Khamenei.ir

1399/02/11

رهایی از زنجیره اطاعت غیر خدا

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در ماه مبارک رمضان سال ۱۳۵۳ در مسجد امام حسن علیه‌السلام  مشهد جلساتی با عنوان «طرح کلی اندیشه‌ی اسلامی در قرآن» داشته‌‌اند و طی آن به «تبیین پایه‌های تفکر اسلامی» بر مبنای آیات قرآن پرداخته‌اند. ایشان با اشاره به اهمیت این مباحث گفته‌اند: «این جلسات، پایه‌های فکری برای ایجاد یک نظام اسلامی است.» ۸۱/۴/۴ پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR در سال ۱۳۹۴ در هفت گزیده بیانات جلسات ابتدایی این سخنرانی‌ها را که به موضوع «ایمان» اختصاص داشته است را منتشر کرده است. اکنون و به مناسبت فرارسیدن ماه رمضان المبارک ۱۴۴۱ مجموعه‌ی جدید این سخنرانی‌ها که به مبحث «توحید» اختصاص دارد، منتشر میگردد.

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در دوازدهمین روز از ماه مبارک رمضان سال ۵۳ به اهمیت بحث توحید -از آن جهت که پایه اعتقادی و اصل مهم عملی فردی و اجتماعی است- می­پردازند. و سپس به سراغ تعریف­‌هایی از عبادت می­روند.

ایشان به ذکر این نکته می­پردازند که عبادت تنها به معنای این نیست که انسان در مقابل یک موجودی، به صورت تقدیس، به صورت احترام قلبی، به صورت بالاتر دانستن، خم و راست بشود، سجود یا رکوع بکند، او را ستایش و نیایش کند؛ بلکه عبادت مفهوم وسیع­تری در فرهنگ قرآن دارد. و ایشان عبادت را چنین تعریف می­کنند : «اگر کسی را، یک انسانی، یا یک جامعه انسانی، بی قید و شرط اطاعت بکند، فرمان او را در زندگی خود، در جسم و جان خود، در عمل خود، متبع بشمارد، او را عبادت کرده.» بنابراین تعریف؛ پس هرکسی که اطاعت کند از کسی یا از چیزی یا از قدرت سیاسی یا قدرت مذهبی و حتی از عامل درونی مثل نفس، عبادت او را کرده است.

ایشان این نکته را بیان می­کنند که دایره‌ی عبادت خیلی وسیع است، نه تنها اطاعت کردن، بلکه حتی شش دانگ حواس را هم به یکی دادن، عبادت اوست. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پی این سخن این سوال را پاسخ می­دهند که: «پس ما حرفهای درست را هم گوش نکنیم؟ اگر آن کسی که سخن می­گوید و شش دانگ حواس و مشاعر تو را به طرف خود جذب کرده است، از زبان خدا سخن می­گوید، تو در حالی که دل به او دادی، ذهن به او دادی، فکر و روحت را به او سپردی، داری عبادت می­کنی» و «اگر چنانچه گوینده دارد از زبان شیطان سخن می­گوید... در همان حال مشغول عبادت و اطاعت ابلیسی؛ یعنی خود او شیطان است.» در نهایت ایشان می­فرمایند: «اگر کسی بخواهد عبادت کند فقط خدا را و عبادت غیر خدا را نکرده باشد؛ یعنی موحد باشد، یکتا پرست، یکتا گرا باشد، بایستی که اطاعت مطلق خود را هم مخصوص کند به پروردگار جهانیان، به خدای بزرگ» که تمامی هدف انیبا هم این بوده است که «زنجیره اطاعت غیر خدا را از دست و گردن آنها  باز کنند.»
 

جلسه یازدهم : روح توحید: نفی عبودیت غیر خدا
رهایی از زنجیره اطاعت غیر خدا

آیات این جلسه

آیات۱۱۴تا۱۲۱ سوره‌­ی مبارکه­‌ی انعام

 

واژگان کلیدی

 
 

اطاعت

 
 

عبادت

 
 

اطاعت از غیر خدا

 
 

خداوند

 

آیه

نکات کلیدی

أَ فَغَیْرَ اللَّهِ أَبْتَغِی حَکَماً وَ هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ إِلَیْکُمُ الْکِتابَ مُفَصَّلاً وَ الَّذِینَ آتَیْناهُمُ الْکِتابَ یَعْلَمُونَ أَنَّهُ مُنَزَّلٌ مِنْ رَبِّکَ بِالْحَقِّ فَلا تَکُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِینَ(۱۱۴)

 

آیا جز آئین و برنامه­‌ی خدا، داور و فرمانروایی برگزینم. در حالیکه اوست که این کتاب(قرآن) را  که دارای احکام و معارفی واضح و مشخص است، نازل فرموده است. و آنان که کتاب را به ایشان داده ایم می­دانند که آن به حق از سوی پروردگات نازل گشته است. پس زنهار از مردّدان و شک‌آوران مباش.

-  آیا جز خدا، حاکمی، فرماندهی یا داوری طلب کنم؟ در حالیکه خداست که این مجموعه را، قرآن را، با تفصیل، با تبین، بدون اختلاط و امتزاج، برای شما فرستاده است. مبینا، با تبیین تمام و کامل.

-  [در این آیه] مسئله حکومت و داوری خداست که از همه اولی تر است به حکومت و داوری

وَ تَمَّتْ کَلِمَۀُ رَبِّکَ صِدْقاً وَ عَدْلًا لا مُبَدِّلَ لِکَلِماتِهِ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ (۱۱۵)

فرمان و اراده‌­ی پروردگارت- براستی و استواری- تمام گشته و به حقیقت رسید. هیچ چیز، فرمانها و اراده‌های او را دگرگون نتواند کرد. و اوست شنوای دانا

- فرمان پروردگار این بود که سلسله­‌ی نبوت‌­ها بیایند، مردم را تدریجاً و تدریجاً به حد نهایی برسانند، بعد نبوت آخرین بیاید، انسان­ها را در مقابل یک افق وسیعی، در مقابل یک میدان بی­‌نهایتی قرار بدهد. وسیله­‌ی سیر را، وسیله­‌ی دویدن را، وسیله‌­ی تکامل هرچه بیشتر را به آنها اعطا بکند، تا انسان­ها بتوانند در این میدان تا بی­نهایت بروند؛ تا خدا.

 

-  [در این آیه] مسئله تخلف ناپذیری دین و فرمان خداست که دشمن وکافر و معاند و معارض، هر غلطی میخواهد بکند، بکند؛ فرمان خدا مضی­‌ست و تمام شده است.

وَ إِنْ تُطِعْ أَکْثَرَ مَنْ فِی الْأَرْضِ یُضِ لُّوکَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَ إِنْ هُمْ إِلَّا یَخْرُصُونَ (۱۱۶)

 

و اگر بیشترین خلق روی زمین را اطاعت کنی، تو را از راه خدا گمراه می­سازند. آنها جز گمان را پیروی نمی­کنند و جز این نیست که از روی پندار قضاوت می­نمایند.

- [در این آیه بیان می­کند که] اطاعت از خواست­ها و هوا­ها و هوس‌­ها نباید کرد، از خدا باید اطاعت کرد.

 

- آن کسانی که راه­­‌ها و شیوه‌­ها و روش‌­ها را برای زندگی مردم جعل می­کنند و پیشنهاد می­کنند؛ آیا یقین دارند به صحت این راه­‌ها  با تخمین، با گمان، با فرضیه و تئوری، مردم دنیا را، جامعه­‌های بشری را می­خواهند اداره کنند، اما خدا با تئوری کسی را اداره نمی­کند؛ با متن واقعیت، با علم و دانش به معنای واقعی، انسان‌ها را به راه راست هدایت می­کند.

فَکُلُوا مِمَّا ذُکِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَیْهِ إِنْ کُنْتُمْ بِآیاتِهِ مُؤْمِنِینَ (۱۱۸)

پس تناول کنید از آنچه نام خدا بر آن برده شده است. اگر به آیات او ایمان دارید.

- اینجا انسان با کمال تعجب، ابتدائاً، می­بیند بعد از این مطالب کلی ... یک دفعه می­گوید که از آنچه که نام خدا بر آن برده شده است بخورید، گوسفندی را که با نام خدا کشتند، ذبح کردند، از این حق دارید بخورید، مسئله فرعی! در نظر انسان خیلی تعجب آمیز می­‌آید که چه ارتباطی اینها باهم دارند.

- اولا در نظر پروردگار همه­‌ی مسائل در یک سطحند. برای خدا مسائل کلی مربوط به بشر با مسائل جزئی تفاوتی ندارند، همه‌اش یکی‌ست. برای پروردگار عالم، آنچه مایه‌ی سعادت انسان است، به عنوان یک فرمان مطرح است، فرقی نمی­کند این فرمان جزئی باشد، فرعی باشد، مربوط به یک نفر باشد یا کلی باشد، عمومی باشد، مربوط به همه بشر باشد.

 

- می­دانید که مشرکان و قبایل و ملت­ها و امت­هایی که از توحید بی نصیب بودند، در هر مناسبتی، در هر موقعیتی، برای هر کاری، نام آن معبودان را می­آورند. ... وقتی شما کاری را برای خاطر پول، برای خاطر هوای نفس، برای خاطر مسائلی از این قبیل شروع کردید، با آن نام، با آن یاد؛ این قهراً جهتش هم، جهت همان چیزی است که نام و یاد او را در حین شروع این کار بر زبان یا در مغز خطور دادید.... اما کاری که با نام خدا، با یاد خدا، شروع می شود، جهت­گیری‌­اش هم جهت­گیری خدایی­‌ست، جهت­گیری‌­اش هم جهت­گیری طبق فرمان خدا و مناسب با امر پروردگار است. به ما می­گویند که حتی ذبیحه را وقتی که می­کشید، با نام خدا بکشید. یعنی ضروری­ترین، اولی‌­ترین نیاز شما که خوراک شماست، بایستی با نام خدا باشد، برای خدا باشد. شکمت را هم که پر میکنی، برای خدا باید پر کنی.... اگر چه نیاز اصیلی­‌ست، اما در زندگی تو، اصل نیست، در زندگی تو اصل خداست و جهت­گیری خداست.

یعنی تمام جهت­گیری­‌های زندگی­ات برای تامین هر نیازی، ولو نیازهای اولی، باید بر طبق فرمان خدا و در جهت سبیل الله باشد.

وَ ذَرُوا ظاهِرَ الْإِثْمِ وَ باطِنَهُ إِنَّ الَّذِینَ یَکْسِبُونَ الْإِثْمَ سَیُجْزَوْنَ بِما کانُوا یَقْتَرِفُونَ ( ۱۲۰ )

وا گذارید آشکارا و پنهان را (گناهی که تاثیرات سوء آن مشهود یا پوشیده است) آنان که گناه به بار می­‌آوردند به سزای آنچه در آن فرورفته­‌اند مجازات خواهند شد.

- یک کارهایی هست که اشکالاتش، عواقب سوئش ظاهر است؛ قتل نفس معلوم است که کار بدی است، بی­جان کردن یک جاندار، بدون استحقاق، معلوم است که کار خلافی است؛ این گناه بودنش ظاهر است. یک کارهایی هم گناه بودنش درست، بارز و ظاهر و نمایان نیست، خیلی از چیزها را انسان نمی­فهمد که این چقدر بزرگ است؛ سخن بدون علم گفتن، دنباله روی از غیر علم کردن، نام خدا و یاد خدا را سبک و کوچک شمردن، اطاعت از غیر خدا کردن، فرمان از غیر خدا شنیدن اینها یک چیزهایی‌ست که آدم خیال نمی­کند این قدر مضرات و عواقب سوء داشته باشد، ، لکن در عین حال، هردو را بایستی کنار گذاشت؛ هرآنچه را که گناه است، چه آشکارا و چه پنهان.

لَمْ یُذْکَرِ اسْمُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ إِنَّهُ لَفِسْقٌ وَ إِنَّ الشَّیاطِینَ لَیُوحُونَ إِلی أَوْلِیائِهِمْ لِیُجادِلُوکُمْ وَ إِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّکُمْ لَمُشْرِکُونَ (۱۲۱)

و [اگر] از آنچه بر آن نام خدا بر آن برده نشده بخورید و حتما آن فسق است و بی گمان شیطان­ها به همدستان و دوستان خود الهام می بخشند تا با شما مجادله کنند و اگر شما از آنان اطاعت کنید بی­شک مشرک خواهید بود.

- مخورید از آنچه نام خدا برآن یاد نشده است. این فسق است، از دین برون رفتن است. اهمیت یاد خدا و نام خدا را، اینجا رویش تکیه می­کند.

 

- عمده­‌ی استدلال و استناد ما همین تکه­‌ی آخر این آیه است؛ «إِنَّ الشَّیاطِینَ لَیُوحُونَ إِلی أَوْلِیائِهِمْ لِیُجادِلُوکُمْ » شیطان­‌ها و قطب­‌های شرارت به دوستان و هم‌­جبهگان و هم­بستگان خود الهام می­دهند تا با شما مجادله کنند. شیطان­‌ها و قطب­‌های فساد و تباهی، ایادی خود، اولیای خود، هم­‌جبهگان و پیوستگان خود را پر می­کنند تا بیایند با شما بحث کنند، سر به سر بگذارند و مجادله کنند. شما تکلیفتان چیست در مقابل این اولیای شیطان؟ اگر شما از آنها اطاعت کردید، پیروی کردید، مشرکید.

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif بخشی از بیانات آیت‌الله خامنه‌ای در روز ۵۳/۰۷/۰۷ در مسجد امام حسن علیه‌السلام مشهد:
قرآن عبادت نکردن غیر خدا را برای موحد بودن کافی نمی­داند و شرط دیگری را نیز برآن می­‌افزاید ... و آن اطاعت نکردن از رقیبان و معارضان خدا است. این مطلب در فرهنگ قرآنی چندان واضح است که در مواردی بر اطاعت و دنباله‌­روی، نام عبادت نهاده شده و اطاعت­‌کنندگان غیر خدا، مشرک معرفی شده‌­اند. با این بیان، عبادت خدا را که روح و معنای توحید است می­توان با تعبیر «عبودیت و اطاعت انحصاری خدا» معرفی کرد و عبودیت و اطاعت غیر خدا را شرک دانست.

پیوندهای مرتبط:

در این رابطه ببینید:

ارسال پیوند با پیامک
بالای صفحه

دفتر حفط و نشر آثار آیت الله العظمی خامنه ای