را با طرفهای گوناگون میشود مذاکره کرد؛ انسان منتها از موضع قدرت مذاکره میکند، نه از موضع نیاز... بنده علاج را در این میبینم.»(۱۳۹۴/۰۴/۰۲)
علیرغم این تأکیدات و نیز بدعهدیهای آمریکا در حین مذاکرات، باز هم برخی راهحل همهی مشکلات اقتصادی کشور از ازدواج جوانان گرفته تا شرایط آبوهوایی را معطل رفع تحریمها عنوان کرده و به این ترتیب رفع تحریمها و مذاکرات مسئلهی اصلی کشور شد. حتی رهبر انقلاب اسلامی در دیدار بسیار مهم کارگزاران نظام، تصریح کردند که مذاکرات هستهای «محور بسیاری از تلاشها... چه تلاشهای خارجی، چه حتّی تلاشهای داخلی»(۱۳۹۴/۰۴/۰۲) شده است. از نظر زمانی، با وجود اینکه این دیدار پیش از برگزاری دور آخر مذاکرات هستهای صورت گرفته بود و رهبر انقلاب اسلامی در آن دیدار الزاماتی درخصوص مذاکرات را بیان فرمودند اما باز هم در ابتدای فرمایشاتشان بر اینکه «ما باید با همهی توان، با همهی ظرفیّت موضوع اقتصاد مقاومتی را در داخل دنبال کنیم.»(۱۳۹۴/۰۴/۰۲) تأکید کردند. پیش از این و در دیدار با نمایندگان مجلس هم رهبر انقلاب اسلامی هشدار داده بودند که «در مورد اقتصاد مقاومتی، خوشبختانه در کشور همزبانی هست، [امّا] مشکل ما در همدلی است.» یعنی «از بُن دندان باید باور آورده شود.»(۱۳۹۴/۰۳/۰۶) و به این نحو است که مشکلات کشور حل خواهد شد.
فاصله طولانی
نزدیک به دو سال از ابلاغ سیاستهای اقتصاد مقاومتی میگذرد و با اینکه تأکید شده «رفع تحریمها هر چند از باب رفع ظلم و احقاق حقوق ملّت ایران کار لازمی است، لیکن گشایش اقتصادی و بهبود معیشت و رفع معضلات کنونی جز با جدّی گرفتن و پیگیری همهجانبهی اقتصاد مقاومتی میسّر نخواهد شـد.»(۱۳۹۴/۰۷/۲۹)، اما بعضی کارهایی که توسط دولت محترم «گزارش شده، مربوط به بندهای اقتصاد مقاومتی نیست، اگرچه حالا ارتباط داده شده امّا کارهای جاری دستگاهها است... بعضی از کارها هم ارتباطی اصلاً به بندهای اقتصاد مقاومتی ندارد»(۱۳۹۴/۰۶/۰۴) و حتی متأسفانه تازه چند روز است که «گزارش مسئولین دولتی برای برنامههای اجرائی اقتصاد مقاومتی» به دست رهبر انقلاب رسیده است و این یعنی آنکه بعد از زمانی طولانی «آنچه در واقع باید تحقّق پیدا کند در اقتصاد مقاومتی، هنوز ما با آن فاصله داریم.»(۱۳۹۴/۰۸/۲۰) چراکه «از وقتی که این عنوان مطرح شده، شاید هزار مرتبه از طرف مسئولین -با کم و زیادش- تأیید شده؛ مسئولین مختلف، فعّالان اقتصادی، حتّی فعّالان سیاسی، مسئولین دولتی، مجلس، غیره، مکرّر گفتهاند اقتصاد مقاومتی، اقتصاد مقاومتی؛ خب، خوب است؛ لکن با اسم و با تکرار زبانی هیچ اتّفاقی نمیافتد.»(۱۳۹۳/۱۱/۰۶)
در این شرایط همه و بهخصوص دولت محترم، باید همت خود را در اجرای اقتصاد مقاومتی بیشتر و بیشتر کنند که البته در این بین، برخی سعی دارند به بهانهی کمبود منابع، ارادهی نظام جمهوری اسلامی را بهجای اجرای بههنگام اقتصاد مقاومتی بهسمت تعجیل در اجرای برجام سوق دهند. اما «وقتی انسان کمبود منابع دارد، باید چکار کند؛ باید دو دستی به سر خودش بزند؟... راه علاج دارد؛ یکی از راههای علاج صرفهجویی است... در تقسیم و توزیع منابع داخلی، اولویتها را رعایت کنید... کمبود منابع، مشکل ما است، نه گره بازنشدنی ما... کمبود منابع هم نباید برای ما بهانهای بشود برای اینکه بگوییم نمیشود کار کرد؛ نه، اگر انضباط مالی وجود داشته باشد، همهچیز قابل حل است...»(۱۳۹۴/۰۳/۰۶)
بنابراین باید مراقب بود تا تغییر اولویتها موجب به حاشیهرفتن اقتصاد مقاومتی نشود. از سوی دیگر، تجربهی انقلاب اسلامی نشان داده است که کارها «وقتی دست خود مردم سپرده شد -که صاحبان کشورند، صاحبان آیندهاند- آنوقت کارها به سامان خواهد رسید. تدبیر مسئولان در هر برههای از زمان در دوران جمهوری اسلامی، باید این باشد؛ کارها با تدبیر، با برنامهریزی، با ملاحظهی همهی ظرایف و دقایق در اختیار مردم گذاشته بشود؛ آنوقت کارها پیش خواهد رفت. ما هم از اوّل انقلاب تا امروز هر وقتی هر کاری را محوّل به مردم کردیم، آن کار پیش رفته است؛ هر کاری را انحصاری در اختیار مسئولان و رؤسا و مانند اینها قرار دادیم، کار متوقّف مانده است... این یک قاعدهی کلّی است. در هر مسئلهای از مسائل خُرد و کلان کشور که ما حضور مردمی را داشتیم، این معجزه را مشاهده کردیم... اگر در کشور اقتصاد مقاومتی باشد، هیچکدام از این تکانههای بینالمللی نمیتواند به زندگی مردم آسیب وارد کند.»(۱۳۹۳/۱۱/۲۹)
بههمین دلیل اگر اولویتها جابهجا شود، اگر مردم کارها را به دست نگیرند، اگر نقاط ضعف درونی از بین برده نشوند و کشور از درون محکم نشود؛ نهتنها مشکلات اقتصادی کشور حل نخواهد شد بلکه دشمن نیز این راهِ رفته را دوباره تکرار خواهد کرد.