others/content
نسخه قابل چاپ

تقدیم به خانم یامامورا، تنها مادر شهید ژاپنی

دختر خورشید تابان

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttps://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif کتاب «مهاجر سرزمین آفتاب» سرگذشت یگانه مادر شهید ژاپنی دفاع مقدس، سرکار خانم کونیکو یامامورا است که در سنین جوانی پس از آشنایی با معارف دین مبین اسلام و ازدواج با یک جوان مؤمن ایرانی، آیین شینتو را کنار گذاشت، به دین اسلام و مذهب تشیع گروید و نام «سبا بابایی» را برای خود برگزید. خانم نغمه مستشارنظامی درباره این کتاب ترکیب‌بندی سروده‌اند که رسانه KHAMENEI.IR آن را منتشر می‌کند.

بند اول
شنیدم داستان دختر خورشید تابان(۱) را
که صدها بار بر چشمِ دلم آورد باران را
سبا(۲)، بانوی صبر و صلح و آرامش، سبا، مادر
که چون جان دوست دارد خاک و نام پاک ایران را
سبا با چادری از نور آمد با دلی روشن
که روشن کرد جان عاشق صدها مسلمان را
مسلمانان مسلمانان، مسلمانی چنین شاید
فدای دین و ایمان خواست مادر، پاره ی جان را
نه تنها پاره ی جانش شهید راه ایمان شد
که پرورده ست در راه خدا بلقیس و سلمان(۳) را
بخوان قرآن که دلتنگم برای لحن شیرینت
بنوشان بر لبان خشک دنیا طعم ایمان را
شکوه مادری از مشرق چشم تو می تابد
فلک آرام را در وسعت قلب تو می یابد
 
بند دوم
کونیکو(۴)، دختر میهن، نخستین نام دختر شد
میان کوه و دریا روزگار کودکی سر شد(۵)
اگر چه جنگ(۶)، زخمی بود بر رویای کوهستان
ولیکن جوهر صبری که در دل داشت گوهر شد
نسیمی آمد و عطری بهشتی ارمغان آورد
مشامش از گلاب ناب ایرانی معطر شد
رسید از راه مردی از دیاری دور و جانش را
به سوی دین حق با جلوه های عشق رهبر شد(۷)
نمی دانست نامش را، مرامش را، پیامش را
ولی با دیدن راز و نیازش چشم او تر شد
چه می گوید؟ چه می خواند؟ عجب آرامشی دارد
نگاهش کرد، گویا چشم او هم پرسشی دارد
 
بند سوم
همین که آن جوان تازه وارد در نماز آمد
دلش در آرزوی کشف آن راز و نیاز آمد(۸)
نگاهش کرد گویا با کسی محو سخن باشد
تو گویی قلب او تا آسمان ها رفت و باز آمد
رکوع و سجده و ذکر قنوتش را ببین گویا
بهاری در زمستان زمین در پیشواز آمد
سؤالی داشت اما شرم کرد و چشم ها را بست
دگر بار آن جوان با آن نوای دلنواز آمد
به قد قامت که بر می خواست لحنش پخته تر می شد
میان سجده اش، پروانه ای بر جانماز آمد
توکّل کرد و باور داشت ایمانش اثر دارد
جواب صبرش از سوی خدای کارساز آمد
گلی در هیئت بانوی شرقی پیش روی او
سلامی گفت آهسته، نگاهی کرد سوی او
 
بند چهارم
میان شاخه ی گیلاس و یاس افتاد پیوندی(۹)
خدا می خواست با عشقت به دین حق بپیوندی
سبا(۱۰) شد نام تو تا داستانت خواندنی باشد
"خطاب آمد که واثق شو به الطاف خداوندی"(۱۱)
صبور و مهربان، آموختی رسم محبت را
 مزین کرد احوال تو را با مهر فرزندی
گلت را پرورش دادی به لطف مهر همراهت
دلت لبریز شد از اشتیاق و آرزومندی
هوای دیدن ایران زمین در قلب و جانت بود
حبیبت گفت وقتش شد، مهاجر! رخت می بندی؟
لباسی دوختی هم رنگ شب هم رنگ آرامش
نشاندی بر لب همراه و هم گامت چه لبخندی(۱۲)
گلی از شرق دور آمد گل ایران زمین باشد
سبا شد تا دل بلقیس و سلمان محو دین باشد
 
بند پنجم
امام آمد(۱۳)؛ جهانت روشن از نور نگاهش شد
دلت لبریز از آرامش لبخند ماهش شد
امام آمد دلیل روشنی تابید بر جانت
امام آمد دلیل روشن و خورشید راهت شد
به استقبال او با پای جان رفتی و دیدارش(۱۴)
شهاب روشنی در شام چشمان سیاهت شد
امام آمد که عشقت را به ایران بیشتر سازد
کلامش جلوه ی حق در ضمیر نیکخواهت شد
امام آمد که مهر خاوران را جلوه گر سازد
امام آمد یقین آیینه ی پاک پگاهت شد
مشامت را بهشتی می کند عطر گلاب و یاس
میان چادرت گلبرگهای زنبق و گیلاس
 
بند ششم
مرامت عشق ایران بود و دشمن در کمین دل
تو ایمان داشتی بر راه عشق و راه دین دل
اگر دشمن هجوم آورد، باید مرد میدان شد
هزاران جان فدای خاک پاکت سرزمین دل(۱۵)
محمد کوله را برداشت، سرباز وطن باشد
برافشاندی گلی در راه او از آستین دل(۱۶)
نگاهی بر قد رعنای او کردی و دانستی
که قلب این جوان وصل است بر حبل المتین دل
خبر آمد محمد هم کبوتر شد، بهشتی شد
توسل داشتی بر زینب و ام البنین دل
شبی در خواب دیدی جایگاهش را در آن دنیا
شهیدان زنده اند و نزد رب العالمین دل(۱۷)
به روی سنگ قبرش نام مادر نیز حک  شد تا
بخواند عالمی از معجزات انقلاب ما(۱۸)
 
بند هفتم
به قلبت داشتی داغ شهیدان خدایی را
شنیدی درد جانبازان پاک شیمیایی را(۱۹)
سفیر سرفه های بی امان عاشقان بودی
که دنیا بشنود آوای مرغان هوایی را
اگر چه همدمت تا آسمانها پرکشید اما
به جا آورده ای نیکو تو حق آشنایی را(۲۰)
سفیر صلح و ایمانی و می دانم که می دانی
خدا بر عاشقان بخشیده فیض روشنایی را
تو قدر دین حق را نیک می دانی و الگویی
صداقت، مهربانی، راستگویی، پارسایی را
تو از آغاز اهل این دیارمهربان بودی
که دارد در دلش نیلوفران آسیایی را
به ما از راز و رمز ناب لبخندت بگو مادر
بیا از آخرین دیدار فرزندت بگو مادر

بند هشتم
بمان مادر که درس مادری استاد می خواهد(۲۱)
شهیدت زنده است و مادرش را شاد می خواهد(۲۲)
زیارت با توشیرین است مادر جان، دلِ تنگم
نمازی با شما در صحن گوهرشاد می خواهد
تویی نجوای پاک لاله یی در خون خود خفته
که ایران را همیشه خرم و آباد می خواهد
تویی فریاد شرق زخمی از بیداد غربی ها
که دنیا را رها از بند استبداد می خواهد
بمان مادر دعاگوی تو پاکانند و نیکانند
که ایران جان پاکت را ز درد آزاد می خواهد

بمان با ما طلوع فجر نزدیک است مادر جان
جهان آماده آن وعده ی نیک است مادر جان
 
"خبر بغضی شد و بارید و چشم دفترم تر شد
که بند آخر ترکیب بندم سوگ مادر شد"
 
رها، آرام، چون برگ گلی، چون بال پروانه
به سمت هجرتی دیگر دلت پر زد ازین خانه
دلت دریای ایمان بود و با دریادلی همدم
به جامانده ست یاد و خاطراتت هچو دردانه
خداحافظ گل نیلوفر شرقی، خدا حافظ
مهاجر هستی اما نیستی هرگز تو بیگانه
تو اهل سرزمین عشق و ایمانی، گل ایران
تو ثابت کرده ای آرامش و نور است کاشانه
به پای این وطن فرزند دادی، عشق بخشیدی
به پای دین حق ماندی تمام عمر مردانه
رها، از خاک، تا افلاک پر زد روح پاک تو
صفایی یافت جانت باز با دیدار جانانه
 
عروج عاشقان پایان مهجوری و مشتاقی ست
"به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی ست"
۱۰ تیر ۱۴۰۱

پی‌نوشت:
۱) اشاره به کشور ژاپن-زادگاه راوی کتاب مهاجر سرزمین آفتاب- که به سرزمین خورشید تابان شهرت دارد.
۲) اشاره به نام ایرانی خانم کونیکو یامامورا(سبا بابایی)
۳) اشاره به نام فرزندان خانم بابایی: بلقیس، سلمان و محمد(شهید محمد بابایی)
۴) فصل اول صفحات ۹ و ۱۰، راوی انگیزه انتخاب نام کونیکو به معنای فرزند وطن توسط پدر برای او را، عنصر وطن پرستی پدرش  بیان می نماید.
۵) فصل اول صفحه ۱۲، راوی شهر زادگاهش (اّشیا) را شهری پولدارنشین با خانه های چوبی که در میان کوه و دریا قرار دارد توصیف می کند.
۶) فصل دوم صفحه ۲۰، درباره خاطرات جنگ جهانی دوم ابنگونه روایت شده است: زندگی  بی دردسری در اّشیا داشتیم و در کلاس اول مشغول یادگیری الفبای سه گانه ژاپنی بودم که با واژه نا آرام جنگ آشنا شدم.
۷) فصل چهارم صفحه ۵۲، روایت نخستین مواجهه با آقای اسدالله بابایی در حال اقامه نماز : آن روز، آن روز فراموش نشدنی که مسیر زندگی ام را تغییر داد؛ جوانی قد بلند و سفید پوست را دیدم که بیرون کلاس داشت حرکات عجیب و نا آشنایی انجام می داد.
۸) فصل چهارم صفحه ۵۶، روایت اشتیاق کونیکو برای کشف رمز و راز نماز: آدادچی گفت:"کونیکو می خواهد بداند که حرکات دیروز و امروز شما برای چیست؟، مرد ایرانی با زبان انگلیسی روان توضیح داد که" من مسلمانم و روزی پنج مرتبه نماز می خوانم. نماز صحبت کردن با خدای یکتاست."
۹) شاخه گیلاس اشاره به این موضوع دارد که ژاپنی ها شکوفایی شکوفه های گیلاس را در بهار جشن می گیرند.
۱۰) اشاره به نام ایرانی راوی(سبا بابایی)
۱۱) مصراعی از حافظ
۱۲) فصل پنچ، صفحه ۸۹: آقا دوست داشت به جای روسری چادر بپوشم و از طریق نامه از زن برادرش در ایران نحوه دوختن چادر را پرسیدم و برای من توضیح داد...قیافه ام با چادر در چشم و دل آقا زیبا و دلنشین بود. این را از لبخندی ک مرتب به لبش می نشست می فهمیدم.
۱۳) فصل هفتم، صفحه ۱۴۴: خبر رسید امام خمینی فرموده من به تهران خواهم رفت و اگر قرار است خطری متوجه من باشد، ترجیح می دهم کنار برادرانم در ایران باشم.
۱۴) فصل هفتم، صفحه ۱۴۶:وقتی به خانه برگشتم، آنچه از عشق مردم به امام دیده بودم با فارسی دست و پا شکسته برای آقا تعریف کردم.
۱۵) فصل هشتم، صفحه ۱۶۲: آیه جهاد اثر عجیبی روی من داشت؛ پنج سکه مهریه ام را به همسرم برگرداندم و گفتم: "نیازی به این طلاها ندارم، اگر می خواهی به جبهه بده یا در راه خدا هرطور می خواهی خرج کن. "
۱۶) فصل هشتم، صفحه ۱۶۷، اشاره به راهی کردن محمد با رضایت مادر به جبهه.
۱۷) فصل هشتم صفحات ۱۷۶ و ۱۷۷ اشاره به رویای مادر و خواهر شهید از جایگاه اخروی شهید.
۱۸) فصل هشتم، صفحه ۱۷۴: همسرم به کسی که از بنیاد شهید آمده بود گفت :روی سنگ قبر محمد بنویسید:" نام مادر:کونیکو یامامورا"
۱۹) فصل دهم، صفحه ۲۰۱: اشاره به فعالیت های ارزشمند خانم سبا بابایی در حمایت از جانبازان شیمیایی ایران.
۲۰) فصل دهم، صفحه ۲۰۰: اشاره به درگذشت حاج اسدالله بابایی پدر محترم شهید محمد بابایی.
۲۱) دعا برای شفای خانم کونکو یامامورا در دوران بستری شدن ایشان در بیمارستان، خرداد ماه ۱۴۰۱
۲۲) فصل هشتم صفحه ۱۷۷، از خواب بلند شدم، وضوگرفتم و قرآن را گشودم. خدا شاهد است که این آیه آمد:
"وَلا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللَّهِ أَمواتًا  بَل أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونَ﴿۱۶۹﴾ سوره مبارکه آل عمران"
....
نام پرونده : مهاجر سرزمین آفتاب
لطفاً نظر خود را بنویسید:
نام :
پست الکترونیکی :
نظر شما :
ضمن تشکر ، نظر شما با موفقیت ثبت شد.
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی