حضرت آیتالله خامنهای در در ارتباط تصویری با مجموعههای تولیدی (۱۳۹۹/۰۲/۱۷) به مسئله تشویق کار در اسلام اشاره کردند و آن را نقطهی مقابل انتظار غلط و نابهجای «مفتخواری» و «مفتجویی» دانستند و در ادامه به عبارتی از امیرالمؤمنین (علیهالسلام) استناد کردند: «اینکه امیرالمؤمنین فرمود: العَمَلَ العَمَلَ ثُمَ النِّهایَةَ النِّهایَة. کار، کار؛ این شعار است، این شعار دادن امیرالمؤمنین است: کار، کار؛ و آنگاه «اَلنِّهایَة»؛ یعنی به سرانجام رساندن کار.» بر همین اساس بخش فقه و معارف پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در این یادداشت مقوله تولید و خودکفایی از منظر امام علی(علیهالسّلام) و صحنههایی از سیره فردی، اجتماعی و حکومتی آن حضرت را تبیین میکند.
«رونق و جهش تولید» از مهمترین و اساسیترین اهداف سیاستهای اقتصاد مقاومتی است. حضرت آیتالله خامنهای در همین راستا، از یک سو تولید را علاج اصلی و بنیانی بسیاری از مشکلات کشور در مقطع فعلی خوانده و همواره بر ضرورت حمایت از تولیدکنندگان و رفع موانع تولید تأکید نمودهاند و از سوی دیگر خطاب به ملت شریف ایران، آنان را به حمایت از تولیدملی و پرهیز از سبک زندگی مصرفگرایانه و تجملگرایانه که ریشه در فرهنگ غرب دارد، فراخواندهاند.
با مرور سبک و سیره زندگانی حضرت علی(علیهالسّلام) میتوان به اهمیت این دو توصیه راهبردی دست یافت و به نظر میرسد مراجعه به گفتار و رفتار حضرت میتواند موجب تلنگر و به خود آمدن جامعه و احساس مسئولیت ایشان در شرایط فعلی کشور و صد البته تغییر رویکرد مدیران و مسئولان ذیربط در این زمینه گردد.
در یادداشت پیش رو ابتدا به اهمیت مقوله تولید و خودکفایی از منظر امام علی(علیهالسّلام) و صحنههایی از سیره فردی، اجتماعی و حکومتی امام علی(علیهالسّلام) که خود یا در مقام تولیدکننده و یا در مقام حاکم مسلمین، خلق نمودهاند، پرداخته میشود و سپس این پرسش مطرح میگردد که امام علی(علیهالسّلام) با چه انگیزهای برای حمایت از تولید و ارکان آن اقدام نمودهاند و در همین راستا چه نگاهی به مصرفگرایی و تجملگرایی و آثار آن دارند. توضیح داده خواهد شد که دیدگاه امام علی(علیهالسّلام) به ثروت صورتی دو گانه دارد که یک وجه آن مقدمات لازم برای تحقق جامعهای تولید محور را فراهم میآورد و بخش دیگر موانع آن را از میان بر میدارد.
اهمیت تولید و جامعه تولید محور در نگاه حضرت علی(علیهالسّلام)
اهمیت امر تولید در بیان حضرت امیرالمؤمنین(علیهالسّلام) را در دو گام میتوان مشاهده کرد. نخست مجموعه سخنانی است که در آن به شمارش نعمات الهی و ظرفیتی که بشر میتواند با بهرهگیری از آن موجب پیشرفت اقتصادی خود و جامعه شود، پرداخته شده است. برای نمونه، حضرت فرمودند خداوند زمینی را که شما بر روی آن حمل میشوید و آسمانی را که بر سرتان سایه گسترده برای مصالح شما برپای داشته و فرمان داده تا به شما سود رساند(۱) یا فرمودند خداوند به مردم فرمان داده تا از محصولات زمین و از دانهها و میوهها و نظایر آن برای معیشت خود بهره گیرند.(۲) در گام بعد حضرت از نگاه خداوند متعال و یا از نگاه جامعه به کسانی که از این نعمات غافل هستند، بیاناتی را طرح نمودهاند؛ که ضرورت توجه به امر تولید را به خوبی نشان میدهد.
ایشان رحمت پروردگار به یک جامعه را در گرو توجه مردم به امر تولید دانسته و برای نمونه – با توجه به آنکه در دوران حضرت کشاورزی از مهمترین مشاغل تولیدی بود- تأکید نمودند
جامعهای که با داشتن آب و زمین کافی برای تولید کشاورزی، کوتاهی کند و یا بر اثر سوء مدیریت یا تنبلی، از نعمات بهره کافی نبرد و به اصلاح زمین نپردازد و همین بیتوجهی موجب فقر ایشان گردد، از رحمت خداوند متعال به دور خواهد بود.(۳) همچنین حضرت در جملهای کوتاه و پرمعنا که نشان از اهمیت و ضرورت ورود افراد توانمند به کار و تولید ملی دارد، فرمودند «دور بودن از وطن موجب خجالت نیست، خجالت برای کسی معنا میدهد که در وطن خودش باشد، اما فقیر باشد»(۴). این تعبیر بلند نشان از اهمیتی است که حضرت برای فعالیت و کوشش هر شخص در جامعه و استفاده از منابع و ظرفیتهای موجود در کشورش برای تأمین رفاه فردی و عمومی قائل است.
بخش دیگر بیانات حضرت علی(علیهالسّلام) در اهمیت امر تولید را باید در عباراتی دانست که بر خودکفایی اقتصادی تأکید میشود. اهمیت این موضوع نزد امام به نحوی بوده که حضرت پیوسته به امت هشدار میداد که حتی در خوراک و پوشاک همچون بیگانگان نباشید تا مبادا استقلال خود را از دست داده و با دست نیاز بردن به سوی آنها، نزد ایشان خوار شوید.(۵) در این زمینه تعابیری از حضرت علی(علیهالسّلام) در روایات مشاهده میشود که جای تأمل بسیار دارد.
ایشان در روایات متعدد وابستگی اقتصادی و اظهار نیاز به دیگران را موجب خواری، تحقیر، عدم موفقیت در کارها، فقر و یوغ ذلتی دانستهاند که عزّت و سربلندی انسان را میستاند؛ و حتی تأکید مینمایند که تحمل گرسنگی و رنج را بهتر از آن است که انسان به خاطر مسائل اقتصادی دچار وابستگی باشد.(۶) از روایات میتوان برداشت نمود که خودکفایی و عدم وابستگی اقتصادی به یک منبع خاص یا منبع خارجی به طور طبیعی سبب تلاش حداکثری برای تأمین نیازها میگردد.(۷) بنابراین در یک جامعه خودکفا است که تولید در محوریت قرار میگیرد. در همین راستا امام علی(علیهالسّلام) در مورد حضرت داوود(علیهالسّلام) فرمودند وقتی خداوند به داوود وحی نمود که از بیت المال ارتزاق نکند، در پی مدتی تلاش داوود موفق شد تا آهن را نرم کند و مقدمات بهرهگیری از آن را فراهم آورد.(۸)
سیره حضرت علی(علیهالسّلام) در رونق بخشیدن به تولید
در مورد سیره آن حضرت در امر تولید نخست باید به فعالیتهای شخص ایشان که رونقبخش امر تولید بودند اشاره کرد. جالب است که بدانیم آن حضرت برای مهارتآموزی و کسب تجربه در امر تولید ارزش زیادی قائل بودهاند؛ و مطابق اخبار متعدد در سال دوم هجری و پس از غزوه ذوالعشیرة، وقتی در منطقه یاد شده فرود آمدند، برای مشاهده شیوه کارگری و کشاورزی قبیله بنیمدلج، همراه با عمار یاسر در کنار نخلستانها حاضر شده و از شیوه کار کارگران دیدن کردند.(۹) این اقدام حضرت میتواند نشانهای بر اهمیت مهارتآموزی و تجربهافزایی در امر تولید در نظر حضرت تلقی شود. امام علی(علیهالسّلام) خود نیز در میان ائمه(علیهمالسّلام) بیشترین تلاش را در زمینه تولید محصولات کشاورزی داشته و با همتی مضاعف بدان مشغول بوده اند.(۱۰)
حضرت در دوره ۲۵ ساله دوری از منصب و حکومت چنان در امور اقتصادی مشغول بودند که نام ایشان در کتب تاریخی و روایی از این جهت زبانزد است. شواهد متعددی در منابع در اینباره موجود است(۱۱) و یکی از نشانههای آن گستردگی محصولاتی است که بدست میآمد.(۱۲) البته حضرت معمولاً خود به تنهایی مشغول کار نبودند و با برنامهریزی و استفاده از نیروی کار مناسب، به آباد کردن زمینها و کشت درخت و زراعت میپرداختند. همین امر سبب شده تا سیره آن حضرت در زمینه تولد مشحون از درسها برای تولیدکنندگانی باشد که امروزه به دنبال الگو گرفتن از مقتدای خویش هستند.
باید اشاره نمود که در سیره حضرت، مواردی نیز دیده میشود که به رغم عدم حضورشان در منصب و حکومت به خاطر پیشرفت جامعه و اصلاح امور مردم، نظرات راهگشایی را در زمینه مسائل اقتصادی ارائه میدادند. در نمونهای که میتواند نشان از تلاش ایشان برای حمایت از تولیدکنندگان باشد، حضرت پس از فتح سواد عراق و کش و قوسهای به وجود آمده در مورد تقسیم زمینها میان مردم و قبائل، نظری مبنی بر رها کردن زمینها به عنوان سرمایه برای کشاورزان را طرح نمودند. موضوعی که با استقبال خلیفه وقت همراه شد و زمینها در اختیار کشاورزان و دهقانان قرار گرفت.(۱۳)
امام علی(علیهالسّلام) در دوران حکومت نیز توجه جدی به امر تولید داشتند و همواره به دنبال حل موانع آن بودند. برای نمونه وقتی حضرت با خبر شدند که نهر آبی تخریب شده و باعث بیکاری کارگران و تعطیلی کار تولید محصولات کشاورزی شده، به مسئول آن ناحیه دستور دادند تا به این مشکل توجه کرده و با بررسیهای لازم از ضررهای این اتفاق برای مصالح کشور دارد، جلوگیری کند.(۱۴) بخشی از اقدامات حضرت برای رونق تولید مربوط به مقابله با سوداگران بود. برخی تلاش میکردند تا با ارائه جنس نامرغوب و همراه با غش و تقلب کالایی تهیه و در بازار عرضه کنند. حضرت با آنان به طور جدی و در موارد متعدد برخورد مینمود.(۱۵)
برخی تلاش میکردند تا با احتکار کالاها و بالا بردن قیمت آن، کسب ثروت نمایند. عملی که در کنار آسیبهای فراوان، به مرور موجب ناکام ماندن فعالیت تولیدکنندگان نیز میشد. حضرت در مقابل این افراد بخشنامه کلی برای کارگزارانش صادر کرده(۱۶) و تأکید نمودند که در برخورد با محتکران نباید هیچگونه اغماضی صورت گیرد. مطابق دستور ایشان سوداگران در امور اقتصادی باید تنبیه شده و کیفر کار خود را میدیدند.(۱۷) همچنین میتوان به سیاستهای مالیاتی امام علی(علیهالسّلام) توجه نمود و تأکیدی که حضرت در مدارا با تولیدکنندگان در این زمینه داشتند.(۱۸) همه این موارد نشان میدهد که حکومت اسلامی موظف به حمایت از تولید و رفع موانع آن، در جهت رفاه هرچه بیشتر مردم است.
تحسین تولید محوری و تقبیح مصرف گرایی در نظر امام
اشاره شد که امام علی(علیهالسّلام) به حمایت از تولید به عنوان یک اصل عقلایی در رفاه اقتصادی توجه داشتهاند؛ اما به نظر میرسد ایشان فرهنگسازی در برخی از امور را نیز به عنوان یک مقدمه جدی برای پیشرفت اقتصادی جامعه در نظر داشتهاند. از اینرو در بیانات متعددی از آن حضرت بر ارزش کار و تولید در جامعه تأکید شده است. برای نمونه در نگاه ایشان فعالیت تولیدی و کسب و کار، امری است که با چیرگی بر طبیعت و استخدام آن به عنوان وظیفه پیاپی و روزانه انسان انجام میپذیرد و خداوند متعال، فرصت تولید را به آدمی برای تحصیل معاش قرار داده؛ آن را مایه تداوم حیات انسانی خوانده و ارزشهای معنوی والایی را برای آن درنظر گرفته است. از همین روایات استفاده میشود که تولیدکننده و حامیان تولید اگر در راستای اهداف الهی از جمله معیشت خانواده و اصلاح امور جامعه اقدام کنند، بیشک مقامی والاتر از مقام کسانی دارند که در میدان نبرد و جهاد در راه خدا ممکن است هر لحظه جان خود را تقدیم کنند.(۱۹)
اما این نگاه ریشه در چه مبانی و ارزشهایی داشته است؟ حضرت علی(علیهالسّلام)، چه زمانی که خود به عنوان یک تولیدکننده، به کاری مشغول میشدند و چه زمانی که در ارتباط با کارگزاران، توصیههایی را بیان میفرمودند، همواره ارزشهای الهی و اخروی را ملاک سیاستگذاری اقتصادی قرار میدادند.
تولید در نگاه حضرت تنها در رفاه دنیوی خلاصه نشده و ایشان، اهمیت و ابعاد مسأله کار و تولید را در راستای تکالیفی که خداوند بر عهده مسلمانان نهاده و اهدافی که اسلام برای انسان و کمال او در دنیا و آخرت در نظر دارد، مد نظر قرار میدادند.(۲۰) این برخلاف نظریات رایج مکاتب اقتصادی است که در بیشتر موارد تولیدکننده فقط در صدد بیشینه کردن سود اقتصادی خود است و مصرفکننده نیز برای بیشینه کردن حداکثر مطلوبیت از مصرفش میکوشد.(۲۱)
بر اساس مبنای یاد شده، در کلام و سیره امام علی(علیهالسّلام)، هرچند بر لزوم حفظ مال، تأمین نیازهای زندگی، سرمایهگذاری اقتصادی، تأمین رفاه زندگی برای خود و افراد تحت تکفل تأکید شده است اما به معنی واقعی کلمه با مصرفگرایی و تجملگرایی به معنی اصالت دادن به مصرف و هدف قرار دادن رفاه و داراییهای مادی که آثاری چون شکاف طبقاتی و نابرابری اجتماعی را به دنبال دارد(۲۲)، مبارزه شده است. بر این اساس، دو نوع نگاه مثبت و منفی به ثروت و اموال دنیوی در فرمایشات امام علی(علیهالسّلام) مشاهده میشود؛ که نگاه نخست مقدمات لازم را برای تحقق جامعهای تولید محور مهیا میسازد و نگاه دیگر موانع آن را که یکی از مهمترین آن مصرفگرایی است، را مورد تقبیح قرار میدهد.
در تعبیر امام علی(علیهالسّلام)، اموال دنیا از آن جهت که مایه حفظ آبروی انسان(۲۳) و دست دراز نکردن به سوی دیگران و آرامش خانواده(۲۴) است یا از آن جهت که میتواند مقدمه دستیابی به ثواب و پاداش اخروی با هزینه کردن آن در راه خیر و کمک به محرومان واقع شود(۲۵)، دارای اهمیت است و مؤمنان باید بکوشند تا با عزم جدی و تلاشی وافر به تولید محصولات مورد نیاز اقدام کنند. اما در مقابل باید از آن مقدار دارایی و اموالی از دنیا که موجب سرکشی انسان و آشفتگی و کشاکش روحی او(۲۶) گردد یا باعث سستی در دین یا تباهی ایمان فرد شود(۲۷) و همچنین در صورتی که کسب مال دنیا بخواهد مقدمهای برای تجملگرایی و مصرف بیحد و حصر شود(۲۸)، پرهیز شود.
همانطور که در ابتدای یادداشت به تلاشهای حضرت در امر تولید اشاره شد، مناسب است در پایان نیز به شواهدی از سیره آن حضرت که برآمده از این نگاه دو گانه به ثروت است اشاره شود. حضرت از یک سو خود در زندگی اقتصادی و سیره معیشتی تماماً نگاهی الهی داشتند؛ و در همین راستا پس از تلاش بسیار در آبادی زمینهای موات برای تولید محصولات کشاورزی، همواره بخشی از ثمرات آن را صدقه دادهاند(۲۹) یا بردگان به کار گرفته شده در زمین را آزاد به طور مستمر آزاد نمودهاند(۳۰) یا مطابق فرمایش امام باقر(علیهالسّلام) در طول سالیان حکومت خویش بر قلمرو وسیع اسلامی آجری را بر آجر دیگر یا خشتی را بر خشت دیگر به نفع اموال خود قرار ندادهاند.(۳۱) از سوی دیگر همواره در زندگی قناعت پیشیه کرده و به کمترین ها رضایت میدادند. (۳۲) ایشان تلاش وافری برای گسترش فرهنگ قناعت و زندگی زاهدانه نیز داشتند و برای نمونه پس از درگذشت یکی از صحابی پیامبر(صلّیاللهعلیهوآله) به نام خبّاببنارت بر مزار او ایستاده و گریستند و سپس در میان صفاتی که از او بر شمرد بر قناعت پیشگی او تأکید کردند.(۳۳)
پینوشت:
۱) نهج البلاغه، خطبه ۱۴۳.
۲) وسائل الشیعه، ج۱۳، ص۱۹۵.
۳) حمیری، قرب الاسناد، ج۱، ص۵۵.
۴) غرر الحکم، ص۵۹۷.
۵) برقی، محاسن، ج۲، ص۴۱۰.
۶) برای مشاهده این روایات، رک: غرر الحکم، ص۳۶۰- ۳۶۵.
۷) برای نمونه، رک: کلینی، کافی، ج۲، ص۱۴۸ و ج۵، ص۸۲؛ غررالحکم، ص۲۲۶.
۸) کلینی، کافی، ج۵، ص۷۴.
۹) حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۵۱.
۱۰) برای نمونه، رک: ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۲، ص ۷۸.
۱۱) برای نمونه، رک: مقدسی، سیره معیشتی معصومان، ص ۲۱۰- ۲۲۱.
۱۲) کلینی، کافی، ج۵، ص۷۴.
۱۳) ابوعبید، الاموال، ص۷۴؛ قاضی ابویوسف، الخراج، ص۳۶، یعقوبی، تاریخ یعقوب، ج۲، ص۱۵۱.
۱۴) یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۰۳.
۱۵) برای نمونه، رک: صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۲۷۰.
۱۶) حمیری، قرب الاسناد، ص۱۳۵.
۱۷) قاضی نعمان، دعائم الاسلام، ج۲، ص۳۶.
۱۸) برای اطلاع بیشتر در اینباره، رک: نهج البلاغه، نامه ۵۳.
۱۹) برای نمونه، رک: کلینی، کافی، ج۵، ص۸۸.
۲۰) برای نمونه، رک: نهج البلاغه، نامه۲۷ و ۴۵.
۲۱) برای نمونه، رک: عبادی، مباحثی در اقتصاد خرد، ص۱۶ و ۲۰۵- ۲۳۰؛ قدیری اصلی، سیر اندیشه های اقتصادی، ص۵۷، ژکس، فلسفه اخلاق، ص۵۲.
۲۲) برای اطلاع بیشتر، رک: سیدی نیا، مصرف و مصرف گرایی از منظر اسلام و جامعه شناسی اقتصادی.
۲۳) کلینی، کافی، ج۴، ص۴۹.
۲۴) ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۲۰، ص۳۲۷.
۲۵) نهج البلاغه، حکمت ۱۴۲ و ۴۲۵.
۲۶) همان، حکمت ۳۶۷.
۲۷) تحف العقول، ص ۱۳۷.
۲۸) نهج البلاغه، حکمت ۵۸.
۲۹) ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۵، ص۱۴۷.
۳۰) کلینی، کافی، ج۵، ص۵۴.
۳۱) همان، ج۸، ص۱۳۰.
۳۲) برای نمونه، رک: نهج البلاغه، حکمت ۴۴ و خطبه ۲۸ و حکمت ۴۲.
۳۳) ابن سعد، طبقات الکبری، ج۳، ص۱۶۴.