سرمقاله نشریه خط حزبالله(شماره نودوچهارم)
یکم. روایت است وقتی از پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم سؤال پرسیده شد که منظور از آیهی "یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ" چه کسانی است، پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم دست خود را بر شانهی سلمان زدند و فرمودند: "این مرد و هموطنان او هستند." در ادامهی آیه اما چهار خصوصیت برای این افراد "یعنی کسانی که خدا را دوست دارند و خدا هم آنان را دوست دارد- بیان میشود که دو تای آن اینگونه است: "أَذِلَّةٍ عَلَی الْمُؤْمِنینَ": در مقابل مؤمنین متواضع و خاضعاند و "أَعِزَّةٍ عَلَی الْکافِرینَ": در برابر کافرین و مستکبرین، عزتمدارانه برخورد میکنند. طبق همین آیه است که اصل "حفظ عزت در برابر مستکبر"، یکی از اصول دائمی اسلامی انقلابی است که البته میتوان شواهدی از آن، در رفتار و گفتار رهبران انقلاب اسلامی - امام خمینی رحمهاللهعلیه و حضرت آیتالله خامنهای- ملاحظه کرد:
دوم. دیماه ۶۷، امام خمینی رحمهاللهعلیه نامهای به گورباچف، رئیسجمهور وقت اتحاد جماهیر شوروی، یکی از دو قطب قدرتمند زمان خود ارسال میکنند. متعاقب آن، ادوارد شواردنادزه، وزیر خارجهی شوروی، برای تقدیم پاسخ نامه، به ایران سفر کرده تا با امام ملاقات کند. محمدجواد لاریجانی، که یکی از حاضرین در آن جلسه بود چنین میگوید: "شب قبل از آمدن شواردنادزه خدمت حاج احمد آقا رفتم تا دربارهی جلسهی فردا حرفها و کارهایمان را هماهنگ کنیم. سر یک مسئله خیلی بحث کردیم. امام میگفتند بهپای شواردنادزه بلند نمیشوم. اصرار داشتم همانطور که آنها به ما احترام گذاشتند و فول پروتکل برخورد کردند، همانطور با آنها برخورد کنیم... درنهایت به این نتیجه رسیدیم که در اتاقی از میهمانان پذیرایی کنیم و بعد امام داخل شوند. با این کار همه به احترام ایشان بلند میشدند و قضیه حل میشد."
علیاکبر ولایتی، وزیر خارجهی وقت ایران نیز در توضیح این اقدام امام چنین میگوید: "به نظر من امام خمینی خیلی حسابشده این برخورد را کردند... آقای ادوارد شواردنادزه، وزیر خارجهی یکی از ابرقدرتهای آن روز جهان بود. اما امام خمینی جوری برخورد کرد که گویی ما ابرقدرت هستیم و آنها یک کشور جهانسومی هستند.»
سوم. اردیبهشتماه ۱۳۶۸، آیتالله خامنهای، آخرین سفر خارجهی خود را در قامت رئیسجمهور وقت ایران، برای ملاقات با رهبر چین برنامهریزی کرد. همهچیز طبق برنامه پیش رفت اما دقائقی قبل از نشستن هواپیما در پکن، خبر رسید که رهبر چین بهشدت مریض شده است و امکان ملاقات ندارد. برای همین، آیتالله خامنهای نیز متقابلاً تصمیم گرفتند برنامههای رسمی خود را لغو کنند. طبق برنامه، ساعت ۶ عصر، برنامهی ملاقات با نخستوزیر چین طراحی شده بود، اما آیتالله خامنهای اعلام کردند که به این ملاقات نخواهند رفت. نیم ساعتی از ماجرا نگذشته بود که نخستوزیر چین، شخصاً از محل کنگرهی خلق به محل اقامت رئیسجمهور ایران آمد و از همان فاصلهی دور، با صدای بلند گفت: "کوچکتر به دیدار بزرگتر آمده است! " سپس وارد اتاق شد و خطاب به آیتالله خامنهای گفت: "ما نهایت احترام به مهمان را، بهخصوص شخصیتی مثل جنابعالی، وظیفهی خود میدانیم، مشکل بیماری رهبر چین جدی است و پزشکان، ایشان را ممنوعالملاقات کردهاند، بااینحال، ما موضوع ملاقات را بررسی میکنیم تا حل شود." با توجه به این قول نخستوزیر بود که رهبر انقلاب پذیرفتند در جلسه شرکت کنند و البته همانطور که نخستوزیر وعده داده بود نیز، رهبر چین با آیتالله خامنهای دیدار کرد.
چهارم. با این مثالها و توضیحات است که میتوان گفت هر حرکتی که موجب خدشهدار شدن «عزت ملی» در انظار عمومی و بینالمللی شود، ولو بهظاهر کوچک و بیمقدار باشد، بازهم قبیح است و مورد نکوهش. مخصوصاً آنکه آن رفتار یا گفتار، منتسب به مسئولین حکومتی و دولتی باشد. عزتی که بیتردید برخاسته از اسلام، انقلاب و حضور دائمی مردم در صحنههاست. پس خط قرمز مسئولین در مراودات و ملاقات با مسئولین سایر کشورهای جهان نیز میبایست حفظ همین «عزت ملی» باشد، چه آنکه «همهی ملّت ایران، همهی دلسوزان، در این جهت متّفقاند که عزت ملّی برای یک کشور، بسیار بسیار مهم است. اگر عزت بود، امنیت هم خواهد آمد؛ اگر امنیت بود، پیشرفت هم عملی خواهد بود؛ والّا اگر یک ملّت تحقیر شد، همهچیز او به بازی گرفته خواهد شد؛ حتّی امنیت او، حتّی ثروت او، و همهچیز او. عزت ملّی بایستی محفوظ بماند و مسئولین این را میدانند.»
(۱۳۹۳/۱۱/۱۹).