حمایت شرق و غرب از عراق در جنگ تحمیلی لشکرهای رژیم صدّام در اوّل جنگ، لشکرهای معدودی بودند، امکاناتشان هم امکانات متعارف بود [امّا] با گذشت زمان -هرچه زمان گذشت، شش ماه گذشت، یک سال گذشت، دو سال گذشت- روزبهروز به این امکانات افزوده شد. خب جنگ امکانات را از بین میبرد، ما مثلاً اوّل جنگ یک مقدار تانک داشتیم، بعد بعضیاش از بین رفت؛ فرض کنید که مقداری توپخانه داشتیم، بعضیاش از بین رفت؛ مهمّات داشتیم خیلیهایش از بین رفت؛ قهراً در جنگ مصرف میشود، جنگ امکانات را کم میکند؛ هرچه جنگ پیش میرفت، امکانات رژیم بعثی چند برابر میشد؛ چه کسی به او میداد؟ فرانسه، انگلیس، آلمان، آمریکا؛ شوروی هم که ضدّ آمریکا بود، در این قضیّه همراه آمریکا وارد میدان شد، آن هم به دلیل خاصّ خود: [چون] شوروی تعداد نسبتاً زیادی جمهوریهای مسلمان دارد؛ حرکت اسلامی، انقلاب اسلامی در ایران موجب میشد که آن جمهوریها به فکر هویّت اسلامی خودشان بیفتند؛ دولت شوروی حاضر نبود، لذا او هم در این قضیّه -در قضیّهی جنگ علیه ما، در قضیّهی مبارزهی علیه ما- کنار آمریکا، دشمن دیرین خودش ایستاد. پس شد آمریکا، شوروی، ناتو -[اعضای] پیمان ناتو که اروپا و آمریکا و مانند اینها هستند- و همهی قدرتهای مسلّط دنیا که پشت سر صدّام قرار گرفتند علیه جمهوری اسلامی، برای اینکه جمهوری اسلامی را از بین ببرند؛ هدف این بود؛ هدف، فتح خرّمشهر یا قصر شیرین یا مانند اینها نبود، هدف این بود که بیایند؛ کمااینکه همان اوّل کار صدّام گفت که ما امروز اینجا مصاحبه میکنیم، یک هفتهی دیگر در تهران مصاحبه خواهیم کرد؛ اینجوری برنامهریزی کرده بود. این، عامل جنگ بود؛ یعنی جنگ تحمیلی یک توطئهی عظیم بینالمللیِ قدرتمندترین قدرتهای دنیا بود علیه جمهوری اسلامیِ تازه پدید آمده. مثل اینکه همهی حیوانات وحشی بخواهند به یک انسان تنها و بیسلاح و بیدفاع حمله کنند؛ در واقع اینجوری بود.
جمهوری اسلامی، آن روز نه نیروهای مسلّح منظّمی داشت، نه دستگاه اطّلاعاتی مرتّب و منظّمی داشت -اوّل انقلاب بود دیگر، همهچیز بههم ریخته بود- جمهوری اسلامی تنها چیزی که داشت، ملّت باایمان و رهبر مقتدری مثل امام بزرگوار بود؛ این تنها چیزی بود که ملّت داشت. همین کشور فرانسه در وسط جنگ، پیشرفتهترین هواپیماها و بالگردهای خودش را داد به عراق؛ همین کشور آلمان، موادّ شیمیایی و سمّی را در اختیار رژیم صدّام گذاشت برای اینکه بتواند در جبهههای جنگ از موادّ شیمیایی استفاده کند.
اینهایی که امروز به اتّهام مصرف موادّ شیمیایی، فلان گروه را، فلان کشور را مورد تهاجم قرار میدهند، رسماً، علناً موادّ شیمیایی را در اختیار صدّام قرار دادند که او بمب شیمیایی درست کند، سلاح شیمیایی درست کند و در جبههها به کار ببرد و به کار برد و ما هنوز بعد از گذشت ۳۰ سال از پایان جنگ -تقریباً ۲۹ سال از پایان جنگ میگذرد- هنوز کسانی را داریم در بین رزمندگانمان و کم هم نیستند که بهخاطر آلودگیهای شیمیاییِ آن روز دچارند، گرفتارند، خیلیها هم در این راه شهید شدهاند. انگلیسها کمک کردند، آمریکاییها کمک کردند، نقشههای جنگی و ماهوارههایشان کمک کردند، همهی دستگاههای شیطانی عالم به این شیطانِ بدبختِ متکبّرِ مغرورِ خودخواه -یعنی صدّام- کمک کردند علیه جمهوری اسلامی، که این جنگ به وجود بیاید و این جنگ ادامه پیدا کند و این جنگ با پیروزی او تمام بشود. البتّه همهی این تلاشها مثل تیری بود که به سنگ بخورد، به خاک بخورد؛ و علیرغم همهی آنها، هشت سال خودشان را کشتند که یک وجب از خاک جمهوری اسلامی را در اختیار بگیرند، [امّا] نتوانستند؛ در طول هشت سال، ملّت ایران بر تمام این قدرتها پیروز شد.1396/12/19
قیام نیروهای مسلح و مردم درجنگ تحمیلی در دوران دفاع مقدّس همهچیزِ کشور مورد تهاجم قرار گرفت؛ نه فقط مرزهای کشور، [ بلکه] هویّت ملّی کشور، نظام اسلامی کشور، انقلاب بزرگ ملّت ایران، ارزشهای فراوانی که این ملّت بزرگ در مقابل چشم خود قرار داده بود، همه مورد تهاجم قرار گرفت. آنجا فقط رژیم بعثی صدّام نبود که در مقابل ما قرار گرفته بود، در حقیقت یک جنگ عمومی بود، یک جنگ بینالمللی علیه ملّت ایران بود؛ ناتو به عراق کمک میکرد؛ آمریکا کمک میکرد؛ شورویِ آنروز کمک میکرد؛ ارتجاع عرب کمکهای مالی خود و مادّی خود و دلارهای نفتی خود را، مثل سیل، بهسمت آنها سرازیر میکرد؛ تبلیغاتشان -که در اختیار صهیونیستها بود و هست- در همهی دنیا، شب و روز به نفع آنها و علیه جمهوری اسلامی ایران تلاش میکرد. در این معرکهی عظیم، در این قیامت کبرا، نیروی عظیم ملّت ایران، نیروی ایمان، نیروی مقاومت، نیروی اعتماد به خدا، نیروی متّکی به روحالله، و در صدر همهی آنها نیروهای مسلّح نظام جمهوری اسلامی ایران قیام کردند. قیام لله یعنی این. اَن تَقوموا للهِِ مَثنی و فُرادی؛(1) قیام لله کردند، وارد میدان شدند، از جان خود، از نیروی خود، از توانایی خود بهره بردند.1395/07/07
1 )
سوره مبارکه سبإ آیه 46 قُل إِنَّما أَعِظُكُم بِواحِدَةٍ ۖ أَن تَقوموا لِلَّهِ مَثنىٰ وَفُرادىٰ ثُمَّ تَتَفَكَّروا ۚ ما بِصاحِبِكُم مِن جِنَّةٍ ۚ إِن هُوَ إِلّا نَذيرٌ لَكُم بَينَ يَدَي عَذابٍ شَديدٍ ترجمه: بگو: «شما را تنها به یک چیز اندرز میدهم، و آن اینکه: دو نفر دو نفر یا یک نفر یک نفر برای خدا قیام کنید، سپس بیندیشید این دوست و همنشین شما [= محمّد] هیچ گونه جنونی ندارد؛ او فقط بیمدهنده شما در برابر عذاب شدید (الهی) است!»
هماهنگی شوروی و آمریکا در حمایت از عراق و کمک نکردن به ایران در دفاع مقدس، حادثهای که اتفاق افتاد، چه بود؟ یکوقت بین دو کشور- حالا همسایه یا غیر همسایه- جنگی اتفاق میافتد، این یک طور است؛ یکوقت هم یک اتحاد نانوشته و اعلامنشده و بعضاً اعلامشده از سوی همهی قدرتهای بینالمللی- قدرتهای حاضر در جهان- علیه یک نقطه و یک کانون و یک مرکز است؛ این دو باهم فرق دارند. این جنگ، با آن جنگ تفاوت دارد. جنگ ما، از نوع دوم بود؛ یعنی همهی کانونهای قدرت بینالمللی- قدرت نظامی و سیاسی و پولی و امنیتی و غیره- متفقالقول و متحد العمل بر سر ایران ریختند؛ جنگ احزاب به معنای واقعی کلمه؛ یعنی همهی احزاب قدرت دنیا و باندها و مجموعههای قدرت، بر سر ایران ریختند. چرا؟ آن یک تحلیل سیاسی دارد؛ به هر دلیل. یعنی شوروی و امریکا با همهی اختلافاتشان، در این قضیه هماهنگی داشتند. همین سنگرها و پنجضلعیهایی که آقایان اشاره کردند، تاکتیکهای شوروی بود که به عراقیها منتقل شده بود. شماها که دستتان توی کار جنگ بوده، اینها را میدانید و مطلعید. هواپیمای غربی و شرقی، موشک غربی و شرقی، توپخانهی غربی و شرقی، تانک پیشرفتهی غربی و شرقی و انواع مهماتهای غربی و شرقی، به وسیلهی رژیم بعثی عراق، علیه ما به کار رفت؛ یعنی همه به آن کمک میکردند. بعد از اینکه جنگ تمام شده بود - به نظرم آخر سال 67 بود - در سفری که بنده - آنوقت رئیسجمهور بودم - و مسئولان به یوگسلاوی سابق - که از هم پاشید و یکی از مراکز مهم پشتیبانی عراق بود - داشتیم، پس از یک مذاکرهی طولانی و مفصل، حاضر نشد حتّی تانگش را به ما بفروشد! در حالی که هر وقت عراقیها در جبهه کم میآوردند، بلافاصله انواع و اقسام تانگهای شرقی و غربی برایشان میآمد؛ وقتی یک تانگشان ضربت میخورد، معطّلش نمیشدند، جرثقیل را میآوردند و آن را به داخل هور یا رودخانه پرتاب میکردند و از دُوْر خارجش میکردند؛ برایشان اهمیتی نداشت. حالا بچههای ما با چه زحمتی این تانگهای غنیمتی را گیر میآوردند، وصلهپینه میکردند و استفاده میکردند. یعنی از امکانات جنگی - انواع و اقسام مهمات و ابزار - از تاکتیک، از اطلاعات فضایی، از همهی انواع پشتیبانیها - پول، پشتیبانی سیاسی و غیره - در اختیار یک طرف جنگ بود - که رژیم بعثی بود - و همه در آنجا متمرکز شده بودند؛ یک طرف هم جمهوری اسلامی به تنهایی - تنهاییِ واقعی - بود.1385/07/29
اشغال دایمی خوزستان؛ هدف عراق از حمله به ایران واقعهی خرمشهر از دور فقط یك حادثهی تاریخی است كه برای ملت ایران هیجانآور و افتخارآمیز است؛ ولی از نزدیك، این قضیه شبیه یك معجزهی بزرگ بود. وقتی رژیم عراق با تشویق دولتهای دشمنِ انقلاب به مرزهای ما حمله كرد، هدفگیری دقیقی كرده بود. خرمشهر، قدمِ اوّل و بسیار مؤثّر از این هدفگیری بود. هدف آنها به طور خلاصه این بود: با خود فكر كرده بودند با پیروزی انقلاب، ایران اوّلًا نیروی مسلّحی ندارد كه از مرزها دفاع كند؛ ثانیاً سامان اداری و اجتماعیِ درستی ندارد تا بتواند به دفاع از كشور و منافع ملی بپردازد؛ ثالثاً در دنیا انقلاب طرفداری ندارد. یك طرف امریكا بود، دشمنِ پر از حقد و كینه علیه انقلاب- چون انقلاب سلطهی امریكا را بر این كشور از بین برده بود، بنابراین از غضب و كینهی بر انقلاب و نظام اسلامی پُر بودند- یك طرف هم شوروی سابق بود؛ آن هم با دلایل دیگری علیه انقلاب اسلامی. این دو ابرقدرت كه در دهها مسئله باهم اختلاف داشتند، در دشمنی با ایران با یكدیگر اتّحاد كلمه داشتند و هر دو به رژیم عراق صمیمانه و با همهی وجود كمك و از آن دفاع میكردند! ناتو و قدرتهای اروپایی به عراق كمك كردند؛ هواپیما دادند، بمب دادند، تانك دادند، وسایل شیمیایی دادند، هلیكوپتر دادند، موشك دادند. اروپای شرقی نیز كه آن روز زیر سیطرهی حكومت شوروی و وابستهی به آن بود، هرچه عراق میخواست، به او داد. بنابراین یك طرف عراق بود با حمایت امریكا و شوروی و ناتو و ورشو- كه همان پیمان اروپای شرقی و كشورهای بلوككمونیست بود- و همچنین دولتهای عربی منطقه كه پول و سلاح و امكانات و مشاور نظامی و هرچه دولت بغداد برای رسیدن به هدفهای خود در این حمله احتیاج داشت، بیدریغ در اختیار او قرار میدادند؛ یك طرف هم نظام جمهوری اسلامی بود. امریكا با این نظام بد بود و برای اینكه این نظام از بین برود، لحظهشماری میكرد. شوروی هم با این نظام بد بود؛ اروپاییها هم با آن هیچگونه رابطهای نداشتند و هیچ دلسوزیای برای آن نمیكردند؛ دولتهای مرتجع هم به گونهی دیگر. امكانات مالی كشور، بسیار ضعیف؛ نیروهای مسلّح، نامنسجم؛ وسایل نظامی، بعضی كهنه و فرسوده و بعضی منتظر قطعهای بود كه به ما نمیفروختند. هواپیما داشتیم، قطعه نداشت؛ تانك داشتیم، قطعه نداشت و دنیا به ما نمیفروخت؛ در داخل هم از این وسایل هیچچیز تولید نمیشد. در چنین وضعیتی، طبیعت قضیه چیست؟ طبیعت قضیه همان چیزی است كه عراق پیشبینی كرده بود: با یك حمله بیاید ابتدا خرمشهر را بگیرد، بعد اهواز را بگیرد، بعد دزفول را بگیرد و در نهایت خوزستان را از ایران جدا نماید؛ سپس شروع به چانهزنی كند. خوزستان را تا آخر پس ندهد، منابع نفتی كشور را در اختیار بگیرد و بعد هم دولت انقلاب را از موضع ضعف و ذلّت پای میز مذاكره بنشاند. این، نقشهی رژیم عراق و در حقیقت نقشهی امریكا و شوروی بود.1381/03/01
کمک تمام قدرتهای دنیا به عراق در جنگ تحمیلی [رژیم عراق به هنگام حمله به مرزهای ایران با خود فكر كرده بودند] در دنیا انقلاب طرفداری ندارد. یك طرف امریكا بود، دشمنِ پر از حقد و كینه علیه انقلاب- چون انقلاب سلطهی امریكا را بر این كشور از بین برده بود، بنابراین از غضب و كینهی بر انقلاب و نظام اسلامی پُر بودند- یك طرف هم شوروی سابق بود؛ آن هم با دلایل دیگری علیه انقلاب اسلامی. این دو ابرقدرت كه در دهها مسئله باهم اختلاف داشتند، در دشمنی با ایران با یكدیگر اتّحاد كلمه داشتند و هر دو به رژیم عراق صمیمانه و با همهی وجود كمك و از آن دفاع میكردند! ناتو و قدرتهای اروپایی به عراق كمك كردند؛ هواپیما دادند، بمب دادند، تانك دادند، وسایل شیمیایی دادند، هلیكوپتر دادند، موشك دادند. اروپای شرقی نیز كه آن روز زیر سیطرهی حكومت شوروی و وابستهی به آن بود، هرچه عراق میخواست، به او داد. بنابراین یك طرف عراق بود با حمایت امریكا و شوروی و ناتو و ورشو- كه همان پیمان اروپای شرقی و كشورهای بلوككمونیست بود- و همچنین دولتهای عربی منطقه كه پول و سلاح و امكانات و مشاور نظامی و هرچه دولت بغداد برای رسیدن به هدفهای خود در این حمله احتیاج داشت، بیدریغ در اختیار او قرار میدادند؛ یك طرف هم نظام جمهوری اسلامی بود. امریكا با این نظام بد بود و برای اینكه این نظام از بین برود، لحظهشماری میكرد. شوروی هم با این نظام بد بود؛ اروپاییها هم با آن هیچگونه رابطهای نداشتند و هیچ دلسوزیای برای آن نمیكردند؛ دولتهای مرتجع هم به گونهی دیگر. امكانات مالی كشور، بسیار ضعیف؛ نیروهای مسلّح، نامنسجم؛ وسایل نظامی، بعضی كهنه و فرسوده و بعضی منتظر قطعهای بود كه به ما نمیفروختند. هواپیما داشتیم، قطعه نداشت؛ تانك داشتیم، قطعه نداشت و دنیا به ما نمیفروخت؛ در داخل هم از این وسایل هیچچیز تولید نمیشد.1381/03/01
فشار نیروهای خارجی و داخلی برانقلاب برای مذاکره با عراق در اوایل جنگ تحمیلی دنیای سیاسی- مثل سازمان ملل و امثال آن- [در جنگ تحمیلی]با ما چه كرد؟ دنیا از همه طرف فشار آورد كه بنشینید با عراق مذاكره كنید و جنگ و مقاومت را متوقّف سازید. این یكی از نقاط عبرت است؛ جوانان ما روی این نقاط خیلی تكیه كنند. ما دولتِ تازه كاری داشتیم كه دو سال روی كار آمده و با چنین حملهی سنگینی مواجه شده بود و دشمن در هزاران كیلومتر زمین ما، از جنوبیترین نقطه تا شمالیترین نقطهی همسایگی با عراق، مستقر شده بود؛ اما در این حال به ما میگفتند بیایید مذاكره كنید! مذاكره از موضع ضعف و ذلّت و همراه با دست پُر حریف در چانهزنی. آن روز اگر مذاكره صورت میگرفت- كه یك عدّه از سیاسیّون، همان روز به امام فشار میآوردند كه بنشینید مذاكره كنید- مطمئنّاً عراق از بخش عمدهی خاك ما خارج نمیشد و تا امروز خوزستان و خرمشهر و شاید بسیاری از مناطق دیگر همچنان زیر چكمهی نیروهای متجاوز بیگانه بود. اما امام ایستاد. منطق امام این بود كه وقتی متجاوز در خاك ماست و با دست پُر ما را تهدید میكند، ما مذاكره نمیكنیم. مذاكره آن وقتی صورت میگیرد كه دشمن از تمام خاك ما خارج شود. امروز عدّهای ناجوانمردانه این حقیقت را ندیده میگیرند. آن روز عدّهای، از جمله همان روسیاهان فراری از كشور كه امروز به دامن امریكا و اروپا و جاهای دیگر پناه بردهاند، از طریق محافل سیاسی و روزنامهها و رادیو و تلویزیون- كه در دست آنها بود- مرتّب فشار میآوردند كه امام باید مذاكره كند. هیئتهای بینالمللی هم مرتّب به ایران میآمدند و میگفتند مذاكره كنید. امام با الهام از همان بینش روشن، ایمان راسخ، توكّل به خدا و قدرت اراده ایستاد و گفت اگر ما توانستیم سرزمینهای خود را پس بگیریم، آنگاه وقت مذاكره است؛ امروز وقت مذاكره نیست؛ عملًا هم همینطور شد.1381/03/01
شوروی اجازه نداد از داخل کشورش سیم خاردار عبور دهیم! ما در دوره جنگ، از طرف مجامعی که ادّعا میکردند در مسائل جهانی بیطرفند، در مقابل یک اعمال غرض واضحی قرار گرفتیم. ادعاهای بسیار بزرگی هم میکردند. کسانی که امروز شما میبینید درباره سلاحهای کشتار جمعی و سلاحهای شیمیایی و میکروبی و از این حرفها داد سخن میدهند و جزو مسائل واضح میشمرند، اینها به رژیم عراق و ارتش عراق سلاح شیمیایی دادند؛ برایش ساختند و یا امکان ساخت آن را برایش فراهم کردند. دو قطب بزرگ دنیای آن روز - یعنی قطب امریکا و قطب شوروی سابق - مشترکاً با همه ساز و برگشان به کمک عراق آمدند. اینها کجا و در کدامیک از این آثار هنری ما درست تبیین و تشریح شده است؟
من بارها گفتهام، ما یک وقت میخواستیم برای جبههها سیم خاردار - که در داخل کشور نداشتیم و تولید نمیشد - از جایی وارد کنیم. همین شوروی سابق اجازه نداد ما سیم خاردار را از داخل کشورش عبور دهیم و به ایران بیاوریم. گفت این وسیله جنگی است! یعنی ادّعا این بود که آنها به دو طرف جنگ کمک نمیکنند! این در حالی بود که هواپیمای روسی، موشک روسی، کارشناس روسی، افسر روسی، مواد منفجره روسی و تمام امکانات روسی، آن طرف جبهه در اختیار دشمن و طرف مقابل ما در این جنگ بود!
همین اروپای به اصطلاح طرفدار حقوق بشر و در مقام صحبت، با نزاکت و ادب و اتو کشیده - چه قسمت شرقیشان؛ همین یوگسلاوی فعلی و بقیه کشورهای بلوک شرق آن روز، و چه قسمت غربیشان؛ یعنی همین آلمان و بقیه - آنچه توانستند، به عراق کمک کردند، ولی حاضر نبودند سادهترین چیزها را به ایران بفروشند. اگر یک وقت هم از طرقی دولت جمهوری اسلامی میتوانست چیزهایی را از اینها بگیرد، با چند برابر قیمت و با زحمت میتوانست بهدست آورد!1379/07/06
فروش سلاحهای شیمیایی توسط شرکت های آلمانی به عراق در جنگ تحمیلی دولتهای مستکبر، چه در گذشته و چه در حال، تا هر جا که توانستند و بتوانند، همیشه خودشان را به ابزارهای تسلیحاتی مجهّز میکنند. آنجایی که لازم باشد، حرفی ندارند که دوستانشان هم تسلیحات جنایتآمیز را برای خودشان به وجود آورند! این، چیزی است که در دنیا مشهود است. همینهایی که امروز در کشور آلمان، جمهوری اسلامی را به بیاعتنایی به جان انسانها متّهم میکنند و این اتّهام بسیار ظالمانه و مغرضانه و غیر منصفانه را به ایران میزنند، همان کسانی هستند که اگر نگوییم خودشان، اما حدّاقل این است که بگوییم جلو چشمشان، شرکتهای آلمانی، رژیم بعثی را با خطرناکترین و جنایتبارترین سلاحهای شیمیایی مجهّز کردند.
جنگ، اتّفاقِ خشن و نامطلوبی است؛ اما بالاخره قاعده و قانونی باید داشته باشد. در جنگ هم جوانمردی و ناجوانمردی داریم. رژیم متجاوز بعثی، ناجوانمردانهترین روشها را علیه ملت ایران و جوانان ما به کار برد. شهر تهران و دهها شهر را بارها و بارها، برای مدّتهای طولانی با موشکهای دوربرد کوبیدند. در جبههها، سلاحهای شیمیایی به کار بردند؛ نه بک بار، نه دوبار، نه مدت یک ماه، دو ماه؛ سالهای متمادی، شاید پنج سال، شش سال، در این جبهههای ایران و عراق، سلاح شیمیایی به وسیلهی رژیم بعثی به کار رفت. این سلاحها را چه کسی به آنها داده بود؟ غیر از کشورهایی که دم از حقوق بشر میزنند؟! این سلاحها را غیر از آنها کس دیگری در اختیار رژیم بعثی گذاشته بود؟
امروز خیلی چیزها آشکار شده است. خدای متعال، پشت گردن خود غربیها - همانهایی که بعضی با ملت ایران و با جمهوری اسلامی، بسیار هم بدند و دشمنند - زد، تا به دلایلی وادار شوند اعتراف کنند و بنویسند. خودشان در کتابها و مقالاتشان نوشتند: شرکتهای آلمانی - که یقیناً بسیاری از اینها را بدون اجازهی دولت آلمان نمیفروختند - این سلاحهای شیمیایی و این مواد مرگبار را به عراقیها فروختهاند! برای چه فروختند؟ آیا نمیدانستند که بناست اینها در میدان جنگ به کار برود؟ گاز خردل را کجا به کار میبرند؟ کسی که سلاحهای مرگبار شیمیایی را میخرد، کجا میخواهد به کار ببرد؟ آیا میخواهد ببرد در خانهی خودش استنشاق کند؟! معلوم است که میخواهد ببرد در میدان جنگ مصرف کند.
همینهایی که دولت جمهوری اسلامی را به بیمبالاتی نسبت به جان انسانها متّهم میکنند، از خدایی که به او اعتقاد ندارند، خجالت نکشیدند و نترسیدند؛ از وجدان بشری ملاحظه نکردند و اینها را به میزان زیادی به رژیم بعثی فروختند. او هم آن سلاحهای مرگبار را در جلوِ چشم آنها، در مرزها و در میدانهای جنگ به کار برد. بعد ما بسیاری از مجروحان شیمیایی را برای معالجه به همین آلمانی فرستادیم که سلاح شیمیایی از زیر دستش خارج شده بود! اینها وجدان دارند؟! اینها برای ارزشهای انسانی و جان انسانها احترام قائلند؟ آیا شرم نمیکنند که ادّعاهای واهی را مطرح میکنند؟!1376/02/03
پشتیبانی ابرقدرتهای زمان از عراق برای حمله به ایران روزی بود که دو ابرقدرت در دنیا بودند و تمام دنیا زیر نفود آنها قرار داشت. هر دو ابرقدرت هم علیه جمهوری اسلامی، دستِ همکاری به یکدیگر داده و دولتی مثل رژیم بعثی عراق را وادار کرده بودند که با استفاده از پشتیبانیهای آنها، انواع فشارها را بر این ملت بیاورد. اما شما دیدید که هرچه گذشت، ملت بزرگ ایران قویتر شد، عزیزتر شد، مصمّمتر شد، استقامتش بیشتر شد. مگر میتوانند با ملت بزرگ و مؤمن ما، مقابلهای کنند که به شکست خود آنها منتهی نشود؟! هر کار بکنند به ضرر خود آنهاست.1372/04/23
سکوت شورای امنیت در حملهی عراق به ایران دربارهی دفاع مقدس، آنچه که ملت ما پس از گذشتن دوران سخت جنگ هشتساله باید مورد تدبر قرار بدهد، این است که این جنگ را چه کسی به وجود آورد، و چرا به وجود آورد، و چه شد که موفق نشد؟ این، سه نقطهی اساسی است. سؤال اول: جنگ را چه کسی به وجود آورد؟ نمیشود گفت جنگ را فقط عراق به وجود آورد. همهی قراین از اول کار نشان میداد که استکبار پشت سر عراق است؛ او را کمک نظامی کردند؛ از لحاظ تبلیغاتی به او کمک کردند و شورای امنیت را در خدمت متجاوز قرار دادند. بااینکه جنگِ به این اهمیت در این نقطهی حساس واقع شده بود، اما روزهایی گذشت که سازمان ملل در آن روزها، هیچ عکسالعملی نشان نداد؛ این عادی نیست. در حملهی عراق به کویت، بعد از چند ساعت شورای امنیت موضعگیری کرد؛ اما در حملهی عراق به ایران، تا وقتیکه تانکهای عراقی پیشروی میکردند، شورای امنیت ساکت و تماشاچی نشست؛ بعد از آنکه هزاران کیلومتر را تصرف کرده بودند، شورای امنیت یککلمه حرف زد، که آن هم تقبیح تجاوز نبود؛ عراق را ملامت نکرد که چرا تجاوز کرده و جنگ را شروع کرده است؛ به دو طرف گفت که حالا بیایید دست از جنگ بکشید و آتشبس کنید! یعنی در حقیقت، تثبیت عراق در اراضی اشغالی ما. البته ما قبول نکردیم و آن قطعنامه را رد کردیم. شورای امنیت به خاطر اینکه در دست قدرتهای بزرگ بود و آنها هم پشت سر رژیم عراق بودند، تا آخر هم هیچوقت نسبت به جنگ یک موضع کاملًا و صددرصد عادلانه نگرفت؛ تا اینکه در این اواخر، آن هم با زحمات زیاد و با تلاشهای فراوانی که از همه طرف کشیده شد، قطعنامهی 598 از شورای امنیت صادر شد. شرق و غرب پشت سر عراق قرار داشتند. تقریباً تمام اروپا به عراق کمک کردند. در ایام جنگ، ما اینها را از روی حدس میگفتیم، قراین دلالت میکرد؛ ولی در این یکی، دو سال اخیر، شواهد قطعی برای آن پیدا شد؛ همه اعتراف کردند و یکییکی سندها بیرون آمد؛ کمک امریکا، کمک ناتو، کمک شوروی هم که از روز اول معلوم بود. بلوک شرق، همین کشورهای اروپای شرقی که امروز دچار این مصیبتهاهستند، بزرگترین خدمت را در طول جنگ به رژیم عراق کردند؛ ارتجاع منطقه هم که جای خود دارد. بنابراین، جنگ را رژیم عراق به تنهایی به وجود نیاورد رژیم عراق یک عامل بود جنگ را همهی دنیای استکباری و من تبع او به وجود آوردند؛ این امروز چیز روشنی است و احتیاج به بحث زیادی ندارد.1370/07/05
حمایت آمریکا و غرب و شرق از عراق در جنگ تحمیلی در مقابل ما[در جنگ تحمیلی] فقط عراق نبود - البته آن روز هم میگفتیم، اما بعد از این حوادث سال گذشتهی خلیج فارس، همه اعتراف کردند - غرب بود، شرق بود، امریکا بود، مجموعهی ناتو بود، مرتجعان منطقه بودند، پول بود، سلاح بود، تجهیزات بود، تاکتیک بود، خبر ماهوارهیی بود.
در یکی از این عملیات بزرگی که در سالهای اخیر داشتیم و طرف مقابل تلاش خیلی چشمگیری از خودش نشان میداد، من اینجا به رفقا گفتم که حدس میزنم الان در سنگرهای قرارگاههای اصلی عراق، نظامیهای غیرعراقی نشسته باشند؛ که البته احتمال زیاد میدادم غربی باشند؛ نحوهی حرکات اینطور نشان میداد. اصلاً نوع کار نشان میداد که یک نَفَس جدید است که دارد آنجا کار میکند؛ بعد معلوم شد همینطور بوده است. همهی دنیا به اینها کمک کردند؛ اما چه چیزی موجب شد که علیرغم وجود آن قوّهی هایل عجیب، اینها نتوانند بر ایران اسلامی - با همهی ضعفهایی که شماها میشناختید و میدانستید؛ ضعف بودجه، ضعف تجهیزات، ضعف در سازماندهیها، ضعف در انضباط، وجود بعضی از اختلافات - مسلط بشوند و مقصود خودشان را انجام بدهند؟ دنیا از این ماجرا درس گرفت. امروز فرماندهان امریکایی که جنگیدند، میگویند ما در جنگ ایران و عراق که شاهد قضایا بودیم، تجربه آموختیم و درس گرفتیم. این بر اثر چه بود؟ بر اثر همان معنویت. این معنویت را باید حفظ کرد.1370/06/27