من در دفتر مشاورت حضرت امام(ره) بودم و آنجا کار میکردم. یک روز یکی از مسئولان با من تماس گرفت و گفت کار واجبی دارم. من به دفتر او رفتم و گفت که میدانی چه اتفاقی در حال وقوع است؟ گروهی تصمیم دارند که در اوج جنگ، از انگلیسیها رادارهای «مارتلو» بخرند. اولاً انگلیس، پشت سر صدام است. بنابراین هرچه هم از آنها بخریم، تمام اطلاعات را به عراق میدهند. ثانیاً با پولی که به انگلیس میدهند، میتوان روی تهران سقف زد! چنین مصیبتی دارد در مقابل رادارهای ایدیاس4 (ADS4) که نیروهای داخلی مشغول تعمیر و راهاندازی آنها بودند، اتفاق میافتاد.
با حمایت آیتالله خامنهای در آن زمان نیروها داشتند رادارهای ADS4 را تعمیر میکردند. ایشان حتی در نماز جمعه فرمودند که رزمندگان ما دارند رادارهای (ADS4) را راه میاندازند. آنها برای اینکه این رادارها راه نیفتد، داشتند رادارهای «مارتلو» را میخریدند. نیروهای جهاد خودکفایی میگفتند که صبر کنید تا ما اینها را راه بیندازیم. آن مسئول وقتی خدمت آیتالله خامنهای رسید و موضوع را برای ایشان بازگو کرد، ایشان ضمن مخالفت شدید با این خرید، دستور دادند تا تمام اعضای آن گروه بازنشسته شوند.