مسئله نوشتافزار و جایگاه آن در فرهنگسازی و هویتسازی دانشآموزان به قدری است که رهبر معظّم انقلاب از آن به عنوان یک کالای حیاتی یاد می کنند. همچنین ایشان در جای دیگری با اشاره به ضرورت تولید نوشتافزار در داخل بر بار فرهنگی نوشتافزارهای وارداتی در جامعه تاکید می کنند:«کسانی در داخل کشور هستند که یک حرکت اقتصادی را شروع میکنند؛ باید به اینها کمک بشود. حالا اینکه گفتم مال این روزها است، همین مسئلهی نوشتافزار است؛ چند جوان باهمّت پیدا شدهاند و نوشتافزار داخلی دارند تولید میکنند؛ نوشتافزار یک رقم مهمّی است؛ شما ببینید مصرف نوشتافزار-مداد و کاغذ و دفتر و بقیّهی وسایل- چه حجم عظیمی دارد که ما در بسیاری از اینها داریم از واردات استفاده میکنیم که هم بارِ فرهنگی دارد، هم بارِ اقتصادی دارد.» ۱۳۹۷/۰۶/۰۷
رسانه KHAMENEI.IR به همین مناسبت در گفتاری از سعید حسینی رئیس هیئت مدیره ایران نوشت(مجمع نوشتافزار ایرانی – اسلامی) به تحلیل وضعیت صنعت نوشتافزار و تولید داخلی آن و ابعاد تاثیر آن بر فرهنگ و هویت جامعه پرداخته است.
نوشتافزار، کالای ضروری
حیاتی بودن صنعت نوشتافزار بومی از چند جهت میتواند معنی داشته باشد؛ اول اینکه نوشتافزار یک کالای ضروری است و برای تمام جامعه باتوجه به کارکردی که دارد مصرف دارد و جزو کالاهای فراگیر است و صددرصد مردم کشور در بحث تحصیل، اداری، دانشجویی و... از آن استفاده میکنند.
بُعد دوم موضوع این است که نوشتافزار برای فعالیتهای علمی بوده و ابزار تحصیل است و بخشی از کارکردش ابزار کار اداری است و اگر تحصیل و کار علمی را در نظر بگیریم که شاید مهمترین ابزار آن نوشتافزار باشد، چه کارکرد دانشآموزی و دانشجویی و چه در حوزه کاری و اقتصادی و اداری، کارکردش تمدنی و خدمت به پیشرفت کشور است و برای علمآموزی و پیشرفت علمی کارکرد حیاتی خود را هم دارد، مخصوصاً برای کشور ما که در نقطهای است که نگاهش به پیشرفت در حوزههای علمی با سرعت است.
مقولهی بعدی اهمیتی است که در حوزه اقتصادی داشته و یک گردش مالی بزرگ دارد که بیش از ۱۰ میلیارد تومان است و میتواند در اشتغالآفرینی و ارزبَری مهم باشد؛ یعنی اگر واردات نشود، از جهت جلوگیری از خروج ارز از جهت اقتصادی هم کالای مهمی به حساب میآید و سهمی از بازار کشور را دارد. نکته بعدی بحث محتوایی و رسانهای آن است که مخصوصاً برای حوزه کودک و نوجوان باتوجه به محتوایی که روی این اقلام قرار میگیرد، کارکرد فرهنگی، تمدنی و سبک زندگی نماد پیدا کرده که از نظر سبک زندگی و فرهنگ میتواند بسیار مهم باشد. مسئلهای که شاید به آن توجه نشده و بسیار مهم است و حیاتی بودن نوشتافزار از این بُعد بوده، این است که جزو اولین کالاهایی است که در اختیار کودک قرار میگیرد و شخصیت کودک را شکل میدهد.
اگر این گروه کالایی تولید ایرانی نباشد، اعتمادبهنفس، هویت ملّی، انگیزه و امیدی که داریم این سؤال برای دانشآموز پیش میآید که اگر توان تولید مداد و بقیه نوشتافزارها را نداریم، چگونه میتوانیم در عرصه موشکی و دیگر عرصهها کار کنیم؟! پس از نظر حیاتی تاثیری که روی بچهها و تربیت آنها میگذارد و میتواند یک نماد باشد بسیار اهمیت دارد؛ یعنی در این مقطع سِنی میتواند شکلدهنده هویت بچهها باشد. توجه ژاپن به این صنعت که یکی از صنایع پیشران و باکیفیت است به این دلیل است که بچههای ژاپنی از همان اول نوشتافزارهایی که در اختیار میگیرند کالاهای وطنیشان است. این نکته حائز اهمیتی است از جهت حیاتی بودنش و تاثیری که روی شخصیت بچهها میگذارد باعث میشود نگاه امیدوارانه و هویت گروهی داشته باشند.
حرکتی که ۱۲ ساله شد
در این سالها مثل هر صنعت دیگری در کشور، تعدادی تولیدکننده داشتهایم و بخش زیادی هم واردات انجام میشد. باتوجهبه شرایطی که کشور در بحث تولید دارد و شرایط ما چه از جهت قوانین و چه از جهت فضای اقتصادی که عمدتاً فضای ضدتولید است و کارهای غیرتولیدی به نسبت کارهای تولیدی سود بیشتری دارد، بخش کوچکی از محصولات در داخل کشور تولید میشد و بهخاطر فضای فرهنگی و فضای حاکم بر بازار نسبتبه تولید داخل، حتی محصولاتی که در داخل کشور تولید شده، تلاش میشد با خارجینمایی تولید داخلی بودن آنها مخفی بماند تا جنس در بازار به فروش برسد. حدود ۱۲سال پیش حرکتی شروع شد تا بتوانیم یک روند مستمر و بالنده در حوزه تولیدات داشته باشیم که این اتفاق افتاده است. در ابتدای دهه ۹۰ که این حرکت شروع شد، تولیدات داخل در بازار نوشتافزار سهم ۲۰درصدی داشت و از جهت فرهنگی تطابق با محتوای بومی و فرهنگی داخل نداشتیم و صفر بود. حرکتی که طی این ۱۲ سال بهصورت مستمر انجام شد در میان تولیدکنندهها یک حرکت جهشگونه بود و در بسیاری از حوزهها در بحث نوشتافزار به خودکفایی رسیدیم و در بسیاری از حوزهها به تنوع رسیدیم و الان شاهد این هستیم که سهم ۲۰ درصدی حداقل سهبرابر شده و برآوردها این است که بین ۶۰ تا ۷۰ درصد تولیدات داخلی هستند که در برخی از حوزهها بیش از ۹۰درصد است که بهنوعی به یک خودکفایی کامل رسیدهایم.
وقتی پیشرفت تولیدات ملی در زمینه نوشتافزار شروع شده بود، دولت نسبتبه آن اهتمام و پیگیری ویژهای نداشت و یک حرکت مردمی بود که با موانع مختلفی روبهرو بودیم و در مواقعی مثل برگزاری نمایشگاه که برای تولیدات ایرانی شکل میگرفت با مانعهایی از طرف دولت مواجه میشدیم یا تسهیلگری برای تولیدکنندهها نبود که این اتفاق، کار را با مسیر سختتری جلو میبرد. چندین مرتبه با همه مجموعههای دولت که با ما مرتبط بودند، نامهنگاری کردیم و تنها کسی که پاسخ نامه را داد و منجر به جلسه شد، حوزه معاونت علمی ریاستجمهوری بود؛ اما در ادامه و در عمل شاهد همکاری جدی نبودیم و حوزههای دیگر توجهی به این حوزه نداشتند. در دولت جدید، انگیزه بیشتری برای این موضوع هست و پیگیریهایی صورت گرفته و در تلاشیم تا بتوانیم اینها را به اتفاقات واقعی روی زمین تبدیل کنیم و با کمکها و حمایتها سرعت مسیر را افزایش دهیم.
در این مسیر که بهصورت مردمی و با دغدغههای فرهنگی و اقتصادی تولید ملی انجام میشود، اگر با پشتیبانی و حمایت دولت همراه باشد، سرعت این پیشروی افزایش خواهد داشت و بسیار مهم است که این حمایتها در حد وعده و بهصورت زبانی باقی نمانند و به کارهای نمایشی خلاصه نشوند و دولت باید مانعزدایی، تسهیلگری، حمایت و نظارت کند تا این مسیر بهطور واقعی تسهیل شود. اگر در مسیری که شروع کردیم بتوانیم به قله برسیم، در حوزه اقتصادی هم اشتغالزایی بسیار خوبی صورت میگیرد. برآوردمان این است که اگر به تولید و خودکفایی کامل برسیم و بتوانیم بازار صادراتی هم در کنارش داشته باشیم، صنعت نوشتافزار باعث میشود حدود ۵۰هزار شغل ایجاد شود و از خروج ارز از کشور جلوگیری شده و ارزآوری که با صادرات برای کشور حاصل میشود، در حوزه اقتصاد اتفاق مثبتی خواهد بود.
نوشتافزار فرهنگساز
در حوزه فرهنگ هم محتوای فرهنگی بر بچهها تاثیر تربیتی دارد و تطابقی که با دغدغههای فرهنگی والدین و نظام تربیتی ایجاد میکند میتواند نقش جدی و مکملی در فرایند تربیتی آنها داشته باشد. در بسیاری اوقات، این محصولات محتوایی که منتقل میکنند در تعارض با نظام فرهنگی ما و در تعارض با دغدغههایی است که والدین برای بچههایشان دارند. مثلاً ممکن است برخی محتواها به جای شجاعت، خشونت را تبلیغ کند و به بچهها منتقل کند. اگر بتوانیم در حوزه فرهنگی محصولاتمان را جایگزین محصولات با محتوای غربی کنیم، تاثیرات جدی بر تربیت، سبک زندگی و جهانبینی بچهها دارد و در ادامه مسیر زندگی کمک میکند که با یک نگاه اعتقادی، تربیتی و سبک زندگی بهتری در طول زندگی مواجه باشند.
در حوزه فرهنگ و کار فرهنگی، سبک زندگی و انتقال فرهنگ در عرصه جامعه به نسلهای بعدی مهمترین حرکت فرهنگی در حوزه کودک و نوجوان است. در این مقطع سنی، عمده شخصیت و اصل باورها برای مسیر آینده و نوع نگاه به مسائل کلان مثل سبک زندگی، شکل میگیرد. به همین دلیل در سراسر دنیا دال مرکزی و حرکت مرکزی برای مخاطب اصلی که همان کودک و نوجوان میباشد، کار فرهنگی است. ساخت ژانرها و شخصیتهایی که تمامی محتواهای مدنظر در آن ژانرها و شخصیتها خلق میشود و به بچهها نه با زبان، بلکه از طریق ابزار هنر و با یک شخصیت در جهان و ایجاد علاقه، ذوق و توجه به آن شخصیت و حتی در جاهایی تقلید از آنها، این مسیر جلو میرود.
در سبقه تاریخی و دینی خودمان داریم که در قرآن بسیاری از قصهها برای انتقال مفاهیم استفاده میشوند و شاهنامه فردوسی که شاید بزرگترین شخصیتپردازی و ساخت جهان در آن بازه زمانی در دنیا بوده؛ کار بسیار ویژهای است. تمدن غرب با استفاده از احاطه و چیرگی که در عرصه فناوری به دست آورد با استفاده از ابزارهایی که در دنیای انیمیشن، سینما و عروسک دارد، این مسیر را با یک گستردگی و جامعیتی خلق کرد و در ۱۰۰ سال گذشته روزبهروز این مسیر را کاملتر کرده؛ یعنی تجربههای گوناگون این زنجیره را شکل داده و جهان داستانی و شخصیت را از یک خاستگاه محتوایی که عمدتاً فیلم، انیمیشن، کتاب و اخیراً بازیهای ویدئویی است، شخصیتها را رونمایی میکند و اصل داستان ساخته میشود. یعنی شخصیتها در همه ابعاد زندگی بچهها وارد شده و در صدها عرصه دیگر این محتوا را از طریق محصولات، خدمات، کالاها، آموزش و همه آنچه موردنیاز و استفاده کودک و نوجوان در زندگیاش است به بچهها منتقل میکنند و تثبیت میشود؛ همه اینها زنجیره است و مکمل یکدیگرند و کامل زندگی بچهها را دربر میگیرند و با بهرهگیری از آن شخصیت مسیر انتقال فرهنگ و محتوا را انجام میدهند.
این مسیر با قدرت انجام میشود و باتوجهبه قدرتی که تمدن غرب در عرصه فرهنگ، هنر و رسانه دارد برای کل کشورهای دنیا این کار را میکند؛ مثلاً شرکت والت دیزنی مهمترین خالق این محتواها، داستانها، جهان داستانها و شخصیتهایی است که برای بچهها در دنیا خلق میشود و کار اصلیاش این است که رویای بچهها را بسازد. البته بعضی از کشورها در کنار این مسیر، مسیرهای بومی ایجاد کردند و شخصیتهای بومی خود را دارند. کشور ژاپن این مسیر را داشته و کشورهای عربی بهتازگی شروع کردند و میخواهند این کار را انجام دهند. این تکاپو و تلاش فرهنگی در کشورهای دیگر هم شکل گرفته که بتوانند شخصیتها، قصهها و جهان داستانهای خود را داشته باشند و مفاهیم خود را به بچههایشان منتقل کنند. ما در این حوزه غفلت جدی داشتیم و بسیار به این مسیر یعنی مسیر خلق قصه و شخصیتسازی توجه نداشتیم، علیرغم اینکه در برخی از حوزهها مثل انیمیشن، کارهای انفرادی یا تکمحصولی خوب و توان فنی خوبی داشتیم. علیرغم اینکه رهبر معظم انقلاب طی ۳۰ سال گذشته تذکراتی داده بودند و بارها با مثالهای مختلف با تشریح این موضوع که این فیلمها، شخصیتها و عروسکها تاثیراتی داشتهاند و مسئولان و دستاندرکاران به این سمت بروند ولی در این حوزه غفلت کردیم و یک غفلت نابخشودنی داریم؛ چون باعث شد بخشی از محتوایی که در حوزه شخصیتسازی و شخصیتپردازی در کشور الگوبرداری میشود، شخصیتهای غیربومی داشتند.
در نمایشهایی که چند سال قبل داشتیم، تعداد قابل توجهی از شخصیتهای محبوب بچههای ایرانی، از بین شخصیتهای آمریکایی بودند و این سبب میشود تاثیرات گستردهای که در آینده این بچهها و آینده ملت و نگاهی که به خود، ملت و پیشرفتشان دارند همگی تحتالشعاع قرار بگیرد و اتفاقی است که باید بسیار به آن توجه کرد. این کار بهصورت زنجیره است و طبعاً باید بهصورت زنجیرهای انجام شود و بایستی عمدتاً حرکتهای مردمی و غیردولتی انجام شود. بسیاری از کارهای فرهنگی ما بهصورت دولتی، فرمایشی و جزیرهای است؛ یعنی هر کس با دغدغه خود کار میکند و تلویزیون با دغدغه خود و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با دغدغه خود کارهایی انجام میدهند و این زنجیره شکل نمیگیرد. نوشتافزار یکی از عرصههایی است که وقتی محتوا خلق میشود روی آن قرار میگیرد و دهها حوزه دیگر مثل نوشتافزار وجود دارد که باید این زنجیره را کامل کنند.
در این سالها باتوجهبه حرکتی که فعالان نوشتافزار داشتند و فرهنگسازیای که کردند موضوع شخصیتسازی و شخصیتپردازی به لحاظ گفتمانی بسیار پیش رفته و توانسته توجه اندیشمندان، نخبگان، فعالان، برخی از مسئولان و بخش زیادی از مردم را به خود جلب کند و این موضوع را جا بیندازد و به نظر میرسد اکنون این آمادگی درحال شکلگیری است و باید همه تلاشمان را بکنیم که در این مسیر قدمهای جدی برداریم. نمونههای کوچک موفق در این سالها در بخشهای مختلف مثل پویانمایی داشتیم. باید برای اینگونه کارها از همان نقطه ایده و فیلمنامه تا انتها که شامل محصولات و خدمات میشود طراحی داشته باشیم. هم برای داخل کشور و هم با نگاه بینالمللی؛ و برای سایر کشورها بهمنظور مصرف توجه کنیم. این قابلیت را به لحاظ فنی داریم و توان و بچههای خوشفکر هم داریم که در عرصههای گوناگون کار میکنند و باید شرکتهای دانشبنیان و مجموعههای فرهنگی و اقتصادی تلاش کنند این اتفاق بیفتد. اگر این اتفاق را رقم بزنیم، این مقاومت فرهنگی شکل میگیرد تا بتواند یک جریان فرهنگی بومی و اصیل با محتوایی که هم برای کشورمان و هم برای کل دنیا قابل افتخار است و مبتنی بر نگاه سرمایهداری نیست خلق کند؛ یعنی این خلق زنجیره برای سودمحوری شکل نمیگیرد و برای نگاه متعالی خودمان است که میخواهیم در آن کمال انسانی شکل بگیرد. محتوایمان مبتنیبر انسانیت و ارتقای انسانیت است و این اتفاق میتواند در همه دنیا مخاطب خود را داشته و جذاب باشد.
شخصیتپردازی با نگاه تمدنسازی
امیدواریم بتوانیم حرکت شخصیتپردازی با نگاه تمدنسازی با افق بلند؛ هم برای داخل کشور و هم در عرصه بینالمللی داشته باشیم. اتفاقی است که میتواند حوزه کودک و نوجوان و بهطورکلی حوزه فرهنگی ما را متحول کند. بحث شخصیتها ازلحاظ زمانی وقت زیادی میبرد و خلق شخصیتها و تثبیت آنها چند سال زمان میبرد. برخی شخصیتها در بازه زمانی ۵۰، ۷۰، ۸۰ یا صد ساله خلق شدهاند؛ البته خلق شخصیت بنا به اینکه چه محصولی باشد، سه چهار سال طول میکشد، اما امکان ادامه، استمرار و بازتولیدش بعضاً دههها در عرصه محتوا بازتولید میشود و در قالب سینمایی، پویانمایی و فرمهای دیگر ساخته و ابزارهای گوناگون بهکار گرفته میشوند و دائم در عرصه محصولات و خدمات بازتولید شدهاند؛ این اتفاقی است که باید بیفتد. ظرفیتهای بسیار خوبی داریم و به لحاظ فرهنگی غنای ادبیاتمان بینظیر است. مبانی دینیمان فوقالعاده است و برای خلق شخصیتها ظرفیت لازم را دارد و طی سالهای اخیر، شخصیتهای خوبی در حوزه پویانمایی به میدان آمدند و آماده این هستیم که خلق شخصیت اتفاق بیفتد و کار انجام شود که تا سالها بتوانیم آن را بازتولید کنیم، گسترش دهیم و بتوانیم بهرههای فرهنگی و اقتصادی را ببریم.
تبلیغات را فراموش نکنید!
در اولین دیداری که خدمت رهبر معظم انقلاب رسیدیم برای ارائه گزارش بالندگیها و پیشرفتهایی که در عرصه صنعت نوشتافزار بومی و تولید ملی شکل گرفته بود، مهمترین توصیهای که ایشان داشتند این بود که گفتند روی تبلیغات و اطلاعرسانی بهطور جدی کار بکنید. وقتی به تاریخچه این ۱۲ سال برمیگردیم، تحلیل من این است که عمده موفقیت به واسطه این بود که مردم در بحث خرید و مصرف کالای ایرانی فعال شدند و متعصبانه و غیرتمندانه به این عرصه توجه کردند. این اتفاق ناشی از مشارکتگیری از مردم از طریق فرهنگسازی و کار رسانهای بود که طی این سالها انجام شد. به نظر بسیاری از کارشناسانی که با آنها گفتوگو داشتیم، شاید موفقترین تجربه فرهنگسازی در عرصه تولید ملی و مشارکتجویی مردم، تجربه نوشتافزار بوده که با همت و کمک صداوسیما، فعالان مردمی در فضای مجازی، رسانهها و خبرگزاریها بود و مستمراً در این ۱۰ سال کار کردیم؛ هرچند در عرصه کیفیت این کارها باید اتفاق جدی بیفتد و جاهایی که خلأ وجود دارد کار شود.
کارهای خوبی در عرصه تبلیغات و اطلاعرسانی انجام شده، ولی جای کار وجود دارد؛ یعنی در شهریورماه سال گذشته مسیری که در اطلاعرسانی و فرهنگسازی انجام شد، در بسیاری از حوزهها چند پله جلوتر بود و تلاش شد تا با زبان هنر و با تلاش بیشتری که آن محتوا، محتوای اثربخش شود و نه فقط افزایش کمیت، بلکه با افزایش کیفیت بتواند با جان مخاطب اصلی که خود بچهها و در قدم بعدی والدین هستند، ارتباط برقرار کنند. بعضاً بازخوردهایی از بچهها در توجه به نوشتافزار ایرانی میبینیم که برای بسیاری فعالان مایه تعجب و افتخار است که این اتفاق افتاده و بچهها حتی بچههای کوچک بهواسطه کار خوبی که در بحث رسانه انجام شده، با انگیزه نسبتبه حمایت و توجهبه کالای ایرانی و نوشتافزار ایرانی گرایش پیدا کردهاند. با برنامهریزی جدی و استمرار و کیفیتبخشی به فضای تبلیغات و اطلاعرسانی میتوانیم شاهد رشد صنعت نوشتافزار ایرانی باشیم و نهفقط برای نوشتافزار، بلکه برای کل سبک زندگی بچهها. باید با کودک و نوجوانی مواجه شویم که به واسطه کار فرهنگی خوب و فاخر، بحث فرهنگسازیِ استفاده از کالای ایرانی، کامل در این بچهها برای مسیر زندگیشان نهادینه شده و خودشان در آینده میتوانند جزئی از سازندگان، تولیدکنندگان و فعالان تولید داخلی شوند و این اتفاق را رقم بزنند و تاثیرات بزرگی برای پیشرفت کشور داشته باشند.