ناخودآگاه ستون معروف حنانه برایم تداعی میشود. ستونی در مسجد مدینه که پیامبر همیشه در پای آن ستون ایستاده و خطبه میخواندند. پیام و مفهوم خطبهی ایستاده، بدون پایه میکروفون و خارج از برنامه مقرر مراسم توسط آقا را حتما آنها که باید دریافت کنند، دریافت خواهند کرد.
ظهر آفتابی روز چهارشنبه قدم تیز کردهام به شتاب؛ قرار مهمی داریم. چند گام قبل از اینکه به داخل خیابان کشوردوست بپیچم، دعا میکنم که کاش وقتی سربلند میکنم هنوز جمعیتی پشت درب انتهای کوچه نباشد؛ که این یعنی به وقت رسیدهای و میتوانی زودتر به محل قرار بروی.
برخلاف بقیه دیدارها که تا شروع مراسم، بعضی داوطلبانه شعر میخوانند و از جمعیت شعار و صلوات میگیرند، امروز جمعیت آرام است. سحری نخوردهها پلکشان میرود که سنگین شود. دانه تسبیحها زیر انگشت مهمانها میلغزند به انتظار. صفها و صندلیها کاملاً پر شده؛ عقربههای ساعت، جمع شدن قرآنها و مرتب شدن کت و شلوارها، همگی نوید نزدیک شدن به شروع مراسم را میدهد.
لطفا به منظور مشاهده بهتر سایت و مرور ایمن در اینترنت ، مرورگر خود را به نسخه بالاتر ارتقاء دهید
یا از دیگر مرورگرها استفاده کنید.