مأموریتی که تنه به تنه مأموریتهای غیرممکن میزند؛ این مرتبه ۱۲ هزار کیلومتر دورتر از مرزهای کشور! اما مرد نشانداده اهل مأموریتهای غیرممکن است، چه آن زمان که یک تنه به دل فتنه منطقهای عراق و شام زد و پایان حکومت داعش را به کمک مجاهدان و رزمندگان رقم زد و چه روزی که بعد از ۱۴ ساعت پرواز در نزدیکی دشمن بر زمین نشست. سخنان اخیر نیکلاس مادورو، رئیسجمهور ونزوئلا در مصاحبه با شبکه تلویزیونی المیادین از این راز پرده برداشت که شهید سلیمانی فعالیتهای خود را محدود به کشورهای منطقه و غرب آسیا نکرده بود. آنگونه که رئیسجمهور ونزوئلا روایت میکند، حاج قاسم سلیمانی، ۹ ماه قبل از شهادتش در سفر به ونزوئلا با رئیسجمهور این کشور دیدار کرده است. منطقه مأموریت حاج قاسم این مرتبه محدودهای بود در نزدیکی مرزهای ایالات متحده و حدوداً ۱۲ هزار کیلومتر دورتر از مرزهای رسمی جمهوری اسلامی ایران.
حاج قاسم، بهدنبال دورکردن خطر بود. قائل به اینکه نباید با دشمن در خانه جنگید. همان منطقی که در سالهای مبارزه با داعش و تکفیریها در عراق و سوریه هم جواب داده بود، حالا رفته بود سراغ دشمن اصلی. ابایی نداشت که یک تنه به آن سوی کره زمین سفر کند و این مرتبه میخ اردوگاه خود را در نزدیکترین نقطه به مرزهای استکبار به زمین بکوبد. قهرمان سالهای اخیر ملت ایران تعبیر مجسم همان جملهای بود که سالها قبل، شهید حسن باقری در میان شعلههای جنگ تحمیلی علیه متجاوزان بعثی بر زبان رانده بود: «باید به خود جرئت داد!» قویترین فرمانده ضدتروریسم منطقه در عین عقلانیت و منطق، اما اوج شجاعت و جسارت و جرئت بود. از سختیها و تهدیدها نمیترسید و چون قائل بود «فرصتی که در بحرانها هست، در خود فرصتها نیست» نهتنها خود را از بحرانها کنار نمیکشید که میدانداری کرده و مرد میدان بود. در تحلیل شخصیتهایی از این دست میتوان صرفاً به تواناییها و نگاههای شخصی بسنده کرد و آنها را صرفاً در دایره کنشهای فردی تحلیل کرد-و حتماً بخش مهمی از سرنوشت فرد متأثر از کنشهای فردی است، چراکه اوست که در میان پستی و بلندیهای روزگار دست به انتخاب میزند- و هم میتوان در عین احترام و بهرسمیتشناختن تواناییها و اراده فرد، سرنوشت او را در چهارچوب یک نظام فکری و فرهنگی و تربیتی دانست که استعدادهای فردی او را شکوفاکرده و همچون یک مادر در دامان خود تربیت میکند و رشد میدهد تا جایی که در نهایت به یک الگو و قهرمان تبدیل میکند.
نماینده تمامعیار فرهنگ خستگیناپذیر
حاج قاسم، در عین تواناییهای شخصی و فردی، مصداق و نمود ظرفیتهای فرهنگی ملت ایران و تفکر برخاسته از انقلاب اسلامی است، چنانکه در پیام تسلیت رهبر انقلاب برای شهادتش هم به این موضوع اشاره شده است: «او نمونه برجستهای از تربیتشدگان اسلام و مکتب امام خمینی بود.» تحلیل شخصیت شهید سلیمانی و دیگر الگوهای ملت ایران در چنین نگاهی، تحلیل ظرف و مظروف است. فرهنگی که مستعد حمل مفاهیم عالی انسانی است و در عین حال مجال شکوفایی استعدادهای فردی و شخصی افراد را هم فراهم میکند. هویتی که برای نیل به اهداف بلند انسانی خود ابایی از خطرپذیری هم ندارد. این موضوع صرفاً محدود به شهید سلیمانی نیست: «این یک رشته پیوسته است؛ از قبل از انقلاب، از مبارزات دوران ستمشاهی بگیرید تا حوادث انقلاب، تا حوادث دفاع مقدس، تا حوادث بعد از آن، تا کرونا؛ در همه اینها این هویت متعهد و دارای احساس مسئولیت در ملت ایران خودش را نشانداده؛ همانطور که در دوران مبارزات ستمشاهی بود، در دوران دفاع مقدس بود، در دوران بعد بود، در دوران کرونا و در حرکت علمی عظیم کشور، یک جریان مهمی است که نشاندهنده [هویت] ملت ماست. این، هویت ملت ما را نشان میدهد؛ این حرکت، حرکت هویتساز است برای ملت ... این یک حقیقت است که به شکلهای مختلف و به جلوههای گوناگون خودش را نشان میدهد.» ۱۴۰۰/۹/۲۱
در چنین مسیری، قهرمانان ملت ایران صرفاً یک اتفاق نیستند؛ قلههایی هستند که از دل تاریخ بیرون زدهاند، اما دامنههایشان از پایین به هم متصل است. مصادیق بههمپیوسته یک هویت و فرهنگ ممتدند که در طول تاریخ ادامه داشته و در هنگام سختیها و فشارها هم بیشتر خود را نشان میدهند. در رأس همه اینها هم خود انقلاب اسلامی قرار داد. سرنگونی رژیم سلطنت شاهنشاهی توسط امام خمینی نه با اتکا به جنگ مسلحانه و کودتا بود، نه متکی به نیروی خارجی. تکیه اصلی امام همان نیروی مردمی بود که سالها زمامداران فاسدشان آنها را نادیده گرفته بودند.
اشارات صریح رهبر انقلاب در استقبال باشکوه و میلیونی مردم ایران از پیکرهای قطعهقطعه شهید سلیمانی و یارانش بهروشنی این ظرفیت درونی ملت ایران را نشان میدهد: «شما دیدید ملت ایران چه کردند ... مردم چگونه با این قضیه مهم -شهادت یک سردار برجسته- مواجه شدند. خطاست اگر ما خیال کنیم این فقط یک حرکت عاطفی محض بود. بله، عواطف هم تأثیر داشت، لکن این حرکت خیلی فراتر از یک حرکت عاطفی محض بود ... مردم نشان دادند که به کسی که مظهر اقتدار ملی و اقتدار جهادی ایران است احترام میگذارند. شهید سلیمانی، مظهر این اقتدار بود. در کل منطقه اقتدار ملی ایران را به رخ دشمنان کشور و دشمنان انقلاب میکشید. مظهر این روحیه اقتدار ملی بود، مردم به این احترام گذاشتند. این مسئله خیلی مهمی است. یک چنین ظرفیتی خیلی باارزش است.» ۱۳۹۹/۴/۲۲
مردم خسته نیستند
از نگاه رهبر انقلاب، ظرفیت درونی، موضوعی است که در بسیاری از مواقع میتوان از آن استمداد جست و آن را به یاری طلبید بهخصوص که این ظرفیت در زمان فشار بیگانگان و دیگر بلایای طبیعی تواناییهای خود را بیشتر به رخ میکشد. رویداد عظیم اربعین و اداره مردمی و غیردولتی آن، به استمداد طلبیدن همین شبکه مردمی از سوی شهید سلیمانی در بحرانها و بلایای طبیعی مانند سیل خوزستان، جوشش درون گروههای جهادی مختلف از مردم عادی تا اقشار متخصص در دوران کرونا برای کمک به کادر درمان و از زمین برداشتن بارهای بر زمین مانده همگی مصادیق دیگری از این روحیه جهاد و طراوت و سرزندگیاند.
در این نگاه، شخصیتی همچون سردار حاج قاسم سلیمانی، فقط یک شخصیت نیست، بلکه تجلی عینی فرهنگ غنی مردمی است که همچنان با نشاط و سرزنده و با انگیزه در مسیر حقطلبانه خویش گام برمیدارند و طی طریق میکنند: «این ملت، بیدار است. این ملت، پُرانگیزه است. این ملت، خسته نیست. آن کسانی که به تبع از تبلیغات دشمنان، ترویج میکنند که این ملت خسته است، بینشاط است، خودشان خستهاند، خودشان بینشاطاند! تعمیم میدهند، قیاس به نفس میکنند.» ۱۳۹۷/۳/۲۵ سردار بزرگ اسلام که میلیونها عاشق در سراسر جهان، خود را برای بزرگداشت دومین سال فراق او آماده میکنند، نمادی از هویت اسلامی، اخلاص، وظیفهشناسی، ایستادگی و مقاومت بود که رهبر انقلاب با تعبیر مکتب از آن یاد کردند: «حاج قاسم سلیمانی، -شهید عزیز- و به ابومهدی -شهید عزیز- به چشم یک فرد نگاه نکنیم. به آنها به چشم یک مکتب نگاه کنیم. سردار شهید عزیز ما را با چشم یک مکتب، یک راه، یک مدرسه درسآموز، با این چشم نگاه کنیم » ۱۳۹۸/۱۰/۲۷