|
یادداشت دکتر محمد نهاوندیان، رئیس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران|
پیام رهبر معظم انقلاب و نامگذاری سال ۱۳۹۱ به عنوان سال
«تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی» در واقع پیام تداوم جهاد اقتصادی را در خود دارد. یعنی آنچه را که رهبر معظم انقلاب در سال گذشته بیان فرمودند، امسال با عنوان گسترش و حمایت از تولید ملی مورد تأکید مجدد قرار دادهاند. اگر بخواهیم با این پیام برخوردی جدی و عملی و فراتر از تعارف و تکرار شعار داشته باشیم، باید هم تعریف دقیقی از این عبارت داشته باشیم و هم لوازم توفیق در آن را بشناسیم و شاخصهای این توفیق را تبیین کنیم تا در پایان سال بتوانیم کارنامهی خود را با این شاخصها بسنجیم و ارزیابی کنیم.
شاید اصلیترین مفهوم پیام فوقالذکر این است که
«تولیدمحوری» باید شاخص همهی سیاستهای اقتصادی ما باشد، منتها این نکته نیز مهم است که جهت این حمایت چه باید باشد؟ آیا حمایت از تولید ملی به این معنی است که تولید ملی ما به حدی برسد که بتواند با بهترین تولیدات جهانی رقابت کند؟ پس در این صورت منظور ما حمایت از تولیدات ملی برای رقابتی شدن است و به عبارت دیگر، حمایت از تولید ملی است در مقابل موانع رقابت عادلانه و برابر. یعنی تولیدات کشور باید بتواند به بازار دسترسی داشته باشد و عادلانه و برابر با تولیدات مشابه رقابت کند.
آیا مفهوم این نامگذاری حمایت در مقابل عوارض خارج از اختیار است؟ به این معنی که تولید داخلی میتواند روی پای خود بایستد، اما اگر عواملی برای آن مزاحمت و عوارض ایجاد کنند -مثل خشکسالی یا محدودیتهای خارجی- باید از تولید ملی حمایت نمود. گاهی در رقابت رقبا، دیگرانی وارد میشوند و حمایتهای بازارشکنانهای صورت میدهند که طبعاً حمایت از تولید ملی در برابر آنها ضروری خواهد بود.
آیا مفهوم این نامگذاری حمایت در مقابل عوارض خارج از اختیار است؟ آیا حمایت از تولید ملی به این معنی است که تولید ملی ما به حدی برسد که بتواند با بهترین تولیدات جهانی رقابت کند؟ اگر بخواهیم از تولید حمایت کنیم، باید از خود تولید بپرسیم که در کجا و کی نیاز به حمایت دارد.
اما جنبهی دیگر این حمایت، در برابر فرسایشهای بروکراتیک غیر ضروری است. یعنی باید اصلاح روشهای اداری را در دستور کار قرار داد. اگر بخواهیم از تولید حمایت کنیم، باید از خود تولید بپرسیم که در کجا و کی نیاز به حمایت دارد. بنده به 10 گام لازم برای تقویت بخش تولید اشاره میکنم که نیاز به حمایت از تولید ملی در آنها احساس میشود:
1. در فرهنگ عمومی جامعه باید تولیدکنندگان را به عنوان پیشتازان عزت و استقلال جامعه معرفی کنیم و تکریم از کسانی را که در این صحنه تلاش میکنند، در ارزشهای جامعه قرار دهیم.
2. تولیدمحوری باید شاقول سیاستگذاریهای اقتصادی کشور باشد. یعنی باید در سیاستهای ارزی، در سیاستهای پولی و مالی، در سیاستهای تجاری و در سیاستهای بانکی و مالیاتی برای تولید اولویت قائل باشیم. تجلی ملموس این مطلب اینگونه خواهد بود که اگر جایی ناچار بودیم بین تولیدگرایی و مصرفگرایی انتخاب کنیم، باید تولید را مقدم بداریم. این مطلب مثلاً در اجرای سیاست هدفمندی یارانهها میتواند تجلی بسیار ملموسی داشته باشد. در مجموع سیاستگذاریها باید به سمتی برویم که توان برنامهریزی مدیران ما افزایش یابد. به این معنی که از تغییرات ناگهانی در سیاستها اجتناب کنیم تا مدیران ما بتوانند برای آینده برنامهریزی کنند.
3. باید با کاهش مقررات و منطقی کردن مجوزها از سرمایهگذاران بخش تولید حمایت کنیم.
4. دستگاههای دولتی باید بدهیهای خود به تولیدکنندگان و پیمانکاران را بپردازند تا توان مالی آنها افزایش پیدا کند.
5. بانکها در برخورد با واحدهای تولیدی مهربانانهتر عمل کنند. باید فهم درستی از ماهیت مشکلات واحدهای تولیدی داشته باشیم و مناسبات بین بانکها و واحدهای تولیدی را واقعبینانه و هدفمند کنیم.
6. تولیدکننده برای بهبود تولید به فناوری و ماشینآلات مناسب نیاز دارد. در شرایطی که برخی محدودیتها از سوی بدخواهان در مناسبات بینالمللی بر تولیدکنندههای ما تحمیل شده است، باید از ابتکارات مدیران اقتصادی در رفع و دفع این محدودیتها حمایت کنیم.
7. در مناسبات و سیاستها و فضای کسبوکار، باید در مسیر روانسازی و چابکسازی تولید حرکت کنیم. تقارن نامگذاری سال جدید به عنوان سال
«تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی
» با ابلاغ قانون جدید بهبود مستمر فضای کسبوکار را باید به فال نیک گرفت. اجرای کامل و دقیق این قانون باعث ایجاد فضایی پرنشاط و تعاملی بین دولت و بخش خصوصی خواهد شد. اجرای این قانون میتواند طلیعهی بسیار خوبی برای موفقیت در اجرای حمایت از تولید ملی نیز باشد.
8. حمایت از تولید میتواند زمانی اتفاق بیفتد که تولیدکننده تولید خود را انجام داده و نیاز به بازاریابی دارد. کمک به تولیدکنندگان برای بازاریابی داخلی میتواند از راه نظام تعرفهای یا زمینههای مربوط به قیمتگذاری صورت بگیرد. به این معنی که ابتکار عمل در اختیار بازار رقابتی باشد تا واحدهای تولیدی بتوانند در شرایط رقابتی امورات مدیریت بازار خود را انجام دهند.
9. تولیدکننده باید به بازارهای خارجی دسترسی داشته باشد که در این صورت حمایت از تولید با بازاریابی خارجی ممکن میشود. لذا جهتگیری جهش صادراتی باید تداوم پیدا کند.
10. در شرایط فعلی و در همهی مراحل تولید، ظرفیتهای خالی بسیاری وجود دارد. یعنی ما برای جهش در تولید ملی هم نیروی جوان آماده به کار داریم و هم سرمایهگذاریهای گسترده داریم. تنها باید اولویت را به رفع موانع پیش روی واحدهای تولیدی موجود بدهیم تا این واحدها بتوانند با حداکثر ظرفیت به تولید بپردازند.