others/content
پیوندهای مرتبطخط حزب اللهخط حزب الله
نسخه قابل چاپ

گفتاری از سیدعبدالله صفی‌الدین نماینده حزب‌الله لبنان در ایران

پیروان حقیقی خط ولایت فقیه

سیدهاشم صفی‌الدین همچون ماه بود در نسبت با خورشید سیدحسن نصرالله. از ابتدای تاسیس حزب‌الله عضو آن بود و در حساس ترین رده‌های مدیریت آن حضور و فعالیت داشت.
از او نقل شده است که در دنیای بدون سیدحسن نمی‌توانم زندگی کنم و در عمل نیز چنین شد و پس از شهادت سید، دیری نپایید که او نیز جان خویش را در راه آرمان آزادی قدس شریف، تقدیم کرد و به دوست و برادر دیرینه خود پیوست تا پایانی باشد بر درد فرق یار.
دومین مطلب از ویژه‌نامه‌ی خط‌حزب‌الله که به مناسبت تشییع پیکر این شهدا تدوین شده، روایت آقای سیدعبدالله صفی‌الدین نماینده حزب‌الله لبنان در ایران از سلوک شخصی و کاری شهیدان سیدهاشم صفی‌الدین و سیدحسن نصرالله نسبت به ولایت فقیه است. این گفتار برگرفته از گفت‌وگوی رسانه‌ی‌ KHAMENEI.IR با صفی‌الدین است که متن کامل آن در آینده منتشر خواهد شد.


* آغاز فعّالیّت‌های دینی و فرهنگی
* سیّدهاشم صفی‌الدّین در خانواده‌ای مذهبی متولّد شد و از کودکی در فضایی دینی پرورش یافت. او از سنین نوجوانی، در مسجد، فعّالیّت‌های فرهنگی و مذهبی داشت و به اتّحادیّه‌ی دانشجویان مسلمان لبنانی پیوست؛ این اتّحادیّه به جذب جوانان و فعّالیّت‌های فرهنگی در مدارس و دانشگاه‌ها می‌پرداخت و از جمله‌ی پایگاه‌های تربیت کادرهای حزب‌الله بود. سیّدهاشم در دوره‌های آموزشی، عقیدتی، فقهی و فرهنگی حاضر بود و با شخصیّت‌های مهمّی چون سیّدحسن نصرالله، شیخ نعیم قاسم و محمّد رعد آشنا شد.

* تحصیلات حوزوی و ورود به عرصه‌ی مقاومت
* او تحت تأثیر انقلاب اسلامی تصمیم به تحصیل علوم دینی گرفت و به حوزه‌ی علمیّه‌ی ایران رفت. در کنار تحصیلات حوزوی، او طیّ سفرهایی به لبنان به آموزش نیروهای حزب‌الله مشغول شد. سیّدهاشم، پس از بازگشت به لبنان، به فعّالیّت‌های تشکیلاتی حزب‌الله پرداخت و مسئولیّت‌های مهمّی را بر عهده گرفت. او ابتدا معاون مسئول منطقه‌ی جنوب شد و سپس به عنوان مسئول این منطقه انتخاب شد. در این مدّت، در جذب جوانان و توسعه‌ی ساختار تشکیلاتی حزب‌الله نقشی کلیدی ایفا کرد.

* مدیریّت چالش‌های جنوب لبنان
* دوره‌ی مسئولیّت سیّدهاشم صفی‌الدّین در جنوب لبنان با چالش‌های فراوانی روبه‌رو بود؛ از جمله حضور اسرائیل در مرزها، بمباران‌ها و ترورهای متعدّد، و مشکلات داخلی میان شیعیان. بااین‌حال، او با مدیریّت مؤثّر خود توانست حزب‌الله را در این منطقه تقویت کند. پس از هفت یا هشت سال، به دلیل نیاز به حضور او در شورای اجرایی حزب‌الله، سیّدحسن نصرالله از او خواست به بیروت بازگردد. در بیروت، سیّدهاشم ابتدا عضو شورای مرکزی و سپس مسئول واحد جهادی حزب‌الله شد. او بعدها ریاست شورای اجرایی حزب‌الله را بر عهده گرفت و بیش از پانزده سال در این سِمَت فعّالیّت کرد.

سیّدهاشم نه‌تنها بازوی اجرایی سیّدحسن بود، بلکه تکیه‌گاه اصلی او به شمار می‌رفت. بسیاری از کسانی که با حزب‌الله ارتباط داشتند اشاره می‌کردند که سیّدحسن هر تصمیمی می‌گرفت، دقیقاً توسّط سیّدهاشم اجرا می‌شد. این هماهنگی و وحدت فکری میان این دو به اقتدار و پایداری حزب‌الله انجامید.

* پیروی از رهبر انقلاب؛ ستون اصلی اعتقادات سیّدهاشم و سیّدحسن نصرالله
* برای سیّدهاشم افتخار بود که در شخصیّت سیّدحسن ذوب شود، چرا که سیّدحسن خود در شخصیّت حضرت آقا ذوب شده بود. به تعبیر شهید دستغیب: «بی عشقِ خمینی نتوان عاشق مهدی شد.» و امروز هم می‌توان گفت: «بی عشق به آقای خامنه‌ای نتوان عاشق مهدی شد.» و من معتقدم که بی عشق به سیّدحسن، کسی نمی‌تواند عاشق مهدی عجل‌الله تعالی فرجه‌الشریف باشد؛ من هم به این باور دارم و افتخارم این است. سیّدحسن اعتقاد داشت که اطاعت از مقام معظّم رهبری اطاعت از خدا است و هر کسی می‌خواهد خدا از او راضی باشد، باید از حضرت آقا اطاعت کند. شهید نصرالله در بحث و صحبت کردن در مورد اشخاص، به خصوص علما، خیلی احتیاط می‌کرد. یک روز در حزب‌الله بحثی بود و من مطلبی را گفتم که فلانی این کار را کرده و خیلی بد است. این نه در ایران، بلکه در لبنان بود. ایشان تأمّلی کرد و به من گفت «این را بدان که هر کسی از حضرت امام و حتّی از مسئولین و علما اطاعت نکرد، آن‌ها را به سخره گرفت و یا اذیّت کرد، خدا او را در این دنیا و پیش از آخرت مفتضح می‌کند.»

من هم دقیقاً معتقدم هر کسی که مخالف حرف حضرت آقا، تکلیف ایشان یا نگاهشان باشد، خدا او را در این دنیا و قبل از آخرت رسوا می‌کند. این اعتقادِ سیّد بود. مثلاً در یک کشوری تحوّلاتی اتّفاق افتاد و دلایل مختلفی باعث شد که حزب‌الله و حتّی جامعه‌ی ایران خوشحال شوند؛ بعد از آن حادثه وقتی خدمت حضرت آقا رسیدیم، آقای نصرالله هیچ چیزی نگفت، ولی در جلسه‌ی خصوصی حضرت آقا فرمودند من آن روزی که فلان حادثه اتّفاق افتاد، نخوابیدم و خیلی ناراحت شدم. آقای نصرالله و دوستان به هم نگاه کردند که چطور ما خوشحال شدیم و حضرت آقا این‌طور ناراحت بودند! آقای نصرالله بعداً در صحبتش گفت حضرت آقا! ما را ببخشید؛ من به نیابت از دوستان و همکاران از شما معذرت می‌خواهم، چون ما خوشحال شدیم و نمی‌دانستیم نظر شما این‌طور است؛ خیلی شرمنده‌ایم. این‌طور بود که سیّد حاضر نبود حتّی یک کلمه از حضرت آقا را نادیده بگیرد و حتّی در تفکّرات ایشان هم هیچ چیزی را رد نمی‌کرد. من خودم گاهی نگاه می‌کنم که حضرت آقا این صحبت را کرده‌اند و سیّد مثلاً چند روز بعد، همان صحبت را به گونه‌ای دیگر بیان کرده است؛ اینجا می‌فهمم که او به‌دقّت از سخنان حضرت آقا پیروی میکرد. حتّی در برابر تبلیغات و دشمنانی که سعی میکردند نظر ایشان را تغییر دهند، سیّد هیچ وقت از خطّ فکری حضرت آقا عبور نکرد.
در اين رابطه بخوانید :
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی
ایران همدل

شرکت در پویش ایران همدل

ورود به صفحه پرداخت