جمعی از نخبگان و استعدادهای برتر علمی کشور در تاریخ ۱۴۰۰/۰۸/۲۶با حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند. رهبر انقلاب نخبگان را نور چشمان ملت خواندند و با تأکید بر لزوم تمرکز جامعه علمی و نخبگان برای یافتن راهحلهای علمی مشکلات مختلف فرمودند: «آن چیزی که نخبه را نخبه میکند، صرفاً استعداد و ظرفیّت ذهنی نیست. خیلیها هستند استعداد دارند و این ضایع میشود، آن چیزی که نخبه را نخبه میکند، علاوهی بر استعداد و ظرفیّت ذهنی، قدرشناسی از این حقیقت و از این نعمت است؛ از این [نعمت] قدرشناسی بشود و بر اساس آن، کار و تلاش انجام بگیرد. نخبه آن کسی است که قدر استعداد را میداند، آن را به کار میاندازد و با همّت بالا و قبول زحمت و قبول مجاهدت، خودش را به یک نخبه تبدیل میکند.»
در این دیدار و پیش از سخنان رهبر انقلاب، چند تن از نخبگان و محققان رشتههای مختلف، دیدگاههای خود را بیان کردند. یکی از این افراد آقای محمدرضا گنج دانش، دانشجوی پزشکی و دارنده مدال طلای المپیاد دانشجویی بود. پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR متن و فیلم این سخنان را منتشر میکند.
[دریافت فیلم] بسم الله الرّحمن الرّحیم. رب هب لی حکماً و الحقنی بالصالحین ... سلام بر رهبر معظّم انقلاب ...
رهبر انقلاب: سلام علیکم
و سلام بر همه عزیزانی که در این مجلس حضور دارند. بهعلت ضیق وقت، هرچه سریعتر و بدون مقدمه به عرایضم میپردازم. موضوع کلی عرایض بنده، پیرامون زمان است. خب، سیستمهای پیچیده بهمانند کشور، نرخ تولید مشکلاتشان بالاست و این طبیعی است؛ امّا یک سیستم برای اینکه بتواند بقا داشته باشد، باید نرخ حل مشکلاتش هم بالا باشد، ولی آیا این کافی است؟ خیر؛ طبعاً باید بتواند بهصورت فعالانه بهسمت آرمانها و مدینه فاضلهای که ترسیمکرده علاوه بر حل مشکلاتش حرکت کند؛ امّا تأخیر در حل این مشکلات دو ضرر اساسی دارد: اوّل اینکه ممکن است مشکلی که با یک راهکار ساده قابل حل است، وقتی روی هم تجمع پیدا میکند، راهکارهای بسیار پیچیدهتر و حتی گاهی لاینحل پیدا کند و دوم، حرکت آن سیستم را بهسمت آن اهداف کلان و مدینه فاضلهای که ترسیمکرده، بازمیدارد.
دوستان عزیز من که در این جایگاه و حالا در جلسات دیگر راهکارها و سیاستهای مختلفی را بیان میکنند، این سیاستها اغلبش باید در سازمانهای میانی و تحتانی حکومتی اجرایی شود. اگر این سازمانها توان اجراییکردنش را نداشته باشند بهدلایل مختلف بهترین سیاستها و راهکارها هم عملیاتی نمیشود. اگر حکمران میخواهد که تغییر ایجاد کند، باید به این موضوع هم اهمیت بدهد. علیرغم اینکه سازمانهای متعددی اعم از دولتی، غیردولتی و نظامی در کشور داریم که واقعاً فعالیتهای بسیار اثربخشی دارند و موجب افتخار و فخر ما هم هستند، امّا حضرت آقا! تجربه زیسته حقیر بهعنوان مشاور ارشد استراتژیک یک شرکت استارتاپ و مسئول حیطه مدیریت نظام سلامت دانشگاه تهران این است که این سازمانها اتلاف زمان، وقت، هزینه و انرژی زیادی دارند. در حقیقت، رقابتهای بینبخشی، بروکراسی و نامهنگاری بر نتیجهگرایی و همکاریهای بینبخشی ارجح شده است. این سازمانها، جزیرهای برای افرادی شده است که دوست دارند شغلی آرام، بدون دردسر و با حقوقی ثابت داشته باشند. اصلاً کارآیی و بهرهوری در اولویت بسیاری از این سازمانهای معیوب وجود ندارد و نظام انگیزشی مناسبی برایشان وجود ندارد. البته همه عزیزان در این سازمانها زحمتکش و عالی هستند.
امّا راهکار چیست؟ راهکار میتواند از بالا به پایین و یا از پایین به بالا باشد. راهکارهای از بالا به پایین، سیاستهای کلی نظام اداری است که شما در سال ۱۳۸۹ در ۲۶ بند ابلاغ کردید. بندها بسیار عالی است، امّا هنوز جای کار دارد. سازمانهایی که متولی این امر بودند طبعاً باید انجام دهند. البته در این مورد، فرهنگ سازمانی بسیار اثرگذار است. حضرت آقا، الآن به جایزه ملی فرهنگ سازمانی که نوپا هم هست، میشود بها داد. همچنین مراکز تحقیقاتی هم در این حوزه میتوانند هم تولید علم کنند و هم کاربستشان را در جایگاه مشاور و مدیر اجرایی در سازمانها اجرایی کنند.
امّا بر اساس حیطه تخصصی خودم که مدیریت تغییر در سازمانها خصوصاً با رویکرد سازمانهای سلامت است، اگر ما میخواهیم تغییر ملموسی را ببینیم، با آییننامه و حرکات از بالا به پایین غالباً نمیبینیم. آنچه اهمیت دارد، تغییرات از پایین به بالاست که همان مهارتافزایی و کادرسازی است. افراد متعهد با دانش و متخصص باید در جایجای سازمان قرار بگیرند. یک فرد متعهد و متخصص میتواند بخشی از یک سازمان را متحول کند. مهارتافزایی سازمانیافته باید در دانشگاهها و مدارس کار شود. ما در این زمینه خیلی عقبماندگی داریم. به نظر من، نهاد مقام معظّم رهبری در دانشگاهها میتواند نقش بسیار ویژهای را ایفا کند. به چه صورت؟ نهاد مقام معظّم رهبری در دانشگاهها میتواند حیطه فعالیتش را در مباحث خانواده و مباحث دینی با دعوت اساتید ارگانهای فراجناحی گسترش بدهد. از اساتید متخصصی که در حوزه استراتژی، مذاکره، طراحی، برنامهنویسی و غیره فعالیت دارند، دعوت کند و جوانان را به دانش و مهارت مسلح کند. وقتی جوان دانش و مهارت داشته باشد، اثرگذار میشود و عملکردش بالا میرود. استفان رامیز، در مدیریت منابع انسانی میگوید، وقتی عملکرد و تأثیرگذاری افزایش پیدا کند، رضایت افزایش پیدا میکند. وقتی جوان اثرگذار میشود، هم کشور از او منفعت میبرد، هم مردم و هم خودش.
مورد بعدی، مدت زمان سربازی نخبگان است. سربازی بخشی از حیطه کنترل امنیت کشور است و بر هیچکس پوشیده نیست که حفظ امنیت کشور اولویت دارد؛ امّا من مصاحبههای زیادی با عزیزان کردم و دوستان من هم احتمالاً شنیده باشند. یکی از مسائلی که عزیزان بهشدت مکرراً تکرار میکنند، بحث اتلاف زمان در سربازی است. البته سربازی یکسری آموزشها و فوایدی دارد، امّا اتلاف زمان بالایی هم دارد. حقوق اندکی به جوان میدهیم و اجازه فعالیت به او نمیدهیم. خب، جوان نه راه پیش دارد، نه راه پس و این دو سال عمر مثل خندقی میشود که مجبورند از آن عبور کنند. حضرت آقا، در حیطه سلامت، سرباز نخبگی در حوزه پزشکی ملغی شده است. دلیلش هم کروناست. سازمانهای مسلح باید با وزارت بهداشت همکاری کند که ما بتوانیم هم مردم را و هم پادگانها و شهرکهای نظامی را تحت پوشش قرار بدهیم و هم از نیروهای سلامت خودمان بهطور ویژه و خوب استفاده کنیم.
بحث آخرم، معیشت دستیاران است. ده سالی میشود که وزرای ما به این مسئله واقفاند که دستیاران زیر فشارند؛ چهارصد الی پانصد ساعت فعالیت شغلی، فشار روانی، استرسهای روانی شدید و فشارهای دیگر با حقوق سهونیم میلیون! آنچه ما الآن میخواهیم، عزم جزم است و راهکار برایش وجود دارد. امیدوارم با تأکیدات حضرتعالی انشاءاللّه این نکته هم محقق بشود.
رهبر انقلاب: این نکته آخر را وزیر محترم بهداشت تشریف دارند، شنیدید! مربوط به دستیارها.