اعضای همایش بینالمللی حضرت حمزه سیّدالشّهدا (علیهالسّلام) در تاریخ ۵ بهمن ۱۴۰۰ با حضرت آیتالله خامنهای دیدار کردند. رهبر انقلاب در این دیدار منابع علمی و تحقیقیِ این همایش را زمینه مناسبی برای فرهنگسازی و الگوسازی از آن شخصیت بزرگ اسلام دانستند و فرمودند: «این اقدام شما و این بزرگداشت جناب حمزه (سلام اللّه علیه) یک زمینهسازی و منبعسازی است برای کارهای بعدی... جناب حمزه (علیه السّلام) یکی از اصحاب غریب رسولاللّه (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) است، آن هم با آن نقشی که ایشان داشته است... خود پیغمبر اکرم به نظر میرسد که از همان لحظهی اوّل که ایشان شهید شد، خواستند از او الگو درست کنند؛ اینکه پیغمبر به او لقب «سیّدالشّهدا» دادند؛ و بعد [وقتی] وارد مدینه شدند، پیغمبر غوغا درست کرد همهی مدینه را برای جناب حمزه. معنای این چیست؟ این [یعنی] پیغمبر میخواهد حمزه را برجسته کند. او سیّدالشّهدا است، و کسی است که همه باید بر او گریه کنند. این الگوسازی است و برای آن روز هم فقط نیست؛ برای همیشهی تاریخ است و برای همهی مسلمین است.» پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR مقاله آقای علیجمعه حیدری، طلبه سطح چهار جامعةالمصطفی العالمیة را که از مقالات برگزیده این همایش است منتشر میکند.
مقدمه
شناختن و شناساندن هرچه بیشتر و بهتر بزرگان دین و مجاهدان فداکار مانند حضرت حمزه علیهالسلام بهعنوان الگوهای معرفتی و رفتاری، از اهمیت بالایی برخوردار است.
حضرت حمزه نهتنها نزد رسول خدا صلیاللهعلیهوآله و اهلبیت علیهمالسلام از مقام و منزلت بالایی برخوردار است، بلکه مقام قربش نزد خدای سبحان نیز زیاد است. لذا، آیات متعددی از قرآن کریم درباره بیان فضایل او همراه با امام علی علیهالسلام و برخی شهدای دیگر تفسیر و تبیین شده است. همچنین در روایات زیادی از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله و اهلبیت آن حضرت، فضائل و مناقب حضرت حمزه بیان شده است که در این مقاله با استناد به این روایات، بعضی از فضایل و افتخارات او، مورد بازخوانی قرار گرفته است.
سیدالشهدا بودن حمزه در عرش الهی و در بیان رسول خدا (ص)
شهادت در راه خدا مقامی است که اجر و پاداش آن فوق تصور و ادراک بشر است. امیرالمؤمنین علیهالسلام از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله درباره فضیلت شهادت چنین نقل میکند: «وقتی شهید روی زمین میافتد، به او بشارت داده میشود که برای تو (از اجر و پاداش) بهاندازهای است که هیچ چشمی ندیده و گوشی نشنیده و بر قلب هیچ انسانی خطور نکرده است.» (۱)
با توجه به مقام و منزلت شهید، معلوم است که سید و آقای شهیدان بودن، مقام و مرتبه بالاتری دارد. یکی از فضائل حمزه، سیدالشهدا بودن است و این فضیلت در چند جا به ثبت رسیده است. یکی از آن جاها، عرش الهی است. رسول خدا صلیاللهعلیهوآله درباره این فضیلت فرمود: «در ستون عرش نوشتهشده حمزه شیر خدا و شیر رسول خدا و سالار شهیدان است.» (۲) همچنین پیامبر فرمود: «من سید اولاد آدم هستم، اما فخری ندارم، [بلکه از باب یادآوری لطف و عنایت خدای سبحان به من است.] علی علیهالسلام سید عرب است و بر جمیع عالمیان از اولین و آخرین فضیلت دادهشده ... و فاطمه زهرا سلاماللهعلیها سیده زنان دو جهان و حسن و حسین علیهمالسلام دو سید و آقای جوانان اهل بهشتاند ... و حمزه سید و آقای شهیدان است.» (۳)
سیدالشهدا بودن حمزه در بیان امام حسن مجتبی (ع)
امام حسن مجتبی علیهالسلام نیز در ضمن سخنرانی تاریخی خود که بعد از صلح با معاویه در کوفه و در حضور جمعیت زیادی از مردم و معاویه انجام داد، بعد از حمد و ثنای الهی و شهادت به وحدانیت خدای سبحان و رسالت خاتم انبیاء، به معرفی اجمالی اهلبیت علیهمالسلام و برخی از فضایل بیشمار امیرالمؤمنین علیهالسلام پرداخت و درباره حضرت حمزه فرمود: «... خدای سبحان از بین شهداء، حمزه را سید و آقای شهیدان قرار داد ... رسول خدا صلیاللهعلیهوآله از بین شهدایی که با حمزه شهید شده بودند، تنها برای حمزه هفتاد تکبیر در نماز گفت.» (۴)
حمزه پرچمدار لواء تکبیر در قیامت
یکی دیگر از فضائل حمزه این است که در قیامت یکی از پرچمداران رسول خدا صلیاللهعلیهوآله خواهد بود؛ زیرا طبق روایتی که از آن حضرت نقل شده است، در قیامت چهار لواء به نام حمد، تهلیل، تکبیر و تسبیح به او عطا میشود و رسول خدا صلیاللهعلیهوآله لوای تکبیر را به حمزه سیدالشهدا میدهد. (۵)
حمزه بهترین خاندان پیامبر اکرم (ص) بعد از اهلبیت (ع)
افزون بر سیدالشهدا بودن حضرت حمزه، رسول خدا صلیاللهعلیهوآله وی را بهترین خاندان خود بعد از اهلبیت خویش معرفی کرده است که فضیلتی بس بزرگ بهشمار میرود. چنانکه رسول خدا صلیاللهعلیهوآله در هنگام رحلت خطاب به دخترش حضرت زهرا سلاماللهعلیها فرمود: «اى دختر جان! ما اهلبیتى هستیم که خداى تعالى به ما شش خصلت عطا فرموده است که به هیچکس از اوّلین و آخرین ارزانى نفرموده است. پیامبر ما سرور انبیا و مرسلین است و او پدر توست. وصى ما سرور اوصیاست و او شوهر توست و شهید ما سرور شهداست و او حمزةبنعبدالمطّلب عموى پدر توست. فاطمه علیهاالسلام گفت اى رسول خدا! آیا او سیدالشهدایى است که همراه او کشته شدند؟ فرمود: خیر، بلکه او سرور شهیدان اوّلین و آخرین بهغیر از انبیا و اوصیاست ... فاطمه علیهاالسلام پرسید از اینان که نام بردى کدامشان افضل است؟ فرمود علی پس از من افضل امتم است و پس از علی و تو و دو فرزندم حسن و حسین و اوصیاى از اولاد این فرزندم (به حسین اشارهکرده و فرمودند مهدى از آنهاست)، افضل اهلبیتم حمزه و جعفر هستند ... .» (۶)
اهمیت زیارت حضرت حمزه
در روایات متعدد نسبت به زیارت قبور مطهر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله و ائمه معصومین علیهمالسلام و همچنین قبور شهدا و اولیای خدا از جمله زیارت قبر حضرت حمزه تأکید و توصیه شده است. (۷) در روایتی از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله نقل شده است که فرمود: «کسی که مرا زیارت کند و عمویم حمزه را زیارت نکند، در حق من جفا کرده است.» (۸)
افتخار امام علی (ع) به حمزه
طبق روایتی که در خصال و برخی کتب معتبره دیگر نقل شده است، امیرالمؤمنین علیهالسلام در روایتی نسبتاً طولانی میفرماید: «برای من هفتاد منقبت و فضیلت است که هیچکس دیگری این فضایل را ندارد.» حضرت در بیان بیستوهفتمین فضیلت خود میفرماید: «أَمَّا السَّابِعَةُ وَ الْعِشْرُونَ فَعَمِّی حَمْزَةُ سَیِّدُ الشُّهَدَاءِ فِی الْجَنَّة»؛ (۹) اما بیستوهفتمین فضایل این است که عمویم حمزه آقا و سالار شهیدان در بهشت است.
با توجه به این نکته که امیرالمؤمنین علیهالسلام کسی است که عالم و آدم، حتی برخی از غیرمسلمانان به وجود و عظمت او افتخار میکنند و درباره او کتابها نوشتهاند و به آن وجود مقدس عمیقاً ابراز محبت و ارادت میکنند؛ اما آن حضرت به عمویش حمزه افتخار میکند و او را سید و آقای شهیدان معرفی میکند.
بعد از فوت خلیفه دوم، در روزی که جهت تعیین خلیفه شورا تشکیل دادند، امیرالمؤمنین علیهالسلام در آن شورا خطاب به داعیهداران خلافت برخی از فضایل و افتخارات خویش را برشمرد و به عموی بزرگوارش حمزه افتخار کرد و فرمود: «شما را به خدا سوگند! آیا در میان شما جز من کسى هست که عمویى همچون عموى من حمزه داشته باشد که شیر خدا و شیر پیامبر او و سرور شهیدان است؟ گفتند: به خدا سوگند، نه!» (۱۰)
حمزه در بیان امام علی (ع) در نهجالبلاغه
امیرالمؤمنین علیهالسلام، در چند جای نهجالبلاغه از حمزه سیدالشهدا گاهی با نام و گاهی با القاب نامبرده و مقام و عظمت او را یادآور شده است. بهعنوان مثال، ایشان در نامه بیستوهشتم نهجالبلاغه که خطاب به معاویه است و ادعاهای دروغین او را افشا کرده است، دو بار از حضرت حمزه با القابش نام میبرد. یک بار تعبیر «شهیدنا» را برای او بهکار میبرد و در جایی دیگر به ذکر برخی از فضائل و افتخارات بنیهاشم و رسواییهای بنیامیه پرداخته و از حمزه سیدالشهدا با لقب «اسدالله» یاد میکند.
رفتن حضرت زهرا (س) به زیارت قبر حمزه و ساختن تسبیح از تربت او
طبق روایتی از امام صادق علیهالسلام، حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها هر صبح شنبه به زیارت قبور شهدای احد بهخصوص قبر مطهر حمزه سیدالشهدا میرفت و برای او طلب رحمت و مغفرت میکرد. (۱۱) همچنین حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها برای شمارش تسبیح معروفش (۳۴ اللهاکبر، ۳۳ الحمدلله و ۳۳ سبحانالله)، در ابتدا از نخ پشمینهای که گرههایی در آن ایجاد کرده بود، استفاده میکرد و بعد از شهادت حضرت حمزه، از تربت قبر او تسبیحی ساخت و تسبیحش را انجام میداد. (۱۲)
نامبردن امام حسین (ع) از حمزه و انتساب خود به او در روز عاشورا
اباعبداللهالحسین علیهالسلام در روز عاشورا دو بار از حمزه با عنوان سیدالشهدا نامبرده و در معرفی خود، خودش را به او منسوب میکند. یک بار در خطبهای که برای لشکریان عمرسعد خواند، ضمن معرفی خویش فرمود: «آیا حمزه سیدالشهدا عموی پدرم نیست؟» بار دیگر نیز در برابر لشکریان کوفه و شام برای اتمام حجت، خودش را معرفی کرد و در آن شرایط سخت و حساس از حمزه نام برد و او را بهعنوان یکی از شاخصها و استوانههای خاندان و تبار خود برشمرد و فرمود: «شما را به خدا سوگند، آیا میدانید که سید و آقای شهیدان حمزه، عموی پدر من است؟ آنها گفتند بله، به خدا!» (۱۴)
از سخنان امام حسین علیهالسلام معلوم میشود که حضرت حمزه نزد کوفیان و شامیان (کسانی که در کربلا برای مبارزه با امام حسین علیهالسلام آمده بودند) نیز شخصیتی باعظمت در خاندان بنیهاشم مطرح بوده است، زیرا در غیر این صورت، حضرت خودش را به حمزه نسبت نمیداد.
افتخار امام سجاد (ع) به حضرت حمزه
امام سجاد علیهالسلام هنگامی که همراه با اهلبیت پدرش در شام به اسیری سر میبرد، وقتی یزید برای جشن پیروزی مجلس بزرگی تشکیل داده بود، خطیبی به دستور او بالای منبر رفت و به امیرالمؤمنین علیهالسلام و فرزندش امام حسین علیهالسلام سب و ناسزا گفت و معاویه و یزید را مدح و تمجید کرد. امام سجاد علیهالسلام با فریاد بر آن خطیب فرمود: «خشنودى مخلوق ناتوان را به خشم خداى توانا خریدى! پس، جایگاه خود را در آتش دوزخ آماده ساختی»، بعد اجازه منبررفتن و ایراد خطبه از یزید گرفت.
حضرت وقتی بالای منبر قرار گرفت، بعد از حمد و ثنای الهی و معرفی خود، در یکی از فرازهای خطبه تاریخی و تحولآفرین خود، به افتخارات و فضایل اختصاصی اهلبیت علیهمالسلام اشاره کرد و یکی از فضایل خود را حضرت حمزه برشمرد و فرمود: «اى مردم! ... خداى سبحان بر ما خاندان رسالت منت نهاده و ما را بهوسیله هفت نفر بر همگان برترى بخشیده است و این هفت نفر عبارتاند از: حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله؛ صدیق (نخستین ایمانآورنده به آن حضرت، امیرمؤمنان علی علیهالسلام)؛ جعفر طیار، شهید راه عدالت و آزادى؛ شیر شجاع حق و شیر پیامبر خدا، حضرت حمزه؛ دو فرزند ارجمند پیامبر اکرم، امام حسن و امام حسین علیهمالسلام و مهدی موعود عجلالله، آخرین امید و بزرگ اصلاحگر زمین و زمان در واپسین حرکت تاریخ. این بزرگواران همه از خاندان ما هستند.» (۱۵)
بنابراین، معصومین در موارد متعدد از حضرت حمزه در کنار خمسه طیبه و اهلبیت عصمت و طهارت علیهمالسلام نام بردهاند و به او افتخار کردهاند.
زیارت حمزه یکی از بافضیلتترین زیارات
در روایتی که از امام صادق علیهالسلام نقلشده، راوی از آن حضرت پرسشهایی درباره فضیلت حج، صدقه و جهاد میکند و پاسخ میشنود. یکی از پرسشهای او درباره فضیلت زیارت است. امام صادق علیهالسلام میفرمایند: «(بافضیلتترین زیارات)، زیارت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله، زیارت اوصیای آن حضرت، زیارت حمزه و زیارت امام حسین علیهالسلام است.» (۱۶)
حمزه و جعفر طیار، شاهدان انبیاء بر ابلاغ رسالت
طبق روایتی که از امام صادق علیهالسلام نقل شده است، در قیامت از انبیاء الهی از ابلاغ رسالت و تبلیغ معارف آیین و شریعتشان پرسیده میشود و حتی بر این موضوع درخواست شاهد میشود و حمزه سیدالشهدا و جعفر طیار به دستور رسول خدا صلیاللهعلیهوآله، بر تبلیغ رسالت انبیاء الهی، شهادت میدهند. (۱۷)
منابع:
۱) حسینبنمحمدتقی نوری، مستدرکالوسایل، ج۱۱، ص۱۱.
۲) محمدبنیعقوب کلینی، الکافی (ط - الإسلامیة)، ج۱، ص۲۲۴.
۳) سیدهاشمبنسلیمان بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۲، صص ۴۹۴ - ۴۹۵.
۴) محمدبنحسن طوسی، الأمالی (للطوسی)، صص۵۶۳ – ۵۶۴.
۵) فراتبنابراهیم کوفی، تفسیر فرات الکوفی، ص۵۴۸.
۶) محمدبنعلیبنبابویه، کمالالدین و تمام النعمة، ج۱، صص۲۶۳ – ۲۶۴.
۷) جعفربنمحمدبنقولویه، کاملالزیارات، ص۳۳۵.
۸) حسینبنمحمدتقی نوری، مستدرکالوسایل، ج۱۰، ص۱۹۸.
۹) محمدبنعلیبنبابویه، الخصال، ج۲، ص۵۷۵.
۱۰) همان، ص۵۵۵ .
۱۱) محمدبنحسن طوسی، تهذیبالاحکام، ج۱، ص۴۶۵ .
۱۲) محمدتقی مجلسی، روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه (ط – القدیمة)، ج۲، ص۱۷۷.
۱۳) ابومخنف کوفى، لوطبنیحیى، وقعهالطف، ص۲۰۶.
۱۴) محمدبنعلیبنبابویه، الامالی (للصدوق)، ص۱۵۹.
۱۵) محمدباقر مجلسی، بحارالأنوار (ط - بیروت)، ج۴۵، صص ۱۳۷- ۱۳۹.
۱۶) جعفربنمحمدبن قولویه، کاملالزیارات، ص۳۳۵.
۱۸)محمدبنیعقوب کلینی، الکافی (ط - الإسلامیة)، ج۸، ص۲۶۷.