
السلام علی أحرار العرب جمیعاً وخاصة الشباب منهم، والسلام علی الشعب الفلسطینی المقاوم، وعلی المقدسیین المرابطین فی المسجد الأقصی. السلام علی شهداء المقاومة و علی رعیل المجاهدین الذین ضحّوا بحیاتهم علی هذا الطریق، وأخصّ بالذکر الشهید الشیخ أحمد یاسین،...» (سلام بر همهی آزادگان عرب، بویژه جوانان، و سلام به مردم مقاوم فلسطین و قدس و مُرابطون در مسجدالاقصی. سلام بر شهدای مقاومت و خِیل عظیم مجاهدانی که در این راه جان خود را تقدیم کردهاند؛ بویژه شهید شیخ احمد یاسین...)
بخش عربی سخنرانی رهبر انقلاب به مناسبت روز قدس ۱۴۰۰
صفحه به صفحه تاریخ پنجاه سال اخیر فلسطین را بدون نام «شیخ احمد یاسین» نمیتوان ورق زد. مردی که با انتخاب مسیر زندگیاش، از روی ویلچر تاریخ امت فلسطین و اسلام را با چهره همیشه لبخند بر لبهایش ثبت و ضبط کرد.
شیخ احمد یاسین و طعم آوارگی
احمد سال ۱۹۳۸ در روستای تاریخی
تسمی جورة شهر عسقلان چشم به جهان گشود، شهری که یادآور رهبران و جنگاوران بزرگ نبردهای صلیبی است. با ظهور نکبت بزرگ قرن در ۱۹۴۸ درحالیکه تنها ۱۰ساله بود خانواده پرتعداد و فقیر او به نوار غزه مهاجرت کردند تا از همان کودکی طعم تلخ آوارگی خانه و وطن را بکشد. مهاجرت و فقر باعث شد سالهای ۱۹۴۹ و ۱۹۵۰ درس را رها کند تا بتواند به معیشت خانواده کمک کند؛ اما زود به درس و تحصیل برگشت و مقطع متوسطه را در مدرسه امام شافعی به پایان رساند.
احمد درحالیکه تنها ۱۴ سال داشت در یک حادثه هنگام ورزش در ساحل غزه دچار آسیب جدی در گردن و مهرههای کمرش شد. آسیبی که موجب شد نیمی از بدن او فلج شود و از آن زمان روی ویلچر بنشیند.
آشنایی با اخوانالمسلمین و چشیدن طعم اسارت
احمد از همان جوانی شخصیتی محکم و پرهیاهویی داشت. علیرغم وضعیت خاص جسمیاش اما تحصیل و تلاش را رها نکرد و از سال ۱۹۵۸ مشغول به تدریس زبان عربی و معارف دینی در مدارس آنروا شد. احمد معلم، تحتتأثیر فضای خاص آن دوران نوار غزه در دهه ۵۰ و ۶۰ میلادی، به جنبش اسلامگرای اخوانالمسلمین نزدیک شد و هم زمان در مساجد به اقامه نماز و ایراد خطبه مشغول بود.
در سال ۱۹۶۴ در رشته زبان انگلیسی دانشگاه عین شمس قاهره پذیرفته شد و برای تحصیل چند سالی به مصر رفت. در سال ۱۹۶۵ زمانی که در نوار غزه بود به اتهام عضویت در اخوانالمسلمین از سوی مصر دستگیر و اجازه شرکت در امتحانات دانشگاه قاهره از او سلب شد، بااینحال کمتر از یک ماه آزاد شد. او در خصوص دوران بازداشتش مینویسد:
این امر نفرت من از بی عدالتی را عمیقتر کرد و فهمیدم مشروعیت هر حکومتی براساس عدالت و پایبندی او به حق انسانها برای زندگی آزاد تعیین میشود.
سخنرانی احمد یاسین که حالا جوانی سی ساله شده بود، بر روی منبر العباسی نوار غزه پس از شکست بزرگ کشورهای عربی در سال ۱۹۶۷، او را به یک چهره شاخص در نوار غزه تبدیل کرد. او فعالیتهایش را در مسجد حول کمک به خانوادههای شهدا و اسرا آغاز کرد. با گستردهتر شدن فعالیتهایش همان سال به رهبری اخوانالمسلمین در نوار غزه انتخاب شد. در مسیر اقدامات اجتماعیاش سال ۱۹۷۳
جمعیة المجمع الإسلامی را بهمنظور ارائه خدمات اجتماعی، فرهنگی و خیریهای تأسیس کرد. همچنین سال ۱۹۷۸ جامعه اسلامی نوار غزه را با مشارکت دوستانش راهاندازی و مدیریت آن را برعهده گرفت. مسجد، جمعیة المجمع الإسلامی و دانشگاه، محلی برای شیخ شده بود که سالها ضمن گسترش تفکر و نگرشش که در یک کلمه «جهاد در مقابل دشمن» خلاصه میشد، پوششی برای برخی اقدامات نظامی تیم او و جوانان فلسطینی باشد.
تأسیس حماس
با گسترده شدن فعالیتهای مخفیانه شیخ احمد یاسین در نوار غزه، سال ۱۹۸۷ با همراهی دیگر دوستانش در اخوانالمسلمین جنبشی را تأسیس کرد که نام آن را جنبش مقاومت اسلامی گذاشت، جنبشی که بعدها سرنوشت نوار غزه و فلسطین را تغییر داد و به حماس مشهور شد.
شیخ احمد یاسین جنبش مقاومتی را در دل فلسطین و با عبرتهایی که از شکست ارتشهای عربی آموخته بود برپا کرد. او میگفت:
لشکرهای عربی که برای جنگ با رژیم اسرائیل آمده بودند، به بهانه اینکه نباید جز نیروهای ارتش نیرویی دیگری در میدان باشد، سلاح را از دست نیروی مقاومت مردمی گرفتند. بنابراین سرنوشت ما به آنها گره خورد و وقتی آن ارتشها شکست خوردند، ما شکست خوردیم و گروهکهای صهیونیستی شروع به کشتار و قتلعام فلسطینیان کردند تا مردم بیگناه را به وحشت بیندازند. اگر ما سلاح هایمان را در دست خومان میماند، روند حوادث قطعاً تغییر میکرد.
تبعید و اسارت
اقدامات شیخ احمد یاسین و مجموعه تشکیلاتی که در دل فلسطین و زیر سایه سنگین حضور امنیتی و نظامی صهیونیستها برپا کرده بود، تلآویو را حسابی کلافه کرده بود. ابتدا در سال ۱۹۸۸ دستگیر و به تبعید به لبنان تهدید شد. تهدیدی که کارساز نبود و اشغالگران شیخ حماس را در سال ۱۹۸۹ همراه با دهها عضو دیگر جنش مقاومت اسلامی دستگیر و به ۱۵ سال حبس محکوم کردند.
تبادل تاریخی
سال ۱۹۹۷ شیخ احمد یاسین در یک اتفاق تاریخی و عجیب مبادله و آزاد شد. آن سال دو اسرائیلی برای ترور و مسمومیت خالد مشعل رئیسدفتر وقت حماس وارد امان پایتخت اردن شده بودند. عملیات آنها ناتمام ماند و با دستگیری آنها توسط پادشاهی اردن، تلآویو ضمن فرستادن پادزهر سم، مجبور به مبادله شیخ احمد یاسین در قبال آزادی دو تروریستش توسط اردن شد. البته با آزادی و بازگشتش به نوار غزه، چند سالی را در یک حبس خانگی تحت کنترل نیروهای امنیتی تشکیلات خودگردان فلسطین که در آن سالها به توافق اسلو دلسپرده بود، سپری کرد.
شیخ در آوریل ۱۹۹۸ به ایران سفر و در این سفر با رهبر انقلاب دیدار کرد. حضرت آیتالله خامنهای در این دیدار از شیخ احمد یاسین و همرزمانش بهعنوان نمایندگان واقعی ملت مسلمان فلسطین و جهادگران خط مقدم جبهه نبرد اسلام علیه کفر و حق علیه باطل یاد کردند و فرمودند: "ملت فلسطین، مسلمان است و تنها کسانی که به نام اسلام سخن میگویند و عزت فلسطین را میخواهند، نمایندگان واقعی ملت فلسطین محسوب میشوند، بنابراین کسانی که برای ذلیل کردن فلسطین تلاش کردهاند، حق ندارند به نام باعظمت فلسطین حرف بزنند."
اما احمد یاسین فلسطین را در خودش و مجاهدتهایش نمیدید و در خیابان فلسطین تهران جمله ماندگاری را به یادگار گذاشت:
فلسطین جایی نیست که یک حکومت و یا گروه خاص بتواند در مورد سرنوشت آن تصمیم بگیرد و یا بر سر آن با غاصبان قدس، مصالحه کند، فلسطین متعلق به همه مسلمانان است و ما با مقاومت خود در این راه یا به شهادت میرسیم و یا سرانجام قدس شریف را آزاد خواهیم کرد.
ترور
در ۶ سپتامبر ۲۰۰۳، در میانه انتفاضه خروشان مسجدالاقصی، اسرائیل با خالیکردن بمب ربع تنی در محل استقرار شیخ احمد یاسین قصد ترور وی را داشت که اما شیخ مقاومت جان سالم بدر برد و مجروح شد.
و سرانجام سحرگاه ۲۲ مارس ۲۰۰۴ شیخ مقاومت درحالیکه روی ویلچرش پس از نماز صبح از مسجد جامع اسلامی محله صبرا غزه خارج میشد، توسط ۳ موشک هلیکوپتر آپاچی صهیونیستها ترور و همراه با ۷ تن دیگر به آرزوی شهادتش دستیافت. شارون قاتل صبرا و شتیلا شخصاً بر عملیات ترور شیخ نظارت داشت. تشییعجنازه پیکر قطعهقطعه شیخ یاسین در نوار غزه بهعنوان یکی از تاریخیترین و بزرگترین مراسمهای این باریکه ماندگار شد. صهیونیستها گمان میکردند با حذف او مقاومت در فلسطین متوقف میشود؛ اما جنبشی که شیخ یاسین پایهگذاری کرده بود، با رفتنش متوقف نشد و تنها یک سال بعد شاگردانش انتقام خون شیخ را با آزادی نوار غزه گرفتند. دفتر خاطرات زندگی شیخ احمد یاسین بر روی گنبد طلایی زیبایی مسجدالاقصی هک شده است تا آن فرابرسد و با آزادی قدس شریف، مزد فداکاران و شهدای مسیرش پرداخته شود. شاید بتوان شهید شیخ احمد یاسین را در یک کلیدواژه خلاصه کرد و آن باور به "مقاومت" دانست. او میگفت:
"العدو الإسرائیلی لا یترک للشعب الفلسطینی خیارات سوی خیار واحد، هو المقاومة والجهاد والاستشهاد". (دشمن اسرائیلی جز یک گزینه که مقاومت، جهاد و شهادت است، هیچ گزینه ای برای ملت فلسطین باقی نمی گذارد.)
رهبر انقلاب در پیامشان پس از شهادت شیخ مقاومت فرمودند: «شهادت بیگمان آرزوی همیشگی این شیخ مجاهد پارسا بود و کشتهشدن در راه خدا در کام بندگان مخلص او شیرین است... آنچه از شیخ احمد یاسین و ملت فلسطین با این جنایت ستاندند جسمی نحیف و علیل بود. فکر او را و خطی را که او ترسیم کرد و راهی را که او گشود نخواهند توانست از ملت فلسطین بگیرند. روح شیخ زنده است
.»
۱۳۸۳/۰۱/۰۳
منابع: