محمدرضا ابوالحسنی
شامگاه روز بیست و نهم بهمن 1388 برای ناوگان دریایی آمریکا و دو ناو اسرائیلی دیگری که بهتازگی در خلیج فارس به جمع این ناوگان پیوسته بودند آبستن اخبار ناامیدکنندهای بود. رهبر ایران خود را آماده میکرد تا سحرگاه روز بعد راهی بندرعباس در جنوب ایران شود. جایی که سالها پیش در آن ایستادن بر عرشهی ناوشکنهای جنگی نیروی دریایی ارتش ایران و تماشای مانور قایقهای کوچک سپاه پاسداران را تجربه کرده بود. همان قایقهایی که طی دو سال نبرد تمامعیار دریایی ایران در سالهای 1366 و 1367، ناوهای پیشرفتهی نیروی دریایی آمریکا را در خلیج فارس کلافه کردند. آن زمان این قایقها علیرغم جثهی کوچک، با مجهز شدن به مینیکاتیوشا و مسلسلهای کالیبر بزرگ و بسیجیان شهادتطلب، ناوگان پیچیدهی آمریکا را در دردسری بزرگ گرفتار کرده بودند.
اما این بار رهبر ایران هزار و سیصد کیلومتر از پایتخت دور نمیشد تا بار دیگر مانور این قایقهای کوچک را ببیند یا شبش را در کابین ناوهای چهلسالهی ساخت انگلیس و آمریکا صبح کند: او در این سفر میخواست بر عرشهی ناوشکنی بایستد که بعد از سالها تلاش، به دست متخصصان علوم مختلف الکترونیک و نظامی کشورش ساخته شده بود. ناوشکنی که از پیشرفتهترین سیستمهای جنگ الکترونیک روز دنیا برخوردار بود و در عین حال نیروی دریایی ارتش ایران را از مزایای چند ناوشکن قدیمی بهرهمند میکرد. تفاوت عمده این ناوشکن با ناوشکنهای دیگر ارتش ایران تنها در تجهیزات پیشرفته یا تسلیحاتی نبود که روی آن سوار شده بود، بلکه در اینجا بود که ناوشکن جدید ایران از سینه تا پاشنه صددرصد ایرانی بود.
بیست و نه سال پیش، زمانی که صدام حملهاش را علیه ایران شروع کرد هجدهماهی از تحریم همهجانبهی نیروی هوایی و دریایی ایران از سوی آمریکا میگذشت. تسلیحات ارتش ایران عمدتاً آمریکایی بود و با رفتن آمریکاییها سیستم تغذیهی رایانهای آنها مختل و حفظ سیستم سنسور و تسلیحات آن هم مشکل شده بود، اما علیرغم این مشکلات و تحریمها، نیروی دریایی ایران با داشتن یازده فروند رزمناو اصلی شامل ناوشکن فریگت و و نوزده رزمناو کوچک شامل شناورهای گشتزنی و هجومی، جنگ دریاییاش با عراق را با تسلط کامل شروع کرد. طوری که هنوز شصت و هفت روز از جنگ نگذشته، توانست نیروی دریایی عراق را تا پایان جنگ فلج کند.
اما با ادامهی جنگ و بخصوص دخالت ناوگان دریایی آمریکا در خلیج فارس در سالهای پایانی جنگ، نیروی دریایی ارتش با خسارت عظیم ناشی از نبرد رودرروی دریایی و غرق شدن چند شناورش روبهرو شد. بعد از جنگ رهبری فرمان جهاد خودکفایی را صادر کرد. با صدور این فرمان عملیات بازسازی ناوهای آسیبدیده آغاز شد. عملیاتی که اولین مشتری آن ناوشکن سبلان بود. کار با ساخت قطعات کوچک مورد نیاز آغاز شد و رفتهرفته به طراحی و ساخت سیستمهای مختلف مستقر بر این ناوها ادامه یافت. با اینهمه تعداد این ناوها به هیچوجه کفاف حراست از مرزهای آبی گستردهی ایران را نمیداد. بنابراین ایران به انگلستان و روسیه پیشنهاد همکاری در زمینهی ساخت ناوهایی جدید داد. پیشنهادی که با پاسخ سرد هر دو کشور روبهرو شد. روسیه به بهانهی رعایت پیمان چرنوبردین از همکاری طفره رفت و انگلیس هم تقاضای ایران را بهشدت رد کرد. به این ترتیب ایران در میان حلقهی ناوهای آمریکایی مستقر در خلیج فارس که تهدیدی دائمی برای ایران به حساب میآمدند تنها ماند. تصور همهی این کشورها این بود که ایران هیچگاه توانایی ساخت ناو نخواهد یافت و با پیشرفتهشدن سیستمهای جنگ دریایی به طور طبیعی به زانو در خواهد آمد. اما چنین نشد.
رهبر ایران فرمان ساخت ناوشکنی صد در صد ایرانی با قابلیت فرود هلیکوپتر و توانایی دفاع موشکی را صادر کرد. متخصصان موشکی، جنگ الکترونیک، صنایع دریایی و دانشمندان علوم آکادمیک دانشگاههای مطرح کشور بیش از سیزده سال با مهندسی معکوس ناوشکنهای الوند ساخت انگلیس که در سالهای 1971 و 1972 وارد خدمت نیروی دریایی ارتش ایران شده بود کار را شروع کردند. در طول پروژه هرگاه به کمک نخبگان علمی نیاز بود صبح با پرواز خود را به بندرعباس میرساندند و عصر به دانشگاههای خود، صنعتی شریف و مالک اشتر برمیگشتند. سفری که گاه چند بار در هفته تکرار میشد. رهآورد این تلاش چندساله آن شد که بالاخره در روز سیام بهمن 1388 رهبر ایران بر عرشهی این ناو تماماً ایرانی بایستد و تجسم رؤیای سالیان پیشش را پیش روی خود ببیند. ناوشکن موج که اکنون به «جماران» تغییر نام داده است، کارش را در آبهای خلیج فارس آغاز خواهد کرد.
حالا دیگر وقتش رسیده تا متخصص الکترونیک این ناوشکن که در اثر فشار کار شبانهروزیاش در اثنای کار سکتهی ناقص کرده بود، با خیال راحت استراحت کند.