رهبر انقلاب اسلامی در دیدار با نخبگان و استعدادهای برتر تحصیلی دانشگاه، از نهادهایی توصیف کردند که در پیشرفت کشور نقش مهمی دارد: «دانشگاه برای پیشرفت کشور حیاتی است. هر چه دانشگاه را بتوانند لنگ کنند، تعطیل کنند، خراب کنند، ناقص کنند، برای دشمنان کشور و [دشمنان] پیشرفت کشور مغتنم است. پس بنابراین، دانشگاه از ارکان پیشرفت کشور است.» رسانه KHAMENEI.IR به همین مناسبت، به گفتگو با آقای دکتر ناصر باقریمقدم قائممقام بنیاد ملی نخبگان پرداخته است. این گفتوگوی کوتاه به مناسبت بیانات رهبر انقلاب اسلامی دردیدار نخبگان و استعدادهای برتر تحصیلی (۱۴۰۱/۰۷/۲۷) انجام شده است.
مجموعه جامعه دانشگاهی کشور از نظر هیئتعلمی، زیرساختها و بحث دانشجو چه تغییراتی نسبت به قبل از انقلاب کرده است؟
ما هم از لحاظ کمیت، هم از لحاظ کیفیت نسبت به قبل از انقلاب قطعاً رشد داشتیم و رشدهایمان هم چند برابر و از متوسط رشد سایر حوزهها در کشور بیشتر بوده است، هم در تعداد دانشجویان و هم در تعداد اساتید؛ بهعنوان مثال در تعداد اساتید کشور الآن نزدیک به ۱۰۰ هزار نفر استاد دانشگاه دارد؛ در صورتی که این آمار در اول انقلاب بین ۵ هزار تا ۷ هزار نفر بود.
از لحاظ کیفی هم در گذشته واقعاً در تولید دانش و علم در دنیا جایگاهی نداشتیم. تعداد مقالات و یا دستاوردهای علمی که در سطح بینالمللی داشتیم، اصلاً قابلمقایسه با وضعیت فعلی نیست. اکنون ما سالهاست که در حوزه رشد علمی، جایگاه خیلی خوبی را به دست آوردهایم.
جدای از بحث مقالات، دستاوردها هم کاملاً مشهود و قابلرؤیت است؛ مثلاً کشور الآن در صنعت برق و در تولید و توسعه نیروگاهها و همچنین تأمین تجهیزاتش به سطح توانمندی بسیار بالایی رسیده و تقریباً همه این قطعات و تجهیزات را خودمان در داخل میسازیم یا در حوزههای خاصی مثل صنعت هستهای، با همه تحریمهایی که در این سالها انجام گرفته است، به توانمندیهای خیلی خوبی رسیدهایم. در حوزههایی مثل سلولهای بنیادین هم که علم نوپایی است، امروز در شبیهسازی و همچنین استفاده از سلولهای بنیادین برای رفع نازایی و اینها، دستاوردهای کاملاً مشخصی داشتهایم.
از طرفی از حیث دستیابی به شاخصهای توسعه انسانی بر اساس آمارهای رسمی بینالمللی، امید به زندگیمان حدوداً به اندازه بیست سال افزایش پیدا کرده است. از حیث مدیریت بیماریهایی که الآن در کشور در دنیا در جوامع وجود دارد، ما بسیاری از این بیماریها را مدیریت کردیم. آخرینش هم مدیریتی است که خوشبختانه در کشور، توسط نیروهای خدوم حوزه بهداشت و سلامت کشور انجام شد و ما توانستیم بهشکل خیلی خوبی، بیماری کرونا را مداوا و مدیریت بکنیم تا اینکه جامعه، با واکسیناسیون و تولید واکسنهای لازم، از این خطر هم مبرّا شد.
در مجموع، اینها مصادیقی است که نشان میدهد پیشرفت دانشگاهها و دانشگاهیان کشور از متوسط پیشرفتهای کشور در امور دیگر، بالاتر است.
در این سالها جامعه دانشگاهی کشور از نظر پاسخ به نیازهای روز جامعه چگونه عمل کرده است؟
در پاسخ به نیازهای جامعه، دانشگاهیان و نخبگان همیشه دو نقش داشتند. یک نقششان با واسطه بوده است؛ یعنی از طریق آموزشهایی که در دانشگاهها گرفتند و بعداً رفتند در صنایع مختلف جذب شدند و در آن صنایع، نقش توسعه و گسترش را بر عهده گرفتند. گاهی از این نکته غفلت میشود که الآن همه اتفاقات خوبی که در صنایع کشور افتاده است، نتیجه نیروهای آموزشدیده متخصصی است که اغلب در دانشگاههای کشور تحصیل کردهاند؛ بنابراین از حیث نقش غیرمستقیم دانشگاه، وضعیت، قابلقبول و قابلتحسین است.
اما در پاسخ به این سؤال که در نقش دیگر نهاد دانشگاه یعنی برآورده کردن نیازهای جامعه بهطور مستقیم، چقدر موفق بودهایم باید گفت که دانشگاههایمان پیش از این، سالها تمرکزشان صرفاً بر آموزش بود و بعدها تا مقداری هم بر روی پژوهش متمرکز شدند. در این سالهای اخیر، دانشگاهها رویکرد خودشان را ارتقا دادهاند و به سمت حل مسئله حرکت کردهاند؛ یعنی بهطور خاص، هم در دانشگاهها و هم در مجموعههای مرتبط با دانشگاه، مثل بنیاد ملی نخبگان، این مسئله در دستور کار قرار گرفته که میزان تمرکز مجموعهها در حل مسئله مبنای موفقیتشان حساب شود. یکی از مشکلات مهم در این راه، این است که ارزشگذاری و امتیازدهی به اعضای هیئتعلمی و پژوهشگرانمان، مبتنی بر آییننامههای نسلهای قبلی دانشگاه است؛ یعنی بیشتر، امتیاز را به اساتیدی میدهند که عمدتاً در تولید مقاله نقش دارند؛ به همین دلیل دانشگاهها، هرچند هدفگذاری کردهاند، اما اعضای هیئتعلمی دانشگاهها بهدلیل همین مشکل، هنوز بهصورت کامل روی حل مسئله متمرکز نشدند. این چند آییننامه باید تغییر کند و اینها با حل مسئله تغییر و تطبیق پیدا کنند. من مطمئن هستم که در این صورت، بلافاصله همین اهالی علم در دانشگاهها، خودشان را با شرایط جدید تطبیق میدهند و آنوقت خود نهاد دانشگاه با سرعت بسیار بالایی به سمت حل مسئله حرکت خواهد کرد.
ارزیابی شما از مهمترین نقاط قوت و ضعف فعلی جامعه دانشگاهی چیست؟
مهمترین قوتشان، همین فعالیتهای علمیای است که در طول این سالها انجام دادهاند و موجب رشد علمی پرشتاب کشور شدهاند که بهتعبیر رهبری، دانشگاهها مایه آبرو و مباهات کشورند. خب این نشاندهنده تلاشهای علمی این قشر واقعاً زحمتکش، در جامعه است و البته واقع قضیه، تربیت انسانهای تحصیلکردهای است که در طول این سالیان آمدند و در حوزههای مختلف صنعت کشور، کار را به پیش بردند، چه در حوزههای تخصصی و چه در حوزههای مدیریتی.
اما اگر بخواهم راجع به نقطهضعفشان صحبت بکنم، به نظر میآید که یک ناهمزمانی بین علم و صنعت کشور به وجود آمده است و این را باید هرچه سریعتر حل کرد. منظور من از ناهمزمانی این است که محصولات علمی دانشگاههای ما هنوز قابلیت بهکارگیری در صنعت را به این شکل فعلی ندارد. هنوز به نظر میرسد که بزرگترین انتقادی که به جامعه دانشگاهی ما وارد است، این است که دانشگاهها بهطور کامل، تغییر راهبردی به سمت حل مسئله پیدا نکردهاند یا بهتعبیر دیگر، نقشآفرینی اساسی در توسعه جامعه و اجتماع، چه در حوزه اقتصاد -که به آن میگوییم توسعه اقتصاد دانشبنیان- و چه در حل مسائل کشور، هنوز این جانمایی بهصورت کامل برای دانشگاهها اتفاق نیفتاده است و این را من بهعنوان مهمترین نقطهضعف دانشگاهها میدانم.