newspart/index2
عراق
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
مخالف نبودن استکبار با ظواهر و تشریفات اسلامى

اگر کسى خیال کند که اسم اسلام موجب میشود که با جمهورى اسلامى مخالف باشند، نه، اسم اسلام و ظواهر اسلامى و تشریفات اسلامى هیچ کس را به مخالفت وادار نمیکند. امام یک وقتى در یکى از صحبتهایشان میفرمودند: وقتى که انگلیس‌ها در دهه‌ى دوّم قرن بیستم - هزار و نهصد و خرده‌اى - آمدند وارد عراق شدند و مسلّط شدند، بعد آن فرمانده‌ى نظامى انگلیسى دید یک نفرى فریادى بلند کرده، دارد صدایى میزند، دستپاچه شد - روى مناره یک کسى اذان میگفت - پرسید این سرو صدایى که هست چیست؟ گفتند اذان میگوید. گفت علیه ما است؟ یکى گفت نه؛ گفت خب، هرچه میخواهد بگوید. اذانى که علیه او نباشد، «الله‌اکبر» ى که او را کوچک نکند، خب هرچه میخواهد بگوید، بگوید. مسئله مسئله‌ى اسم اسلام و تشریفات اسلامى نیست. امروز کشورهایى اسم اسلام را دارند، تشریفات اسلامى را هم کم‌وبیش دارند، امّا نفتشان در اختیار استکبار است، امکاناتشان در اختیار استکبار است، منابع حیاتى‌شان در اختیار آنها است؛ هیچ مخالفتى با آنها نیست، خیلى هم دوستند.1393/04/16
لینک ثابت
پیام در پی هتک‌ حرمت‌ حرمین‌ عسکریین‌

بسم‌ الله الرحمن الرحیم
انالله وانا الیه راجعون
دست تبهکار فتنه‌انگیزان بار دیگر خنجر زهرآلود خود را به پیکره‌ی امت اسلامی فرود آورد و مرتکب جنایتی فجیع شد.
حادثه‌ی انفجار در حرم سامراء و هتک حرمت مرقد مطهر امامین همامین عسکریین سلام‌الله علیهما نه فقط دل شیعیان جهان را خونین و عموم مسلمان را که به خاندان مکرم پیامبر اعظم صلی‌الله علیه و آله عشق و ارادت می‌ورزند، غمگین و جریحه‌دار کرد، بلکه دنیای اسلام را در برابر توطئه‌ی هولناکی قرار داد که هدفش ایجاد جنگ داخلی در عراق و مشغول کردن ملت‌های مسلمانان به حوادث خونینی مذهبی و فرقه‌ئی است.
عاملان کوردل و سیه‌روی این جنایت بزرگ، چه بازماندگان کافرکیش رژیم بعث صدامی باشند و چه متحجران فریب‌خورده وهابی و سلفی، تردید نمی‌توان کرد که سرویس‌های جاسوسی اشغالگران و صهیونیست‌ها طراحان اصلی این نقشه‌ی پلیدند.
اشغالگران برای سست کردن پایه‌های دولت مردمی عراق و توجیه حضور نامشروع خود در آن کشور، میدان را برای تروریست‌ها و وحشت آفرین‌ها بازگزارده و میان برادران مسلمان آتش افروزی می‌کنند.
حرم مطهر عسکریین قرن‌ها در شهر سامراء و در میان مردم اهل تسنن محترم بود و هرگز کسی در هیچ دوره به ساحت مقدس آن اهانت روا نداشته بود.
اکنون در دوران سلطه‌ی اشغالگران این دومین بار است که چنین بی‌شرمانه و جنایتکارانه به آن جایگاه رفیع و قدسی تعرض می‌شود.
اشغالگران عراق نمی‌توانند از مسئولیت این جنایت بزرگ شانه خالی کنند.
برادران شیعه و سنی عراق به هوش باشند که در دام توطئه‌ی دشمن نیفتند.
مسلمانان در همه جای جهان بیش از گذشته باید مراقب سیاست تفرقه‌افکنی و جنگ‌افروزی دشمنان اسلام باشند.
امروز دشمنان در عراق، در فلسطین، در لبنان و در هر نقطه از جهان اسلام که بتوانند آتش‌افروزی می‌کنند و با بهانه‌های گوناگون مذهبی و قومی و حزبی و غیره مسلمانان را به صف آرائی در برابر یکدیگر و برادرکشی تحریک می‌نمایند. مسلمانان نباید به آن‌ها در این هدف ننگین و خطرناک کمک کنند.
علمای محترم اهل تسنن فاجعه‌ی سامراء را محکوم کنند و صریحا بیزاری خود را از مرتکبان آن ابراز نمایند و علمای محترم شیعه، پیروان اهل بیت علیهم السلام را به خویشتنداری دعوت کنند و همه ی علماء و بزرگان روحانی جهان اسلام پیروان خود را به همدلی با برادران خود و رعایت احساسات مذهبی هر فرقه سفارش نمایند.
اینجانب این مصیب بزرگ و سایر مصائب مسلمین را به حضرت بقیه الله ارواحنا فداه تسلیت عرض می‌کنم.
خداوند شر مستکبران ظالم و کافر را از سر ملت‌های مسلمان برطرف نماید.
والسلام علی عبادالله الصالحین
سید علی خامنه‌ای
24 خرداد ماه 13861386/03/24


1 ) سوره مبارکه البقرة آیه 156
الَّذينَ إِذا أَصابَتهُم مُصيبَةٌ قالوا إِنّا لِلَّهِ وَإِنّا إِلَيهِ راجِعونَ
ترجمه:
آنها که هر گاه مصیبتی به ایشان می‌رسد، می‌گویند: «ما از آنِ خدائیم؛ و به سوی او بازمی‌گردیم!»
لینک ثابت
سیر نفوذ و دخالت انگلیس در نهضت مشروطه و تبدیل آن به استبداد رضاخان

من حالا یك نگاهی می‌كنم به حركت مشروطیت؛ یعنی از سال 1285 شمسی تا 1299؛ چهارده سال است. آقای حداد فرمودند: نوزده سال؛ به لحاظ سلطنت رضاشاه. در حالی كه آن را اصلاً به حساب نیاورید. حكومت رضاشاه از سلطنتش كه شروع نشد، از كودتای 1299 شروع شد؛ اصلاً استبداد از آن وقت شروع شد. رضاخان بود كه توانست آن استبداد قاهرِ رضاخانی را - سردار سپه بود - مثل یك میوه‌ی رسیده‌ای در دامن او بگذارد؛ والّا امكان نداشت. پس مبدأ استبداد دوم را، سال 1299 بگذارید.
این حركت انگلیسی كه فعال مایشاء در قضیه‌ی مشروطیت و مابعد مشروطیت بودند، در چه دوره‌ای از تاریخ غرب و تاریخ انگلیس واقع می‌شود؟ از وقتی كه غربی‌ها و اروپایی‌ها در اوج نشاط تمدن و پیشرفت علمی و سیاسی‌اند؛ یعنی یك حركت پُرنشاط امیدوارِ مهاجمی به همه‌ی دنیا دارند، كه شما ببینید دوران استعمار در این‌جا به اوج رسیده؛ یعنی همه‌جا، در واقع همه جای مناطق زرخیزِ عالم، تحت استعمار است و یكی از جاهایی كه باید تحت استعمار قرار بگیرد، این منطقه‌ی نفت‌خیز است. در آن زمان، نقش نفت تازه به‌مرور داشت برای غربی‌ها واضح می‌شد و شاید در آن روز مهمتر از نفت برای آنها مسأله‌ی ایجاد یك حائلی برای هندوستان بود؛ چون هندوستان برای انگلیس‌ها خیلی مهم بود و مناطق ایران و عراق حائلی بودند كه نگذارند روس‌تزاری به هندوستان دست پیدا كند. بنابراین، ایران یكی از آماج‌ها و اهداف حتمی انگلیس‌ها بود.
در آن چهارده سال اینها چه كار كردند؟ اول، فرصت‌طلبی كردند و تا این حركت عدالت‌خواهی مشروطیت را در ایران به‌وسیله‌ی عوامل‌شان از نزدیك حس كردند، خیلی ماهرانه روی این حركت دست گذاشتند و آن را در اختیار گرفتند. جزو اولین كارهایی هم كه كردند، این بود كه اركان اصلیِ جنبه‌ی دیگرِ این حركت را كه جنبه‌ی دینی و ملی باشد، از صحنه حذف كردند، بعد هم با استفاده از هرج و مرجی كه در ایران به وجود آمد - می‌توان احتمال داد كه خیلی از این موارد هرج و مرج (حوادث آذربایجان، حوادث شمال غربی كشور و مسأله‌ی ارومیه) با تحریك خود اینها بوده، كه قرائنی هم دارد. اتفاقاً «كسروی» حوادث شمال غربی كشور را خیلی خوب تشریح می‌كند و انسان می‌بیند چه اتفاقی آن‌جا افتاده - زمینه را برای یك حكومت استبدادی مطلق، یعنی همان چیزی كه مشروطه ضد او آمده بود، فراهم كردند و بعد هم در 1299 این مستبد را آوردند سر كار؛ یعنی چهارده سال طول می‌كشد تا جامعه‌ی استبدادی‌ای را كه به‌وسیله‌ی نهضت ملی و اسلامی مردم داشت مضمحل می‌شد، با مقدماتی كه خودشان انجام دادند، به یك جامعه‌ی استبدادیِ غیر قابل اضمحلال تبدیل كنند.
در این اثنا، جنگ جهانی اول هم اتفاق می‌افتد كه با پیروزیِ جبهه‌ای كه انگلیس‌ها در آن هستند، به انگلیس‌ها یك قدرت جدیدی می‌دهد و اینها می‌توانند آزادانه هر كاری بكنند. می‌دانید كه اینها در همین سال‌ها عراق را هم فتح كردند؛ یعنی مابین سال‌های 1914 و 1920؛ در واقع 1333 قمری تا 1338 قمری. اینها درباره‌ی عراق یك سلسله اقداماتی را شروع كردند كه انسان می‌فهمد كه این اقدامات، اولاً با پشتگرمی اینها به پیروزی در جنگ بوده، ثانیاً به دلیل تسلط بر ایران بوده است. اینها در 1920 توانستند عراق را قبضه كنند كه «ثورةالعشرینِ» - انقلاب 1920 - عراقی‌ها كاملاً سركوب شد و اینها حكومت را به وجود آوردند. در همان سال - یعنی تقریباً در یك سال؛ حالا شاید از لحاظ ماه‌های میلادی یك مقداری این‌ور و آن‌ور باشد - رضاخان سر كار آمده؛ در 1299 و در 1920 یا 21، ملك فیصل اول در عراق سركار آمده است و پادشاهی، كاملاً در مشت انگلیس‌ها بود و به وسیله‌ی خودِ آنها در آن‌جا به وجود آمده؛ یعنی یك حركت كاملاً حساب‌شده‌ی دقیقِ خوبی را انگلیس‌ها انجام دادند.
من البته نمی‌خواهم از اهمیت مشروطه - كه آقایان فرمودید - در تاریخ كشورمان، كه درست است، صرف‌نظر كنم؛ این چیز خیلی مهمی است و قابل انكار نیست؛ مثل خیلی از كارهایی كه دشمنان یك ملتی كرده‌اند، اما آن كار به‌مرور تبدیل شده به چیزی كه به نفع آن ملت است. حالا مشروطه را كه خود ملت ما شروع كرد، او استفاده كرد! اما مثلاً فرض كنید كه حزب كنگره‌ی هند را انگلیس‌ها به وجود آوردند، ولی استقلال هند به‌وسیله‌ی حزب كنگره انجام گرفت! یعنی خود این به‌مرور زمان تبدیل شد به پایگاهی علیه انگلیس‌ها. این، ممكن است و ایرادی ندارد.
شما به مشروطه افتخار بكنید و مشروطه را جزو نقاط عطف تاریخ ایران بدانید؛ اما حقیقت صحنه و آنچه در خارج واقع شد، این است.1385/02/09

لینک ثابت
علل کامیابی غربی ها در مسئله مشروطه

چه شد كه غربی‌ها، مشخصاً انگلیسی‌ها، در این مسأله[مشروطه] كامیاب شدند؛ از چه شگردی استفاده كردند كه كامیاب شدند. در حالی كه مردم كه جمعیت اصلی هستند، می‌توانستند در اختیار علما باقی بمانند و اجازه داده نشود كه شیخ فضل‌اللَّه جلو چشم همین مردم به دار كشیده شود؛ قاعده‌ی قضیه این بود. به نظر من مشكل كار از این‌جا پیش آمد كه اینها توانستند یك عده‌ای از اعضای جبهه‌ی عدالت‌خواهی - یعنی همان اعضای دینی و عمدتاً علما - را فریب بدهند و حقیقت را برای اینها پوشیده نگه دارند و اختلاف ایجاد كنند. انسان وقتی به اظهاراتی كه مرحوم آسید عبداللَّه بهبهانی و مرحوم سید محمد طباطبایی در مواجهه و مقابله‌ی با حرف‌های شیخ فضل‌اللَّه و جناح ایشان داشته‌اند، نگاه می‌كند، این مسأله را درمی‌یابد كه عمده‌ی حرف‌ها به همین است كه این‌طور می‌گفته‌اند. این حرف‌ها به نجف هم منعكس می‌شده و شما نگاه می‌كنید كه همین اظهارات - انسان در كار مرحوم آقا نجفی قوچانی، در آن كتاب و در مذاكراتی كه در نجف در جریان بوده، اینها را می‌بیند - و حرفهایی را كه از سوی روشنفكرها و به‌وسیله‌ی عمال حكومت گفته می‌شد و وعده‌هایی را كه داده می‌شد، حمل بر صحت می‌كردند. این‌طور می‌گفتند كه: شما دارید عجله می‌كنید؛ سوءظن دارید؛ اینها قصد بدی ندارند؛ اینها هم هدف‌شان دین است! این مسائل در مكاتبات، نامه‌های صدر اعظم و ... به مرحوم آخوند منعكس شده است. انسان می‌بیند كه حساسیت آنها را در مقابل انحراف كم كرده‌اند؛ اما حساسیت بعضی‌ها مثل مرحوم آشیخ فضل‌اللَّه باقی ماند؛ اینها حساس ماندند؛ اصرار كردند و در متمم، آن مسأله‌ی پنج مجتهد جامع‌الشرایط را گنجاندند و مقابله كردند. یك جمع دیگری از همین جبهه، این حساسیت را از دست دادند و دچار خوش‌باوری و حُسن‌ظن و شاید هم نوعی تغافل شدند. البته انسان حدس می‌زند كه بعضی از ضعف شخصیتی‌ها و ضعف‌های اخلاقی و هوای نفس بی‌تأثیر نبود؛ حالا ولو نه در مثل مرحوم سید عبداللَّه یا سید محمد؛ اما در طبقات پایین، بلاشك بی‌تأثیر نبوده كه نمونه‌ی واضحش امثال شیخ ابراهیم زنجانی‌ست. اینها بالاخره جزء علما بودند. شیخ ابراهیم هم تحصیلكرده‌ی نجف بود، هم مرد فاضلی بود؛ اما تحت تأثیر حرف‌های آنها قرار گرفتند و غفلت‌زده شدند و مقداری هوای نفسانی در اینها اثر گذاشت و اختلاف از این‌جا شروع شد.
من به انقلاب خودمان كه نگاه می‌كنم، می‌بینم هنر بزرگ امام این بود كه دچار این غفلت نشد؛ اساس كار امام این است. امام اشتباه نكرد كه حرفی را كه گفته بود و هدفی را كه اتخاذ كرده بود، در سایه‌ی تنبیه و ظاهرسازی‌های شعارهای دیگران گم كند و فراموش كند. این، اساس كار موفقیت امام بود كه مستقیم به طرف هدف پیش رفت؛ صریح و عریان آن را جلوی چشمش قرار داد و به طرف آن حركت كرد. متأسفانه این كار را زعمای روحانی و مشروطه نكردند و بر ایشان غفلت ایجاد شد؛ فلذا اختلاف شد. اختلاف كه به وجود آمد، آنها تسلط پیدا كردند. وقتی قدرت دست آنها آمد، دیگر كاری نمی‌شد كرد. عین همین قضیه را من در قضایای عراق دیدم. در قضایای عراق هم اول علما به طور جدی وارد شدند، بعد تعبیر و توجیه شروع شد: حالا شاید اینها راست بگویند! شاید هدف بدی نداشته باشند!انگلیس‌ها در آن‌جا بین مردم عراق شعارهایی را پخش كردند: «جئنا محررین لا مستعمرین!»؛ ما نیامده‌ایم برای استعمار شما، ما آمده‌ایم شما را از دست عثمانی‌ها آزاد كنیم! همین حرفی كه حالا آمریكایی‌ها در این برهه‌ی اخیر به عراقی‌ها می‌گفتند: ما آمده‌ایم شما را از دست صدام آزاد كنیم، نیامده‌ایم برای این‌كه بر شما تسلط پیدا كنیم! آن وقت آنها در آن‌جا از 1920 تا 1958 ظاهراً یا 57، سی‌وهشت سال عراق را آن‌چنان فشردند كه وقتی انسان این سال‌های طولانی را نگاه می‌كند و می‌خواند، گریه‌اش می‌گیرد كه اینها در عراق و البته غالباً هم به‌وسیله‌ی خودِ همین عناصر عراقی چه كرده‌اند: از كشتار مردم، از نهب مردم، از غارت كشور، عقب نگه داشتن كشور و ذلت‌هایی كه بر ملت عراق تحمیل كردند.
در این‌جا هم همین‌جور است؛ در این‌جا هم آمدند و شعارهای برّاقی را مطرح كردند و عده‌ای را غافل كردند، كه ما اگر می‌خواهیم از تجربه‌ی مشروطیت استفاده كنیم، نباید بگذاریم این اشتباه تكرار شود؛ یعنی بایستی آن هدفی را كه انقلاب اسلامی ترسیم كرده، صریح و بدون هیچ‌گونه مجامله در نظر داشته باشیم. البته رعایت اقتضائات زمان غیر از این حرف‌هاست؛ غیر از این است كه ما هدف را فراموش و گم كنیم و به شعارهای دیگران دل ببندیم.1385/02/09

لینک ثابت
پیام تسلیت در پی هتک حرمت حرم مطهر حضرات عسکریین علیهماالسلام

بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون
دست تبهکار و به خون آلوده‌ی جنایتکاران سیه‌دل، امروز فاجعه‌ای بزرگ آفرید و در تجاوز به حریم مقدسات دینی، مرتکب گناهی دیگر شد.

حرم مطهر حضرت امام هادی و حضرت امام عسکری علیهماالسلام مورد اهانت و تخریب قرار گرفت و داغی سنگین بر دل شیعیان و همه‌ی مسلمانان ارادتمند به اهل بیت علیهم السلام نهاد. این جنایت که احتمالاً عوامل اجرایی آن از متعصبان متحجر و مزدوران بدبخت و غافل انتخاب شده اند، بی شک به وسیله ی تصمیم گیرانی توطئه گر و با نیات خبیث شیطانی طراحی شده است. این یک جنایت سیاسی است و سررشته‌ی آن را باید در سازمانهای اطلاعاتی اشغالگران عراق و صهیونیستها جستجو کرد. قدرتهای سلطه‌گر که اوضاع سیاسی و اجتماعی عراق را با هدفهای سیطره جویانه‌ی خود در تضاد می بینند، نقشه های شومی در سر می پرورانند که تشدید ناامنی و ایجاد اختلافهای مذهبی از جمله ی آنهاست.

جنایت امروز در سامراء، برگ دیگری بر پرونده‌ی سیه کاریهای اشغالگران عراق افزود. حرم مطهر حضرات عسکریین علیهماالسلام بار دیگر به همت عاشقانه‌ی ارادتمندان اهل بیت علیهم السلام، با شکوه‌تر از گذشته قامت خواهد افراشت ان‌شاءالله. ولی این جنایت بر پیشانی دشمنان اسلام و مسلمین لکه‌ی سیاه دیگری ثبت کرد که تا مدتهای مدید پاک نخواهد شد.

اینجانب ضمن تسلیت به ساحت پیامبر مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و به پیشگاه حضرت بقیه الله ارواحنا فداه، به خاطر این حادثه‌ی فاجعه بار، به عموم شیعیان در سراسر جهان و به همه‌ی مسلمانان غیور و آگاه و ارادتمندان به خاندان مطهر رسول خدا علیه و علیهم السلام، تسلیت عرض می کنم و یک هفته در کشور عزای عمومی اعلام می‌نمایم. لازم می‌دانم مؤکداً از مردم عزادار در ایران و عراق و سایر نقاط جهان درخواست کنم که از هرگونه عملی که به تعارض و دشمنی برادران مسلمان می انجامد جدا پرهیز کنند. یقیناً دستهایی در کار است که شیعیان را به تعرض به مساجد و مکانهای مورد احترام اهل سنت وادار کند. هرگونه اقدامی در این جهت کمک به مقاصد دشمنان اسلام و دشمنان ملتهای مسلمان و شرعاً حرام است.


والسلام علی عبادالله الصالحین
سیدعلی خامنه‌ای
3 / اسفند ماه / 13841384/12/03


1 ) سوره مبارکه البقرة آیه 156
الَّذينَ إِذا أَصابَتهُم مُصيبَةٌ قالوا إِنّا لِلَّهِ وَإِنّا إِلَيهِ راجِعونَ
ترجمه:
آنها که هر گاه مصیبتی به ایشان می‌رسد، می‌گویند: «ما از آنِ خدائیم؛ و به سوی او بازمی‌گردیم!»
لینک ثابت
پیام تسلیت در پی حوادث خونین و تألم‌بار کاظمین

بسم الله الرّحمن الرّحیم
انالله‌واناالیه راجعون
امروز صدها تن از عزیزترین برادران و خواهران ایمانی ما، از پیر و جوان و کودک، زن و مرد، در اجتماع عظیم مردمی که در ماتم شهادت مولای ما، حضرت امام موسی‌بن‌جعفر علیه السلام، در شهر مقدس کاظمین و بغداد مشغول عزاداری بودند، بر اثر حادثه‌ای خونبار به لقاءالله پیوستند و همه را داغدار و سوگوار کردند.

ملت عراق که هنوز خاطره انفجارهای گذشته در شهرهای کربلا و نجف توسط دست‌پروردگان دشمن را از یاد نبرده، اینک در شهر مقدس کاظمین نیز دستخوش حمله‌ی آتشین دهشت‌افکنان مزدور و سپس ضایعه‌ی ناشی از تهدید آنان میگردد.

به یقین اشغالگران عراق که به بهانه‌ی امنیت، حضور شوم خود را بر ملت عراق تحمیل کرده‌اند مسئول اصلی این گونه حوادث مصیبت‌باراند و باید پاسخگو باشند.

اینجانب با قلبی اندوهگین، این مصیبت را به پیشگاه مقدس حضرت بقیةالله‌الاعظم روحی فداه، و نیز به ملت بزرگ عراق و به مراجع معظّم و حوزه‌های علمیه و دولت مردمی عراق تسلیت میگویم و با تضرع و ابتهال از خدای متعال نصرت کامل را برای ملت عراق مسألت میکنم و از حضرتش میخواهم که قربانیان این حادثه‌ی تلخ را با مولایشان امام موسی‌بن‌جعفرالکاظم علیه السلام محشور فرماید و به مصدومین شفای عاجل و به همه‌ی مصیبت‌دیدگان صبر و شکیبایی و اجر وافر عنایت فرماید.

از ملت هوشیار و مؤمن عراق میخواهم که به رغم دشمنان و توطئه‌گران، وحدت و انسجام خود را حفظ نماید و دشمن را از دستیابی به هدف این نوع توطئه‌ها که ایجاد تفرقه در ملت عراق است، مأیوس گردانند. خداوند شر مستکبران بیگانه از عاطفه و مروت را از سر عراقیان و همه‌ی امت اسلامی زائل فرماید.
سیّدعلی خامنه‌ای
۸۴/۶/۹1384/06/09


1 ) سوره مبارکه البقرة آیه 156
الَّذينَ إِذا أَصابَتهُم مُصيبَةٌ قالوا إِنّا لِلَّهِ وَإِنّا إِلَيهِ راجِعونَ
ترجمه:
آنها که هر گاه مصیبتی به ایشان می‌رسد، می‌گویند: «ما از آنِ خدائیم؛ و به سوی او بازمی‌گردیم!»
لینک ثابت
دولتهای مسلمان نباید نسبت به حوادث تروریستی دنیای اسلام بی توجه باشند

2. بسم الله الرحمن الرحیم
امت اسلامی
حوادث مصیبت بار عراق اکنون به حدی رسیده است که جا دارد هر انسان مسلمان یا برخوردار از عواطف انسانی را بشدت مصیبت زده و نگران سازد.
کشتار کودکان و زنان و غیر نظامیان در تعداد هزاران، اعدام مجروحان، دستگیری افراد بی‌گناه، ویران کردن خانه‌ها و مساجد و عبادتگاهها، شکستن حریم خانواده‌ها که در مقیاس‌های شگفت‌آور در فلوجه صورت گرفته، خواب را از چشم‌ها و راحت را از دلها می‌زداید. اکنون پس از فلوجه سخن از تکرار فاجعه در موصل و سامرا و بعقوبه و شهرهای دیگر است و این همه جنایت فقط با این بهانه از سوی اشغالگران توجیه می شود که گروهی تروریست در میان مردم‌اند.
آیا وجود جمعی تروریست در میان مردم - اگر این ادعا که جدا مورد تردید است، راست باشد- مجوز کشتن بیگناهان و بیدرمان گذاشتن مجروحان و بدون آب و غذا رها کردن کودکان است؟
کسانی که لغو حکم اعدام برای جنایتکاران را از افتخارات خود می شمرند چگونه حاضرند اعدامهای دستجمعی بیگناهان را با خونسردی تماشا کنند؟
دولتهای اسلامی و عربی چگونه حاضرند نقش ناظر بی تفاوت ایفا کنند؟ ندای یا للمسلمین(1) خانواده‌ها و مردم از عراق به گوش میرسد، آیا این به دولتها و ملتها تکلیف نمی کند که حداقل در برابر این ظلم بزرگی که از سوی مستکبرین حربی بر جمعی مسلمان مظلوم می‌رود، حداقل صدا به اعتراض بلند کنند؟ اینجانب از امت اسلامی در هر یک از نقاط جهان بویژه از دولتها و مجامع و نخبگان مسلمان و عرب انتظار دارم که به وظیفه خود در این دورانی که برای امت اسلامی سرنوشت‌ساز است عمل کنند.

و لا حول و لا قوة الا بالله
سیدعلی خامنه‌ای
پنجم شوال 1425- مصادف با بیست و هشتم آبانماه 13831383/08/28


1 )
الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏2، ص: 164؛
تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان)، ج‏6، ص: 175
الجعفريات (الأشعثيات)، ص: 88؛

ِ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ سَمَاعَةَ عَنْ عَمِّهِ عَاصِمٍ الْكُوزِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّ النَّبِيَّ ص قَالَ: مَنْ أَصْبَحَ لَا يَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ مِنْهُمْ وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلًا يُنَادِي يَا لَلْمُسْلِمِينَ فَلَمْ يُجِبْهُ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ.
ترجمه:
پيغمبر صلى اللّٰه عليه و آله فرمود: هر كه صبح كند و بامور مسلمين همت نگمارد. از آنها نيست، و هر كه بشنود مردى فرياد ميزند «مسلمانها بدادم برسيد» و جوابش نگويد مسلمان نيست.
لینک ثابت
پیام تسلیت در پی کشتار عزادران حسینی در عراق و پاکستان

بسم الله الرحمن الرحیم
انالله و انا الیه راجعون(1)
فاجعه ی خونین کربلا و کاظمین و مشابه آن در کویته ی پاکستان، عاشورای حسینی را به مشهد عاشقان اهل بیت (ع) بدل ساخت و دست جنایتکاری را که برانگیخته ی کینه و بغض از یکسو و جهل و تعصب از سوئی دیگر است، آشکار کرد. مظلومانی که در این حوادث به خاک و خون غلطیدند گناهشان این بود که با دلی سرشار از محبت حضرت سیدالشهدا (ع) در بزرگداشت شهیدی شرکت کردند که حیات و بقاء اسلام رهین قیام او و دین محمدی (س) مدیون خون مطهر اوست. شهیدی که دنیای اسلام در طول قرنهای متمادی از درس فراموش نشدنی او الهام گرفته و مظلومیت و شهادت او و یارانش در مهمترین مقاطع تاریخ، پرچم آزادگی را برافراشته است. مظلومانی که در روز عاشورای حسینی در کربلا و کاظمین و کویته به خون غلطیدند فدائیان راه اسلام و شهیدان عشق خاندان پیامبر عظم الشان صلی الله و علیه و آله اند.
فاجعه شهادت عزاداران عاشورا و هتک حرمت حرم مطهر کاظمین علیهما السلام از هر دسته ی تروریست جنایتکاری صادر شده باشد اشغالگران عراق در مسوولیت سنگین آن سهیم اند.
سیاستهایی که ایجاد فتنه های مذهبی میان فرق اسلامی، شیوه های شناخته شده ی آنها است نمی تواند خود را از ننگ این جنایت هولناک مبرا سازند. امروز عراق مظلوم در زیر چکمه ی نظامیان اشغالگر از تشکیل دولتی دلسوز و کارآمد محروم شده است. اشغالگران اگر بتوانند ثابت کنند که در طراحی این توطئه دخالت نداشته اند. هرگز نمی توانند مسوولیت ناشی از سهل انگاری خود را در حفظ امنیت عمومی این کشور انکار کنند. توصیه ی موکد این جانب به ملت مومن و غیور عراق آن است که اسیر ترفند دشمنان نشوند و خود را در دام اختلافات فرقه ئی گرفتار نسازند و همه با وحدت کلمه در زیر لوای مرجعیت دینی، احقاق حقوق طبیعی و انسانی خود را مطالبه کنند. نخبگان سیاسی و فرهنگی عراق، اخراج اشغالگران و تشکیل حکومت ملی براساس اسلام عزیز را با جدیت، وجهه ی همت خود سازند.
این جانب حادثه ی خونبار عاشورای حسینی در شهرهای مقدس کربلا و کاظمین و نیز در شهر کویته ی پاکستان را به حضرت بقیه الله اروحنا فداه و به سه ملت ایران و عراق و پاکستان تسلیت می گویم و صبر و اجر بازماندگان شهدای این حوادث و شفای عاجل مجروحان را از خداوند متعال مسئلت می نمایم.
سیدعلی خامنه ای
13/12/821382/12/13


1 ) سوره مبارکه البقرة آیه 156
الَّذينَ إِذا أَصابَتهُم مُصيبَةٌ قالوا إِنّا لِلَّهِ وَإِنّا إِلَيهِ راجِعونَ
ترجمه:
آنها که هر گاه مصیبتی به ایشان می‌رسد، می‌گویند: «ما از آنِ خدائیم؛ و به سوی او بازمی‌گردیم!»
لینک ثابت
پیام تسلیت در پی شهادت آیت‌الله سیدمحمدباقر حکیم‌

بسم الله الرحمن الرحیم
انالله و اناالیه راجعون(1)
دست گنهکار و پلید مزدوران استکبار، فاجعه ای بزرگ آفرید و شخصیت ارزشمندی را که در برابر اشغالگران عراق، سنگر مستحکمی بشمار می آمد، از مردم عراق گرفت و این سنگر را ویران کرد. امروز در جوار حرم ملکوتی مولای متقیان علیه آلاف التحیة و الثناء، آیت الله سیدمحمدباقر حکیم بهمراه دهها نفر از مردان و زنان با ایمانی که از زُلالِ ذکر و خشوع نماز جمعه بهره مند شده بودند شربت شهادت نوشیدند و به حریم امن رحمت و فیض خاص الهی عروج کردند.
این شهید عزیز، عالم مجاهدی بود که سالهای متمادی برای احقاق حقّ ملت عراق با رژیم خبیث صدام مبارزه کرد و پس از سقوط آن مجسمه ی شرّ و فساد در مقابله با اشغالگران آمریکایی و انگلیسی همچون سدّ مستحکمی ایستاد و مبارزه ای دشوار را با نقشه های شوم آنان آغاز کرد و خود را برای شهادت در راه این جهاد بزرگ و پیوستن به خیل شهیدان خاندان معظم آل حکیم و دیگر شهیدان علم و فضیلت در عراق آماده کرده بود.
فاجعه ی امروز نجف اشرف و شهادت این سیّد بزرگوار و عالم مجاهد بی شک در خدمت هدفهای آمریکا و صهیونیستهای غدّار انجام یافته است.
شهید آیت الله حکیم مظهر خواستْهای بحقّ ملّتی بود که دین و استقلال و آینده کشور خود را در معرض تهدید و خانه ی خود را در زیر چکمه ی اشغالگران می بیند و می خواهد از هویت دینی و ملّی خود در برابر متجاوزان دفاع کند. شهادت این سیّد بزرگوار مصیبت جانکاهی برای ملّت عراق و سند دیگری بر جُرم اشغالگران است که ناامنی و هرج و مرج را با حضور نامشروع خود بر عراق تحمیل کرده اند. اما دشمنان عراق مستقل و مسلمان بدانند که با این شهادت مظلومانه، عزم و مقاومت ملّت عراق در برابر نقشه ها و هدفهای استکبار و صهیونیزم و ایمان و وفاداری آنان به خط اسلام و رهبری دینی ضعیف نمی گردد و بر عکس ِ خواسته ی آنان، پایدارتر خواهد گشت، انشاءالله. به ملّت مؤمن و غیور عراق یادآوری می کنم که تنها راه سربلندی ملّت و نجات کشور از شرّ نقشه های خطرناک استکبار و صهیونیزم، وحدت کلمه ی آنان در زیر پرچم پرافتخار اسلام است و امروز آنان می توانند با تمسک به این ریسمان مستحکم الهی آینده ی را برای کشور خود و نسلهای بعدی رقم بزنند که در آن عراق اسلامی و مستقل همچون ستاره ی درخشانی در دنیای اسلام نمایان گردد. بزرگان و نخبگان دینی و سیاسی عراق تنها با تمسّک به اسلام و وحدت کلمه خواهند توانست وظیفه ی بزرگی را که در این روزگار استثنائی برعهده دارند انجام دهند و امید است که در این راه ثابت قدم و موفق باشند.
اینجانب این فقدان مصیبت بار را به حضرت بقیةالله الاعظم روحی فداه و عموم ملّت عراق و ایران و به حوزه ی علمیه و مراجع معظم و علمای اعلام نجف و قم و مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق و بخصوص به خاندان معظم و شهیدپرور حکیم، بالاخص به برادر مُکرم ایشان جناب آقای سیدعبدالعزیز حکیم و به خانواده و فرزندان معزز این شهید محراب تسلیت و این شهادت بزرگ را تبریک می گویم و همچنین برای خانواده های محترم سایر شهیدان این حادثه ی مصیبت بار صبر جمیل و اجر جزیل مسئلت می کنم و علّو درجات همه ی آن شهیدان مظلوم و شفای عاجل مجروحان این حادثه را از خداوند متعال خواهانم و بمنظور بزرگداشت یاد آن سیّد شهید عزیز و سایر همرزمانش سه روز عزای عمومی اعلام می دارم.
وسیعلم الذین ظلموا ای مُنقلب ینقلبون(2).
سیدعلی خامنه ای
7/6/1382
اول رجب 14241382/06/07


1 ) سوره مبارکه البقرة آیه 156
الَّذينَ إِذا أَصابَتهُم مُصيبَةٌ قالوا إِنّا لِلَّهِ وَإِنّا إِلَيهِ راجِعونَ
ترجمه:
آنها که هر گاه مصیبتی به ایشان می‌رسد، می‌گویند: «ما از آنِ خدائیم؛ و به سوی او بازمی‌گردیم!»
2 ) سوره مبارکه الشعراء آیه 227
إِلَّا الَّذينَ آمَنوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ وَذَكَرُوا اللَّهَ كَثيرًا وَانتَصَروا مِن بَعدِ ما ظُلِموا ۗ وَسَيَعلَمُ الَّذينَ ظَلَموا أَيَّ مُنقَلَبٍ يَنقَلِبونَ
ترجمه:
مگر کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام می‌دهند و خدا را بسیار یاد می کنند، و به هنگامی که مورد ستم واقع می‌شوند به دفاع از خویشتن (و مؤمنان) برمی‌خیزند (و از شعر در این راه کمک می‌گیرند)؛ آنها که ستم کردند به زودی می‌دانند که بازگشتشان به کجاست!
لینک ثابت
تحولات عراق بعداز سقوط حکومت عثمانی

عراق در قرن اخیر پُر از حوادث دشوار و خونین بوده است. بعد از سقوط حكومت عثمانی، انگلیسی‌ها یك خانواده‌ی غیر عراقی را به‌عنوان خانواده‌ی سلطنتی در عراق در رأس كار گذاشتند. در طول چند سال سه پادشاه از آن‌ها پشت سر هم در رأس كار بود كه اوّلی مُرد، دومی در حادثه‌ی مشكوكی كشته شد و سومی هم به دست مردم قطعه قطعه گردید. این‌ها را انگلیسی‌ها سرِ كار گذاشته بودند. بعد، حكومتهای كودتایی یكی پس از دیگری روی كار آمدند. تقریباً ده سال- از سال سی و هفت تا چهل و هفت- هم حكومتهای كودتایی آمدند و رفتند. در سال چهل و هفت حكومت بعثیها سرِ كار آمد كه نفر اوّل این حكومت «احمد حسن البكر» و نفر دومش هم همین «صدّام» بود. پس ده سال هم آن‌ها بودند. سه حكومت كودتایی و نظامی آمد كه عامل اوّلین حكومت كودتایی كشته شد، دومی در یك حادثه‌ی مشكوك به قتل رسید و سومی هم از كار بركنار گردید. از سال چهل و هفت به این‌طرف هم كه حدود سی و چند سال، بعثیها بر سرِ كار بودند كه سخت‌ترین دوران عراق را باید همین دوران، بخصوص دوران حكومت مستقل صدّام دانست.1382/01/22
لینک ثابت
عظمت و شجاعت خانم بنت الهدی صدر

خواهران من! دختران من! بانوان کشور اسلامی! بدانید، در هر زمانی، در هر محیط کوچکی و در هر خانواده‌ای که زنی با این[الگوی اسلامی] تربیت توانست رشد کند، همان عظمت [زنان بزرگ]را پیدا کرد. مخصوصِ صدر اسلام نبود؛ حتّی در دوران اختناق، حتّی در دوران حاکمیت کفر هم این ممکن است. اگر خانواده‌ای توانستند دختر خودشان را درست تربیت کنند، این دختر یک انسان بزرگ شد. ما در ایران هم داشتیم، در زمان خودمان هم داشتیم، در خارج از ایران هم داشتیم. در همین زمان ما، یک زن جوانِ شجاعِ عالمِ متفکّرِ هنرمندی به نام خانم «بنت‌الهدی‌« - خواهر شهید صدر - توانست تاریخی را تحت تأثیر خود قرار دهد، توانست در عراقِ مظلوم نقش ایفا کند؛ البته به شهادت هم رسید. عظمت زنی مثل بنت‌الهدی، از هیچیک از مردان شجاع و بزرگ کمتر نیست. حرکت او، حرکتی زنانه بود؛ حرکت آن مردان، حرکتی مردانه است؛ اما هر دو حرکت، حرکت تکاملی و حاکی از عظمت شخصیت و درخشش جوهر و ذات انسان است. این‌گونه زنهایی را باید تربیت کرد و پرورش داد.1376/07/30
لینک ثابت
اطلاعیه در پی حوادث خونین عراق

بسمه تعالی
ولاتحسبن الله غافلاً اما یعمل ظالمون(1).
حوادث خونین عراق و بلیاتی که بطور متوالی بر آن ملت مظلوم چه از سوی نیروهای متجاوز چند ملیتی و چه اکنون ازطرف بعثی های خشن و ظالم وارد شده و میشود موجب تأسف و تأثر عمیق و احساس همدردی ملت شریف ایران میباشد. حمله به شهرهای مقدس نجف و کربلا و هتک حرمت مرقد مطهرحضرت مولی الموحدین امیرالمؤمنین علیه صلواة والسلام و نیز بارگاه مبارک حضرت ابی عبدالله الحسین و حضرت اباالفضل العباس سلام الله علیهما بیش از پیش قلوب همگان را جریحه دار کرده و عمق فجایع وارده بر ملت و کشور عراق و دشمنی با مقدسات مسلمین را آشکار ساخته است. ما این مصائب عظیمه را به ساحت حضرت ولی الله الاعظم ارواحنا فداه و ملت مسلمان تسلیت عرض کرده اعلام میداریم که بدین مناسبت مجلس عزاداری وترحیم از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیةالله خامنه ای مدظله در روز سه شنبه 28/12/69 از ساعت 15 الی 17 در مدرسه عالی شهید مطهری برگزار میگردد.
حضور امت حزب الله در این مراسم موجب رضای باریتعالی و تجلیل از مقام شامخ آن شهیدان خواهدبود.
دفتر مقام معظم رهبری1369/12/27


1 ) سوره مبارکه ابراهيم آیه 42
وَلا تَحسَبَنَّ اللَّهَ غافِلًا عَمّا يَعمَلُ الظّالِمونَ ۚ إِنَّما يُؤَخِّرُهُم لِيَومٍ تَشخَصُ فيهِ الأَبصارُ
ترجمه:
گمان مبر که خدا، از آنچه ظالمان انجام می‌دهند، غافل است! (نه، بلکه کیفر) آنها را برای روزی تأخیر انداخته است که چشمها در آن (به خاطر ترس و وحشت) از حرکت بازمی‌ایستد...
لینک ثابت
مقایسه‌یی انقلاب اسلامی ایران با کودتای عراق

من، مقایسه‌یی بین انقلاب ایران و کودتای عراق می‌کنم تا شما ببینید که انقلاب اسلامی ایران، چه ضربه‌یی بر استعمار وارد کرد. وقتی که در سال 37 در عراق کودتا شد و «فیصل» را سرنگون کردند و «نوری سعید» را به جای او نشاندند، «ایدن» - نخست وزیر انگلیس - در خاطراتش نوشت: من در جزیره‌یی مشغول تفریحِ آخر هفته بودم که خبر کودتای عراق به من رسید و بزرگترین ضربه به مغز من وارد شد و ناگهان احساس کردم که دنیا تکان خورده است. (تعبیرات دقیق او الان یادم نیست.) برای انگلیس و دستگاه استعمار، آن قدر کودتای عراق مهم بود که حد نداشت. این نگرانی، در تمام نوشته‌ها و خاطراتی که بعد از کودتا منتشر شد، منعکس شده بود و عظمت ضربه، خودش را نشان می‌داد. این کودتا، در کشوری انجام گرفت که بعدها معلوم شد بعضی از دستگاههای استعماری، در آن نقش داشته‌اند و بعضی هم بعداً از آن استفاده کرده‌اند و در مشت خود گرفته‌اند. حالا هم شما دنباله‌های آن کودتا را می‌بینید که بعد از گذشت حدود سی سال، تحفه‌های امروز عراق، دنباله‌ی همان کودتا - و به قول خودشان انقلاب(!) - هستند. ملاحظه کنید، یک کودتای معمولی در یک کشور اتفاق افتاد و فقط به این جهت که عراق مستعمره‌ی انگلیس بود و انگلیس از قِبَل حاکمیت بر عراق، از آن کشور استفاده می‌کرد، این قدر برایشان سنگین بود. حالا شما آن کودتا را با انقلاب اسلامی مقایسه کنید؛ اصلاً قابل مقایسه نیست. انقلاب اسلامی، ناگهان تمام موجودیت و نظام ارزشی دستگاه استعماری غرب و دنیای سرمایه‌داری را زیر سؤال برد. یعنی آینده‌شان را کلاً تهدید کرد و ابهامی به آینده‌ی آنها داد؛ چون این انقلاب بر مبنای اسلام بود و نتیجتاً هرجا مسلمانی باشد، ممکن است این انقلاب بالقوه در آن‌جا تحقق پیدا کند. بعد هم مرتب نمونه‌های آن را از افغانستان گرفته تا اندونزی و مالزی و مصر و تونس و حتّی در کشورهایی که سیستمهای به اصطلاح انقلابی دارند - مثل الجزایر یا لیبی - دیدند و مشاهده کردند که همین اسلام در آن جاها سر بلند کرده است و هل من مبارز می‌گوید و آینده را ترسیم می‌کند.
اینها، احساس وحشت کردند و تمام دنیای سرمایه‌داری و استکباری دست به‌هم‌دادند، برای این که در مقابل اسلام بایستند.1368/09/07

لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی