others/content
نسخه قابل چاپ

اصلاح الگوی رفتاری نخبگان

محمدحسین وزارتی
بانام‌گذاری سال 1388 به سال "حرکت به‌سوی اصلاح الگوی مصرف" توسط رهبر انقلاب اسلامی، بیشتر نگاه‌ها و توجهات به‌سمت ناهنجاری‌های رفتاری در مصارف اقتصادی جامعه سوق پیدا کرد. به‌خصوص این‌که مصادیقی که رهبر انقلاب به‌عنوان بدمصرفی ملت- اسراف در مصرف آب و نان- ما بیان کردند، خود دلیل اهمیت این موضوع و توجه بیشتر کارشناسان به این قسمت از اصلاح الگوی مصرف بود. بدین ترتیب بود که مسائلی نظیر مصرف‌گرایی، فروش و تبلیغ کالاهای خارجی، مصرف‌زدگی، اسراف و اتلاف منابع انرژی و... در کانون توجه صاحب‌نظران امر قرار گرفت.

اکنون بیش از چهار ماه از آغاز سال می‌گذرد و اتفاقاتی در این بین رخ داده که اذهان عمومی و نخبگان را نسبت به این مهم کم‌توجه کرده است. مسائلی نظیر انتخابات و وقایع پس از آن و کشمکش‌های سیاسیون و نخبگان کشور بر سر آن که تا امروز ادامه دارد و این چند روز هم بحث انتصاب و عزل معاون اول رئیس‌جمهور و وزرای کابینه نقل هر مجلسی شده است.

مسئله‌ای که در این نوشتار بدان پرداخته می‌شود، غفلتی است که ما در برداشت خود از نام سال کرده‌ایم. این امر شاید ناشی از ذهنیتی است که از ابتدای سال به‌وسیله‌ی رسانه‌های ارتباط‌جمعی، نخبگان و صاحب‌نظران، درپی متمرکز شدن آن‌ها بر روی مسائل اقتصادی صِرف، در تشریح اصلاح الگوی مصرف نشأت می‌گیرد. چراکه به نظر، اصلاح الگوی مصرف در عرصه‌های دیگر زندگی نظیر سیاست و فرهنگ هم صادق و در مواردی مهم‌تر از اصلاح ناهنجاری‌های رفتاری در اقتصاد است. قطعاً اگر وزیری در انتخاب مدیران خویش از سلایق شخصی به‌جای انتخاب براساس معیارهای علمی و عملی بهره گیرد- که در ادبیات سیاسی عرف جامعه آن را انتخاب سیاسی می‌نامند-، مطمئناً آن شخص با تصمیم‌گیری‌های غیرکارشناسانه‌ی خود، هزینه‌های زیادی را بر روی دوش دولت و ملت می‌گذارد.

اگر از این منظر و با توجه به اتفاقات اخیر، به نام امسال نگاهی دوباره بیندازیم، سؤال‌های اساسی که در ذهن متبادر می‌شود این است که آیا رفتارها و عملکرد نخبگان ما برای نظام اسلامی هزینه‌بردار نیست؟ در صورت مثبت بودن پاسخ، آیا این هزینه‌ها کمتر از هزینه‌های اتلاف انرژی و منابعی مثل آب و گاز به ما ضرر می‌رساند که اصلاً به فکر اصلاح آن نیستیم؟ آیا ما برای اصلاح الگوی رفتاری نخبگان و سیاست‌مداران خود برنامه‌ای داریم؟ آیا خودشان فکری برای این معضل کرده‌اند؟ اهمیت این موضوع -همان‌طور که در بالا اشاره شد- به این دلیل است که بسیاری از ناهنجاری‌ها و کمبودها و اتلاف منابع، از سوءمدیریت و رفتارها و تصمیمات غیرعقلانی نخبگان نشأت می‌گیرد.

از طرف دیگر نخبگان هر کشور، از منابع مهم و استراتژیک آن می‌باشند که هَرزروی آن‌ها باعث لطمات شدید و بعضاً جبران‌ناپذیری بر کشور وارد می‌کند. فکر، ایده‌پردازی و نوآوری نخبگان جامعه به‌مانند دیگر منابع ثروت هر کشور اولاً ارزش‌مند و ثانیاً محدود می‌باشد. بنابراین باید به استفاده‌ی صحیح از آن توجه ویژه‌ای داشت. ضمن این‌که استفاده‌ی صحیح از نخبگان و نیز استفاده‌ی صحیح نخبگان از خود، موجب بهینه‌سازی مصرف در دیگر عرصه‌ها و منابع نیز می‌گردد. بنابراین در استفاده از نخبگان جامعه باید به این نکته توجه داشت که آن‌ها خود نیز از منابع ثروت هستند که باید از آن‌ها به‌طور صحیح استفاده شود. البته این امر در ابتدا ناظر به خود نخبگان است که چگونه از نقش خود برای پیش‌برد اهداف متعالی جامعه استفاده کنند.

نگاهی به اتفاقات چند وقت اخیر نشان می‌دهد که اصلاح الگوی رفتاری سیاست‌مداران و نخبگان ما، ضروری‌تر از اصلاح معضلات اقتصادی است. به‌طوری‌که در این چند وقت، مشاهده کردیم و می‌کنیم که چگونه گفتار و رفتار آن‌ها در بالا بردن هزینه‌های سیاسی و بین‌المللی نظام و کاهش اعتبار و سرمایه‌ی اجتماعی آن- که در همه‌ی جوامع از مهم‌ترین سرمایه‌ها محسوب می‌شود- مؤثر است.

این‌که رهبر انقلاب از فردای انتخابات، همه و به‌خصوص نخبگان و سیاسیون را به آرامش دعوت می‌کنند و خواستار این مطلب می‌شوند که همه‌چیز از طریق قانونی پیگیری و دنبال شود، باید معیاری باشد برای اصلاح الگوی رفتاری نخبگان کشور تا بر این اساس رفتارهای خود را تنظیم کنند.
این‌که رهبری خطاب به همه‌ی جناح‌ها بر لزوم شناخت صحیح دوست و دشمن تأکید دارند، به این دلیل است که سرمایه و انرژی که در بازار سیاست هزینه می‌شود، نباید با اشتباه گرفتن دوست و دشمن و پاک کردن صورت‌مسأله اصلی به‌راحتی به هدر برود.

این‌که رهبر انقلاب در نامه‌ی خود به رئیس‌جمهور، دلیل مصلحت ندانستن انتصاب آقای مشائی به معاونت اولی ایشان را اختلاف و سرخوردگی بین علاقه‌مندان رئیس‌جمهور ذکر می‌کنند، مؤید این مطلب است که ایشان نمی‌خواهند درصد قابل توجهی از ظرفیت‌های منابع انسانی کشور- چه مردم و چه نخبگان- هدر رود و بسیاری از نخبگان از همکاری با دولت دهم قطع امید و اجتناب کنند.

رهبر انقلاب با بیان این نکات مهم، تلویحاً اشاره به لزوم حرکت جدی مسؤولین و نخبگان جامعه به‌سوی اصلاح الگوی رفتاری‌شان دارند تا بیش از این نظام جمهوری اسلامی از این‌گونه رفتارها لطمه نبیند. البته باید گفت که بحث نخبگان، دولتی و غیردولتی ندارد و همه باید برای تحقق این امر تلاش کنند و مراقب باشند تا نکند به‌جای این‌که نخبگان "فرصت‌ساز" باشند، تبدیل به نخبگانی "فرصت‌سوز" شوند.

هنر یک نخبه، استفاده‌ی به‌موقع از فرصت‌های به‌دست آمده است و اگر خیلی هنرمند باشد، می‌تواند چالش‌ها و تهدیدها را به فرصت مناسبی برای نظام تبدیل کند. اما امروز شاهد آن هستیم برخی از نخبگان که به جناح‌ها و جریانات مختلف سیاسی تعلق دارند، فرصت‌هایی را که با تدبیر رهبری فراهم شده، تبدبل به چالش می‌کنند. بنابراین مأموریت ویژه برای نخبگان جامعه در سال " حرکت به‌سوی اصلاح الگوی مصرف"، ایجاد فضایی است که آن‌ها بتوانند ابتدا خود و رفتارهای خود را اصلاح کنند.

راهی را که رهبر انقلاب پیش روی نخبگان گذاشته‌اند، عقلانیت است. این امر با توجه به این‌که فضای پس از انتخابات، فضایی احساسی و در برخی موارد، غیرعقلانی بوده، مهم جلوه می‌کند. زیرا تنها مسیر حل و فصل این مناقشات عقل‌مداری نخبگان است تا هم بتوان با منطق قضایا را دید و بررسی کرد و نیز، دیگر تمایلات شخصی و احساسی، در نگرش به واقعیت‌ها، تصمیم‌گیری‌ها، اظهار‌نظرها و گزینش افراد دخیل نخواهد بود.
 
در اين رابطه بخوانید :
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی