حضرت بقیّةالله(ع)وسیلهای است برای عرض عبودیّت به درگاه خداوند یکی از برجستهترین خصوصیّات ماه شعبان مسئلهی ولادت باسعادت قطب عالم امکان، حضرت بقیّةالله (ارواحنا فداه) است. برجستگی این روز و شب با این ولادت بزرگ بسیار بیشتر و مضاعف شده است. البتّه شب نیمهی شعبان شب مبارکی است، شب دعا است، شب مناجات است، گفته شده است که از موارد لیلةالقدر است، لکن با این ولادت همهی اینها مضاعف میشود. یک توجّهی به وجود مقدّس بقیّةالله (ارواحنا فداه) بکنیم با چند نکته¬ی کوتاه در مورد آن بزرگوار…در مورد امام زمان (عجّلاللهلهالفرج و سلاماللهعلیه) نکتهی اوّل این [است] که این بزرگوار داعیالله است. نگاه به آن بزرگوار وسیلهای است برای عرض ارادت و عبودیّت به درگاه حضرت حقّ متعال. اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا داعیَ اللهِ وَ رَبّانیَّ آیاتِه؛(1) همهچیز، همهی انبیا، همهی اولیا، همهی مقدّسات، همهی ارواح طیّبه که نورافشانی میکنند بر زندگی ما، بر عالم ما، بر همهی عالم وجود، آیات حقّند، جلوههای حضرت پروردگارند؛ این نکتهای است که باید توجّه داشت. به امام زمان توجّه میکنیم، توسّل میکنیم، در مقابل آن بزرگوار عرض خاکساری میکنیم، برای اینکه این خاکساری به ذات احدیّت برسد و پیش خدای متعال اظهار عبودیّت کرده باشیم1396/02/20
إقبالالأعمال ،سیدبن طاووس ص 295 ؛ بحارالأنوار ، علامه مجلسی ج 99 ص 104 ؛ مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی، ص 532 (دعای ندبه) ؛
الأربعة الحمد لله الذي لا إله إلا هو و له الحمد رب العالمين و صلى الله على محمد نبيه و آله و سلم تسليما اللهم لك الحمد على ما جرى به قضاؤك في أوليائك الذين استخلصتهم لنفسك و دينك إذا اخترت لهم جزيل ما عندك من النعيم المقيم الذي لا زوال له و لا اضمحلال بعد أن شرطت عليهم الزهد في درجات هذه الدنيا الدنية و زخرفها و زبرجها فشرطوا لك ذلك و علمت منهم الوفاء به فقبلتهم و قربتهم و قدمت [و قدرت] لهم الذكر العلي و الثناء الجلي و أهبطت عليهم ملائكتك و أكرمتهم [كرمتهم] بوحيك و رفدتهم بعلمك و جعلتهم الذرائع [الذريعة] إليك و الوسيلة إلى رضوانك فبعض أسكنته جنتك إلى أن أخرجته منها و بعض [و بعضهم] حملته في فلكك و نجيته و من آمن معه [مع من آمن] من الهلكة برحمتك و بعض اتخذته لنفسك خليلا و سألك لسان صدق في الآخرين ...... ترجمه: سپاس خداوندی را که جز او خدایی نیست و ستایش از آن اوست که پروردگار جهانیان است و درود وسلام فراوان خداوند بر محمد که پیامبرش بود و بر خاندان او باد. خدایا از آنچه تدبیر تو در مورد دوستانت جاری است کسانی که برای خود و دین خود برگزیدی سپاس از آن توست زمانی که برای ایشان نعمت های فراوان وپایدار که نابودی برایشان نیست برگزیدی بعد از اینکه بی میلی به دنیا را در مقامات این دنیای پست و به طلا و زیور آن برایشان شرط کردی(مجبور کردی) و آنان نیز به آن متعهد شدند و به پیمان داری ایشان آگاه گشتی و آنان را تصدیق کردی و برایشان یاد و نامی بلند و ستایش آشکار و والا قرار دادی و فرشتگانت را بر ایشان فرود آوردی و با وحی خود گرامیشان داشتی و با علم خود یاریشان نمودی و ایشان را وسیله به سوی خود و خشنودیت قرار دادی پس یکی از آنان را ساکن بهشتت کردی تا وقتی که از آنجا بیرونش کردی و دیگری را سوار بر کشتیت ساختی و او و کسانی که ایمان آورده بودند و همراهش بودند با مهربانی خود از نابودی نجات دادی و دیگری را برای خویش دوست واقعی قرار دادی که نام و آوازه نیکو را در بین دیگران از تو درخواست کرد...
کار نیروی انتظامی، یکی از مصادیق نصرت اسلام است کار شما[نیروی انتظامی] از جملهی کارهایی است که خیلی راحت میتواند نیّت الهی و قصد قربت در آن راه پیدا کند. همهی کارها را میشود برای خدا انجام داد؛ حتّی تلاش معاش را هم میشود برای خدا انجام داد و قصد الهی کرد؛ امّا در بعضی از کارها قصد خدایی کردن خیلی راحتتر است؛ از جمله کار شما. چون کار شما خدمت به جامعه است، خدمت به مردم است، خدمت به جمهوری اسلامی است، خدمت به اسلام است، نصرت اسلام است. همین آیهای که الان این جوان عزیز اینجا خواندند که «یاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا کونوا اَنصارَ الله»(1) - نصرت خدا کنید؛ جزو ناصران و کمککنندگان و نصرتکنندگان خدا باشید - خب، یکی [از مصادیقش]همین است؛ کار شما جزو کارهایی است که حقیقتاً میتواند نصرت اسلام باشد، نصرت دین باشد، کمک به مردم باشد. بنابراین قصد قربت، که شما بگویید خدایا! من این خدمتی که میکنم، این ساعتی که در اداره هستم، این ساعتی که سر پُست هستم، این تلاشی که برای بهبود کار انجام میدهم، این پنج دقیقهای که بیشتر از وقت مقرّر در اداره میمانم و کار انجام میدهم، این را برای تو انجام میدهم، فرصتی است برای اینکه کار شما برای خدا انجام بگیرد.1394/02/06
1 )
سوره مبارکه الصف آیه 14 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا كونوا أَنصارَ اللَّهِ كَما قالَ عيسَى ابنُ مَريَمَ لِلحَوارِيّينَ مَن أَنصاري إِلَى اللَّهِ ۖ قالَ الحَوارِيّونَ نَحنُ أَنصارُ اللَّهِ ۖ فَآمَنَت طائِفَةٌ مِن بَني إِسرائيلَ وَكَفَرَت طائِفَةٌ ۖ فَأَيَّدنَا الَّذينَ آمَنوا عَلىٰ عَدُوِّهِم فَأَصبَحوا ظاهِرينَ ترجمه: ای کسانی که ایمان آوردهاید! یاوران خدا باشید همانگونه که عیسی بن مریم به حواریون گفت: «چه کسانی در راه خدا یاوران من هستند؟!» حواریون گفتند: «ما یاوران خدائیم» در این هنگام گروهی از بنی اسرائیل ایمان آوردند و گروهی کافر شدند؛ ما کسانی را که ایمان آورده بودند در برابر دشمنانشان تأیید کردیم و سرانجام بر آنان پیروز شدند!
اقرار به گناه، یکی از راههای تقرب به پروردگار اگر انسان متوجه ضعفهای خود و کمبودهای کار خود و عیوب خود نبود، عقب خواهد ماند. یکی از فوائد مسابقه این است دیگر. در مسابقه چون یک رقیب بغل دست انسان هست، آدم کمبود خودش را میفهمد؛ والّا وقتی خود انسان بهتنهائی دارد میدود، یک وقت لازم بداند، مثلاً میایستد و چند تا سرفه و عطسهای هم میکند؛ دیگر نمیداند که همین کار چقدر انسان را عقب میاندازد. وقتی یک نفر بغل دست انسان هست که همان دو ثانیه، پنج ثانیه را هم توقف نکرده، آدم میبیند که عجب، چقدر انسان جلو افتاد. در زندگی کاری ما، ثانیهها و دقایق و ساعات، عقبافتادگی وجود دارد؛ اینها را باید ببینیم تا به فکر جبران بیفتیم. اگر نتوانیم جبران کنیم، لااقل پیش خدای متعال اقرار کنیم؛ «و ان کان قددنا اجلی و لم یدننی منک عملی فقد جعلت الاقرار بالذّنب الیک وسیلتی».(1) یکی از راههای تقرب به پروردگار، همین است: اقرار به ذنب و اقرار به کوتاهیها و عقبماندگیها و نقصها و تاریکیهائی که در وجود خودمان هست. به این مسئله توجه کنیم. همهی اینها با توفیقاتالهیامکانپذیراست.1390/01/15
اقبال الاعمال ، سید بن طاووس ص685؛
زاد المعاد، علامه مجلسی، ص48 ؛
بحارالانوار ،علامه مجلسی، ج91 ص96 ؛
مفاتيح الجنان ، شیخ عباس قمی ص 158 (مناجات شعبانیه) ؛
... إلهی إن عفوت فمن أولى منك بذلك و إن كان قد دنا أجلی و لم يدن [يدنني] منك عملی فقد جعلت الإقرار بالذنب إليك وسيلتی إلهی قد جرت على نفسی فی النظر لها فلها الويل إن لم تغفر لها إلهی لم يزل برك علی أيام حياتی فلا تقطع برك عنی فی مماتي ... ترجمه: خدایا اگر عفو و بخشش كنی، پس شایشته تر از تو در این كار كیست، واگر مرگ من نزدیك شده است ولی هنوز عمل من به تو نرسیده است (ولی هنوز عمل من مرا به تو نزدیك نكرده است)پس راه نجات و نزدیكی به تو را، اعتراف به گناهم قرار می دهم. بارالها من در توجهم به نفس خود (مهلتی كه به نفس دادهام)، بر خویش ستم كردم پس اى واى بر نفس من اگر تو او را نیامرزى خدای من نیكی و خوبی تو در تمام مدت زندگیم همیشگی است پس مهربانیت در زمان مرگم نیز از من نگیر.
انتخابات, مردم ایران, تقرب, شرکت در انتخابات مردم با توکل به خدا و با قصد تقرّب الیاللَّه - که یک عبادت است - وارد میدان انتخابات شوند و صحنهی آن را گرم کنند.1385/09/22
حرکت به سمت هدف, تقرب, نصرت الهی باید حرکت کنیم و این حرکت را با نیت الهی و با نیت قربت همراه کنیم و بدانیم که در آن صورت، دستگیری خدا و تفضلات الهی حتمی است.1385/07/18
انسان, تقرب, زن در اسلام, زن در عرصهی رشد معنوی و تعالی روحی و نفسانی انسان - میان زن و مرد فرقی نیست؛ زن مثل مرد، مرد هم مثل زن هر دو میتوانند مدارج عالی معنویّت و قرب به خدا را طی کنند.1375/12/20
تقرب به خدا و اجتناب از طاغوت، دو عنصر اصلی حج حج در جوهر و ذات خود دارای دو عنصر اصلی است: تقرب به خدا در اندیشه و عمل، و اجتناب از طاغوت و شیطان با جسم و جان. همهی اعمال و تروک حج، برای این دو و در جهت آن و تأمین ابزارها و مقدمات آن است، و این در حقیقت خلاصهیی از اسلام و همهی دعوتهای الهی نیز هست که: «و لقد بعثنا فی کلّ امّة رسولاً ان اعبدوا اللَّه و اجتنبوا الطاغوت.»(1) در آیات حج تعبیرات: «حنفاءللَّه غیرمشرکین به»(2)، یا «فإلَهکم إلَه واحد فَلَه أسلموا(3)، یا: فاذا قضیتم مناسککم فاذکروا اللَّه کذکرکم ابائکم او اشدّ ذکرا»(4) و امثال آن ناظر به همین دو عنصر اصلی است. تقرّب به خدا، ذکر و نماز و تسلیم و احرام و به خود و خدا اندیشیدن و سعی و صفا را میطلبد و در نهایت زاد و توشهی تقوا را در کولهبار حاجی میگذارد: «و تزوّدوا فإنّ خیر الزاد التقوی و اتّقون یا أولی الالباب»(5) و اجتناب از شیطان و طاغوت، دل کندن از شهوات و هوسهای خوار کننده و کمک گرفتن از نیروی صبر و ارادهی خود و نیز نیروی عظیم امت اسلامی را لازم دارد که همانا در حرکت دستجمعی و همراهی و همدلی و همگامی و همزبانی همگان در طواف وسعی، و وقوف در عرفات و مشعر و منی، و هدف گرفتن دستجمعی جمرات شیطان و رمی از همه جا و همه سو به آن و ابراز برائت عمومی از آن، حاصل میشود، و در نهایت، گره خوردن دستها و دلها و عزمهای مسلمین از همه جای امت اسلامی به یکدیگر و احساس قدرت و امنیت در سایهی وحدت را پدید میآورد که: و اذ جعلنا البیت مثابة للناس و امنا(6)1374/02/14
1 )
سوره مبارکه النحل آیه 36 وَلَقَد بَعَثنا في كُلِّ أُمَّةٍ رَسولًا أَنِ اعبُدُوا اللَّهَ وَاجتَنِبُوا الطّاغوتَ ۖ فَمِنهُم مَن هَدَى اللَّهُ وَمِنهُم مَن حَقَّت عَلَيهِ الضَّلالَةُ ۚ فَسيروا فِي الأَرضِ فَانظُروا كَيفَ كانَ عاقِبَةُ المُكَذِّبينَ ترجمه: ما در هر امتی رسولی برانگیختیم که: «خدای یکتا را بپرستید؛ و از طاغوت اجتناب کنید!» خداوند گروهی را هدایت کرد؛ و گروهی ضلالت و گمراهی دامانشان را گرفت؛ پس در روی زمین بگردید و ببینید عاقبت تکذیبکنندگان چگونه بود!
2 )
سوره مبارکه الحج آیه 34 وَلِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلنا مَنسَكًا لِيَذكُرُوا اسمَ اللَّهِ عَلىٰ ما رَزَقَهُم مِن بَهيمَةِ الأَنعامِ ۗ فَإِلٰهُكُم إِلٰهٌ واحِدٌ فَلَهُ أَسلِموا ۗ وَبَشِّرِ المُخبِتينَ ترجمه: برای هر امّتی قربانگاهی قرار دادیم، تا نام خدا را (به هنگام قربانی) بر چهارپایانی که به آنان روزی دادهایم ببرند، و خدای شما معبود واحدی است؛ در برابر (فرمان) او تسلیم شوید و بشارت ده متواضعان و تسلیمشوندگان را.
3 )
سوره مبارکه الحج آیه 31 حُنَفاءَ لِلَّهِ غَيرَ مُشرِكينَ بِهِ ۚ وَمَن يُشرِك بِاللَّهِ فَكَأَنَّما خَرَّ مِنَ السَّماءِ فَتَخطَفُهُ الطَّيرُ أَو تَهوي بِهِ الرّيحُ في مَكانٍ سَحيقٍ ترجمه: (برنامه و مناسک حج را انجام دهید) در حالی که همگی خالص برای خدا باشد! هیچ گونه همتایی برای او قائل نشوید! و هر کس همتایی برای خدا قرار دهد، گویی از آسمان سقوب کرده، و پرندگان (در وسط هوا) او را میربایند؛ و یا تندباد او را به جای دوردستی پرتاب میکند!
4 )
سوره مبارکه البقرة آیه 200 فَإِذا قَضَيتُم مَناسِكَكُم فَاذكُرُوا اللَّهَ كَذِكرِكُم آباءَكُم أَو أَشَدَّ ذِكرًا ۗ فَمِنَ النّاسِ مَن يَقولُ رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنيا وَما لَهُ فِي الآخِرَةِ مِن خَلاقٍ ترجمه: و هنگامی که مناسکِ (حج) ِ خود را انجام دادید، خدا را یاد کنید، همانند یادآوری از پدرانتان (آنگونه که رسم آن زمان بود) بلکه از آن هم بیشتر! (در این مراسم، مردم دو گروهند:) بعضی از مردم میگویند: «خداوندا! به ما در دنیا، (*نیکی*) عطا کن!» ولی در آخرت، بهرهای ندارند.
5 )
سوره مبارکه البقرة آیه 197 الحَجُّ أَشهُرٌ مَعلوماتٌ ۚ فَمَن فَرَضَ فيهِنَّ الحَجَّ فَلا رَفَثَ وَلا فُسوقَ وَلا جِدالَ فِي الحَجِّ ۗ وَما تَفعَلوا مِن خَيرٍ يَعلَمهُ اللَّهُ ۗ وَتَزَوَّدوا فَإِنَّ خَيرَ الزّادِ التَّقوىٰ ۚ وَاتَّقونِ يا أُولِي الأَلبابِ ترجمه: حج، در ماههای معینی است! و کسانی که (با بستن احرام، و شروع به مناسک حج،) حج را بر خود فرض کردهاند، (باید بدانند که) در حج، آمیزش جنسی با زنان، و گناه و جدال نیست! و آنچه از کارهای نیک انجام دهید، خدا آن را میداند. و زاد و توشه تهیه کنید، که بهترین زاد و توشه، پرهیزکاری است! و از من بپرهیزید ای خردمندان!
6 )
سوره مبارکه البقرة آیه 125 وَإِذ جَعَلنَا البَيتَ مَثابَةً لِلنّاسِ وَأَمنًا وَاتَّخِذوا مِن مَقامِ إِبراهيمَ مُصَلًّى ۖ وَعَهِدنا إِلىٰ إِبراهيمَ وَإِسماعيلَ أَن طَهِّرا بَيتِيَ لِلطّائِفينَ وَالعاكِفينَ وَالرُّكَّعِ السُّجودِ ترجمه: و (به خاطر بیاورید) هنگامی که خانه کعبه را محل بازگشت و مرکز امن و امان برای مردم قرار دادیم! و (برای تجدید خاطره،) از مقام ابراهیم، عبادتگاهی برای خود انتخاب کنید! و ما به ابراهیم و اسماعیل امر کردیم که: «خانه مرا برای طوافکنندگان و مجاوران و رکوعکنندگان و سجدهکنندگان، پاک و پاکیزه کنید!»
تقرب, نماز, تقوا تقرّب به خدا، ذکر و نماز و تسلیم و احرام و به خود و خدا اندیشیدن و سعی و صفا را میطلبد و در نهایت زاد و توشهی تقوا را در کولهبار حاجی میگذارد.1374/02/14
باید از خدا درخواست کرد ماه رمضان، ماهی است که میشود با تذکّر و توجّه در آن، به جبرانِ کردههای ناپسند پرداخت. در «دعای ابوحمزه»، عبارتی بسیار تکاندهنده وجود دارد؛ که آن عبارت، این است: «و اعلم انّک للرّاجی بموضع اجابةٍ و للملهوفین بمرصد اغاثةٍ و انّ فی اللّهف الی جودک و الرّضا بقضائک عوضاً من منع الباخلین و مندوحةً عمّا فی ایدی المستأثرین و انّ الراحل الیک قریبُ المسافةِ و انّک لاتحتجب عن خلقک الاّ ان تحجبهم الاعمال دونک. (1)» فرد دعا خوان و ثناگو، عرض میکند: «ای خدای من! من امید به تو را بر امید به غیر تو ترجیح دادم. پناه آوردن به تو را جایگزینِ پناه بردن به دیگران کردم و میدانم اگر کسی به سوی تو بیاید، راه نزدیک است...» هر جا هستید، هر که هستید، در هر لباسی هستید، در هر سنّی هستید؛ ای جوان! ای پسر و دختر جوان! ای مرد و زن میانسال! ای پیرمردان و پیرزنان! ای فقرا! ای اغنیا! ای علما! ای متوسّطالسوادها! هر که هستید، اگر احساس نیاز به خدا میکنید - که هر انسانِ سالمی این احساس را میکند - بدانید که خدا نزدیک است! یک لحظه دلتان را به خدا متوجّه کنید؛ جواب را خواهید شنید. ممکن نیست کسی با خدا از روی دل حرف بزند، ولی جواب الهی را نشنود! خدا به ما جواب میدهد. وقتی دیدید دلِ شما ناگهان منقلب شد، این همان جوابِ خداست. وقتی دیدید اشکِ شما جاری شد، وقتی دیدید روح شما به اهتزار در آمد، وقتی دیدید طلب، با همه وجود از سر تا پای شما جاری شد، بدانید این همان پاسخ الهی است؛ این همان جواب خداست و جواب بعدی هم اجابت است؛ اجابت این خواستهها انشاءاللَّه، که در قرآن فرمود: «واسئلوا اللَّه مِن فَضله». (2) از خدا بخواهید. «و لیس من عادتک ان تأمر بالسؤال و تمنع العطیّه.» (3) بگویید، سؤال کنید، بخواهید و مگر میشود که بخواهید و ندهد!؟ البته اقتضائات زمان و مکان و خصوصیات و نظایر آن هم، در خواستن از خدا مؤثّر است.1373/11/14
مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج2، ص: 582؛
إقبال الأعمال (ط - القديمة)، ج1، ص: 68؛
مفاتیح الجنان ، دعای ابوحمزه ثمالی
رَوَى أَبُو حَمْزَةَ الثُّمَالِيُّ قَالَ: كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ سَيِّدُ الْعَابِدِينَ ص يُصَلِّي عَامَّةَ اللَّيْلِ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ فَإِذَا كَانَ السَّحَرُ دَعَا بِهَذَا الدُّعَاء... اللَّهُمَّ إِنِّي أَجِدُ سُبُلَ الْمَطَالِبِ إِلَيْكَ مُشْرَعَةً وَ مَنَاهِلَ الرَّجَاءِ إِلَيْكَ مُتْرَعَةً وَ الِاسْتِعَانَةَ بِفَضْلِكَ لِمَنْ أَمَّلَكَ مُبَاحَةً وَ أَبْوَابَ الدُّعَاءِ إِلَيْكَ لِلصَّارِخِينَ مَفْتُوحَةً وَ أَعْلَمُ أَنَّكَ لِلرَّاجِي بِمَوْضِعِ إِجَابَةِ وَ لِلْمَلْهُوفِينَ بِمَرْصَدِ إِغَاثَةٍ وَ أَنَّ فِي اللَّهْفِ إِلَى جُودِكَ وَ الرِّضَا بِقَضَائِكَ عِوَضاً مِنْ مَنْعِ الْبَاخِلِينَ وَ مَنْدُوحَةً عَمَّا فِي أَيْدِي الْمُسْتَأْثِرِينَ وَ أَنَّ الرَّاحِلَ إِلَيْكَ قَرِيبُ الْمَسَافَةِ وَ أَنَّكَ لَا تَحْتَجِبُ عَنْ خَلْقِكَ إِلَّا أَنْ تَحْجُبَهُمُ الْأَعْمَالُ دُونَكَ وَ قَدْ قَصَدْتُ إِلَيْكَ بِطَلِبَتِي وَ تَوَجَّهْتُ إِلَيْكَ بِحَاجَتِي وَ جَعَلْتُ بِكَ اسْتِغَاثَتِي وَ بِدُعَائِكَ تَوَسُّلِي مِنْ غَيْرِ اسْتِحْقَاقٍ لِاسْتِمَاعِكَ مِنِّي وَ لَا اسْتِيجَابٍ لِعَفْوِكَ عَنِّي بَلْ لِثِقَتِي بِكَرَمِكَ وَ سُكُونِي إِلَى صِدْقِ وَعْدِكَ وَ لَجَئِي إِلَى الْإِيمَانِ بِتَوْحِيدِكَ وَ ثِقَتِي بِمَعْرِفَتِكَ مِنِّي أَنْ لَا رَبَّ لِي غَيْرُكَ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ وَحْدَكَ لَا شَرِيكَ لَك ترجمه: اى خدا!من راه حوايج خلق را به سوى تو باز مىبينم و چشمهاى اميد بندگان را به درگاهت پرآب مىيابم و يارى جستن به فضل و كرمت براى هركس كه به تو آرزومند است مباح و آسان است و درهاى دعاى فريادخواهان به سوى تو باز است و محققا مىدانم كه تو براى حاجت اميدواران اجابتكنندهاى و به حال پريشانخاطران فريادرسى؛و مىدانم كه در ناليدن به درگاه جود و احسانت و در رضاى به قضا و قدرتت بهترين عوض است از بخل مردم بخيل و بىنيازى است از اندوختهى در دست دنياطلبان؛و هركه به سوى تو سفر كند راهش بسيار نزديك است و تو از نظر بصيرت خلق پنهان نيستى،جز آنكه آمال و آرزوهايى كه به غير تو دارند حجاب آنها از شهود جمالت گرديده است.
و من جوياى توام و در حوايجم رو به تو آوردهام و به درگاه تو استغاثه مىكنم و پناه مىجويم و در دعا متوسل به لطف توام بدون آنكه لايق آن باشم كه دعاى مرا مستجاب كنى يا مستوجب عفو و بخشايشت گردانى،بلكه توجهم به تو به صرف كرم و احسان توست و اطمينان خاطرم به صدق وعدهى(لطف)تو و پناهم بر ايمان به يكتايى توست و يقينم به معرفت حضرتت كه مىدانم مرا پروردگارى غير تو نيست و جز تو خدايى نخواهد بود تو يكتا و بىشريكى.
تقرب, عزاداریهای اهلبیت (علیهمالسلام), مراسم عزاداری امام حسین (علیهالسلام) برخی کارهاست که پرداختن به آنها، مردم را به خدا و دین نزدیک میکند. یکی از آن کارها، همین عزاداریهای سنّتی است که باعث تقرّبِ بیشترِ مردم به دین میشود.1373/03/17