دکتر علی فیاض، عضو پارلمان لبنان از شرکتکنندگان اجلاس جهانی «اساتید دانشگاهها و بیداری اسلامی» بوده است. چرایی تحولات سوریه، موضوع مورد سؤال ما از این استاد دانشگاه است.
منطقهی خاورمیانه هماکنون مرحلهی انتقالی و تحولات استراتژیکی را پشت سر میگذارد. عوامل بسیاری در این مرحله دخیل بودهاند؛ از عقبنشینی آمریکا از عراق با دستان خالی گرفته که یک شکست کامل بود تا تحولات جهان عرب در تونس، مصر و لیبی؛ بهویژه تحولات مصر و سقوط مبارک که موجب فروپاشی و از دست رفتن یکی از مراکز اجرای سیاستهای آمریکا در منطقه شد.
بازگشت توازن قوا در منطقه، هدف آمریکا در سوریه
تحولات فوقالذکر تأثیر فراوانی بر موازنهی قوا در منطقه و شکلگیری متفاوت معادلات منطقه گذاشت. در واکنش به این تحولات بود که کشورهای غربی و همپیمانان منطقهای آنها حمله به سوریه را به عنوان حلقهی اتصال اصلی مقاومت در منطقه اجرا و آغاز کردند. به همین خاطر مسألهی سوریه فقط مسألهی اصلاحات سیاسی نیست. شاید اصلاحات سیاسی یکی از ابعاد مسألهی سوریه باشد و نه مسألهی اصلی آن. مسألهی اصلی و قابل توجه در سوریه، این حملهی بینالمللی و غربی با همکاری همپیمانان عرب آنها است که برای سرنگونی نظام سوریه به رهبری بشار اسد تلاش میکنند. علت اصلی این هجمه بر ضد سوریه این است که سوریه همپیمان جمهوری اسلامی ایران و حامی مقاومت لبنان است و همچنین با سیاستهای آمریکا در منطقه مقابله میکند.
سرنگونی اسد، هدف مورد نظر آمریکا و برخی کشورهای عربی برای بازگرداندن توازن قوا به حالت گذشته است؛ توازن قوایی که با سقوط مبارک به ضرر آنها تغییر کرده بود. همچنین حملات کنونی به سوریه مقدمهای است برای برهمزدن دوبارهی اوضاع عراق و لبنان. بنابراین توطئهی کنونی در سوریه به دنبال بازگرداندن توازن غربیها در منطقه است و این مسأله به سوریه ختم نمیشود. البته برای ما معلوم است که این توطئه به شکست خواهد انجامید و توازنهای داخلی و بینالمللی اجازه نخواهد داد که نظام اسد سرنگون شود، اما باید توجه داشت که مسیر واقعی تحولات کنونی سوریه با حمایت غرب از افراد مسلح داخل سوریه و برای کشاندن این کشور به جنگ داخلی با هدف تضعیف دولت سوریه است. آنها میخواهند وحدت سوریه را تهدید کنند و این کشور را در معرض تقسیم و هرج و مرج قرار دهند.
آیا اعتراضات در سوریه، قیام مردمی است؟
این در حالی است که اعتراضات سوریه نتوانسته ثابت کند که از حمایت اکثریت مردم سوریه برخوردار است. دوم اینکه جنبش اعتراضی سوریه نتوانسته جنبهی مسالمتآمیز خود را حفظ کند، بلکه جنبهی طایفهای پیدا کرده است. سوم اینکه معترضان سوریه دست در دست بیگانگان گذاشتهاند. البته منظور من تمام گروههای معترض نیست. چهارم اینکه جنبش معترض مسلح داخلی، جنایات فراوانی را مرتکب شده و لذا نتوانسته یک هویت اخلاقی مورد احترام در میان عربها و در عرف بینالمللی از خود نشان دهد. با توجه به تمام این موارد، طبیعی بوده که ایران در کنار معارضان سوری نباشد، زیرا اتفاقات سوریه یک انقلاب مردمی نیست، بلکه یک توطئهی بینالمللی با ابعاد داخلی است.
این یک تناقض بزرگ است که کشورهای مشوق دموکراسی، خودشان غیر دموکراتیک هستند. آنها به دنبال سرنگونی نظام سوریه برای تسویهحسابهای سیاسی هستند. شاید برخی کشورها میخواهند یک امپراتوری پرقدرت استراتژیک پدید بیاورند، اما آنها در اشتباه هستند و منطقه را به اوضاعی میکشانند که به سود هیچکس نیست.
آمریکا و اسرائیل در پسِ پردهی تمام توطئههایی هستند که وحدت و همبستگی امت اسلامی را هدف قرار دادهاند. تمام نظامهای جهان عرب باید موضع خود را در برابر آمریکا و رژیم اشغالگر اسرائیل مشخص کنند. این یک تناقض بزرگ است که کشورهای مشوق دموکراسی، خودشان غیر دموکراتیک هستند و این نشاندهندهی این است که آنها به فکر ایجاد دموکراسی نیستند، بلکه به دنبال سرنگونی نظام سوریه برای تسویهحسابهای سیاسی هستند، زیرا سوریه همپیمان استراتژیک ایران و حامی مقاومت لبنان و فلسطین است.
شاید برخی کشورها در این ماجرا به دنبال اهداف و منافع خاص خود باشند تا یک امپراتوری پرقدرت استراتژیک پدید بیاورند، اما آنها در اشتباه هستند و منطقه را به اوضاعی میکشانند که به سود هیچکس نیست. ما در مرحلهی انتقال قرار داریم و باید تحولات متعدد را پشت سر بگذاریم تا به ثبات برسیم، اما همانگونه که سید حسن نصرالله در سخنرانی ایام محرم خود تصریح کرد، آیندهی امت اسلامی را شیران و قهرمانان رقم خواهند زد و آیندهی منطقه در اختیار قهرمانان و مقاومان است.