حضرت آیتالله خامنهای درباره حادثه عاشورا و لزوم عبرت گرفتن از این حادثه بزرگ فرمودند: «زندگی پنجاه و چند سالهی حسینبنعلی علیهالسّلام، همه درس است: لکن حادثهی کربلا اینقدر عظمت دارد، اینقدر درخشنده است که مثل خورشیدی همهی نورهای دیگر را تحتالشّعاع قرار میدهد؛ حادثهی عاشورا چیز دیگری است. باید از حسینبنعلی درس آموخت.» (۱۳۹۲/۰۳/۲۲) با توجه به این بیانات، پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR به مناسبت فرارسیدن ایام محرم یادداشتی از حجتالاسلام محمدرضا تویسرکانی، استاد حوزه و دانشگاه منتشر میکند.
یکی از مسائل مهم و قابل تأمل در قیام عاشورا، همراهی اهل بیت و یاران سیدالشهداء علیهالسلام در این حرکت انقلابی است. اینکه چرا امام حسین علیهالسلام تصمیم گرفتند خانواده و یارانشان هم بخشی از این حرکت بزرگ و تاریخساز باشند، بررسی تحلیلی تاریخ نشان میدهد قیام حضرت سیدالشهداء علیهالسلام بدون همراهی خانواده ناقص میماند و لابهلای حوادث تاریخی گم میشد.
برای فهم نقشآفرینی خاندان سیدالشهداء علیهالسلام در قیام کربلا، ابتدا باید فضای سیاسی و اجتماعی حاکم بر آن دوران را شناخت تا بتوان فهم دقیقتری از همراهی خاندان اهل بیت در واقعهی کربلا با حضرت سیدالشهداء علیهالسلام داشت. حکومت اموی برای حفظ قدرت خویش، جاهلیت، کفر، نفاق و شرک را در قالب اسلام و به نام رسول خدا جا زد و از این طریق بر آنان حاکم شد. حقیقت ماجرا آن است که جاهلیت پیش از بعثت پیامبر مجدداً به مسند حاکمیت دست یافته بود با این تفاوت که نام و عنوان اسلام را جعل کرده بود. بیراه نیست به یزیدی که شاربالخمر و مرتکب گناه عـلنی بود عنوان امیرالمؤمنین الصاق شده بود.
چنین بستر، زمان و فضایی را در نظر بگیرید. حالا در شرایطی صحابه ساکت شدهاند، قدرت دفاع از ارزشها را ندارند و تمام منادیان معنویت و توحید ازبینرفته؛ اقدامات وحشیانهی معاویه طی ۲۰ سال شدیدترین فشارها را علیه جریان انقلابی آن زمان اعمال کرده بود بهطوریکه کسی جرأت نمیکرد حتی نام فرزندش را علی بگذارد. در چنین فضای اختناق و دیکتاتوری و استبداد، بیدارشدن مردم و فهمیدن حقیقت ماجرا نیاز به طراحی یک برنامهی منسجم و هوشمندانه داشت. در چنین شرایطی، مردان به تنهایی نمیتوانستند این هدف را محقق کنند.
فرض کنیم کاروان کربلا متشکل از هزار مرد جنگی بود و هیچ زنی در آن حضور نداشت، چه اتفاقی میافتاد؟! جنگی مانند سایر جنگها که در تاریخ صورتگرفته رخ میداد؛ یک طرف پیروزشده و طرف دیگر شکست میخورد و همانجا هم به اتمام میرسد؛ یعنی نهتنها هیچ اتفاقی نمیافتاد، بلکه منجر به تحکیم پایههای حاکمیت طاغوت و ظالم زمان میشد. برای اینکه چنین اتفاقی نیفتد، کاروان سیدالشهداء علیهالسلام باید متشکل از گروههای مختلف جامعه باشد و از همهی سنین باید حضور داشته باشند تا به دنیا نشان دهند هدف از این قیام نهتنها رسیدن به قدرت و ثروت نبوده، بلکه احیای سنت رسول خدا و حاکمیت ارزشها و امربهمعروف و نهیازمنکر بود.
از نگاه قرآن کریم یکی از مظاهر ایستادگی در مقابل ظالم مجاهدت زن است. مثلاً، خداوند متعال در آیات یازده و دوازده سوره تحریم آسیه همسر فرعون و حضرت مریم سلاماللهعلیها را بهعنوان الگوهایی از مجاهدت و بندگی خدا -که در برابر ظالمان و طاغوت زمانشان ایستادگی و مبارزه کردند- به مردم معرفی میکند. با چنین نگاهی میتوان فهمید که حضرت زینب سلاماللهعلیها یک اسوه و الگو برای جهانیان است و این گوشهای از علت همراهی خانوادهی سیدالشهداء در سفر کربلا با آن حضرت است.
رفتار مردم کوفه قبل و بعد از سخنرانی حضرت زینب (س)
همچنین برای درک اهمیت و لزوم حضور خانوادهی سیدالشهداء علیهالسلام باید رفتار مردم کوفه را قبل و بعد از سخنرانی حضرت زینب سلاماللهعلیها مقایسه کرد. وقتی کاروان اهل بیت علیهالسلام وارد کوفه میشود، ابنزیاد علیهالعنه قصد داشت خود را بهعنوان قهرمان و پیروز این میدان معرفی کند و اهلبیت را بهعنوان جریان شکستخورده نشان دهد؛ امّا بعد از سخنرانیهای حضرت زینب سلاماللهعلیها و امامسجاد علیهالسلام جشن، سرور، شادی و افتخارِ ظاهری آن پیروزی، تبدیل به ندامت و پشیمانی میشود و کار بهجایی میرسد که یزید برای رهایی از ننگ قتل فرزند پیامبر، ابنزیاد را بهعنوان قاتل و جنایتکار معرفی میکند تا از این راه خود را از ظلم و جنایتی که مرتکبشده تبرئه کند.
اوّلین مجلس عزای حسین (ع)
خانوادهی سیدالشهداء علیهالسلام در ادامه در قالب سخنرانی و گفتوگوهای چندنفره با مردم در محلهای مختلف از جمله در مجلس ابنزیاد، در مسجد شام و در مجلس یزید علیهالعنه، شیوهها و روشهای مختلفی را برای روشنگری بهکار میبرند. اثر این روشنگری و اقدامات ابتکاری را اوّلینبار در عزای سیدالشهداء علیهالسلام در دمشق پایتخت حکومت اموی میبینیم. یزید مجبور میشود اجازهی اقامهی عزای سیدالشهداء علیهالسلام را در این شهر بدهد درحالی که هنگام ورود کاروان اسرا، دمشق سه روز در جشن و سرور بود و کاروان کربلا سه روز پشت دروازه نگه داشته شد. مردمی که در ابتدای ورود کاروان اهل بیت پایکوبی میکردند حالا مشغول عزاداری بر شهدای کربلا بودند!
بعد از سخنرانی حضرت زینب سلاماللهعلیها، ابنزیاد دیگر امکان نگهداشتن کاروان اهل بیت را در کوفه نداشت، چراکه از آگاهی و قیام مردم علیه خود میترسید. فلذا، مدت اقامت کاروان اسرا در کوفه خیلی کوتاه شد. ابنزیاد تصور میکرد که مردم شام نسبت به کاروان اسرا و واقعهی کربلا همسو با دستگاه اموی هستند، امّا همانطور که ذکر شد، با سخنان خاندان اهل بیت در این شهر نیز مردم شام هم بیدار و آگاهشده و حقیقت داستان را فهمیدند. اگر خانوادهی سیدالشهداء علیهالسلام در این واقعه حضور نداشتند، این ذلت، شرمساری و رسوایی گریبانگیر خاندان بنیامیه نمیشد و در طول تاریخ بهعنوان یک جریان پیروز به جهانیان معرفیشده و حرکت امام حسین علیهالسلام بهعنوان حرکتی شورشی شناخته میشد چنانکه در ابتدا نیز میگفتند اینها خارجی هستند و از حاکمیت اسلام خروج کردند.
در جریان قیام سیدالشهداء علیهالسلام، هر کدام از اعضای خانوادهی حضرت در تحقق اهداف قیام یک اثربخشی قابل توجهی داشتند. حضرت سیدالشهداء علیهالسلام برای تکتک اعضای این کاروان مأموریت خاصی مشخص کرده بود؛ از شهادت حضرت علیاصغر علیهالسلام گرفته -که اثربخشی عظیمی در بیداری امت داشت- تا سخنرانیهای کوبنده و افشاگرانهی حضرت زینب سلاماللهعلیها و امام سجاد علیهالسلام. همچنین حضرت زینب سلاماللهعلیها در ادامهی قیام عاشورا الگوی زن قرآنی و ارزشی را به جهانیان معرفی میکند؛ الگویی که با ایفای نقش مؤثر خود، موفق به رسواسازی و افشاگری و واردکردن ضربات نهایی بر پیکرهی حاکمیت طاغوت زمان خود میشود بهطوریکه سالهای کوتاهی پس از واقعهی کربلا، سلسلهی بنیامیه سقوط میکند و به مروانیان منتقل میشود و از آنجا به بعد در سایهی حرکت امام حسین علیهالسلام قیامها و نهضتهای متعددی علیه طواغیت زمان متولد میشود.