حضرت آیتالله خامنهای در این جلسه ضمن مرور جلسهی دوم ولایت با بیان اینکه امام، ضامن بقای ولایت است، افزودند: «[مرکز جامعه اسلامی]، باید از سوی خدا باشد، باید عالم باشد، باید آگاه باشد، باید مأمون و مصون باشد، باید یک موجود تبلور یافتهای از تمام عناصر سازنده اسلام باشد، باید مظهر قرآن باشد.»
ایشان این مرکزیت را ولیّ جامعه دانسته و در ادامه ولایت را در بعد فردی و اجتماعی مورد بررسی قرار دادند و این دو را بدون یکدیگر، دارای اشکال دانستند: «خیلی اشکال دارد اما هیچ مانعی ندارد که بتوانیم فرض کنیم یک انسان دارای ولایت را در جامعه بی ولایت».
حضرت آیتالله خامنهای ولایت را به معنای محبت اهل بیت دانستن را رد کردند و ضمن بیان اینکه: «محبت اهل بیت را داشتن، واجب و فرض است.» ولایت در یک انسان را وابستگی فکری و عملی با ولیّ دانستند و دریافت اشتباه برخی از ولایت امیرالمؤمنین را مورد نقد قرار دادند.
ایشان در ادامه ولایت در جامعه را بدین صورت تشریح کردند: «هر وقتی که امام در جامعه حکومت میکند، آن وقتی که امام دارد عملاً جامعه را اداره میکند... آن وقت جامعه دارای ولایت است؛ و در غیر اینصورت، جامعه دارای ولایت نیست.»
همچنین در ادامه، تلاش برای ولایت داشتن جامعه را، تلاش برای قدرت بخشیدن به ولیّ اسلام دانستند و اضافه کردند که جامعه اگر به ولایت برسد مانند مردهای است که جان گرفته اما در صورتی که بیولایت بماند استعدادها خنثی و یا نابود میشود.
بخشی از بیانات آیتالله خامنهای در روز ۵۳/۰۷/۲۱ در مسجد امام حسن علیهالسلام مشهد:
اگر جامعه دارای ولایت شد، چه میشود؟..در یک کلمه بگویم: مردهایست که دارای جان خواهد شد. همین یک کلمه کافیست... جامعهی دارای ولایت، جامعهای میشود که تمام استعدادهای انسانی را رشد میدهد. همهی چیزهایی که برای کمال و تعالی انسان، خدا به او داده، اینها را بارور میکند. نهال انسانی را بالنده میسازد. انسانها را به تکامل میرساند. انسانیتها را تقویت میکند. در این جامعه، ولیّ یعنی حاکم، همان کسی که همهی سررشتهها به او برمیگردد، جامعه را از لحاظ مشی عمومی، در راه خدا و دارای ذکر خدا میکند. از لحاظ ثروت، تقسیم عادلانهی ثروت به وجود میآورد. سعی میکند نیکیها را اشاعه بدهد، سعی میکند بدیها را محو و ریشهسوز کند.