جمعی از نخبگان و استعدادهای برتر علمی کشور در تاریخ ۱۴۰۰/۰۸/۲۶با حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند. رهبر انقلاب نخبگان را نور چشمان ملت خواندند و با تأکید بر لزوم تمرکز جامعه علمی و نخبگان برای یافتن راهحلهای علمی مشکلات مختلف فرمودند: «آن چیزی که نخبه را نخبه میکند، صرفاً استعداد و ظرفیّت ذهنی نیست. خیلیها هستند استعداد دارند و این ضایع میشود، آن چیزی که نخبه را نخبه میکند، علاوهی بر استعداد و ظرفیّت ذهنی، قدرشناسی از این حقیقت و از این نعمت است؛ از این [نعمت] قدرشناسی بشود و بر اساس آن، کار و تلاش انجام بگیرد. نخبه آن کسی است که قدر استعداد را میداند، آن را به کار میاندازد و با همّت بالا و قبول زحمت و قبول مجاهدت، خودش را به یک نخبه تبدیل میکند.»
در این دیدار و پیش از سخنان رهبر انقلاب، چند تن از نخبگان و محققان رشتههای مختلف، دیدگاههای خود را بیان کردند. یکی از این افراد آقای جواد آزادی، پژوهشگر در حوزه فضای مجازی بود. پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR متن و فیلم این سخنان را منتشر میکند.
از حدود هفتاد سال پیش، نظام حاکم در غرب با عناوین بزکشده توسعه، حکمرانی خوب و توسعه پایدار، تلاش در استحاله دولتهای مستقل داشته؛ موضوعی که به تعبیر خودشان دولت توخالی نامیده میشود. تحولات بینالمللی فضای مجازی نشان میدهد قرن بیستویکم نیز آبستن تحولات جدید توسعهای است. اگر در قرن بیستم جهانیسازی و به تعبیر دقیقش غربیسازی دنیا از طریق جریان آزاد کالا و خدمات دنبال میشد، امروز از طریق جریان آزاد داده و گردش اطلاعات دنبال میشود.
گزارش اخیر آنکتاد (UNCTAD) نشان میدهد که بهزودی آمریکا و اروپا مشکلات خود را در خصوص داده حل خواهند کرد تا در لایههای نظامساز فضای مجازی، اهداف جهانیسازی خود را دنبال نمایند. به همین منظور، نهادهای توسعهای جدید با شعار تحول دیجیتال شکل خواهد گرفت. اگر در قرن بیستم با شعار ظرفیتسازی و فعالسازی عناصر داخلی استعمار فرانو را دنبال میکردند، در قرن بیستویکم با شعار تحول دیجیتال شاهد استعمار جدیدی خواهیم بود که آن را استعمار پلتفرمی مینامیم.
در استعمار پلتفرمی، مالکین پلتفرمها تلاش میکنند تا بهنحو حداکثری تعاملات اجتماعی را به دامن پلتفرمهای خود بکشانند و با وضع قواعد کنش انسانی را هدایتکرده و در سطح جهانی نظامسازی نمایند. داده چنان قدرت تحلیلی ایجاد میکند که در نظریات جدید حکومت و قلمروی حکمرانی از آن کسی است که داده در اختیار اوست. حال سؤال این است که در این تحولات تمدنی تکلیف انقلاب اسلامی با استقلال و ارزشهایش چیست؟ چگونه میتوان از فرصتهای بینظیر فضای مجازی استفاده کرد و از رقبای انقلاب اسلامی پیشی گرفت؟ عموماً در پاسخ به این سؤال، مسئله شبکه ملی اطلاعات طرح میشود؛ اگرچه شبکه ملی اطلاعات یک سیاست قطعی و لازم است، امّا کافی نیست و بایستی به سطوح دیگر حکمرانی فضای مجازی توجه نماییم. بدین منظور، چهارچوب چهارسطحی حکمرانی فضای مجازی پیشنهاد میشود.
سطح اوّل، ظرفیتسازی حکمرانی
این سطح شرط لازم حکمرانی و توسعه سرمایه انسانی است و علم و فناوری مهمترین مسائل آن است. البته طی هشت سال اخیر، مفهوم راهبردی اقتصاد دانشبنیان توسط معاونت علمی و فناوری فروکاهیدهشده و بهجای تأکید به چرخه کامل تولید علم، فناوری و تجاریسازی صرفاً در بخش تجارت متمرکز شده است. بیش از تولیدکنندگان فاوا، تجّار استفادهکننده از فاوا توسعه یافتهاند. در نتیجه، امروز در اکثر قریببهاتفاق فناوریهای مرتبط با فضای مجازی وابسته به غرب هستیم. البته خسارت اصلی جای دیگری است. با ذائقهسازی که بهسبب کسبوکارهای زودبازده و پربازده شکل گرفته است، موازنه علم و ثروت بههمخورده و نخبگان دانشگاهی تمایل کمتری به توسعه علم و فناوری دارند. امروز دانشگاه بهعنوان نهاد اصلی علم شاهد مهاجرت روزافزون نخبگان به نهاد تجارت است. اگر روزی فرار مغزها به خارج از کشور مسئله بود، امروز فرار مغزها به تجارت هم اضافه شده است؛ حتی جمع کثیری از نخبگانی هم که در دهه گذشته به کشور بازگشتهاند، به نهاد تجارت رفتهاند. حضرت آقا! من گمان نمیکنم تدابیر شما در خصوص اقتصاد دانشبنیان این بوده باشد.
سطح دوم، سطحبخشی حکمرانی بر فضای مجازی
این سطح از مواجهه به شکلگیری زیستبوم فضای مجازی کشور بر بستر شبکه ملی اطلاعات اشاره دارد. حقیقتاً سند طرح کلان و معماری شبکه ملی که به تصویب شورایعالی رسیده است، جای تشکر و مباهات دارد؛ امّا مهم اجرای سند است. امروز درست یا غلط، کشور از پوشش صددرصدی شبکه اینترنت عبورکرده و طی دو سال گذشته، ترافیک رشد سیصد درصدی داشته است. بنابراین، بایستی به رقابتپذیری شبکه ملی با شبکه اینترنت فکر کنیم و از مسئله اجرای شبکه ملی به بعد از اینکه رقابتپذیری است، بیندیشیم. این رقابتپذیری در پرتوی کیفیت خواهد بود. بهعنوان یک شهروند عرض میکنم که مردم خدمات با کیفیت میخواهند و چه بهتر که این خدمات را از درون کشور تأمین کنیم. مسئولین نباید کمکاریهای خود را در ایجاد خدمات با کیفیت داخلی با پوشش خدمات خارجی سرپوش گذارند.
سطح سوم، سطح ملی حکمرانی با فضای مجازی
در این سطح با خدمات کاربردی و محتوایی فضای مجازی مواجهیم که میتوانیم از طریق آنها نظامهای گوناگون اجتماعی را حکمرانی نماییم. حال میتوانیم مبتنی بر ارزشهای انقلاب اسلامی نظامسازی کنیم و یا با رویکرد منفعلانه فضای مجازی را مذبح ارزشهای انقلاب و دستاویزی برای استحاله نظام از درون نماییم. این مفهومی است که غربیها آن را خودنفوذپلتفرمی مینامند.
اگر زیرساخت فاوا در کشور توسعه داده شود، امّا نسبت به نظامهای اجتماعی لا بهشرط دیده شود، به ورطه توسعه غربی خواهیم افتاد؛ موضوعی که از سال ۹۲ در کشور رخ داد و به یکباره ظرف هشت سال هر سه نسخه توسعهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و حکمرانی خوب در کشور تحقق نسبی پیدا کرد. بهعنوان نمونه، با توسعه شتابزده اقتصاد دیجیتال در کشور شاهد شکلگیری انحصار و ظهور نوع جدیدی از سرمایهداری موسوم به سرمایهداری پلتفرمی هستیم که علاوه بر نابودی بسیاری از کسبوکارهای سنتی ارزشهایی همچون اولویت تولید، عدالت در توزیع و مردمیبودن اقتصاد را از بین میبرد و مصرفگرایی و فرهنگ سبک زندگی و فرهنگ غربی را ترویج مینماید. در نظام فرهنگی و اجتماعی نیز چنین اتفاقاتی رخ داده است و متأسفانه، متصدیان امر نیز بهدلیل عدم بینش صحیح منابع مالی کشور را به این سمت هدایت نمودهاند.
سطح چهارم، حکمرانی فراملی فضای مجازی
اگر در سطح قبلی بر مبنای ارزشهای انقلاب اسلامی نظامسازی نمودیم طبیعتاً در این سطح تنه به تنه نظامهای غرب و شرق میزنیم و با رقبای جمهوری اسلامی مواجه میشویم که تحکیم و صیانت از هویت ملی سیاست اصلی ما در این حوزه است. ارتقای تراز قدرت سایبری، اقتدار، ابتکار عمل و الهامبخشی، سرفصلهای راهبردهای اصلی ماست که در سه هدف قلمروسازی، قلمروداری و قلمروگستری دنبال خواهد شد.
بهدلیل ضیق وقت از تشریح این سطح و همچنین مسائل ناظر به متولی اصلی حکمرانی فضای مجازی کشور که شورایعالی و مرکز ملی فضای مجازی است، عبور میکنم و با اجازهتان فقط به پیشنهادها میپردازم:
سطح ظرفیتسازی اولاً، معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری در دولت سیزدهم بایستی بهکلی متحولشده و ریلگذاری جدید در جهت تکمیل زنجیره علم و فناوری و تجاریسازی شکل بگیرد. ثانیاً، اگر برای این زنجیره سه حلقه علم، فناوری و تجارت قائل هستیم، علم و تجارت به وزارتخانههای مربوطه محول شود و معاونت علمی با توجه به ظرفیتی که بهعنوان معاونت دارد، تکمیل این حلقهها را تکفل نماید. ثالثاً، با تمرکز بر فناوریهای راهبردی فضای مجازی، کشور را از وابستگی نجاتداده و برای سطوح بعدی حکمرانی ظرفیتسازی نماید. رابعاً، تربیت سرمایه انسانی لازم و ماهر در بخش خدمات فاوا را به نهاد کار و اشتغال و وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی بسپاریم.
سطح بخشی با توجه به اینکه نسبت کیفیت به سرمایه در توسعه ارتباطات ثابت بهمراتب مطلوبتر از ارتباطات سیار هست، ما برای آن ایده کیفیت و رقابتپذیری شبکه ملی اقدام عاجل در توسعه ارتباطات ثابت داشته باشیم که نیازمند تخصیص منابع جدی هست.
سطح ملی ضروری است تا دولت نیز حداقل بهاندازه بخش خصوصی و بخش مردمی در فضای مجازی بستیافته و با تحول در ساختار اداری کشور و ایجاد تنظیمگرانبخشی در این تحولات ملی نقشآفرینی نماید.
حضرت آقا! محضر شما سربسته هشدار میدهم که هرگونه تحول دیجیتال بدون ظرفیتسازی منجر به دولت توخالی میشود.
سطح فراملی اولاً، با تکیه بر اقتدار درونزای ناشی از صنعت فاوا، صنعت فاوا و بعد اقتصاد دیجیتال گرانش ترافیکی، خدماتی و محتوایی ایجاد نماییم و قلمروسازی کنیم. ثانیاً، مدل حکمرانی فضای مجازی انقلاب اسلامی را بهنحوی الهامبخش تبیین و اشاعه نماییم و ثالثاً، دیپلماسی دولتی، شرکتی و عمومی سایبری را جهت نقشآفرینی در تحولات قرن ۲۱ فعال نماییم. انشاءالله با دعای حضرتعالی و همت نخبگان بتوانیم در «گام دوم»، فضای مجازی را به خدمت انقلاب اسلامی بیاوریم. والسلام و علیکم و رحمتالله.
رهبر انقلاب:علیکمالسلام و رحمتالله، طیبالله انفاسکم. در پیشنهادها یک نکته دقیقی وجود دارد، امکانسنجی هم بشود؛ یعنی بالاخره واقعیتهایی وجود دارد دیگر. پیشنهادی که میکنید برای اینکه بتواند واقعاً عمل بشود، امکانسنجی بشود. با توجه به امکانات ممکن است این پیشنهاد یک ذره کم بشود، یک ذره زیاد بشود. ضمناً نوشته را هم بعد به ما لطف کنید.