اگر آرمانگرایی، به بیزاری از آرمانها تبدیل شود، دیگر آن نخواهد بود؛ یک چیز دیگر خواهد شد؛ حالا اگر شکلش هم نو باشد، باطنش ارتجاع و کهنگی و پوسیدگی و کهنهپرستی است.۱۳۷۸/۰۹/۰۱
لینک ثابت
![]()
ارتجاع
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحهی قبلی اینجا کلیک کنید.
اگر آرمانگرایی، به بیزاری از آرمانها تبدیل شود، دیگر آن نخواهد بود؛ یک چیز دیگر خواهد شد؛ حالا اگر شکلش هم نو باشد، باطنش ارتجاع و کهنگی و پوسیدگی و کهنهپرستی است.۱۳۷۸/۰۹/۰۱ لینک ثابت مقوله روشنفکری، اساساً ضدّ ارتجاع است. روشنفکری مقولهای است که رو به جلو دارد و به آینده نگاه میکند؛ یعنی همان مفهومی که در فارسی آن را از «انتلکتوئل» فرانسوی ترجمه کردهاند. البته کسانی که اهل فنّ این کار و اهل زبانند، میگویند این ترجمه، ترجمه درست و دقیقی نیست. حالا هرچه هست، معلوم است که مقصود چیست. من بعداً مقداری هم در این خصوص توضیح میدهم. این هویّت پیشرو و آیندهنگر، رو به مستقبل دارد و نمیتواند با رجعت و عقبگرد خو کند؛ اما من پدیدهای را مشاهده کردم و مشاهده میکنم که جز اسم گفته شده برای آن، عنوانی پیدا نمیکنم: ارتجاع روشنفکری، رجعت روشنفکری… علی اىّ حال، ارتجاعِ روشنفکری این است؛ یعنی برگشتن به دوران بیماری روشنفکری؛ برگشتن به دوران بیغمی روشنفکران؛ برگشتن به دوران بیاعتنایی دستگاه روشنفکری و جریان روشنفکری به همه سنّتهای اصیل و بومی و تاریخ و فرهنگ این ملت. امروز هر کس این پرچم را بلند کند، مرتجع است؛ ولو اسمش روشنفکر و شاعر و نویسنده و محقّق و منتقد باشد. اگر این پرچم را بلند کرد - پرچم بازگشت به روشنفکری دوران قبل از انقلاب، با همان خصوصیات و با جهتگیری ضدّ مذهبی و ضدّ سنّتی - این مرتجع است؛ این اسمش ارتجاع روشنفکری است.۱۳۷۷/۰۲/۲۲ لینک ثابت از بعد از جنگ تلاشهایی جدّی شروع شده برای اینکه روشنفکری ایران را به همان حالت بیماری قبل از انقلاب برگردانند - برگشت به عقب، ارتجاع - یعنی باز قهر کردن با مذهب، قهر کردن با بنیانهای بومی، رو کردن به غرب، دلبستگی و وابستگی بیقید و شرط به غرب، پذیرفتن هرچه که از غرب - از اروپا و از امریکا - میآید، بزرگ شمردن هر آنچه که متعلّق به بیگانه است و حقیر شمردن هر آنچه که مربوط به خودی است؛ که در باطن خودش، تحقیر ملت ایران و تحقیر بنیانهایش را همراه دارد. من این را مشاهده میکنم... نباید اجازه دهند که یک عدّه افرادی که سالهای متمادی در این کشور با ابزارهای روشنفکری و با ابزارهای فرهنگی، هیچ خدمتی به این مردم نتوانستند بکنند - حدّاقلش این است - در هیچ مشکل و مسأله مهمی نتوانستند با این مردم همراه باشند و به پای مردم برسند؛ حتّی نتوانستند پابهپای مردم برسند، چه برسد بخواهند جلودار و پیشرو و رهبر مردم باشند - همیشه عقب ماندند، همیشه در انزوا ماندند - اینها مجدداً به این کشور بیایند و سایه فکر و فرهنگ خودشان را حاکم کنند. اینکه میبینیم در بعضی از مطبوعات و مجلّات و منشورات فرهنگی، چیزهایی نشان داده میشود، دنبال رجعت به گذشتهاند؛ دنبال برگشتن به حالت بیماری روشنفکریند. این مقوله روز است. این مقوله بسیار اساسی و مهمّی است. ۱۳۷۷/۰۲/۲۲ لینک ثابت واقعاً قرآن گنجینه عظیمی از تجربه موسوی برای ماست. در این ماجرای عجیب، یکی از نقاط برجسته، خراب و فاسد شدنِ کسانی از همراهان موسی علیهالسّلام است که از همراهىِ او برگشتند. من اینها را عرض میکنم تا کسانی که اهل تأمّل در آیات قرآنند، دنبالش بروند. در قرآن چند مورد از این مسائل داریم که یکی مربوط به سامری است، یکی مربوط به قارون است و یکی هم مربوط به کسانی است که از رفتن به داخل ارض مقدسّه استنکاف کردند. اینها مصادیق رجعت و ارتداد است.۱۳۷۳/۱۱/۲۸ لینک ثابت در قرآن کریم، حقیقت تلخی مطرح شده است که اگر بخواهیم اسمی برایش بگذاریم، میتوان اسم آن را «ارتجاع»، یعنی رجعت به عقب، یا «ارتداد»، یعنی برگشتن، عقبگرد، خسران و از دست دادن دستاوردها گذاشت. راجع به این مقوله، در قرآن، حدیث و تاریخ، صحبت شده است. این مقوله، متأسفانه به جوامع و ملتهایی مربوط است که در بهترین حالات معنوی و الهی هستند. یعنی به مردمِ دوران جاهلیت مربوط نیست، بلکه به مردمِ دوران اسلام مربوط است. چون اینها هستند که ممکن است این میکروب در مزاجشان اثر بگذارد. آن، یک بیماری است که مخصوص کشورها و ملتهایی است که با حرکتی عظیم، یک قدم به جلو برداشتهاند و به تعبیر امروز، انقلاب کرده، به جایی رسیده و خود را به خدا نزدیک کردهاند. به تعبیر دیگر، آن بیماری، مخصوص کسانی است که خدای متعال به آنان انعام کرده است… امام حسین درس بزرگی به همه بشریت داده که خیلی با عظمت و در جای خود محفوظ است. اما غیر از درس، چیز دیگری وجود دارد و آن عبرت است. عبرت آن است که انسان نگاه کند و ببیند چطور شد حسینبنعلی علیهالسّلام - همان کودکی که جلوِ چشم مردم، آن همه موردِ تجلیلِ پیغمبر بود و پیغمبر درباره او فرموده بود: «سیّد شباب اهل الجنه»؛ سرور جوانان بهشت - بعد از گذشت نیم قرن از زمان پیغمبر، با آن وضعِ فجیع کشته شد!؟ چطور شد که این امّت، حسینبنعلی را جلوِ چشم کسانی از همان نسلی که دیده بودند که او بر دوش پیغمبر سوار میشد و این حرفها را از زبان پیغمبر درباره او شنیده بودند، با آن وضع فجیع کشتند!؟ این، عبرت است. مگر شوخی بود که دختران پیغمبر را مثل دخترانِ سرزمینهاىِ فتح شده غیر اسلامی، بیاورند جلوِ چشم مردم کوچه و بازار بگردانند و به کسی مثل زینب سلاماللَّهعلیها اهانت کنند!؟ چطور شد که کار به اینجا رسید؟ این، همان عبرت است و از درس بالاتر است... حال به مناسبت بحث «ارتجاع» یا «ارتداد» یا «رجعت»، میخواهم عرض کنم که در همین جریان، زینب کبری سلاماللَّهعلیها اسم قضیه «ارتجاع» را آورد؛ یعنی به همین بیماری اشاره کرد و در کوفه فرمود: «انمامثلکم کمثلالتی نقضت غزلها من بعد قوة انکاثا»؛ «شما مثل کسانی هستید که پشمی یا پنبهای را با زحمت به نخ تبدیل میکنند و بعد مینشینند با زحمت زیاد، این نخها را باز میکنند و باز به پنبه یا پشم تبدیل میکنند!» این، یعنی ارتجاع و برگشت و زینب کبری به این معنا اشاره کرد. یعنی در امت پیغمبر خاتم، صلّیاللَّهعلیهوآلهوسلّم، همان اندازه این خطر وجود دارد که در امّت موسی. بعد از گذشت زمان پیغمبر - با آن نفس گرم پیغمبر - این حوادث شوخی نیست! در زمان پیغمبر - این انسانی که به وحی الهی متّصل بود - درباره تمام حوادثِ ریز و درشتی که اتّفاق میافتاد، آیه قرآن نازل میشد و وحىِ الهی، صریح و روشن و بیابهام، نازل میگردید؛ حالا بعد از آن سازندگی که پیغمبر داشت، آن چنان رجعتِ فجیع، دردآور و فراموش نشدنی، در تاریخ اتّفاق میافتد! پس این میکروب، میکروب «رجعت» یا «ارتجاع» یا «ارتداد» است.۱۳۷۳/۱۰/۱۵ لینک ثابت دشمن بزرگ انقلاب در درون انقلاب... میکروب ارتجاع است؛ این میکروبی که در جوامع انقلابی رشد میکند، تکثیر میشود، نفوذ میکند، بیماری میآورد، و بیماریاش هم واگیر است. از روز اوّل، امریکا و بلوک شرقِ آن روز و دیگر دشمنان و مرتجعین منطقه، فکر کردند که با دخالت نظامی، تحریک همسایه، محاصره اقتصادی و غیره، خواهند توانست این نهال را ریشه کن کنند. اما هر چه کلف زدند، اره مالیدند و کارهای دیگر کردند، این نهال، روزبهروز تناورتر و ریشه دارتر شد. واقعاً مصداق آیه شریفه «المتر کیف ضرب اللَّه مثلاً کلمة طیّبه کشجرة طیّبه اصلها ثابت و فرعها فی السماء» شد. ریشهها محکم و شاخهها در آسمان بود… امروز مهمترین طرح دشمن، «انتظار» است. دشمن منتظر نشسته است تا این میکروب در داخل این کالبد سالم و نیرومند؛ یعنی کالبد نظام اسلامی و جمهوری اسلامی، اثر کند. لذا ما باید مراقب باشیم. امروز آنها منتظرند که فساد در داخل این کشور نفوذ پیدا کند؛ تردید در اذهان جوانان این کشور نفوذ پیدا کند؛ سرگرمیهای باز دارنده و فاسد، بر آرمانهای بزرگ غلبه پیدا کند؛ دنیا طلبی و اشتغال به مال و زینت دنیا رایج شود و لذّت پول و زندگی راحت و تجمّلاتی، خود را زیر دندان عناصر انقلابی نشان دهد. اینها ناقلهای میکروب ارتجاعند. نه اینکه مردم یا انقلابیون نباید زندگی کنند! نعمت و برکات خدا، مال همه است و همه باید از آنها استفاده کنند. اما پرداختن به دنیا و شهوات؛ پرداختن به مال و مال اندوزی؛ پرداختن به خود بیش از پرداختن و اندیشیدن به جمع و هدف و خدا و دین خدا؛ دچار شدن به فساد اخلاقی - اعم از فسادهای مالی، جنسی، اداری و اختلافات داخلی که این هم یک نوع فساد بسیار خطرناک است - و جاه طلبیهای غلط و نامشروع، آن چنان که در دنیای غرب مطرح است، عواملی هستند که کاخ آرمانی انقلاب و اسلام و هر حقیقتی را ویران میکنند. بناهای جدیدی ساخته خواهد شد؛ اما بناهای طاغوتی، غیر خدایی، بناهای ضدّ اسلامی و ضدّ ارزشهایی که بهخاطر آنها خون شهدای ما ریخته شد. و این یعنی همان رجعت و برگشت، که دشمن منتظر آن است.۱۳۷۳/۱۰/۱۵ لینک ثابت [استکبار] نسبت به ملتهای عالم، دیکتاتوری به خرج میدهند و این، آن بلای بزرگ امروز بشریّت است... ملتها از دو حال نمیتوانند خود را بیرون نگه دارند: یا باید تسلیم شوند، و آن، چیزی است که متأسفانه دولتها آن را میخواهند که غارت بشوند و آیندهای برای آنها نماند و به این ترتیب به پیشرفت همین روال استعماری و استبدادی در سطح عالم کمک میکنند. امّا راه دیگر این است که ملتها بایستند و مبارزه کنند. .. تبلیغات جهانی، ملتهای مبارز را با انواع و اقسام تهمتها متّهم میکند، برای اینکه آنها را ازمیدان خارج کند... آنچه را که به ملتها به صورت اتّهام وارد کردهاند، کمتر از آن چیزی نیست که به دولتها به صورت اتّهام وارد میکنند. در همین نظام جمهوری اسلامی، اینها به ملت ایران، بارها تهمت زدهاند. مسأله این نیست که اینها با دولتمردان جمهوری اسلامی مخالفند. اینها با ملت ایران مخالفند! همینها بودند که میگفتند: «کسانی که در نماز جمعه شرکت میکنند - آن اجتماعات میلیونی نماز جمعه، با آن شوری که در اوایل انقلاب بود - پول میگیرند و میآیند!» این، اهانت به یک ملت نیست؟ یک ملت را کهنه پرست خواندن، یک ملت را متعبّد به امور غیر منطقی دانستن، یک ملت را دُگم معرفی کردن؛ اینها اهانت به یک ملت نیست؟ جرم این ملت چیست؟ این است که در آن مبارزه رویاروی، انتخاب دوم را قبول کرده است.۱۳۷۱/۰۸/۱۳ لینک ثابت نباید در زیر فشار تبلیغات دنیاى مادى، تحت تأثیر قرار گیریم، که ما را بهخاطر نمازمان، بهخاطر زکاتمان، بهخاطر امر به معروفمان و بهخاطر نهى از منکرمان، مرتجع به حساب آورند. تبلیغات، نباید در ما اثر کند. رعایت حدود دین الهى، بدون هیچ ملاحظهاى توکل به خدا لازم دارد. «ولولا ان ثبتناک لقد کدت ترکن الیهم شیئاً قلیلاً .» این را خدا به پیغمبر مىفرماید. باید به خدا توکل کرد، از او کمک خواست و از غیر او نترسید و از او ترسید. ۱۳۷۱/۰۷/۲۳ لینک ثابت سالها [کمونیستها] تبلیغ کردند که «دین افیون ملتهاست». در حالیکه تجربهی امروز دنیای اسلام نشان میدهد که دین افیون ملتها نیست، بلکه دین صحیح، وسیلهی حرکت و تلاش انسانهاست؛ وسیلهی پیشرفت انسانهاست؛ وسیلهی تبدیل انسانها به مبارزینی در راه ارزشهای عالی است. امروز پرچم مبارزه با ظلم و استکبار امریکایی و این سلطهی ناحق استکبار، به دست کیست؟ به دست مسلمانهایی است که این روحیه را از اسلام درس گرفتند. البته دشمن… یک ملت مبارز را متهم میکند. متهم میکند به بنیادگرایی و ارتجاع. دشمنی آنها با ملت ما به خاطر مبارزهی این ملت با ظلم و بیعدالتی و سلطهی استکباری است. بعضی از احکام اسلامی، امروز در کشورهای دیگر مسلمان هم اجرا میشود؛ اما امریکا و وسایل تبلیغاتش، آنها را متهم به بنیاد گرایی و ارتجاع نمیکنند؛ زیرا در آن کشورها دولتهایی بر سر کارند و نظامهایی مستقرند که تسلیم قدرت امریکا هستند. بحمدالله امروز، ملت ما ملت زندهای شده است. ۱۳۷۱/۰۲/۲۱
بیانات در دیدار وزراى مطبوعات و گروهى از مقامات جمهوریهاى تاجیکستان، قزاقستان، قرقیزستان و آذربایجان
لینک ثابت
ارتجاع فیش موضوعی مخالفتِ امریکا با جمهوری اسلامی، به خاطر اسلام است. چیزی که آنها از آن احساس خطر میکنند، اسلام است... تشخیصشان این است که یکی از راههای مبارزه با اسلام، مبارزه با جمهوری اسلامی ایران است... آنها برای اینکه جمهوری اسلامی را در افکار عمومی دنیا و مردم امریکا اگر بتوانند حتّی در افکار عمومی داخل کشور زیر سؤال ببرند، از زدن انواع تهمتها به جمهوری اسلامی ابا ندارند. جمهوری اسلامی را به عنوان یک جمهوری ضدّ دموکراسی، جمهوری ارتجاعی و جمهوری طرفدار بنیانهای کهنه و منسوخ معرفی میکنند. در حالی که خودشان میدانند که آنچه میگویند، خلاف است. آنها میدانند که آزادی و دموکراسی جمهوری اسلامی، در تمام کشورهای منطقه بی نظیر است. در هیچ یک از کشورهای حاشیه خلیج فارس و منطقه خاورمیانه، کشور و ملتی وجود ندارد که مزه آزادی را در کشور خود،چنین حس و لمس کند. ملت ایران، امروز به معنای حقیقی کلمه، احساس آزادی میکند؛ آزادی از تسلّط ابرقدرتها و آزادی از حکومت استبدادی و خود کامه طاغوتی.۱۳۷۱/۰۱/۰۷ لینک ثابت ما مسلمانان بایستی در مقابل تهاجم و هوچیبازی غرب و تبلیغات غربی بایستیم، تا بتوانیم راهمان را پیش ببریم. اینطور نباشد که اگر آنها به ما گفتند شما مرتجعید، خود ما هم واقعاً باور کنیم که مرتجعیم؛ کأنه در دلمان قبول کردهایم که مرتجع هستیم! ما میبینیم که غرب، با آن چیزی که اسمش حقیقتاً ارتجاع است، در موارد بسیاری سر سازگاری دارد! الان دولتهایی هستند که مرتجعترین نظامها بر آنها حاکم است؛ اما با غرب همپیمانهای قابل قبولی هستند؛ غرب آنها را کاملاً قبول دارد و با آنها مشکلی ندارد! مسأله، مسألهی مقابلهی با اسلام و فرهنگ اسلامی است که بشدت از آن گریزانند.۱۳۷۰/۱۱/۱۴ لینک ثابت امروز مسلمانان بههیچوجه دچار هزیمت روحی نیستند؛ بعکس، امروز تهاجم روحی دارند... شاید عدهیی خیال میکردند که بعد از آنکه امریکا جمهوری اسلامی را متهم به ارتجاع کرد و تبلیغات ضد جمهوری اسلامی را در همهی دوازده سال ادامه داد، تودههای مردم از اسلام انقلابی رو برگردانده باشند. شاید عدهیی خیال کرده باشند که این تهمت تروریستی که به شما[مردم لیبی] و به ما و به سایر مسلمانان در نقاط مختلف دنیا میزنند، موجب بشود که ملتها از تفکر اسلامی و جهتگیری اسلامی و شعارهای اسلامی رو برگردانند؛ اما آیا اینطور شد؟ امروز گرایش به اسلام در سطح تودههای مسلمان و در کشورهای اسلامی، چند برابر آن روزی است که شما در اوایل انقلاب و آن روزی که تازه انقلابمان پیروز شده بود، به تهران آمدید. بنابر این... ما معتقدیم که امروز اسلام رو به پیشرفت است و هیچگونه تلاشی از سوی امریکا برای سرکوب کردن حرکت اسلامی، فایدهیی نخواهد داشت و تهدید آنها نسبت به شما و دیگران، هیچگونه تأثیری نخواهد گذاشت.۱۳۷۰/۱۱/۰۷ لینک ثابت ما که روی حجاب اینقدر مقیدیم، به خاطر این است که حفظ حجاب به زن کمک میکند تا بتواند به آن رتبهی معنوی عالی خود برسد و دچار آن لغزشگاههای بسیار لغزندهیی که سر راهش قرار دادهاند، نشود. نقطهی مقابل این، درست همان فرهنگ رومی حاکم بر امروز اروپاست. آنها با همه چیز کنار میآیند، جز با دو، سه چیز؛ یکی از آنها - و شاید مهمترینش - حفظ این حالت حفاظ منضبط میان دو جنس زن و مرد است؛ یعنی خویشتنداری در مقابل چیزی که به آن آزادی جنسی گفته میشود. در مقابل این، بشدت سرسختند؛ هر کار دیگری بکنند، مهم نیست. از نظر آنها کسی مرتجع است که روی این مسأله تکیه بکند. اگر در کشوری، زنان با یک حدودی از مردان مجزا شدند، این میشود خلاف تمدن! راست هم میگویند؛ تمدن آنها که بر ویرانههای همان تمدن رومی بنا شده، چیزی جز این نیست؛ اما این از لحاظ ارزشی غلط است؛ عکسش درست است.۱۳۷۰/۱۰/۰۴ لینک ثابت پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل جمهوری اسلامی در ایران و اعلام اینکه ملت ایران درصدد است جامعهیی بر اساس ارزشهای اسلامی بسازد و در آن مقررات اسلامی را تحقق بخشد، موج تبلیغات بوقهای تبلیغاتی شرق و غرب و وابستگانشان، جمهوری اسلامی را به نام بنیادگرا و کهنهپرست و روبهگذشته و عناوینی از این قبیل، بشدت مورد حمله قرار داد و به نام نوگرایی، از اینکه ایران اسلامی میخواهد پایبند به سنتهای گذشته باشد، انتقاد کرد؛ و این در حالی بود و هست که نظامهای مرتجع و مستبد و پایبند سنتهای پوسیده که هرگز بویی از مفاهیم نوین عالم مانند آزادی و دمکراسی و حقوق بشر استشمام نکرده و در شرق و غرب جهان کم نیستند، هیچگاه به آن نامها مورد تعرض تبلیغاتی قرار نگرفتند! و عبرتانگیز آنکه رادیوهای رژیمهایی که در آن از ابتداییترین رسوم نوگرایی سیاسی خبری نیست و چیزی به نام مجلس ملی و انتخابات آزاد و نشریهی غیردولتی در آن در حکم افسانه است نیز به کشوری که در آن به حکم اسلام، حکومتی مردمی بر سر کار است و قانون اسلامی در مجلسی مرکب از نمایندگان مردم تصویب و به دست دولتی منتخب مردم اجرا میشود و مردم در حساسترین مسایل آن دارای حضور فعالند، نام مرتجع دادند و هوشمندان عالم را از تقلید مسخرهآمیز خود به خنده انداختند! آری، استکبار و دارودستهی خبری و تبلیغاتی و قلمها و بوقهای مزدورش، از اینکه کشوری در اعماق کهنهپرستی، و ملتی در حال و هوای سنتهای جاهلی خود سر کند، ولی درهای خزاین مادّی خود را به روی آنان بگشاید و تسلیم فزونخواهی و سلطهطلبی آنان شود و فرهنگ فساد و فحشا و مصرفزدگی و میخوارگی و شهوترانی را از آنان بپذیرد، نه تنها نگران نیستند، بلکه بسی خشنودند! آنان از بازگشت ملتها به گذشتهیی که به آنان عزت و عظمت را یادآوری کند، راه جهاد و شهادت را به روی آنان باز کند، کرامت انسانی را به آنان برگرداند، دست سلطهگران را از غارت و چپاول به مال و ناموس آنان قطع کند، آیهی «ولن یجعلاللَّه للکافرین علیالمؤمنین سبیلا» را به آنان بیاموزد، کریمهی «وللَّه العزّة ولرسوله وللمؤمنین» را بر آنان فرو خواند، خطاب «و ما لکم لاتقاتلون فیسبیلاللَّه والمستضعفین» را به گوش و دل آنان برساند، فرمان «ان الحکم الّا للَّه» را در زندگی آنان اجرا کند و خلاصه، خدا و دین و قرآن را محور زندگی آنان سازد و دست طواغیت مستکبر و مستبد و سلطهطلب را از زندگی آنان قطع کند، از بازگشت به چنین گذشتهیی و پیوند با چنین تاریخی، ناخشنود و سراسیمه و بیمناکند و لذا با هر بهایی میخواهند از آن مانع شوند. مسلمین، بخصوص جوامعی که نسیم آزادی و قیام للَّه بر آن وزیده، و بالاخص علما و روشنفکران و پیشگامان آنان، باید مراقب باشند که در این دام نیفتند؛ از عنوان بنیادگرایی نترسند؛ از تهمت ارتجاع و سنتگرایی آشفته نشوند؛ برای راضی کردن دشمنان خبیث و حسابگر، از اصل اسلامی خود، از احکام نورانی اسلام، از تصریح به هدفهای جامعهی دینی و نظام توحیدی، تبری نجویند و به سخن خدا گوش فرا دهند که: «ولن ترضی عنک الیهود و لاالنّصاری حتّی تتّبع ملّتهم» و «قل یا اهلالکتاب هل تنقمون منّا الّا ان امنّا باللَّه و ما انزل الینا و ما انزل من قبل و انّ اکثرکم فاسقون» و «فلعلّک تارک بعض ما یوحی الیک و ضائق به صدرک ان یقولوا لولا انزل علیه کنز اوجاء معه ملک» و «ما نقموا منهم الّا ان یؤمنوا باللَّه العزیز الحمید. ۱۳۷۰/۰۳/۲۶ لینک ثابت دشمنان اسلام خیلی سعی کردند که ملت طرفدار اسلام و ملت مبارز و فداکار ایران را در چشم مردم دنیا، یک ملت کهنهپرست، خرافی، ارتجاعی، ضد ترقی، ضد عدالت، ضد آرزوها و آرمانهای بشری معرفی کنند. اگر بدانید چهقدر پول خرج کردند، برای اینکه چهرهی ملت ایران را در دنیا خراب کنند؛ ولی حقیقت به عکس خواستهی آنها عمل کرد. علیرغم همهی تبلیغات آنها... ملتها نسبت به ایران و جمهوری اسلامی و امام بزرگوار این امت و مبارزات و مجاهدات شما، دارای دل خوشبین و علاقهمند و روح صمیمی هستند.۱۳۶۹/۰۶/۲۱
بیانات در دیدار جمعی از فرزندان ممتاز شاهد و جانبازان مشهد و تهران و استان کردستان
لینک ثابت
ارتجاع فیش موضوعی ابرقدرتها که دشمنان سوگندخوردهی انقلاب اسلامیند، هرگز علت دشمنی خود با جمهوری اسلامی را به صراحت بیان نکردهاند و نخواهند کرد. اگر امریکا اعتراف کند که انگیزهی دشمنی او با ایران، دشمنی با اسلام است، یک میلیارد مسلمان جهان را در برابر خود قرار خواهد داد و اگر اعتراف کند که انگیزهی او از این دشمنی آن است که ایران اسلامی خواسته است مستقل و آزاد و به دور از دخالت امریکا زندگی کند، همهی آزادگان و آزادیخواهان عالم را در برابر خود قرار خواهد داد و اگر اعتراف کند که دلیل خصومت خباثتآمیزش با ایران و مسدود کردن اموال ایران و توطئهی دایمیش نسبت به جمهوری اسلامی آن است که انقلاب ایران، دست او را از منابع غنی این کشور قطع کرده و جلو ادامهی غارت اقتصادی ملت را که از سوی رژیم خائن پهلوی، سخاوتمندانه به امریکاییها واگذار شده بود، گرفته است، همهی ملتهای مظلوم جهان و ستمدیدگان غارتهای استعماری، در کنار ملت ایران قرار گرفته و به مبارزهی با امریکا خواهند پیوست. بنابراین، بسیار طبیعی و بدیهی است که امریکا و دیگر دولتهای جبههی استکبار و همهی دارودستهی خبری و تبلیغی و رسانههای دستنشاندهی آنان ناگزیر باشند که تمام همّ خود را به تحریف حقایق ایران و انحراف افکار عمومی جهان مصروف بکنند، و گاه به نام حقوق بشر و گاه با تهمت نقض آزادی و گاه به دشنام ارتجاع و واپسگرایی و امثال آن، ملت شجاع و آگاه و آزادهی ایران و نظام مترقی و انقلابی جمهوری اسلامی و مسؤولان صالح و لایق آن را مورد اتهام قرار دهند و نفرت عمومی ملت ایران از سلطهگران مستکبر و خبیث، مخصوصاً شیطان بزرگ را بدینگونه تلافی کنند.۱۳۶۹/۰۳/۱۰ لینک ثابت |