others/content
نسخه قابل چاپ

|گفتار|

نهضت عاشورا؛ قیامی برای براندازی طاغوت

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttps://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif مراسم عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام در حسینیه امام خمینی(ره) با حضور رهبر انقلاب اسلامی برگزار شد. در این مراسم، حجت‌الاسلام‌والمسلمین صدیقی در سخنانی به بیان اثرات قیام سیدالشهدا علیه‌السلام پرداخت. به همین مناسبت پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR بخش‌هایی از سخنرانی حجت‌الاسلام‌والمسلمین کاظم صدیقی، امام جمعه‌ی موقت تهران را منتشر میکند.

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif پروردگار متعال همه چیز را بر اساس حکمت زیبا و نیکو خلق کرده است؛ لکن در کنار این آفرینش زیبا تمام آفریده‌های خدا مشمول لطف حق‌اند و مسیر کمال خودشان را با هدایت الهی طی می‌کنند. همه‌ی ذرّات خاک و کرات افلاک در مسیر رشد و تعالی و به‌سوی مقصد اعلی در حرکت‌اند. در میان موجودات خداوند بشر را خلق کرد و به او استعدادی داد که می‌تواند مظهر همه‌ی موجودات باشد. بشر موجودی است از همه‌ی کائنات ارزشش بالاتر است. لذا، خدای متعال برای تربیت بشر انبیاء را فرستاد تا بشر ضایع نشود و این ارزش را از خودش سلب نکند. انبیاء علیهم‌السلام از جانب خدا برای دل‌سوزی بشر آمدند تا پاسدار عقول و مربی فطرت‌های آنان باشند. پروردگار متعال به خاتم انبیاء می‌فرماید: «قُلْ هَٰذِهِ سَبِیلِی أَدْعُو إِلَى اللَّه»؛ بگو این راه و مکتب من است که بشر را به خدا دعوت می‌کند. انبیاء‌ آمدند به بشر بگویند اگر حجاب‌های بین خودت و خدا را رفع نکردی و به خدا نرسیدی، دچار خسارتی محض خواهی شد.

اساس کار انبیاء دعوت بشر به شناخت و پرستش حضرت حق بوده و اگر به قدرتی رسیدند و جنگی کردند یا انزوا،‌ کناره‌گیری و اعتزالی پیش‌آمده، همه در مسیر بیداری، تنبه و هدایت بشر بوده است. در این مسیر نیز حضرت اباعبدالله‌الحسین علیه‌السلام جایگاه ویژه‌ای در میان همه‌ی انبیاء و سفرای الهی دارد. در میان ۱۲۴ هزار پیغمبر و از خاتم انبیاء تا امام زمان ارواحنا‌فداه نام مبارک امام حسین علیه‌السلام به‌عنوان هادی و چراغ هدایت در عرش الهی نوشته شده است.

امام حسین علیه‌السلام نحوه‌ی هدایتش در ابعاد مختلف است. در روایات داریم که جوانی به اباعبدالله علیه‌السلام عرضه می‌دارد من گرفتار غرائز جوانی هستم و نه می‌توانم خودم را کنترل کنم و نه صاحب خانواده شوم. سیدالشهداء علیه‌السلام به آن جوان می‌فرماید اوّل این شرایط را رعایت کن،‌ بعد هر کاری دلت خواست انجام بده:
 
۱. روزی خدا را نخور، آن‌وقت هرچه دلت می‌خواد انجام بده.
۲. از ملک خدا خارج‌شو، بعد هرچه دلت می‌خواهد انجام بده.
۳. وقتی حضرت عزرائیل می‌آید جانت را بگیرد مقاومت کن و جانت را به او نده، آن وقت هرچه دلت می‌خواهد انجام بده.
۴. اگر می‌خواهی کار خلاف بکنی جایی را پیدا کن که خدا تو را نبیند، آن وقت هرچه دلت می‌خواهد انجام بده.
۵. وقتی پرونده‌ات با جرائمت سنگین شد و بعد از مرگ مأمور عقاب الهی خواست تو را به جهنم ببرد مقاومت کن نرو، آن وقت هرچه دلت می‌خواهد انجام بده.

حضرت با یک منطقی این جوان را متوجه کرد که اگر کار خلافی بکند با این منطق نمی‌سازد. در واقع، سیدالشهداء علیه‌السلام در رأس کیمیاگرانی است که مغناطیس وجودش همه را عوض می‌کند. اکسیر وجود امام حسین علیه‌السلام و اکسیر گریه‌ی بر امام حسین علیه‌السلام تحول و انقلابی را در ابعاد مختلف افراد و جامعه‌ی توحیدی به‌وجود می‌آورد. این مسائل در زندگی حضرت سیدالشهداء علیه‌السلام کم‌ نیست. امام با دعوت الی‌الله هم از نظر زبانی و هم از نظر ولایی در وجود اشخاص تصرف‌‌کرده و زندگی‌شان را عوض می‌کردند.

لذا، امام حسین علیه‌السلام هدایتش ابعاد مختلف داشت. یک وقت با فرمایشات، کلمات و برخوردهایشان است، یک وقت هم با احسان‌، جود، کرم و اخلاق متعالی‌شان است. یک بخشش هم عملاً در مسیر هدایت بشر از خون خودشان و همه‌ی عزیزانشان گذشتند. امام حسین علیه‌السلام منظومه‌ای بود که پرچم‌دار قیام و نهضت بود و کسانی که زیر این پرچم بیعت کردند، یک نفرشان عقب‌نشینی نکرد. همه عاشق و جان‌برکف و آماده‌ی جان‌فشانی بودند و عدم حضورشان در قربانگاه را برای خودشان خسارت می‌دیدند.

شعاع هدایت حضرت سیدالشهداء علیه‌السلام از یک طرف براندازی طاغوت است و از طرف دیگر، افشاء نفاق منافق است. الحمدالله در نظام اسلامی ما با بصیرت رهبر انقلاب توطئه‌ها، نفاق‌ها و طرح‌های زورگویان بین‌المللی افشاشده و با عنایات خاص حضرت به ایشان هم ملت را با بصیرت حفظ می‌کنند و هم بُعد معنوی و عرفانی و توحیدی و عشق به فضیلت و شهادت را در وجود جوان‌ها می‌کارند که در طول زمان این شجره‌ی طیبه خودش را نشان می‌دهد. مثلاً، وقتی دوران دفاع مقدس تمام شد، همه فکر کردند شهادت‌طلبی هم تمام شد، ولی دفاع از حرم پیش آمد. معلوم شد نه‌تنها تمام‌نشده، بلکه آتش زیر خاکستر خیلی‌ها را حسینی‌کرده و عاشق شهادت به‌عمل آورده است. این هنر و برکت ولایت و تربیت درست در مکتب امام حسین علیه‌السلام است.

سازندگی‌های امام حسین علیه‌السلام برای عاشورائیان نشان داد که عاشورا یک روز نیست و امام حسین علیه‌السلام یک شخص نیست، بلکه جریان عاشورا یک ظرفیت، یک چشمه‌ی جاری و یک ابر پُربارانی است که در طول تاریخ برای دین یاور می‌سازد و انسان‌ها را از باتلاق‌ شهوات بیرون می‌کشد. به تعبیر حضرت امام رضوان‌الله‌تعالی‌علیه انقلاب این جوان‌ها را از ورطه‌ی شهوات بیرون کشید و این‌ها در یک دست قرآن و در دست دیگر سلاح گرفتند. این همان عظمتی است که عاشورا و انقلاب امام حسین علیه‌السلام دارد و بعد از قرن‌ها امام پرچم عاشورا را به دست کسانی داد که به همه‌ی زرق‌وبرق‌های دنیا پشت کردند و برای رسیدن به قرب الهی و نجات انسان‌ها از شرّ شیاطین و رسواکردن منافقین و براندازی طاغوت‌ها همه‌ی زندگی‌شان را در طبق اخلاص گذاشتند و خود را فدا کردند؛ و این خط ادامه دارد.

همه‌ی زندگی سیدالشهداء علیه‌السلام مثل پیغمبر اکرم دعوت الی‌الله بود. یک حدیثی در این‌باره عرض ‌کنم. سیدالشهداء علیه‌السلام در پاسخ کسی که پرسید یا اباعبدالله در چه حال و شرایطی هستید، حضرت حال شخصی‌شان را توضیح ندادند، بلکه فرمودند: «أَصْبَحْتُ وَ لِی رَبٌّ فَوْقِی»؛ اوّلین نکته‌ای که باید همه‌مان توجه داشته باشیم اینکه بدانیم به حال خودمان رها نشدیم و رب‌العالمین حواسش به ماست. یک قدرت لایتناهی بالای سرم ماست و ما تحت اشراف اوییم. بعد حضرت می‌فرماید: «وَ اَلنَّارُ أَمَامِی»؛ هر قدمی که ما برمی‌داریم، بین جهنم و بهشت هستیم. هر نگاهمان، هر سخنمان، هر قدممان، هر قلممان، هر حبّمان و هر بغضمان اگر در مسیر گناه بود، داریم در جهنم و آتش سیر می‌کنیم، ولی اگر در مسیر طاعت بود، در مسیر بهشتیم. حضرت در ادامه می‌فرماید: «وَ اَلْمَوْتُ یَطْلُبُنِی»؛ مرگ دنبالمان است. چرا ما حسابی برای مرگمان باز نکردیم؟ مگر بنا نیست بمیریم؟ چرا نمی‌خواهیم مرگ را بمیرانیم؟ چرا نمی‌خواهیم مرگ را شیرین کنیم؟ چرا ما دنبال مرگ نمی‌رویم که مرگ ما را تعقیب بکند؟ آدمی که با مرگ رفیق است، تعقیب‌کردن ندارد. کسی که از مرگ گریزان است، مرگش سخت خواهد بود.

سیدالشهداء علیه‌السلام ما را به این نکته توجه می‌دهد که هر کاری می‌کنی، یادت باشد که مرگ به‌دنبالتان است و دیر یا زود شما را می‌گیرد. سیدالشهداء علیه‌السلام فضای این‌چنینی را ترسیم کردند تا توجه ما را به خدا جلب کنند. گاهی این سخنان که سراسر آموزه، عبرت‌انگیز، تکان‌دهنده و اخلاقی است و برای سازندگی ما صادر می‌شود، مثل چشمه می‌جوشد و دل‌ها را تمیز می‌کند.

امّا مهم‌ترین مسئله‌ای که حضرت سیدالشهداء برای آن قیام کرد، مسئله‌ی امامت است. امام کسی است که با قانون خدا و با سبک زندگی که خدای متعال معین‌کرده، برای مردم سبک زندگی تعریف کند و مردم را در آن مسیر ببرد؛ امام کسی است که خودش را وقف خدا کرده باشد و بدون رضای خدا قدم از قدم برندارد. از طرف دیگر، مسئله‌ی دادن زمام امور به خلیفه‌ی خدا، به تعبیر قرآن کریم به کسی است که «قویٌ امین» و «حفیظٌ علیم» باشد. چنین کسی باید زمام امور را به دست بگیرد. این مسئله فطری هم هست، منتها شیطنت‌ها باعث ایجاد ابهام می‌شود. قرآن می‌فرماید: «هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُون»؛ آیا عالم، دانشمند، دین‌شناس، خداشناس، خودشناس، جامعه‌شناس، دشمن‌شناس و راه‌شناس با کسی که هیچ‌کدام از این شناخت‌ها را ندارد، یکسان است؟ در آیه‌ی دیگر می‌فرماید:‌ «أَفَمَنْ کَانَ مُؤْمِنًا کَمَنْ کَانَ فَاسِقًا»؛ آیا کسی که ایمان به خدا و اعتقاد به حق دارد، مثل کسی است که فاسق است. امام راه‌بلد و متعهد است و از راه خارج نمی‌شود.

لذا، سیدالشهداء از طرفی خلأ نبود رهبری عالم، امین، دل‌سوز و شجاع را می‌بیند که این خلأ رهبری موجب هرج‌ومرج و پایمال‌شدن مظلومین و بدبخت‌شدن ظالمین است. از طرف دیگر، طاغوتی مثل یزید به‌جای پیغمبر نشسته و فسق علنی می‌کند و فرهنگ جامعه‌ی اسلامی را به تباهی می‌کشد. به همین خاطر برای اصلاح امور راهی این مسیر می‌شود و با فداکردن جانش مانع نابودی اسلام می‌شود.
 
....
لطفاً نظر خود را بنویسید:
نام :
پست الکترونیکی :
نظر شما :
ضمن تشکر ، نظر شما با موفقیت ثبت شد.
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی