newspart/index2
علت دشمنی با انقلاب اسلامی / عوامل دشمنی با انقلاب اسلامی
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
استکبار, نظام جمهوری اسلامی ایران, علت دشمنی با انقلاب اسلامی

اولین نیّت قدرتهای ستمگر این است که مسلمانان را در خواب غفلت نگه دارند و اگرکسی هست که به مسلمانان هشدار می‌دهد، هر طور می‌توانند، او را از صحنه خارج کننداین، بزرگترین همّت استکبار و قدرتها و قلدرهای جهانی است. می‌خواهند مُنذِری نباشد؛ مُنّبِهی نباشد؛ بیدار کننده‌ای نباشد و به همین سبب، با جمهوری اسلامی ایران مخالفند.۱۳۷۲/۰۲/۰۸
لینک ثابت
نظام جمهوری اسلامی ایران, علت دشمنی با انقلاب اسلامی, دشمن شناسی, دشمنی استکبار با انقلاب و نظام اسلامی

قدرتهای ستمگر نمی‌خواهند یک جمهوری اسلامی باشد، که قیام و وجودش به این معنی است که مسلمانان در همه جای دنیا می‌توانند مشابه چنین کشوری را تشکیل دهند. از این می‌ترسند.۱۳۷۲/۰۲/۰۸
لینک ثابت
اسلام, علت دشمنی با انقلاب اسلامی, دشمنان اسلام

هرجا که اسلام وارد شود، پای دشمنان و استثمارگران از آن‌جا قطع خواهد شد. برای همین است که با اسلام ، با ایمان این ملت و ملتهای مسلمان دشمنند.۱۳۷۱/۰۷/۱۵
لینک ثابت
عدالت, علت دشمنی با انقلاب اسلامی, دشمنی با جامعه اسلامی

این متمرکز شدن روى عدالت و دل بستن به عدالت، راز اصلى دشمنى دشمنان اسلام با اسلام، بخصوص در روزگار ماست.۱۳۷۱/۰۳/۳۰
لینک ثابت
سوء‌ استفاده قدرتهای جهانی از علم و صنعت

می‌بینید امروز در دنیا به برکت علم و صنعتِ پیشرفته‌اى که در اختیار بعضى از قدرتهاى جهانى است ‌-درحالی‌که این علم مال آنها نیست، علم مال بشر است؛ علم را کسانى به وجود آوردند که متعلّق به این قدرتها نبودند، متعلّق به جامعه‌ی بشرى بودند و این ابتکارها و اختراعها و پیشرفتهاى علمى را براى بشر فراهم کردند و تقدیم کردند؛ امّا آنها دارند سوء استفاده میکنند- و با تمسّک به این علم و با در اختیار داشتن این دانش، تمام این مهارهاى عالَم و زمامهاى قدرت را، چه مهارهاى اقتصادى را، چه مهارهاى سیاسى را، چه تولید را، چه تبلیغات را، چه فرهنگ عمومى عالم و ملّتها را، در سرتاسر جهان به دست خودشان گرفته‌اند، یا خواسته‌اند بگیرند. البتّه مال امروز هم نیست؛ در گذشته هم همین‌جور بود. آن روزى که دولت انگلیس بر بخشى از دنیا حاکم بود یا دولت پرتغال یا اسپانیا یا فرانسه، هر کدام بر بخشى از دنیاى مستعمرات در برهه‌هاى مختلف این دویست سیصد سال اخیر حاکم بودند ‌-که میدانید هر کدام از این کشورهاى اروپایى در یک برهه‌اى از زمان، خداوندگار یک بخشى از دنیا بوده‌اند؛ همین اسپانیا که حالا یک دولت معمولى است، یک روزى خداوند یک بخش عظیمى از این عالم بوده، در آفریقا حضور داشته، در آمریکاى لاتین حضور داشته؛ پرتغال همین‌طور؛ فرانسه همین‌طور؛ در آسیا حضور داشتند- آن روز هم آن کسانى که قدرت را در اختیار داشتند، میخواستند زمام همه‌ی امور کشورهایى را که تحت سلطه‌شان بود به دست بگیرند؛ فرهنگشان را، آموزششان را، زبانشان را، تاریخشان را، آداب و عاداتشان را، دینشان را و البتّه از جمله اقتصادشان را و امور نظامی‌شان را و اگر میتوانستند سیاستشان را؛ یعنى می‌آمدند نظام سیاسى را هم به عهده میگرفتند: مثل انگلیس‌ها در هند، مثل فرانسوی‌ها در الجزایر و بقیّه‌ی جاها. منتها آن روز، ارتباطات در دنیا ضعیف بود؛ قدرت رساندن پیامِ مغزِ استکبار و استعمار به همه جاى دنیاى زیر نفوذشان آن‌چنان نبود؛ [امّا] امروز هست.
و امروز که دولت آمریکا در رأس هرم قدرت جهانى قرار گرفته و در حاشیه و زیر دست او دولتها و قدرتهاى دیگر، هر کدام به‌حسبِ اقتدارشان، امکاناتشان، پولشان، علمشان و بقیّه‌ی عناصر مؤثّر در قدرتشان یک مقدار تسلّط بر امور عالم دارند ‌-این مجموعه‌اى که امروز با هم دارند کار میکنند- حاضر نیستند ببینند و بپذیرند یا بشنوند که دولتى و ملّتى وجود دارد که میخواهد رها از کمندِ قدرت آنها زندگى کند. استقلال یک ملّت براى آنها مثل یک دشنام میماند؛ حاضر نیستند تحمّل کنند. اگر یک ملّتى گفت شما در کار ما دخالت نکنید، مثل این [است] که به آنها دشنام داده‌اند!۱۳۶۸/۱۱/۱۹

لینک ثابت
مقایسه‌یی انقلاب اسلامی ایران با کودتای عراق

من، مقایسه‌یی بین انقلاب ایران و کودتای عراق می‌کنم تا شما ببینید که انقلاب اسلامی ایران، چه ضربه‌یی بر استعمار وارد کرد. وقتی که در سال ۳۷ در عراق کودتا شد و «فیصل» را سرنگون کردند و «نوری سعید» را به جای او نشاندند، «ایدن» - نخست وزیر انگلیس - در خاطراتش نوشت: من در جزیره‌یی مشغول تفریحِ آخر هفته بودم که خبر کودتای عراق به من رسید و بزرگترین ضربه به مغز من وارد شد و ناگهان احساس کردم که دنیا تکان خورده است. (تعبیرات دقیق او الان یادم نیست.) برای انگلیس و دستگاه استعمار، آن قدر کودتای عراق مهم بود که حد نداشت. این نگرانی، در تمام نوشته‌ها و خاطراتی که بعد از کودتا منتشر شد، منعکس شده بود و عظمت ضربه، خودش را نشان می‌داد. این کودتا، در کشوری انجام گرفت که بعدها معلوم شد بعضی از دستگاههای استعماری، در آن نقش داشته‌اند و بعضی هم بعداً از آن استفاده کرده‌اند و در مشت خود گرفته‌اند. حالا هم شما دنباله‌های آن کودتا را می‌بینید که بعد از گذشت حدود سی سال، تحفه‌های امروز عراق، دنباله‌ی همان کودتا - و به قول خودشان انقلاب(!) - هستند. ملاحظه کنید، یک کودتای معمولی در یک کشور اتفاق افتاد و فقط به این جهت که عراق مستعمره‌ی انگلیس بود و انگلیس از قِبَل حاکمیت بر عراق، از آن کشور استفاده می‌کرد، این قدر برایشان سنگین بود. حالا شما آن کودتا را با انقلاب اسلامی مقایسه کنید؛ اصلاً قابل مقایسه نیست. انقلاب اسلامی، ناگهان تمام موجودیت و نظام ارزشی دستگاه استعماری غرب و دنیای سرمایه‌داری را زیر سؤال برد. یعنی آینده‌شان را کلاً تهدید کرد و ابهامی به آینده‌ی آنها داد؛ چون این انقلاب بر مبنای اسلام بود و نتیجتاً هرجا مسلمانی باشد، ممکن است این انقلاب بالقوه در آن‌جا تحقق پیدا کند. بعد هم مرتب نمونه‌های آن را از افغانستان گرفته تا اندونزی و مالزی و مصر و تونس و حتّی در کشورهایی که سیستمهای به اصطلاح انقلابی دارند - مثل الجزایر یا لیبی - دیدند و مشاهده کردند که همین اسلام در آن جاها سر بلند کرده است و هل من مبارز می‌گوید و آینده را ترسیم می‌کند.
اینها، احساس وحشت کردند و تمام دنیای سرمایه‌داری و استکباری دست به‌هم‌دادند، برای این که در مقابل اسلام بایستند.۱۳۶۸/۰۹/۰۷

لینک ثابت
پایبندی به اسلام؛ علت فشار امریکا و ارتجاع و شرق و غرب به جمهوری اسلامی

دشمن، با همه‌ی راههای مختلفی که برای ایجاد شکاف در جامعه‌ی اسلامی آزموده است، امروز با پدیده‌یی بدون سابقه که مرکز وحدت همه‌ی مسلمین شده است، روبه‌روست و آن «جمهوری اسلامی» است. این پرچم بلند و صدای رسا، پدیده‌یی نوظهور است که قانون اساسی و شعار و عمل آن، مطابق اسلام است و به‌طور طبیعی دلهای مسلمانان در اقطار عالم، برای آن می‌تپد. امروز، جای دیگری با این قاطعیت و جدیّت، دنبال احکام اسلامی نیست. منظور، ملتها نیستند؛ چرا که ملتهای مسلمان، همه جا عاشق اسلام و آماده برای عمل به اسلامند. منظور، سیاستها و نظامها و دولتهاست که اگر به نام اسلام هم شروع کردند، وقتی با امواج شدید تهاجمهای جهانی مواجه شدند، عقب نشستند.
همان‌طور که دیدید، در این ده‌سال به‌خاطر اسلام به ما همه چیز گفتند: کهنه‌پرست، مرتجع، بی‌تمدن، فناتیک! در سفری که من به پاکستان می‌رفتم، امام امت(رضوان‌اللَّه‌علیه) فرمودند که شما به علمای پاکستان بگویید: فشارهای وارده بر ما از سوی امریکا و ارتجاع و شرق و غرب، نه به‌خاطر ایرانی بودن ماست؛ بلکه به‌خاطر اسلام است. آن روزی که دنیا احساس کند - العیاذباللَّه - ما نسبت به اسلام جدّی نیستیم، آن روزی که دنیای مستکبر احساس کند ما حاضریم روی اسلام معامله کنیم و بی‌تفاوت شده‌ایم، این فشارها تمام خواهد شد. من، عین بیان حضرت امام را به علمای پاکستان - که جمع کثیری از علمای مسلمین بودند و از همه‌ی اقطار پاکستان آمده بودند - گفتم.
برای ما محسوس و ملموس است که علت فشار، اسلام است. مسلمانهای عالم این نکته را می‌فهمند و احساس می‌کنند که این‌جا امّ‌القرای اسلام و وطن اصلی و مرکز حقیقی اسلام است. لذاست که دلهاشان برای ایران و نظام جمهوری اسلامی می‌تپد و به این عاملِ وحدت شوق پیدا می‌کنند. امروز، استعمار با توجه به وجود عامل وحدت، سعی می‌کند شکافها و اختلافها را از طرق مختلفِ قومی و مذهبی، میان شیعه و سنّی به‌وجود آورد. در بین اهل تسنن، به نام مکتب فلان مدرسه، اهل حدیث و...؛ و در بین شیعه، به نامهای دیگر.۱۳۶۸/۰۷/۰۵

لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی
ایران همدل

شرکت در پویش ایران همدل

ورود به صفحه پرداخت