زنان ما در جنگ، فقط رزمنده پشت جبهه نبودند، بلکه مادر و همسر هم بودند. هیچکدام از این نقشها را هم فدای دیگری نمیکردند، با اینکه بچه کوچکشان را در خانه میگذاشتند و به رختشویی میرفتند.
از نگاه خودشان کار در رختشورخانه در روزهای جنگ، کارِ بزرگ و شاقی نبود که نیاز به بازگوکردن داشته باشد. میگفتند: «ما وظیفهمان بوده است. آن جوان میرفت جلوی تانک و تکهپاره میشد. حالا من هم مثلاً پتویی خونی میشستم»
در روزهای اول جنگ تعدادی از بانوان اندیمشک خودشان را به بیمارستان شهیدبهشتی میرسانند تا اگر کاری هست انجام دهند. در آنجا مشاهده میکنند که ملحفهها و پتوهای خونی مجروحین در حیاط روی هم تلنبار شده است...
لطفا به منظور مشاهده بهتر سایت و مرور ایمن در اینترنت ، مرورگر خود را به نسخه بالاتر ارتقاء دهید
یا از دیگر مرورگرها استفاده کنید.