|یادداشت دکتر محمدحسن قدیری ابیانه، کارشناس مدیریت استراتژیک دربارهی سال تولید ملی، حمایت از کار سرمایه ایرانی|
وقتی نقاط قوت و ضعف فرهنگی موجود در کشورمان و واکاوی عوامل و موانع پیشرفت را بررسی میکنیم، درمییابیم که هنوز از برخی نقاط ضعف رنج میبریم که در بسیاری مواقع نتیجهی همان سیاستهای دیرینهی استعمار است؛ مسائلی که به عادات فرهنگی تبدیل شده و سرعت رشد ایران را کند میکند.
این یادداشت به نشانههایی از سیاستهای تاریخی و ظریف استعمار برای ضربه زدن به اقتصاد و تولید در کشورهای دیگر و بهویژه در کشورهای اسلامی اشاره دارد. آگاهی از این موارد، اهمیت نامگذاری سالهای اخیر از سوی رهبر معظم انقلاب را بیش از پیش آشکار میسازد.
راهکار وابستگی
برخورداری یک کشور از دارایی ارزشمند نفت و گاز یک امتیاز بسیار بزرگ است، زیرا نفت و گاز موتور صنعت و پیشرفت صنعتی و اقتصادی در جهان است. به همین خاطر استعمارگران وقتی به اهمیت نفت پی بردند، این سیاست را در پیش گرفتند که اقتصاد کشورهای نفتخیز و بهویژه کشورهای خاورمیانه، آفریقا، آمریکای لاتین و آسیا را وابسته به فروش نفت خام کنند. آنها برای رسیدن به این منظور دو راهکار اساسی را برگزیدند:
۱. عدم تولید ثروت در این کشورها؛ به نحوی که زندگی و گذران امور جاری کشور و مردم به فروش نفت خام بستگی داشته باشد.
۲. ترویج مصرفگرایی و بهویژه مصرف کالاهای خارجی؛ به گونهای که ثروت حاصل از فروش نفت خام، آنطور که باید، صرف امور عمرانی و صنعتی و تولیدی و به طور کلی صرف تولید ثروت نشود و به جای آن صرف خرید کالاهای مصرفی ساخت کشورهای استعمارگر شود تا از این طریق عواید فروش نفت دوباره به همان کشورهای خریدار نفت بازگردد.
انستیتو سیاست خاورمیانه که مقر آن در واشنگتن است نیز در گزارشی که از نتایج مطالعات سال ۲۰۰۰ خود منتشر کرده، تأکید نموده است: «صادرات کالاهای مصرفی به ایران باید از سر گرفته شود. این کار باعث کم شدن ارز خارجی موجود در ایران خواهد شد.»
در همین راستا برای تضعیف فرهنگ کار و ترویج مصرفگرایی، برنامهریزی فرهنگی گستردهای را تدارک دیده و به اجرا درآوردند که ما هنوز از نتایج آن رنج میبریم. احساس تشخص اجتماعی ناشی از خرید کالای خارجی یکی از همین نتایج فرهنگی دردناک در کشور ما است. ضعف فرهنگ کار و پایین بودن ساعات مفید کاری نیز از نتایج درازمدت همین توطئهها است.
پیشنهاد آمریکا برای موفقیت!
برای آگاهی از اینکه آمریکاییها برای تضعیف فرهنگ کار و در نتیجه تضعیف تولید ثروت در دیگر کشورها از چه روشهایی استفاده میکنند، به نوشتهای از محمد حسنین هیکل، نویسنده و روزنامهنگار معروف مصری اشاره میکنیم. هیکل همزمان با جنگ جهانی دوم وزیر امور تبیلغات دولت جمال عبدالناصر، رهبر فقید مصر بود. او در کتاب
«میان مطبوعات و سیاست
» که به فارسی هم ترجمه شده است، به ذکر جزئیاتی از جلسهی ارائهی گزارش کمیتهی ویژهی کنگرهی آمریکا در سال ۱۹۷۴ میپردازد. این جلسه به ریاست سناتور چرچ، مأمور بررسی فعالیت سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا
(سیا) تشکیل شده بود:
«از جمله نکتههای قابل توجه در این گزارش این بود که مجلهی
«ریدرزدایجست
» که بعداً نیز با عنوان
«المختار
» به زبان عربی منتشر شد، در فهرست مجلاتی ذکر شده بود که سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا به انتشار آن کمک کرد و عجب این بود که نخستین شمارهی عربی آن که در مصر چاپ شد. ارزشهایی که المختار ترویج میکرد، در دو مورد قابل توجه است: اول موفقیت بستگی به شانس دارد و بر حسب اتفاق به دست میآید. دوم اینکه عدالت اجتماعی مرهون کَرم کسانی است که حاضر به دادن اعانه و نیکوکاری باشند.»
۱
چرا آمریکا که در تبلیغات داخلیش راه موفقیت را «کار، کار، کار» عنوان میکند، اما در کشورهای اسلامی موفقیت را به شانس نسبت میدهد؟ طبیعتاً همانطور که ذکر شد، هدف سازمان سیا از ترویج فرهنگ اعتقاد به شانس به عنوان عامل موفقیت و پیشرفت، ایجاد مانع در تولید ثروت و در نتیجه ایجاد وابستگی به فروش نفت خام و زمینهسازی برای تداوم سلطه بوده است.
و باز چرا به جای تشکیل یا حفظ حکومتی مردمی و خواستار عدالت و مبارزه با فساد و مفسدین، باید عدالت را مرهون کرم داراها دانست و کاری به این نداشت که داراها این داراییها را از کجا آوردهاند؟!
انستیتو سیاست خاورمیانه که مقر آن در واشنگتن است نیز در گزارشی که از نتایج مطالعات سال ۲۰۰۰ خود منتشر کرده، تأکید نموده است: «صادرات کالاهای مصرفی به ایران باید از سر گرفته شود. این کار باعث کم شدن ارز خارجی موجود در ایران خواهد شد.»
۲
در صورتی سرمایهگذاری کنید که ...
آنتونی پارسونز، آخرین سفیر انگلیس در رژیم پهلوی که پس از ۵ سال سفارت و فقط ۵ روز قبل از فرار شاه از کشور، ایران را ترک کرد، در کتاب خود با عنوان «غرور و سقوط» متن اظهاراتش در سال ۱۳۵۲
(۱۹۷۴ میلادی) و در جمع بازرگانان انگلیسی و دستاندرکاران تجارت و معامله با ایران را منتشر کرده است. وی در آن جلسه گفته بود:
«نخستین کاری که اینجا میکنید، این است که تا میتوانید، کالاهایتان را بفروشید و فقط در صورتی سرمایهگذاری کنید که برای فروش کالایتان چارهای جز این کار نداشته باشید. اما اگر مجبور باشید در اینجا سرمایهگذاری کنید، به میزان حداقل ممکن سرمایهگذاری کنید و صنایعی را انتخاب کنید که قطعات و لوازم آن از انگلستان وارد شود؛ مانند صنایع مونتاژ که در واقع سوارکردن قطعات صادراتی انگلیسی در ایران است. در این محدوده و با توجه به این نکات، من معتقدم که ایران یکی از بهترین بازارهایی است که شما میتوانید برای مصرف کالاهای خود در جهان سوم پیدا کنید.»
۳
استعمارگران برای تضعیف فرهنگ کار و ترویج مصرفگرایی، برنامهریزی فرهنگی گستردهای را تدارک دیده و به اجرا درآوردند که ما هنوز از نتایج آن رنج میبریم. احساس تشخص اجتماعی ناشی از خرید کالای خارجی یکی از همین نتایج فرهنگی دردناک در کشور ما است.
این اظهارات سفیر انگلیس که در اوج روابط حسنهی انگلیس با رژیم شاه بیان کرده است، نشان از ماهیت سیاست انگلیس نسبت به ایران و دیگر ملل جهان سوم دارد. مسلماً توصیهی مقامهای انگلیسی به کسانی که مسئولیت طراحی و سازماندهی امور قانونگذاری، اقتصادی، گمرکات، تبلیغات و دیگر مناصب کلیدی ایران را به عهده داشتهاند نیز در راستای همین سیاست برای رشد مصرفگرایی در ایران بوده است.
آلودهسازی جامعهی ایرانی
جرالد سگال -مدیر مطالعات انستیتو بینالمللی استراتژیک لندن- در هفتهنامهی آمریکایی نیوزویک که در فروردین ماه ۱۳۷۷ منتشر شده است، عمق سیاست غرب در قبال ایران را نشان میدهد. وی میگوید: «غرب باید به شیوهای که کمونیسم را مهار و آلوده کرد، با سایر دشمنان خود عمل کند. [...] آلودهسازی شیوههای فراوانی دارد که تجارت با دشمن و [...] از راههای اصلی آلودهسازی جوامع است.» «اکنون نیز باید استراتژی دوگانهی مهار و آلودهسازی در دستور کار باشد. [...] مهار کافی نیست و آلودهسازی مهمتراست. [...] خوشبختانه آلودهسازی شیوههای فراوانی دارد که تجارت با دشمن (در کالاهای غیر استراتژیک) و [...] از جملهی آنها است.»
طبیعتاً یکی از مهمترین راههای آلودهسازی که جرالد سگال نیز بر آن تأکید میکند، مصرفزدگی و بهویژه مصرف کالاهای خارجی است. تضعیف فرهنگ کار نیز مسلماً بخشی از این آلودهسازی است.
باید توجه داشته باشیم که پیگیری محورهای مورد تأکید رهبر معظم انقلاب در سالهای مختلف همچون پرهیز از اسراف، اصلاح الگوی مصرف، تقویت فرهنگ و وجدان کاری، همت مضاعف و کار مضاعف، جهاد اقتصادی، تولید ملی و حمایت از کار و سرمایهی ایرانی و نیز تأکیدات ایشان بر رهاشدن از اقتصاد وابسته به نفت به نحوی که در صورت صلاحدید بتوانیم درِ چاههای نفت را ببندیم، ترجیح مصرف کالاهای داخلی به کالاهای خارجی و امثال آنها، راهکارهای واقعی تحقق «پیشرفت و عدالت» به عنوان اهداف اصلی کشور در دههی چهارم انقلاب هستند.
پینوشتها:
۱. میان مطبوعات و سیاست، حسنین هیکل، ترجمهی محمدکاظم موسایی، انتشارات شرکت الفبا، تهران، چاپ اول، زمستان ۱۳۶۴، صفحهی ۱۸۷
۲. روزنامهی کیهان مورخ ۱۳۸۰/۱/۱۸ به نقل از گزارش گروه مطالعات ریاستجمهوری انستیتو سیاست خارجی واشنگتن
۳. پارسونز، آنتونی، غرور و سقوط، ترجمهی منوچهر راستین، تهران، انتشارات هفته، چاپ اول ۱۳۶۳، صفحهی ۳۰