موضوع نامگذاری سالها با شعارها و هدفگذاریهای مشخص از چند بُعد قابل بحث و بررسی است:
مهمترین سؤال اینجاست که چه ضرورتهایی موجب شده تا رهبر انقلاب نامی برای سال جدید انتخاب کنند؟ به نظر من ایشان با این کار میخواهند یک هدفگیری در مجموعه کلان و البته مدیریتی کشور انجام دهند. حتی مخاطب برخی نامگذاریهای ایشان جهان اسلام است. شاید با این کار میخواهند منشأ حرکات و تحولاتی در جهان اسلام شوند که جلوتر به آن خواهم پرداخت. به عقیده من رهبر معظم انقلاب میخواهند که اهداف و جهتگیریهای کشور همسو شود.
ضرورت دومی هم که به ذهن میرسد، این است که وقتی شما برای سال، نامی مشخص را انتخاب کنید، علیالقاعده برنامهریزهای کشور نیز سعی میکنند در چارچوب آن حرکت کنند. لذا طبیعی است که با نامگذاری سال پیرامون یک موضوع، عمده تلاشها، حرکتها و برنامهها حول آن متمرکز میشود.
در مورد میزان التزام و عمل به نام سالهای گذشته نباید یک نگاه صفر و یکی داشت. کما اینکه رهبر انقلاب نیز معمولاً در ارزیابیهای خودشان اشاره به این موضوع دارند که کارهایی صورت میگیرد ولی نسبت به ظرفیتی که در کشور وجود دارد، انتظار بیشتری میرود.
نکته بعدی این است که نامگذاری سالها میتواند پیامهای روشن داخلی و خارجی داشته باشد. ما با نامگذاری سالها، به داخل کشور و دنیا نشان میدهیم که چه اولویتهایی برای کشور مطرح است. رهبر انقلاب برخی نامها را ناظر بر کشور و برخی نامها را ناظر بر جهان اسلام میگذارند. لازم است به این یک نکته اشاره کنم که رهبر معظم انقلاب معمولاً در اولین سخنرانی خودشان در اول هر سال در مشهد، به تبیین نام آن سال میپردازند. همین امسال که نام «همت مضاعف، کار مضاعف» داشت، ایشان اشاره کردند که ما وظیفه داریم در کشور جهش جدیتری داشته باشیم و کارها را با سرعت و دقت بیشتری انجام بدهیم.
سالهایی مثل سال «اصلاح الگوی مصرف» یا «نوآوری» مرتبط با موضوعات داخلی است اما سالهایی مثل سال «حضرت علی(ع)» یا «نهضت حسینی» به نظر من بیشتر رویکرد جهانی و جهان اسلامی دارد که ما را به سمت وحدت جهان اسلام حرکت میدهد. برخی مواقع نیز رهبر انقلاب میخواهند موضوعی را برجستهتر کنند تا برنامهها در آن حوزه قرار گیرد. دقیقاً مثل دو سال گذشته که ایشان سال را سال «اصلاح الگوی مصرف» نامگذاری کردند و بعد به کرات در سخنرانیهای طول سال اشاره کردند که برای ما در کشور، مبارزه با اسراف، زیادهروی و مصرف بیرویه یک وظیفه است. لذا در آن سال نگاهها حداقل به این سمت رفت که اصلاح الگوی مصرف مهم است و باید به آن توجه بیشتری شود.
مخاطبین نامگذاری سالها
مخاطب نام سال، هم دولتمردان هستند هم عامه مردم و هم اساتید و دانشگاهیان و نخبگان. برای مثال وقتی ایشان سالی را به عنوان «اصلاح الگوی مصرف» نامگذاری میکنند، به نظر میآید که هم دولتمردان ما باید برنامهریزی خاص خودشان را داشته باشند و من نیز به عنوان یک شهروند عادی به گونه دیگر باید شعار اصلاح الگوی مصرف را تحقق ببخشم. ولی وقتی که یک سال به نام امیرالمؤمنین(ع) یا اتحاد ملی نامگذاری میشود، به ذهن چنین میآید که جامعه نخبگان، اندیشمندان و کارگزاران نظام در اولویت اول هستند و نقش جمعیتها، گروههای سیاسی و نخبگان در اینجا برجستهتر و مشخصتر میشود. بنابراین من تأکید دارم که رهبری همه را مد نظر دارند و مخاطب نام سال گروه خاصی نیست گرچه به فراخور این نامها گروهی در اولویت نخست و گروهی در اولویت دوم و ... قرار میگیرند.
امسال که نام «همت مضاعف، کار مضاعف» داشت، رهبر انقلاب اشاره کردند که ما وظیفه داریم در کشور جهش جدیتری داشته باشیم و کارها را با سرعت و دقت بیشتری انجام بدهیم.
صفر و یکی نگاه نکنیم
در مورد میزان التزام و عمل به نام سالهای گذشته نباید یک نگاه صفر و یکی داشت. کما اینکه رهبر انقلاب نیز معمولاً در ارزیابیهای خودشان اشاره به این موضوع دارند که کارهایی صورت میگیرد ولی نسبت به ظرفیتی که در کشور وجود دارد، انتظار بیشتری میرود. البته به دلیل عدم انسجام در برخی از برنامهریزیها، ما در این قسمت ضعف داریم. ضمن اینکه اولویتهایی ممکن است تغییر کند و سیستم کنترل و ارزیابی نیز دچار مشکلاتی باشد. ضمناً دشمنان آمادهای داریم که مترصد فرصتی برای ضربه زدن به ما هستند. همینها باعث میشود که ما در برنامهریزیهایمان دچار محدودیتهایی شویم. ما میخواهیم یک جامعه والا داشته باشیم و میدانیم که حرکت در این مسیر، سختیهای خاص خودش را دارد. این را مردم و حکومت ما پذیرفتهاند. طبیعی است که انتظار نداریم خیلی راحت و آسان به آن برسیم. ما برای رسیدن به مقصد باید ایستادگی و مقاومت کنیم. این مسئله خودش بالتبع یک مقدار بر روی ما تأثیر خواهد گذاشت و بالأخره برنامهریزی ما را دچار مشکل خواهد کرد.
آسیب دیگر دراینباره اینکه احساس میشود ما در جاهایی نتوانستیم به خوبی بفهمیم که آن پیام اصلی چه بوده است. یعنی اگر رهبر انقلاب سالی را به نام سال اصلاح الگوی مصرف یا پیشرفت نام گذاشتند، نتوانستیم مقصود اصلی را خوب شناخته و تبیین کنیم و چون این مفهوم به خوبی برای ما مشخص نشده است، بالتبع خوب برنامهریزی نکردهایم و در اجرا نیز دچار مشکل و محدودیت شدهایم.
وظیفه برنامهریزان
اولین وظیفه برنامهریزان این است که آن مفهوم دقیق را متوجه شوند؛ یعنی همه برنامهریزان اعم از دولت، استاد دانشگاه، دانشجو و غیره باید منظور رهبری از نامگذاری سال درک کنند. مثلاً آن سالی را که ایشان به عنوان اصلاح الگوی مصرف نامگذاری کردند، برخی چنین تصور کردند که منظور رهبری این است که در یک سال ما مصرف خودمان را اصلاح کنیم که بعد خودشان توضیح دادند که این امر، مسئلهای یک ساله نیست بلکه باید برنامهریزی بلندمدت کرد. به نظر من در وهله اول باید اهمیت و ضرورت نام سالها را فهم دقیق کرد. وظیفه دوم این است که هدفها، برنامهها و رویکردها در آن سال متمرکز بر تحقق جدی آن شعار شود. مثلاً همین امسال که سال همت مضاعف است، واقعاً باید در پایان سال نشان داده شود که نسبت به سال پیش، برنامههایمان بهتر اجرا، برنامهریزی و کنترل شده است؟ اما اگر تفاوت معناداری بین وضعیت کاری، خروجی و بهرهوری نسبت به سال پیش وجود نداشته باشد، معلوم میشود که ما در رسیدن به مقصود کمتوجهی کردهایم. بنابراین جهت دادن برنامهها به سمت هدف یک امر ضروری است.
رهبر انقلاب مواقعی سالها را براساس معارف دینی نامگذاری میکنند، مثل «نهضت حسینی» و «امیرالمؤمنین(ع)» و بعد به جایی میرسیم که این نامگذاریها به یک سری رویکردهای سیاسی و اجتماعی مثل سال «وحدت ملی، انسجام اسلامی» میانجامد و جلوتر، نامگذاریها وارد حوزه عملیاتیتر و مشکلات اساسی و مبنایی کشور مثل خلاقیت، نوآوری، پیشرفت، همت مضاعف و اصلاح الگوی مصرف میشود.
سومین وظیفه این است که نامها نباید به دست فراموشی سپرده شوند. رهبر معظم انقلاب در سخنرانیهای خودشان اشاره کردند که خیلی از این نامها برای یک سال نیست. مثلاً وقتی میگوییم سال «امیرالمؤمنین(ع)» به این معنی نیست که یک سال برای آن کار کنیم و بعد تعطیل شود. الگو قرار دادن امیرالمؤمنین(ع) باید هرساله باشد، حالا یک سال به صورت خاص به نام ایشان نامگذاری میشود تا فعالیتها تشدید شود. یا اگر امسال نام «همت مضاعف، کار مضاعف» به خود میگیرد، به این معنی نیست که در سال بعد نیاز نیست که همت مضاعف داشته باشیم! بنابراین پیوستگی سالها میتواند بر ما اعمال مدیریت کند.
شاید اگر ما به روند نامگذاریها طی سالهای اخیر دقت کنیم و آنها را مورد مطالعه و بررسی قرار دهیم، شاهد یک روند حرکتی باشیم که این موضوع در حد یک فرضیه قابل بحث است. توضیح اینکه رهبری مواقعی سالها را براساس معارف دینی نامگذاری میکنند، مثل «نهضت حسینی» و «امیرالمؤمنین(ع)» و بعد به جایی میرسیم که این نامگذاریها به یک سری رویکردهای سیاسی و اجتماعی مثل سال «وحدت ملی، انسجام اسلامی» میانجامد و جلوتر، نامگذاریها وارد حوزه عملیاتیتر و مشکلات اساسی و مبنایی کشور مثل خلاقیت، نوآوری، پیشرفت، همت مضاعف و اصلاح الگوی مصرف میشود. بنابراین به عنوان یک فرضیه علمی قابل بحث است که خود این سالها یک روند تکاملی را طی میکنند.