نهضت خدمترسانی -
تعداد فیش :
44 ،
تعداد مقاله :
1
1399/11/29
1398/09/06
1398/07/10
1398/05/11
1397/11/22
1396/01/21
1396/01/20
1394/06/04
1390/06/06
1390/03/14
1389/06/31
1389/06/08
1388/02/28
1387/10/21
1387/02/19
1387/02/18
1386/02/08
1384/12/08
1384/12/08
1384/06/17
1384/06/08
1384/03/05
1384/01/01
1383/04/16
1383/03/06
1382/11/18
1382/10/08
1382/09/25
1382/09/25
1382/09/17
1382/05/15
1382/03/22
1382/03/07
1382/02/06
1382/01/22
1382/01/01
1382/01/01
1382/01/01
1382/01/01
1382/01/01
1381/05/05
1380/06/05
1378/02/30
خدمات انقلاب در سازندگی کشور. اصلاً من تعجّب میکنم! بعضیها که حالا یک حرفهای دیگری میزنند، چطور اینها را نمیبینند؟ این حادثهی مهمّ خدمترسانی به مردم را در پدید آوردن زیرساختهای اساسی. این همه زیرساخت اساسی در کشور به وجود آمده؛ راه، سد، آبرسانی، برقرسانی، گازرسانی، توسعهی صنعت، نوسازی کشاورزی، گسترش اعجابآور دانشگاهها. در هر شهر کوچکی یک دانشگاه وجود دارد؛ این همه دانشگاه، این همه دانشجو! مثلاً فرض کنید که از ۱۵۰ هزار دانشجو در آن روز، ناگهان برسیم به مثلاً ۱۰ میلیون، ۱۵ میلیون دانشجو؛ که امروز سی برابر، چهل برابر آن روز دانشجو و فارغالتّحصیل داریم در دانشگاههای گوناگون؛ اینها کارهای زیرساختی است و بسیار مهم است. و این کاری است کارستان که واقعاً اینها را انقلاب انجام داد و یک دولت معمولی، یک حکومت معمولی که انقلابی نبود، نمیتوانست این همه کار را انجام بدهد.
بسیج دو جلوه دارد؛ این حتماً مورد توجّه باشد. یک جلوه، جلوهِی مجاهدت در عرصهی دفاع سخت است؛ همان که برای خاطر آن شما آموزش نظامی میبینید. در دوران هشت سال دفاع مقدّس، معجزهی حضور بسیج خودش را نشان داد؛ دلگرمی مجموعههای نظامی ما به حضور بسیجیها بود در میدان نبرد، و بعد از آن هم در موارد گوناگون در کشور هر حادثهای پیش آمده، بسیج در میدان دفاع سخت و دفاع نظامی حضور داشته. و همچنین در عرصهی دفاع نرم، جنگ نرم که اینجا هم همین جور است. در عرصهی جنگ نرم، یعنی عرصهی علم، عرصهی خدمترسانی، عرصهی سازندگی، عرصهی تبلیغات دینی، عرصهی فرهنگی هم بسیج مثل عرصهی نظامی حضور دارد و باید حضور داشته باشد و باید تلاش کند و حرکت کند.
این آمادهبهکاری ]سپاه[ باید حفظ بشود؛ فقط مسائل امنیّتی و نظامی و مانند اینها مورد نظر نیست؛ نه، در همهی بخشها. حالا دوستان اشاره کردند، فرض بفرمایید در زمینهی اقتصاد مقاومتی، در زمینهی رونق تولید، کمک به محرومین، کمک به مستضعفین -اینها مسائل مهمّ کشور است دیگر، مسائل روزبهروز کشور است- سپاه آمادهبهکاریِ خودش را بایستی حفظ کند. هم در زمینهی خدمترسانی و محرومیّتزدایی، هم در زمینهی مقابلهی با دشمنیها، هم در زمینهی استحکام سازمانی و آمادگیهای علمی و عملی و آگاهیهای سیاسی، در همهی این زمینهها باید بتوانید این آمادگی و آمادهبهکاری خودتان را حفظ کنید.
ثالثاً: ارتقای فکری و عملی جهادگران -که گزارش آن را دادید- آنها را از خدمترسانیهای ابتدایی و یَدی، غافل و دور نکند. تعمیر دیوار و بام و خانهی آن پیرزن روستایی، به شما و کارهای بزرگتان برکت و نورانیّت میبخشد.
رابعاً: شعار «خدمترسانی برای تحقّق عدالت و پیشرفت» را همگانی کنید. منظومهی معرفتی اسلام در اینباره را که مشتمل بر صدها درس از لزوم انفاق و لزوم تعاون در بِرّ و تقوا و لزوم نفع رساندن به مردم و لزوم قیام به قسط و امثال اینها است، در برابر میلیونها جوان کشور بگذارید. خامساً: جهادِ خدمترسانی پیش از سود رساندن به گیرندهی خدمت، به خود خدمترسان سود میرساند. دل کندن از بهرههای شخصی برای بهره رساندن به دیگران، دل را روشنی و ذهن و اندیشه را ارتقا و اراده را قوّت میبخشد و فراتر از همه، رضای الهی را جلب میکند. این را با قول و عمل خود به کسانی که هنوز قدم در وادی خدمترسانی نگذاشتهاند، نشان دهید. سادساً: در محیط خدمترسانی با اخلاق نیکو و عمل مؤمنانه، اجتناب از محرّمات، تقیّد به مستحبّات، فضای پیرامون خود را آکنده از عطر ایمان و عمل صالح کنید. سابعاً: حتماً خودِ مردم منطقهی خدمترسانی، به ویژه جوانان را در کار خدمترسانی شریک کنید؛ این نیز خدمتی بزرگ به آنها است. انقلاب به یک انحطاط تاریخی طولانی پایان داد و کشور که در دوران پهلوی و قاجار بشدّت تحقیر شده و بشدّت عقب مانده بود، در مسیر پیشرفت سریع قرار گرفت؛ در گام نخست، رژیم ننگین سلطنت استبدادی را به حکومت مردمی و مردمسالاری تبدیل کرد و عنصر ارادهی ملّی را که جانمایهی پیشرفت همهجانبه و حقیقی است در کانون مدیریّت کشور وارد کرد؛ آنگاه جوانان را میداندار اصلی حوادث و وارد عرصهی مدیریّت کرد؛ روحیه و باور «ما میتوانیم» را به همگان منتقل کرد؛ به برکت تحریم دشمنان، اتّکاء به توانایی داخلی را به همه آموخت و این منشأ برکات بزرگ شد:
... ثالثاً: مشارکت مردمی را در مسائل سیاسی مانند انتخابات، مقابله با فتنههای داخلی، حضور در صحنههای ملّی و استکبارستیزی به اوج رسانید و در موضوعات اجتماعی مانند کمکرسانیها و فعّالیّتهای نیکوکاری که از پیش از انقلاب آغاز شده بود، افزایش چشمگیر داد. پس از انقلاب، مردم در مسابقهی خدمترسانی در حوادث طبیعی و کمبودهای اجتماعی مشتاقانه شرکت میکنند. حضرت آیتالله خامنهای با تبریک عید نوروز و میلاد باسعادت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام به ملت، مسئولان و خانوادههای آنان، پیامِ نو شدن سال را گذشت عُمر و لزوم مراقبت در بهرهگیری از فرصتها خواندند و افزودند: انسان خردمند و عاقبتاندیش از همهی ساعات و لحظات برای خدمت و انجام کار خیر استفاده میکند.
ایشان با اشاره به فراهم بودن فرصت خدمت به مردم در نظام اسلامی، خاطرنشان کردند: قبل از انقلاب، چنین فرصتی فراهم نبود اما امروز سعادت یا شقاوت کشور در دست ما مسئولان است و این ما هستیم که میتوانیم با تصمیم و عمل درست، مردم و جوانان را سعادتمند و اهل بهشت کنیم. رهبر انقلاب اسلامی با توصیه به تلاوت قرآن و استفاده از ایام مبارک ماه رجب و ادعیهی آن در تقرب به خداوند، افزودند: مسئولان میتوانند در خدمت به مردم و انجام امور مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی با نیت و قصد قربت به خداوند، عمل کنند. ایشان، نیروهای مسلح کشورمان را نیروهایی برخوردار از فکر و عقیده دانستند و گفتند: خدمتِ با معرفت و مخلصانه به مردم از بزرگترین عبادات است و باید قدر این فرصت را دانست، همچنانکه در دوران دفاع مقدس نیز مجاهدان و شهیدان از آن فرصت استفاده کردند و امروز نیز آرزوی همهی رهروان راه خدا، نیل به شهادت است.
زمان تغییر پیدا میکند؛ جریان گوناگون فرهنگها و ارزشها و مانند اینها هم میآید [و] میرود -طبیعت زمانه این است- تحوّلاتی در ذهنها، در فکرها بهوجود میآید لکن یک اصول ثابتی وجود دارد که این اصول را بایستی همواره در نظر داشت. برای ما مسئولین در نظام مقدّس جمهوری اسلامی، این اصول ثابت را میتوان در شخصیّت این دو مرد عزیز و بزرگوار جستجو کرد و یافت. خب، ما با اینها بخصوص با مرحوم باهنر، سالهای متمادی مأنوس بودیم، با مرحوم رجائی هم همینجور؛ از قبل از انقلاب تا دوران مسئولیّتها و در مجلس و بیرون مجلس؛ واقعاً خصوصیّاتی داشتند که ما اینها را بایستی از یاد نبریم. به نظر من ایمانشان به این راه، به این اهداف، اهدافی که امام ترسیم کرده و جمهوری اسلامی مظهر آن اهداف است، شاخص خیلی مهمّی است؛ اخلاصشان؛ روحیّهی خدمتگزاریای که در اینها وجود داشت که واقعاً شب و روز نمیشناختند و برای خدمتگزاری کار میکردند.
شعارهای دولت نهم و دهم شعارهائی بود و هست که این شعارها برای مردم مؤمن ما جاذبه دارد؛ مثلاً عدالتخواهی، یا استکبارستیزی، یا سادهزیستی و مقابلهی با منش اشرافیگری، یا مقابلهی با ویژهخواری و سوء استفادهی از ارتباطات در مسائل اقتصادی و غیر اقتصادی، یا خدمترسانی صادقانه. و من عرض بکنم، شما هم این را میدانید؛ علت اقبال مردم به دولت و به رئیس جمهور - چه در سال 84، چه در سال 88 - این شعارها بود. یعنی مردم به این شعارها دلبستهاند و نیاز به آنها و ضرورت آنها را احساس میکنند. از این شعارها دست برندارید. از جملهی اساسیترین شعارها، پایبندی به اصول و ارزشهائی بود که امام بزرگوار ما اینها را وارد جامعه کرد و مطرح کرد؛ که اتفاقاً در دنیا هم عامل رشد علاقهمندی به انقلاب اسلامی، همین شعارها بود. یعنی بدون اینکه ماها ابزار تبلیغاتیای داشته باشیم، یا شیوههای تبلیغاتی کافی را بلد باشیم و به کار بگیریم، عنوان و محبوبیت امام بزرگوار ما در بین ملتها و در سراسر دنیا ساری و جاری شد؛ این به خاطر همین شعارها و به خاطر همین رویکردها و جهتگیریها بود. خود این هم که شما در مقابل قدرت فائقهی ظاهریِ استکبار - که امروز مظهرش آمریکا و صهیونیسم بینالمللی و جهانی است - میایستید، ارزش ایجاد میکند؛ خود این محبوبیت ایجاد میکند؛ خود این در دل ملتها امید به وجود میآورد و پرورش میدهد؛ این را نباید از دست داد. مراقب باشید در روشها، در اظهارات، در نوع برخورد، در نوع عملکرد، از این شعارها تجاوزی صورت نگیرد.
به برکت اعتمادی که مردم به مسئولان کشور از خودشان نشان دادند، به برکت امنیتی که با حضور مردم در سرتاسر کشور برقرار است، مسئولین توانستهاند خدمترسانی را گسترش بدهند و کارهای بزرگی انجام دهند؛ کارهای زیربنائی عظیمی در کشور انجام بگیرد، که شرط لازم برای پیشرفت هر کشوری، همین کارهای زیربنائی است که امروز دارد یکی پس از دیگری انجام میگیرد؛ مردم دارند این را میبینند و انشاءاللَّه ثمراتش را در کوتاهمدت و بلندمدت خواهند دید. به برکت همین امنیتی که با حضور مردم به وجود آمده است، توطئههای امنیتی دشمنان خنثی میشود، توطئههای تبلیغاتی دشمنان خنثی میشود. به برکت همین حضور مردم است که پیشرفت علمی و فناوری کشور در سطح عالی است. امروز طبق آمارهای بینالمللی - نه آمارهای ما - طبق محاسبات بینالمللی که اعلام رسمی هم میکنند، سرعت پیشرفت علمی کشور ما، یازده برابر یا دوازده برابرِ متوسط دنیاست؛ این چیز کمی نیست. این را مخالفین ما میگویند، دشمنان ما آن را اعلام میکنند. امروز جوانان دانشمند شما در بیش از ده رشتهی مهم درجهی اول علمی و فناوری کشور آنچنان پیشرفتی کردهاند که در ردیفهای اول دنیا - یعنی در ردیفهای کمتر از دهم دنیا - قرار گرفتهاند؛ اینها به برکت حضور مردم است. این حضور، این اعتماد متقابل، این احساس مسئولیت عمومی هرچه ادامه پیدا کند، کشور پیشرفت بیشتری پیدا خواهد کرد. خط امام، این است.
این کارِ اردوهای هجرت و حرکت عظیم بسیج سازندگی یکی از برکاتش خدمترسانی است که میلیونها نفر از این خدمت شما به صورت مستقیم بهرهمند میشوند. از لحاظ مادی، از لحاظ امور روزمرهی زندگی، از لحاظ معنوی و هدایت، بهرهمند میشوند. شما اگر درس قرآن هم آنجا ندهید، خودِ حضور یک جوان مؤمن و متدین و متشرع در یک مجموعهی روستائی، در بین جوانان، در بین مردم، مظهر مجسم آیهی قرآن است؛ آنها را به دین، به انقلاب، به معنویت، سوق میدهد. «کونوا دعاه النّاس بغیر السنتکم»؛ شما با عمل خودتان مردم را به ایمان، به اسلام، به دین دعوت میکنید. این خدمترسانی است؛ خدمترسانی مادی و خدمترسانی معنوی. از این مهمتر، خدمتی است که شما به خودتان میکنید؛ استعدادهای درونی خودتان را فعال میکنید؛ به بالقوههائی که در وجود شما هست، فعلیت میبخشید؛ تجربه پیدا میکنید؛ با زندگی مردم آشنا میشوید؛ این حصارهای طبقاتی شکسته میشود؛ واقعیتهای زندگی را لمس میکنید؛ در خودتان شعف و بهجت خدمترسانی را احساس میکنید و این احساس را در وجود خودتان زنده میکنید. کسی که لذت خدمت و کار را بچشد، از کار خسته نمیشود. همان طور که در گزارشها برادران عزیز گفتند، من هم قبلًا در گزارشها خواندهام؛ جوانی که این لذت را در وجود خودش کشف کرد، از خدمت خسته نمیشود؛ این هم فایدهی دوم که فایدهی بسیار بزرگی است.
این را شما افتخار بدانید که الحمدللَّه به مبانی انقلاب پایبندید و به اینکه شعارهای انقلاب را قبول دارید و میخواهید اجراء کنید، افتخار میکنید؛ این توفیق بزرگی است. یکی از مهمترین خصوصیات این دولت این است که شعارهای خودش را شعارهای انقلاب قرار داده و به این، احساس سربلندی و افتخار میکند. مردم هم به خاطر همین به شما اقبال کردند؛ این هم معلوم باشد. مردم به این شعارها دلبستهاند، علاقهمندند. شعار عدالتطلبی، برای مردم جذاب است؛ شعار اجتناب از اشرافیگری، برای مردم شعار مطلوب و شعار جذابی است؛ یا شعار خدمترسانی به مردم، یا شعار استکبارستیزی، یا شعار سادهزیستی، یا شعار کار و تلاش و خدمت به مردم؛ اینها چیزهائی است که مردم دوست میدارند و اینها را میخواهند. یک جامعه و یک کشور و یک ملت بیدار از مسئولینش این چیزها را مطالبه میکند: مطالبهی عدالت، مطالبهی انصاف، مطالبهی خدمت، مطالبهی ارتباط صمیمی با مردم، مطالبهی دین، پایبندی به ارزشهای دینی، پایبندی به شرع. این چیزها را مردم میخواهند و دوست میدارند. شما هم بحمداللَّه این شعارها را دادهاید، مردم هم قبول و اقبال کردهاند؛ این را مغتنم بشمارید.
من در چند سرفصل توصیههائی عرض میکنم. در زمینهی جهتگیریهای کلی و کلان دولت توصیهی من این است که این جهتگیریها را با شدت، با حدت و با تعصب حفظ کنید. از این جهتگیریها انصراف پیدا نکنید: جهتگیری دین، جهتگیری اخلاق، جهتگیری عدالت، جهتگیری خدمت، جهتگیری مقابله و مبارزهی با استکبار و زورگویان عالم. رشد روزافزون فهم و سواد و بلوغ سیاسی مردم موجب شده است که این چیزها را بیشتر بخواهند. امروز برای مردم مسئلهی استکبارستیزی، روشنتر و واضحتر و مطلوبتر از سالهای قبل و اوائل انقلاب است. امروز مردم خیلی چیزها را به چشم خودشان مشاهده کردهاند، بوضوح تجربه کردهاند؛ لذا خیلی چیزها برایشان روشن است. مسئلهی خدمترسانی همین جور است، مسئلهی مبارزهی دائم برای پیشبرد کشور همین جور است؛ اینها باید جهتگیریهای کلی شما باشد؛ یعنی اینها را از دست ندهید و رها نکنید. مردم کردستان در همهی اقطار این استان، از جمله در شهر بیجار که مرکز تشیع است، شیعه و سنی با یکدیگر و در کنار یکدیگر زندگی میکنند و یک نمونهای از همبستگی اسلامی و وحدت اسلامی را نشان میدهند. اینها در خور تقدیر است. ما در مطالعات خود، در بررسیهای خود، نه فقط در این برهه، بلکه از گذشته، توجه کردیم که در دوران طاغوت به این منطقه با نگاه منفی نگاه شده است. مردم این منطقه را بیگانه دانستند، مورد بیاعتنائی قرار دادند؛ از اول انقلاب به همین جهت به دستور امام بزرگوار (رضوان اللَّه تعالی علیه) اولین گروه عمران، به عنوان دفتر عمران کردستان، به این منطقه آمدند تا مشغول خدمترسانی شوند، تا مشکلات متراکمشدهی از دوران قبل را برطرف کنند. البته ناامنیهائی که دشمنان انقلاب در برههای از زمان به وجود آوردند، فرصتها را گرفت، عقبافتادگیهائی در این خدمترسانیها به وجود آورد، اما جوانان دلیر میهن اسلامی- چه جوانان جهاد سازندگی، چه دلاوران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، چه مردان نیرومند ارتش و نیروی انتظامی- به پشتیبانی شما مردم توانستند در این استان و در این منطقه کارهائی را انجام دهند. البته در عین حال عقبافتادگیها کم نیست. امامجمعهی محترم، به بعضی از درخواستها اشاره کردند. خوشبختانه دولت خدمتگزار در جلسات خود- از جمله در جلسهای که دو روز قبل در سنندج تشکیل دادند- به مسائل رسیدگی کردند و در خصوص منطقهی بیجار، تصمیمهای خوبی گرفتند؛ به ما هم گزارش کردند؛ ما هم تأکید کردیم آنها را دنبالگیری و پیگیری کنند و إن شاء اللَّه پیگیری خواهند کرد. به همت شما مردم، با کمک شما مردم إن شاء اللَّه دولت خدمتگزار بتواند کارهای بزرگی را که برای این مردم، برای این منطقه، برای شما عزیزان در نظر دارد، انجام دهد.
اصلاح نظام اداری و قضائی در جهت: افزایش تحرك و كارآیی، بهبود خدمترسانی به مردم، تأمین كرامت و معیشت كاركنان، به كارگیری مدیران و قضات لایق و امین و تأمین شغلی آنان، حذف یا ادغام مدیریتهای موازی، تأكید بر تمركززدایی در حوزههای اداری و اجرایی، پیشگیری از فساد اداری و مبارزه با آن و تنظیم قوانین مورد نیاز.
تنها راه مقابله به دست من و شماست، برادران و خواهران عزیز! مقابله این است که ما اتحادمان را روز به روز بیشتر کنیم؛ دلهامان را به هم نزدیکتر کنیم؛ تلاشمان را برای پیشرفت این کشور مضاعف کنیم. امروز بحمد اللَّه تلاشهای زیادی انجام میگیرد؛ من لازم است اشاره کنم که در همین منطقهی لار و لارستان بسیاری از مردم خیّر در اینجا کارهای خوبی انجام میدهند، که ما اطلاع داریم؛ گزارشهایش را برای ما میآورند: خدمترسانی به مردم، کمک به مردم، کمک به محرومان، کمک به علم، ایجاد مساجد و امثال اینها. اینها کارهائی است که مردم این منطقه از روی طوع و رغبت، با علاقهمندی خود انجام میدهند. این خدمترسانیها، در سطح کلان به وسیلهی دولت جمهوری اسلامی و نظام جمهوری اسلامی در سراسر کشور دارد انجام میگیرد، و إن شاء اللَّه روز به روز بایستی در این جهت پیش برویم. و علم کشور، اقتصاد کشور و همهی تلاشهای گوناگون سیاسی و اجتماعی و معنوی و اخلاقی را در این کشور پیش ببریم. این تنها راهی است که این کشور میتواند در مقابل توطئهی استکبار بایستد.
این همت مردم است که میتواند کشور را بینیاز کند. سرمایهگذاریهائی که مردم انجام میدهند در بخشهای مختلف، بسیار ارزشمند است؛ بخصوص در بخشهای تولیدی. و من برای آن مردمی که به کارهای خدمترسانی به مردم علاقهمندند، این را بهترین عمل، بهترین حسنه و صدقه میدانم که در کارهای تولیدی سرمایهگذاری کنند؛ هم اشتغال ایجاد شود، هم به پیشرفت کشور کمک کند، هم فقر و محرومیت را از بخشهای مهمی از کشور برطرف کند. این آن سیاست عمومی نظام جمهوری اسلامی است: کمک گرفتن از سرمایهی مالی، سرمایهی فکری، بازوی توانا و کارآمد مردم عزیزمان که کشور مال آنهاست و آینده متعلق به آنهاست. یکی از چیزهای بسیار مهمی که در شیراز باید مورد توجه قرار بگیرد، مرکزیت و محوریت این حرم مطهری است که کمتر شهری از شهرهای کشور ما یک چنین امتیاز و برجستگیای دارد. سه امامزادهی صحیح النسب و عالیمقام و بسیاری از امامزادههای دیگر در این شهر، جایگاه قداست این شهر و انتساب آن به ولایت اهل بیت (علیهمالسّلام) را بسیار بالا میبرد. جا دارد در تبلیغات عمومی، در صدا و سیما، در ابتکارات گوناگونی که در زمینههای خدماتی، اقتصادی و غیره انجام میگیرد، این جنبه- که روح و معنای عالی ولایت مردم فارس را نشان میدهد- برجسته شود. اینجا بعد از مشهد و قم، در واقع سومین حرم اهل بیت (علیهمالسّلام) در سرتاسر ایران است. هم از لحاظ خدمترسانی به زوار این حرم، هم از لحاظ معرفی کردن و نشان دادن و دلهای مشتاقان را در سرتاسر کشور و بیرون از کشور متوجه این بارگاه عظمی کردن، کارهائی است که بایستی انجام بگیرد.
در فهرست خدماتی که شوراها به آن میپردازند باید حفظ هویت و اصالت شهرها و روستاها، و پایبندی به معماری اسلامی و ایرانی، و رعایت زیبایی و استحکام بناها، و ترویج فرهنگ نظم و قانون، و گسترش نمادهای دین و اخلاق، و آسانسازی خدمترسانی و عدالت و فراگیری در خدمات شهری و توسعه فضای سبز و اهتمام به سلامت محیطزیست، و توجه به نیازهای جانبازان و مصدومان جسمی، و نگاه عدالتگستر به محلهها و اشخاص محروم، و توجه ویژه به بانوان و نیز به جوانان، برجسته شود و همواره در مد نظر قرار گیرد.
کسانی که چالش عمدهی نظام با آنهاست، مصلحت خودشان را در چه میبینند؟ امریکا مصلحت خودش را در ایران، با سرپا بودن نظام جمهوری اسلامی، در چه وضعیتی میبیند؟ او، مصلحت خودش را در ایجاد اختلاف و از بین بردن این یکپارچگیای که امروز شما در مردم مشاهده میکنید و در متوقف کردن حرکت علمی کشور، میبیند؛ چون علم و دست برتر علمی، راز پیشرفت هر کشوری در اقتدار اقتصادی، سیاسی، نظامی و روحیهای است. ما این حرکت را سالهاست که شروع کردهایم و خوب پیش میرویم و حرکت با روند تصاعدی قابل قبول و با تضاعف بالا میرود؛ اگرچه که آنها دلشان میخواهد این حرکت متوقف شود؛ زیرا مصلحت آنها در متوقف کردن موج خدمترسانی است. شعار خدمترسانی که چند سال است در کشور مطرح شده، الآن به یک گفتمان تبدیل شده و دولت کنونی هم بر اساس این گفتمان وسط میدان آمده و زمام کار را به دست گرفته است. اینها میخواهند خط خدمترسانی متوقف شود. مصلحت آنها در ایجاد ناامنی است و انگیزههای ایجاد ناامنی، فراوان است. شما گزارشهایی دارید و ما هم گزارشهای متعدد و فراوانی داریم، که میخواهند از طرق مختلف ناامنی ایجاد کنند. مصلحت آنها در سرگرم کردن دولت به کشمکشها و لفاظیهای سیاسی و خط و جناحی است؛ مصلحت آنها در نومید کردن مردم است؛ در گرفتن ایمان مردم به صحت شعارها و صحت این راه است؛ در بینشاط کردن مردم است. اینها کارهایی است که به طور طبیعی روشن است. ما حتّی اگر یک گزارش هم نداشته باشیم، میدانیم که مصلحت امریکا و قدرتهای صهیونیستی و آنهایی که آن جبهه را در مقابل ما تشکیل میدهند، در ایجاد این کارهاست. علاوه بر اینکه گزارشهایی هم داریم که همینها را تأیید میکند و نشان میدهد که واقعاً دنبال این مسائلند.
شما باید مسئلهی امنیت را خیلی جدی بگیرید. خدمترسانی، که مهم است و جلب رضایت مردم را هم خیلی باید جدی بگیرید. سفرهای استانیِ آقای رئیسجمهور و هیئت دولت، جزوِ کارهای خیلی خوب است. رفتن در میان مردم و حرفها را بیواسطه از زبان آنها شنیدن، خیلی در شکل بخشیدن به انگیزههای آن کسی که کار متوجه به اوست، تأثیر دارد. البته در کنار این کار، دو چیز را حتماً رعایت کنید: یکی اینکه با یک گفتهی ناسنجیده، توقعی را که قابل برآورده شدن نیست یا بهزودی قابل برآورده شدن نیست، در مردم زنده نکنید، تا تلاقی بین قول و عمل از نظر مردم ناممکن جلوه نکند. دوم اینکه این خدمترسانیها- که کارهای نقد و نزدیک و شبیه مُسکّن است- نباید موجب شود که شما را از کارهای زیربنایی و اساسی بازبدارد؛ ما به هر دو کار احتیاج داریم؛ نه باید فقط چسبید به کارهای زیربنایی و از نیازهای روزمرهی مردم غافل شد- که این بسیار چیز خطرناکی است- و نه عکسش درست است که ما سرگرم شویم به کارهای امداد و فوری و اضطراری، و از آن چیزهایی که نگاه بلندمدتِ ما را اقتضا میکند، غافل شویم. به این دو نکته حتماً توجه شود.
نکتهی آخر، وظیفهی سنگین در باب خدمترسانی است؛ که این وظیفه عمدتاً متوجه به مسئولان دولتی است. خدمترسانی به مردم کار اصلی ماست و بیشترین کسانی که خدمت باید متوجه آنها شود، طبقهی محروم و مظلوم و مستضعف جامعهاند که محتاج خدمتند. ما باید این خدمت را به آنها برسانیم و خدمترسانی را تسهیل کنیم. این، خود یکقدم بزرگ در راه ایجاد عدالت اجتماعی است. امروز دیگر کوتاهیها و تکاسلها و وقت مفید اداری را به یک ساعت یا کمتر یا اندکی بیشتر رساندن، قابل تحمل نیست؛ اینها باید درست شود. البته مجاهدت و تلاش لازم است. همه باید إن شاء اللّه کمک کنند تا مسئولان بتوانند وظایف خود را انجام دهند.
کاری کنید خدمترسانی شما محسوس شود. واقعاً گاهی اوقات دولتها سرمایهگذاریهایی کردند که خیلی هم کلان نبوده؛ اما اثرش را مردم در مقابل چشمشان دیدند. گاهی هم چند برابرِ آن سرمایهگذاری میکنیم و اینجا و آنجا هم گفته میشود فلانجا سرمایهگذاری شد یا از صندوق ذخیرهی ارزی فلان مبلغ برداشت شد؛ اما هیچ اثری در زندگی مردم مشاهده نمیشود. سعی کنید خدمترسانی شما مابازا داشته باشد؛ یعنی واقعاً در همهی بخشها و در همهی وزارتخانهها تحول در خدمترسانی به وجود بیاید.
قبل از انقلاب وقتی ما با جوانهای مؤمن دانشجو مواجه میشدیم- که آن وقت با ما در ارتباط بودند، مسجد ما میآمدند، خانهی ما میآمدند و در مجامع ما شرکت میکردند- میدیدیم به برکت روشنفکریِ نو و پیشرفتهی اسلامی، در محیط دانشگاه حرف برتر را اینها میزنند. فعالان چپِ آن روز در مواجههی با اینها میماندند؛ این یک واقعیت بود. میدانید که آن روز تفکرات چپ و مارکسیستی به شکل ملایمترش در محیطهایی مثل کشور ما به عنوان حرفهای نو ترویج میشد. البته نو هم نبود، اما به عنوان حرف نو ترویج میشد. به دانشگاهها میآمدند و ماتریالیسم دیالکتیک و دیگر بحثهای مارکسیستی را برای بچهها شرح میدادند. بچههای مذهبی که ریشهی فکرشان در پایههای قرآنی و تفسیری مستحکم شده بود، در دانشگاهها مثل سدی در مقابل اینها بودند و مثل فولادی در دل حصار اینها نفوذ میکردند. این هم از میدانهای چالشبرانگیز ماست. پس در این چالشها، چالش دانایی و علمی هست؛ چالش تولید فکر هست؛ چالش سازندگی و خدمترسانی به مردم هست؛ چالش دفاع سیاسی هست؛ چالش تهاجم سیاسی هست؛ چالش دفاع نظامی هست. در این صحنههای متنوع چه کسی میتواند وارد شود؟ اگر کسی وارد این صحنهها شد، پس فرزانه و کارآمد و توانا و پیشرفته است.
سال خدمترسانی یا سال پاسخگویی، همهی خطوطی را که مسئولان کشور و همهی ما باید دنبال کنیم، به ما نشان میدهد. این شعارها در واقع مطالبات ملت از ما مسئولان است. اگر نهضت عدالتخواهی مطرح میشود، یا اگر نهضت نرمافزاری و تولید علم بهعنوان یک جنبش عمومی مطرح میشود، یا اگر نهضت آزاداندیشی مطرح میشود، برای این است که همهی مسئولان و همهی آحاد ملت احساس کنند که در این جهت مسئولیت دارند. کشور به این شعارها نیاز دارد. البته میدانیم که بسیاری از این شعارها در سالهای خود بهطور کامل تحقق پیدا نکرده است؛ لیکن کارهای زیادی هم صورت گرفته است. هر سال باید با تجربههای سالهای پیش، هم ملت و هم دولت راه خود را به سمت هدفهای والای این ملت و این کشور طی کنند و گامها را محکمتر و استوارتر بردارند.
همیشه نگاه این کشور و این ملت به عدالت و رفتار عادلانهی علوی است و باید باشد؛ این را ما نباید فراموش کنیم. همیشه این ملت نیاز دارد به مسابقهی خدمترسانی میان مسئولان؛ همیشه این ملت نیاز دارد به اینکه مسئولان او پاسخگوی مسئولیتهای بزرگ خودشان در مقابل ملت باشند و روح پرسشگری در مردم وجود داشته باشد و همیشه زنده بماند. اینها شعارهای گذرا نیست؛ ابعاد و جوانب گوناگون وظایف ما مسئولان و همچنین مطالبات ملت را برای ما روشن میکند. دو چیز را باید در نظر داشت: یکی، به فکر کار و تلاش بودن و خسته نشدنِ از آن، که انسان بایستی این میل و ارادهی به تلاش را در خود زنده نگه دارد؛ بخصوص شما جوانها که مطلقاً نباید بگذارید میل به تلاش و کار در شما ضعیف شود. دوم، پیدا کردن نقطهیی است که شما باید در آنجا کار کنید. اگر شما دانشجویید، اگر کارمند ادارهاید، اگر شاغل در شغل آزادید، اگر نظامیاید، اگر غیر نظامیاید، نقطهیی را که باید در آنجا حضور داشته باشید و کار کنید، پیدا کنید. جهاد، فقط در میدان جنگ نیست؛ اینکه شما شعار میدهید که ما اهل کوفه نیستیم- که بنده هم صددرصد این را قبول دارم- معنایش این نیست که اگر میدان جنگی آراسته شد، ما میآییم و اسلحه به دوش میاندازیم و میجنگیم؛ این یکی از کارهاست- جنگ هم که نداریم، إن شاء اللَّه هم نداشته باشیم- اما کارِ همیشگی، کارِ تولید علم، تولید سازندگی، خدمترسانی، تلاش برای تأمین عدالت، تلاش برای حفظ عصمت و عفت عمومی، تلاش برای هدایت و ساختن دیگران و مقدم بر همهی آنها، تلاش برای حفظ عصمت و سلامت نفس خود است. عزیزان من! خیلی مراقب خودتان باشید؛ «اتّقوا اللَّه». گفتهاند که امامجمعه در هر نماز جمعه باید مردم را به تقوا و پرهیزگاری دعوت کند؛ این کار برای چیست؟ برای این است که راه زندگی- که همان صراط بین بهشت و جهنم است- راه لغزانی است، که دائم انسان باید جلوی پای خودش را نگاه کند؛ مراقب باشد؛ درست حرکت کند، که مبادا پای او بلغزد؛ این، حفظ تقواست؛ این، اساس کارهاست. این دو موضوع را در نظر داشته باشید و بدانید که این کشور به آن مقاصد خواهد رسید.
نیازها و مطالبات حقیقی مردم را میشناسید؛ اشتغال، مبارزه با فساد مالی، زدودن محرومیت از مناطق محروم، مهار تورّم و مقابله با گرانی، روان شدن چرخهی خدمترسانی، گسترش و اعتلای فرهنگ و اخلاق، رونق یافتن علم و تحقیق، مسئولیتپذیری و پاسخگویی مسئولان حکومتی، در شمار برجستهترین این نیازها است و اینها است که عدالت اجتماعی را ممکن و پیشرفت و توسعه را محقق میسازد. نیازهای موهوم و ساختهی دست تبلیغاتچیهای بیگانه و بدخواه، نباید بجای این خواستههای حقیقی بنشیند.
توصیه اینجانب به کسانی که با رای مردم، مجلس هفتم را تشکیل خواهند داد به کارگیری همهی ظرفیت علمی و اجتماعی و سیاسی و همهی کارآمدی خود برای این ملت و خدمترسانی به آنها و استحکام بخشیدن به بنای رفیع و پرشکوه نظام اسلامی است، آنان فقط وامدار ملتند و وظیفه دینی و انقلابی آنان کمر خدمت بستن برای ملت است. توصیه اینجانب به جریانها و گروهها و احزاب سیاسی آن است که بحث دل آزار برنده و بازنده را به کنار بگذارند و به اختلافات دشمن شاد کن دامن نزنند، برندهی این انتخابات ملت است و همهی کسانی که در انتخاب شرکت داشتهاند اعم از آنها که خود یا نامزد مورد علاقه شان رای آورده یا نیاوردهاند، همه برندهاند، بازندهی این انتخابات، امریکا و صهیونیسم و دشمنان ملت ایرانند همه با همدلی به یکدیگر و به دولت خدمتگزار کمک کنید تا گرهها یکی پس از دیگری گشوده شود. خداوند از همهی شما راضی باشد و همه را مشمول رحمت و فضل و کمک خود قرار دهد. سلام بر بقیة اللّه الاعظم روحی فداه و درود بر ارواح طیبهی شهیدان و بر امام عظیم الشأن آنان.
در این چند روز غالباً قلب من زیر فشار مصیبت و غم مردم بم قرار داشت و الآن که وضعیت را دیدهام، خیلی بیشتر زیر فشار قرار دارد. همهی ما وظیفه داریم. مسئولان در اینجا، در استان کرمان، در تهران و در همهی مراکز دیگرِ کشور، طبق مدیریّت متمرکزی که تشکیل شده است و إن شاء اللّه تقویت باید شود، امکاناتشان را بسیج کنند و به این مردم کمک نمایند. ما تا چندی مطمئنّاً با نیازهای روزافزون مردم مظلوم این منطقه مواجه هستیم. مردمِ اینجا نیازهایی دارند؛ این نیازها باید برآورده شود؛ شاید آلام این مردم اندکی التیام پیدا کند. همهی دستگاهها موظّفند با سازماندهیِ منظّم و مرتّب همهی امکانات خود را به صحنهی خدمترسانی و کمک به مردم بیاورند. البته هرچه در این دو سه روز جلو آمدهایم، حجم و کیفیّت کار بهتر شده و باید از این هم بهتر شود. مردم با مسئولان و مأموران دستگاههای خدمتگزار همکاری کنند تا آنها بتوانند وظیفهای که بر عهده دارند، انجام دهند. مردم مناطقِ دیگر هم همینطور. البته در این چند روز مردم خیلی کمک کردند. شاید شما هم در تلویزیون دیدید که مردم با اشک و آه کمک کردند و همه بر غمهای شما گریستند و با شما همدرد بودند. این کمکها باید ادامه پیدا کند، تا إن شاء اللّه بشود شهر بم را از اوّل بسیار بهتر- و البته این بار کاملًا مستحکم- ساخت. باید نیّت ما این باشد که حتماً إن شاء اللّه از دلِ این ویرانهها، یک شهر قوی، محکم و آباد، سر بلند کند. البته داغ عزیزان بازهم بر دل ما خواهد ماند- شکّی نیست- ولی آن مقدار از خسارتهای دنیوی و مادّی را که میشود جبران کرد، باید جبران کرد.
بعد از انقلاب، نگاه به همهی مناطق کشور- از جمله قزوین- نگاه ویژهای بوده و با دورانهای گذشته متفاوت بوده است؛ نگاه خدمترسانی. خدای متعال از امکانات طبیعی به مردم این منطقه بسیار داده است. همانطور که امامجمعهی محترم اشاره کردند، این استان دارای خاک و استعداد کشاورزی و دشت پُربرکت است. آبها را هم باید مهار کرد. مقداری کار کردهاند، مقداری دیگر هم باید تلاش و کار کنند. مردم قزوین مثل بقیهی مناطق کشور از حکومت و مسئولان توقّعاتی دارند؛ توقّعاتشان بجا هم هست و باید به آنها عمل شود.
مجلس جایگاه بسیار مهمّی است؛ خانهی ملت است؛ تجلّیگاه عزّت ملی ماست؛ میتواند عزّت اسلامی و عزّت ملی ما را به دنیا نشان دهد؛ تأمینکنندهی منافع عمومی است. با قوانین مجلس است که مسئولان میتوانند حرکت کنند و پیش بروند. مجلس میتواند حافظ امنیت ملی باشد؛ میتواند سدّ مستحکمی در برابر تعرّض دشمنان و طمعورزی بیگانگان باشد. خصوصیات یک مجلس مطلوب این است. وقتی مردم در انتخابات شرکت کنند و با چشم باز و با بصیرت، کسی را که شرایط لازم را در او میبینند، انتخاب کنند و به مجلس بفرستند، مجلس خواهد توانست چنین نقش بزرگی را ایفا کند. مجلس- همانطور که امام فرمودند- عصارهی فضایل ملت است. وقتی مردم در انتخابات بیشتر شرکت کنند، کارآمدی و اعتبار مجلس بیشتر میشود و توان خدمترسانی پیدا میکند.
خدای متعال را سپاسگزاری میکنم بهخاطر توفیقاتی که برای ادارهی شهر تهران در مجموعهی شورای اسلامی شهر و شهرداری به شما ارزانی شده است. هر لطفی که خدای متعال به شما بکند و توفیقی که به شما بدهد، همهی ما باید شکرگزار آن باشیم. از این هم که بحمد اللّه محور کار در شهرداری، خدمت به مردم قرار گرفته و انسان حضور خدمترسانی را در شهرداری حس میکند، خدای متعال را شاکر و سپاسگزارم.
یکی از بزرگترین چیزهایی که کام مردم را شیرین میکند، این است که ببینند، حس کنند و بیابند که مسئولانِ امور آنها در پی خدمت صادقانه و پیگیرانه و عالمانه به آنها هستند. خودِ همین، مردم را خوشحال میکند. گاهی گفته میشود باید مردم را شاد و افسردگان را از افسردگی خارج کرد؛ این حرف درستی است. اگر کسانی به معنای حقیقی کلمه دنبال این موضوع هستند، راهش همین است؛ به مردم نشان دهند که در پی کار صادقانه و پیگیرانه و عالمانهاند. این بیش از همه چیز فضا را شادمانه خواهد کرد. شما هم خوب عمل کردهاید. من، هم از شورای اسلامی شهر تهران بهخاطر کارهایی که کردهاند، جدّیتی که به خرج دادهاند، شهردار خوبی که انتخاب کردهاند، اهتمامی که به کارها دارند و دنبالهگیریای که از کارها میکنند- مضمون همین گزارشی که آقای مهندس چمران دادند و قبلًا هم من اطّلاع داشتم و شنیدهام- صمیمانه تشکّر میکنم؛ و هم از آقای دکتر «احمدینژاد» و همکارانشان بهخاطر کار مخلصانهای که انجام میدهند، سپاسگزارم. شما هنوز خیلی کار در پیش دارید. آنچه انجام شده، ارزشمند است؛ اما نسبت به آنچه باید انجام شود، کم است. همین مقداری که انجام دادهاید هم حقیقتاً برای مردم و مسئولانِ منصف جای شکرگزاری است. کارهای خوب و اقدامات مفیدی صورت گرفته است. انسان رایحهی طیّبهی احساس خدمت را استشمام میکند؛ میبیند که در مدیریّت خدمت به مردم، احساس اخلاص برای خدا وجود دارد. این چیز خیلی باارزشی است؛ بخصوص در شهرداری که با مردم سروکار دارد. سازمانهایی که سروکارشان با مردم بیشتر است، باید روح خدمتگزاری و اخلاص را بیشتر از جاهای دیگر داشته باشند. اوّلین نکتهای که میخواهم به همهی شما توصیه کنم، این است که در این راه ثابتقدم باشید و آن را ادامه دهید. شروع، چیز مبارکی است؛ اما کافی نیست. «انّ الّذین قالوا ربّنا الله ثمّ استقاموا تتنزّل علیهم الملائکة ». وقتی استقامت ورزیدید، در راهی پای فشردید و آن را استمرار دادید، ارزش آن مضاعف میشود. به شروعِ خوب اکتفا نکنید؛ بنا را بگذارید بر ادامهی راه، همراه با دقّت و ملاحظه و مراعات همهی شرایطی که برای ادامهی این راه لازم است. بنابراین راه خدمترسانی و اهتمام به آن را ادامه دهید. خدمترسانی منطقی دارد. ما اصلًا برای خدمت به مردم آمدهایم. فلسفهی وجود ما خدمت به مردم است. در روایات وارد شده است که والی و حاکم اسلامی- حاکم در همهی سطوح؛ وزیر و استاندار و بالاتر و پایینتر و همه، مشمول این جملهاند- با مردم باید مثل پدر مهربان نسبت به فرزندان باشد. اگر به شما خبر برسد که فرزندتان از بیماری، از سرما، از گرما، از گرسنگی، از تحقیر، از اهانت و از غربت رنج میکشد، چه حالی پیدا میکنید؟ میتوانید تحمّل کنید؟ در سطح کشور نسبت به هرکس چنین اتّفاقی بیفتد، تا آنجایی که شما علم و اطلاع دارید، باید همین احساس را داشته باشید؛ نباید آرام و قرار داشته باشیم. نهضت خدمترسانی یعنی این. این خدمت را باید برای مردم محسوس کنیم. کارهای بزرگی را که صورت گرفته، باید به زندگی مردم بکشانیم تا لذّتش را حس کنند. انضباط مالی و مبارزه با فساد هم از کارهای لازم است.
من ملت عزیز و مؤمن و دلاورمان را به اتّحاد کلمه و مسئولان کشور را به پیگیریِ مدبّرانهی کارها دعوت میکنم. همانطور که اوّل سال از مسئولان خواستیم، بازهم میگوییم دنبال خدمترسانی باشند. دولت و دستگاه اجرایی کشور را به اجرای دقیق قوانین در خدمت مردم و منافع آنها و جلوگیری از سوءاستفاده و سوء تدبیر در بخشهای مختلف، و مجلس شورای اسلامی را به پرداختن به نیازهای مردم و ایجاد مقرّراتی که در خدمت گشایش امور مردم باشد، و همچنین کم کردن از حجم مباحث سیاسی و پرداختن به مسائل اساسی کشور و مردم دعوت میکنم. مجوّزهایی را که بعضی از دستگاهها دارند و منجر به همین گرانیها و افزایش قیمتها میشود، باید لغو کنند. دستگاه قضائی را هم به دقّت در اجرای قوانین و تعقیب متخلّفان و مجرمان، و نیز دستگاههای انتظامی و اطّلاعاتی و امنیتی را هم به هوشیاری دعوت میکنم.
امیدواریم که خدای متعال از ما و شما راضی باشد و شما هم در همین یک سال که جناب آقای کرّوبی گفتند این آخرین دیدار ماست- البته آخرین دیدار ما با مجلس ششم، اما إن شاء اللّه آخرین دیدار ما با شما نخواهد بود- همهتان موفّق باشید. این یک سال را هم قدر بدانید. در این یک سال هم خیلی کار میشود کرد و آن مسألهای که امروز در زمینهی مسائل مردمی و به مناسبت خدمترسانی خوب است دوباره عرض کنم، مسألهی گرانی است. چون بالاخره مسئولیتهایمان را باید بشناسیم و چون بودجهی چندین هزار میلیاردی کشور را شما میبندید، دولت هم مصرف میکند و نظارت بر دولت هم به عهدهی شماست، مراقب باشید و واقعاً در همین کمیسیونهایی که جناب آقای کرّوبی اشاره کردند، بنشینید و راهی را پیدا کنید تا بلکه فَرَجی برای مردم در این زمینه به وجود آید.
با تفضلات الهی و توجهات حضرت بقیة اللّه روحی فداه شوراهای اسلامی شهر و روستا بار دیگر با انتخاب مردم، وارد میدان خدمترسانی به کشور و ملّت شد و عرصهی آزمایشی بزرگ برای منتخبان فراهم گشت. اکنون شما در معرض امتحان الهی و در مرکز توقّعات و انتظارهای بحقّ، مردمی قرار گرفتهاید، که صاحبان حقیقی کشور و چشم به راه خدمات این نهاد قانونی و مردمیاند. در فرهنگ اسلام، بهترین انسانها کسانیاند که برای مردم سودمندتر باشند. مردمسالاری دینی برخلاف دموکراسیهای ریاکار و عوامفریب، نظام خدمترسانی خالصانه و بیمنّت است، خدمت از سرِ ادای وظیفه و همراه با پاکدستی و پاکدامنی.
نخست باید بخاطر اعتمادی که مردم به شما نشان دادهاند، شکرگزار خداوند و قدردان مردم باشید. و آنگاه از اولین روز آغاز به کار و بدون هدر دادن حتی یک روز، شانه به زیر بار سنگینی که بر عهدهی شما نهاده شده بدهید و مسابقه در خدمترسانی را آغاز کنید. مسألهی دیگر را به صورت کوتاه عرض میکنم که به نظر من برای ما ملت ایران از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است و آن رعایت توصیهای است که در اوّلِ سال به همهی مسئولان و همهی مردم عرض کردم: مسألهی کوشش همگانی برای خدمترسانی به مردم و نشان دادن کارآمدیِ نظام در عمل.
ما به نام اسلام حرف میزنیم و به نام اسلام عمل میکنیم. اگر ضعف و نقصی در کار ما باشد، زیان آن را فقط خود ما نمیبینیم، بلکه اسلام هم زیان میبیند و دشمن هم از همین نکتهی بسیار دقیق و ظریف حدّ اکثر سوءاستفاده را میکند. مسئولان نظام و مردان کارآمدِ جمهوری اسلامی توانایی آن را دارند که با امکانات وسیعی که این کشور دارد- چه امکانات انسانی کمنظیر و چه امکانات مادّی فوقالعادهی ما- همهی مشکلات کشور، نه فقط مشکلات اقتصادی بلکه مشکلات اخلاقی و فرهنگی و اجتماعی را هم به بهترین شیوه حل کنند. مردانی که در رأس کارها هستند، همهی این مشکلات را با جدیّت، با همّت، با همدلی و با پرداختن به مسائل اصلی میتوانند حل کنند و این کار باید مورد توجّه مسئولان کشور قرار گیرد و ملت عزیز و آگاه و هوشمند و نجیب ما باید این را از مسئولان کشور در بخشهای مختلف، چه قوّهی مجریّه، چه قوّهی قضائیّه، چه قوّهی مقنّنه و چه نهادهای گوناگونی که وابسته به بخشی از تشکیلات حکومتی هستند، بخواهد. این وظیفه است و من عرض کردم که مسئولان کشور، امسال را سال رقابت در این کار بدانند. این رقابت، حقّ است. این رقابت، درست است و مورد رضای خداست. «فاستبقوا الخیرات». رقابت هم به این است که هرکدام از بخشها، واحدهای گوناگونشان را در سرتاسر کشور به این مسابقهی بزرگ فرابخوانند. قوّهی قضائیّه، دادگستریهای سرتاسر کشور را به این رقابت فرابخواند تا پس از گذشت چند ماه یا یک سال بتوانند یک محاسبه و ارزیابی بکنند و ببینند که کدام یک از دادگستریهای کشور بیشتر توانسته است پاسخ شکایات مردم را بدهد، به دردهای آنها برسد، اطمینان آنها را جلب نماید و پروندهها را به بهترین وجه مختومه کند؛ این یک امتیاز بشود. هرکدام از وزارتهای مختلف، بخشهای گوناگونی را که در سرتاسر کشور دارند، به این رقابت دعوت کنند و آنها هم همین مقایسه را انجام دهند. خودِ مجموعهی هیئت دولت بین وزارتخانههای مختلف همین مسابقه را برگزار کند، آنها را دعوت نماید و معلوم شود که در میان این بیست و چند وزارتخانه، کدام یک آمار صحیح و دقیق و روشنتری در خدمترسانی به مردم دارد و آن یک امتیاز باشد. این را به مردم هم بگویند. نمایندگان، چه افرادشان و چه مجموعههایشان، در داخل مجلس ببینند کدام طرح، کدام لایحه و کدام قانون برای مردم مفیدتر است و مشکلات و گرههای مردم را بهتر و زودتر باز میکند، آن را جلو بیندازند و در این کار باهم مسابقه دهند. این یک رقابت مشروع، صحیح و مرضیّ خداوند متعال میشود. مردم هم لمس میکنند و میفهمند که به آنها خدمت میشود. دستگاههای مختلف در کارهای مشترکشان همین رقابت را داشته باشند. قوّهی مجریّه و قوّهی قضائیّه و قوّهی مقنّنه در مبارزه با فساد، در مبارزه با رشوهخواری و در مبارزه با افراد دارای نیّات سوء باهم رقابت کنند. رقابتِ صحیح این است. این رقابت، توصیهی من است. همهی مسئولین باید در خدمت به مردم از یکدیگر سبقت بگیرند و یک نهضت خدمت به مردم راه بیندازند. البته در اصل کار و وظیفهی آنها خدمت به مردم است؛ اما گاهی انگیزههای گوناگون آنها را از کار اصلی بازمیدارد و در ملاحظات و مسائل گوناگون میافتند. روحیه، افکار، ایمان، صفا، صداقت، آمادگیهای این مردم مؤمن و استعداد فراوان و جوشان جوانهای ما انسان را تحت تأثیر قرار میدهد. مسئولین تا نفس دارند باید به این مردم خدمت کنند. بایستی در بین مسئولین مسابقهی خدمتگزاری و خدمترسانی به مردم برقرار باشد. این مسابقه و رقابت درست است. رقابتهای سیاسی و جناحی و رقابت بر سر قدرت و تکالب در امر دنیا و امور دنیوی مردود است. رقابت، مسابقه و مبارزهای درست است که در خدمتگزاری به مردم باشد. قرآن میفرماید: «سابقوا الی مغفرة من ربّکم»؛ این مسابقه به سمت مغفرت و رحمت الهی است. «و استبقوا الخیرات» برای کارهای نیک، مسابقه بگذارید.
القاء ناکارآمدی نظام، متوجّه مسئولین کشور است. در قوای مجریّه، قضائیّه، مقنّنه، در نیروهای مسلّح، نهادهای انقلابی و همهی مؤسساتی که کاری از کشور را بر عهده دارند، مدیران باید خود را برای مدیریت کارآمد و لایق، آماده و مجهّز کرده و برای مردم کار کنند. وقتی از نهضت خدمترسانی حرف میزنم، به این جهت است. وقتی میگویم برای خدمت به مردم مسابقه بگذارید، به این دلیل است. تأکید من بر مبارزهی با فساد هم به همین علّت است؛ زیرا اگر مدیری خدای نخواسته فاسد شد، دیگر نمیتواند به مردم خدمت کند و برای آنها مفید باشد. پس اوّل باید کارآمدی نظام را نشان داد.
منابع، امکانات و افراد لایق کشور کفایت لازم را برای این کار دارند. کشور ما از لحاظ انسانهای خدوم و کارآمد فقیر نیست. ما افراد کارآمد بسیاری داریم. در بین مدیرانی که امروز در رأس کار هستند، آدمهای کارآمد، لایق و خوبی خدمت میکنند. در بین افراد دیگری نیز که جزو مدیران نیستند، انسانهای لایقی وجود دارند. آنها باید کار، همّت و تلاش کنند و خدمت به مردم را به عنوان یکی از عواملی که میتواند امنیت کلّی کشور را تأمین کند، تلقّی نمایند؛ لذا باید در خدمترسانی به مردم باهم رقابت کنند. مردم، مسئولین، سیاسیها و جوانان عزیز ما خیلی مواظب باشند. دشمن، خواهان دستهبندیهای سیاسی و جدایی بین صفوف مردم است. خطّ دشمن در کشور ما عبارت است از جدا کردن مردم از نظام و ایجاد فضای هرجومرج در جامعه. شاهد بودید که در سال هفتاد و هشت این مسائل را به جنجالهای خیابانی هم کشاندند که قدرت بسیج مردمی جلوِ تجاوزات آنها را گرفت. جوانان عزیز هوشیار باشند و بدانند که نقشههای دشمن در این کشور چیست و چه میخواهد. علاج و پیشگیری از نفوذ دشمن از این دو نقطه، خدمترسانی به مردم و وحدت کلمهی مسئولین و مردم است.
همهی مسئولان در سه قوّه، باید نهضتی را برای خدمترسانی به مردم شروع کنند. ممکن است ما انواع و اقسام کارها و برنامهها را در پیشرو داشته باشیم و اجرا کنیم؛ باید در میان آنها آنچه خدمترسانیِ عمیقتر و ماندگارتر و زودبازدهتر محسوب میشود، اولویّت پیدا کند. به ویژه این کارها باید بیشتر در خدمت قشرهای مستضعف و محروم و محتاج جامعه صورت گیرد. این اقدامات باید مدبّرانه و با برنامهریزی انجام شود و گزارش آن نیز به مردم ارائه گردد. مسئولان باید مردم را در قبال یک گزارش درست و متقن، مختار به قضاوت کنند تا مردم بتوانند کارآمدیِ نظام را به چشم ببینند و نسبت به آن قضاوت نمایند.
نهضت خدمترسانی به مردم یک مبارزهی بزرگ و سنگین است؛ زیرا خدمت رساندن به عموم مردم با منافع بعضی گروههای خاص تضاد پیدا میکند و اینجاست که باید با مبارزه و همّت و عزم راسخ وارد میدان شد. خطاب من به همهی مسئولان سه قوّه، کارگزاران کشور و گروههای سیاسی است؛ این امر را رقابت اصلی بدانید. امروز در کشور، رقابت مشروع و مقبول از نظر مردم و ما، فقط رقابت برای خدمت کردن به مردم است. رقابتهای سیاسی که اغلب بر سر موضوعات پوچ صورت میگیرد، در موارد بسیاری به دعواها و جنجالهای مضر منجر میشود و رقابتی نیست که ما آن را برای کشور و ملت بپذیریم و بپسندیم. همچنین در اسلام برای قبضه کردن قدرت، رقابتی وجود ندارد. این را از آن جهت میگویم که عدّهای تنها برای کسب قدرت سیاسی تلاش میکنند و به رقابت مشغولند. بنابراین رقابت صحیح، مشروع و مقبول، رقابت در خدمترسانی به مردم است. همه باید نهضت خدمترسانی به مردم را جدّی بگیرند. مردم این امر را مطالبه کنند و مسئولان به برنامهریزی آن بپردازند. مجریان برنامهها را به اجرا درآورند و کارآمدی نظام را که دشمن با بیشترین تلاش درصدد انکار آن است، عیناً و بهطور ملموس به مردم ثابت کنند. پیام من به جوانان کشورمان که بیش از هفتاد درصد از ملت ما و سنین پانزده تا سی و پنج سال را تشکیل میدهند این است که همّت کنید و عزم و ارادهی خود را تقویت نمایید. در میدانهای گوناگون، شجاعانه خود را مهیّا کنید و آماده باشید. ممکن است ما هرگز جنگ نظامی نداشته باشیم؛ اما یقیناً جنگ سیاسی، اقتصادی و بهویژه فرهنگی خواهیم داشت. در اینجا من مجدّداً به مسئولین توصیه میکنم که حسابها را طوری تنظیم و برنامهها را طوری تدبیر کنند که جوانان کشور ما مزهی شیرین مبارزه با فساد و تلاش برای خدمترسانی را بچشند و احساس کنند. دعا میکنم که خدای متعال به مسئولین این توفیق را بدهد و به ملت عزیز ما سرافرازی، کامیابی، سعادت و عزت عطا فرماید و توجّهات حضرت ولیّعصر أرواحنا فداه و دعای مستجاب آن حضرت را شامل حال ملت عزیز ما قرار دهد.
ائمّهی محترم جمعه و دستاندرکاران اقامهی نماز، بیشترین نقش را در خدمترسانیِ این فریضه به مردم دارند و همهی این خدمات هم مشکور است. هم شما کارکنان و زحمتکشان و خدمتگزاران ستادهای نماز جمعه در فیضرسانیِ این فریضهی بزرگ به مردم سهیم هستند و هم ائمّهی محترم جمعه و مسئولانی که در مراکز به امور نمازهای جمعه رسیدگی میکنند، در این فیضرسانی سهیمند. این را باید قدر دانست. مردم هم باید نماز جمعه را قدر بدانند و ائمّهی جمعه و دیگر دستاندرکاران هم باید جاذبههای نماز جمعه را روز به روز بیشتر کنند. نسل جوان ما تشنهی حقیقت، فهمیدن و آگاه شدن است. نمازهای جمعه باید بتواند این تشنگی را به نحو نیکوتر رفع کند. باید به نیاز عمومی نسل جوان پاسخ داد. اگر با نگاه متدبّرانهای به اوضاع کشور خود و گذشته و آیندهی آرمانی آن نگاه کنیم، نقش نماز جمعه و اهمیت این فریضه را بیشتر درک خواهیم کرد.
امروز شرایط این دولت نسبت به شرایط دولت اوّلِ آقای خاتمی، به مراتب مساعدتر و مناسبتر است؛ هم از جهات داخلی، هم از جهات سیاستها و امواج خارجی، هم از جهات امکانات. امروز برای شما شرایط فراهمتر است؛ یک قلمش همین ذخیرهی تجربه است که مورد تأیید من است. لااقل خودِ آقای رئیسجمهور بعد از چهار سال کاملًا با فنون و رموز این کار آشنا هستند. علاوه بر این، خیلی از وزرا هم این تجربهها را دارند و مجموعهی هیئت دولت در حدّ خوبی از نصابِ تجربه است. پس شرایط برای شما آماده است؛ مردم هم تشنهی خدمترسانیِ دولت هستند. مردم، نظام و مسئولان نظام را دوست دارند. شما نشانههای دوست داشتن مردم را میبینید. کسی نمیتواند چشمش را روی هم بگذارد و اینها را نبیند. مردم دوست میدارند که از مسئولان کار نیک ببینند تا حُسن ظن و محبّت خودشان را به آنها حفظ کنند و در تناقض قرار نگیرند. مردم تشنهی خدمتند؛ واقعاً هم احتیاج دارند؛ بنابراین دولت باید کارآمدی خودش را نشان دهد.
اصلاح نظام اداری در جهت: افزایش تحرک و کارآیی، بهبود خدمترسانی به مردم، تأمین کرامت و معیشت کارکنان، بهکارگیری مدیران لایق و امین و تأمین شغلی آنان، حذف یا ادغام مدیریتهای موازی، تأکید بر تمرکززدایی در حوزههای اداری و اجرایی، پیشگیری از فساد اداری و مبارزه با آن، و تنظیم قوانین مورد نیاز.
نمودار
مقالات
مرتبط
آخرین مقالات
|