|مصطفی ملکوتیان امر تنفیذ حکم ریاستجمهوری، یک مبنای فقهی واضح و آشکار دارد مبنی بر اینکه بالاترین مقام اجرائی کشور باید علاوه بر برخورداری از مقبولیت عمومی، از مشروعیت نیز برخوردار باشد که این امر از طریق تنفیذ حکم او توسط رهبری نظام انجام میشود.
مشارکت در انتخابات، نشانه رشد سیاسی و بیانگر برخورداری یک ملت از فرهنگ سیاسی مشارکتی است که از نشانههای رشد و پیشرفت در عرصه سیاسی به حساب میآید و خوشبختانه کشور ما با وقوع انقلاب اسلامی از یک فرهنگ سیاسی غیرمشارکتی و بی تفاوت به فرهنگ مشارکتی و نقش مهم مردم در حکومت، تبدیل گردید.
قبل از ۴۴ سال گذشته، دشمن غارتگر، ایران راهبردی و واقعشده در بهترین منطقه در جهان یعنی غرب آسیا را در اختیار داشت و پس از آن به انواع طرحها و نقشهها برای بازگرداندن وضع سابق دست زد و در تکاپو افتاد اما همواره با مانع نقشآفرینی و حضور مردم در صحنه مواجه شد و از دستیابی به اهدافش ناامید شد.
دلیل درگیری مستمر نظام سلطه با نظام مردمسالاری دینی در به فعلیترسیدن و تشکیل این نظام و محتوای آن و ترس نظام سلطه از آینده نامطمئن خود نهفته است. نظام سلطه بهدنبال نفعطلبی جهانی و یک نظام خودکامه و یک پروژه با اهداف کوتاهمدت و بلندمدت است.
اگر دولتها خواستار دستیابی به تحول در راستای آرمانها و اصول و معتقدات خود هستند، راه آن، عدم اعتماد به نسخههای غربی است. این تحول از مسیر حرکت انقلابی میگذرد و سایر روشها عملاً به ارتجاع میانجامد، زیرا دشمن یا رقیب با بهرهگیری از تمام وسایل در دسترس مانع موفقیت آنها میشود.
|دکتر مصطفی ملکوتیان در انقلاب سال ۱۷۸۹ فرانسه، شعار انقلابیها در ابتدا آزادی و برابری بود، هیچ معنی و مصداق روشنی نداشت و همراه با تفرقهی رهبران انقلابی، ابتدا به مشروطهی سلطنتی میرابو (۱۷۹۱)، سپس به جمهوری بورژوازی دانتون (۱۷۹۲) و بعد از آن به جمهوری مساوات روبسپیر ۱۷۹۳ انجامید.
آرمان وقتی جنبهی دینی داشته باشد، قدرت مضاعف ایجاد میکند. یک فرد دینی قابل مقایسه نیست با کسی که آرمان این دنیایی دارد، زیرا آن کسی که مثلاً برای رفاه انقلاب میکند، چهبسا خیلی زود خسته میشود.
طبعاً برای مقایسهی این انقلابها باید به ویژگیهای مشترک آنها بپردازیم. مهمترین این ویژگیها به یک تعبیر چهار مورد است: ۱. آرمانها، اهداف و شعارها؛ ۲. ایدئولوژی حاکم بر انقلاب؛ ۳. چگونگی رهبری و هدایت؛ ۴. چگونگی حضور مردم.
مناسک اجتماعی با عینیت بخشیدن به حضور گستردهی نخبگان و تودهها در صحنه، به دلایل مختلف باعث افزایش سرمایهی اجتماعی میشود. برخی از مهمترین این دلایل عبارتند از: «به نمایش گذاردن وحدت ملی و همراهی مردم و مسئولان» و...
دشمن مدام سعی میکند که در فرصتهایی که بهدست میآورد، علیه کشور ما تبلیغ کند و به گونهای تبلیغ کند که بر حسب تصور خودش این تبلیغات تأثیر زیادی بر افکار ملی بگذارد، ولی ورود مردم به صحنه هر بار آنها را به نقطهی اول بازمیگرداند.
در واقع رویشها همواره وجود دارد. این بستگی به این خواهد داشت که شما تا چه حد راه را برای ورود نخبگان معتقد به پُستها و نقشهای اجتماعی باز میکنید؛ در آن صورت خواهیم دید که انسانهای معتقدتر و نخبهتر از افرادی باشند که در ظاهر بهعنوان نخبه میشناسیم.
لطفا به منظور مشاهده بهتر سایت و مرور ایمن در اینترنت ، مرورگر خود را به نسخه بالاتر ارتقاء دهید
یا از دیگر مرورگرها استفاده کنید.