نظام اجتماعی سطوح مختلفی دارد. خانواده یک نظام اجتماعی است که جامعهی بسیار کوچکی را در بردارد. اگر نظام اجتماعی را در سطح بینالمللی مورد بررسی قرار دهیم، آنگاه بزرگترین جامعهی انسانی را این نظام اجتماعی در خود قرار میدهد. در این سطح، دو نظام در مقابل یکدیگر قرار گرفتهاند؛ گروه اول نظام سلطه است که مخصوصاً پس از ظهور پروتستانیسم و رنسانس، قدرت بالایی یافت و پدیدهی استعمار نتیجهی دورهی قدرت این نظام است. گروه دوم، نظام مقاومت است که در مقابل نظام سلطه سر تسلیم خم نمیکند. این نظام با ظهور انقلاب اسلامی ایران قدرت بیشتری یافت.
«تبدیل و ارتقاء سنگ در دست فلسطینیان به موشک جواب موشک» بهترین پیغام برای مردم در صف اول جبههی مقاومت بود. پس از نماز جمعه، فلسطینیان اولین گروههایی بودند که واکنش مثبت نسبت به آن داشتند.
اکنون و در سطح بینالملل، صحنهی رقابت و منازعه بر سر اهداف کمیاب بین دو کنشگر نظام سلطه و مقاومت، آرایش جدیدی بهخود گرفته است. در این آرایش و شکل جدید، اولین چیزی که به چشم میآید، شفافتر شدن فضا و جبههبندیها است. انقلاب اسلامی در 1979 میلادی شکل گرفت؛ درست همان سالی که قرارداد
«کمپدیوید
» امضا شد. ایرانی که ژاندارم آمریکا در منطقه بهحساب میآمد، تبدیل به مرکز فرماندهی قطب مقاومت ضدصهیونیسم شد و در مقابل، مصر در همان سال، به قطب سازش با اسرائیل در منطقهی ژئوپلتیک خاورمیانه تبدیل شد.
ستارهی انقلاب اسلامی چنان نورانی بود که در اوج قدرت نظام سلطه که کشورها باید یا جزئی از بلوک شرق بودند یا خود را در اعداد بلوک غرب مینامیدند، در چنین فضایی انقلاب اسلامی با شعارهایش و اقداماتش توانست ملتهای ناامید و تحت سلطهی منطقه را آرام آرام بهسمت خود برگرداند. نتیجهی این کار این بود که مردم تحت سلطه، هویت خود را جزئی از هویت جبههی مقاومت بازیابی کنند. اکنون این بازیابی هویتی چنان اثرگذار و موفق بوده که خودش را بهصورت رفتار و در قالب
«بیداری اسلامی
» و انقلابهای منطقه متبلور یافته میبیند.
انقلاب اسلامی در سطح بینالملل و در موضع گفتمانی، یک موجود زندهی فعال و تأثیرگذار است. فرایند هویتسازی جبههی مقاومت تحت تأثیر انقلاب اسلامی شتاب بیشتری گرفت و یک سال است که مصر کمپدیوید، تبدیل شده است به مصر تقریب مذاهب و مصر شیخ شلتوت. انقلاب اسلامی در ماجرای بیداری اسلامی، حالا که بازسازی هویتی مردم منطقه را ذیل جبههی مقاومت دیده و عرصهی عمل را به درگیری بین نظام سلطه و جبههی مقاومت در منطقه میبیند، نمیتواند در کنش و واکنش در مقابل نظام سلطه موجود غیر فعالی باشد.
نماز جمعهی 14 بهمن، تبلور کنشی دیگر از انقلاب اسلامی در بستر و زمینهی اجتماعی نظام جهانی بود. برای درک بهتر اثرات و اهمیت این رفتار در موضوع بیداری اسلامی باید در سه سطح نماز جمعه 14 بهمن بررسی شود:
سطح اول: زمینه
هر کنش و رفتاری در یک بستر و زمینه رخ میدهد. این زمینه شامل وجود گفتمانهای رقیب، گفتمانهای همراه، اقدامات پیشین و خواستها و اهداف موجود است.
انقلاب اسلامی نشان داده است که بازیگر پیچیدهای است. از خصوصیات بازیگر پیچیده، این است که علاوهبر حرکت امروز، حرکات بعدی و قبلی خودش و دیگران را هم در نظر میگیرد و به رفتارها نگاه پازلی دارد. بر این اساس میتوان زمینهی نماز جمعهی 14 بهمن را در دو سطح داخلی و خارجی مورد بررسی قرار داد:
زمینهی داخلی:
دو ضد گفتمان در فضای داخلی مشغول فعالیت علیه گفتمان انقلاب اسلامی هستند. هدف ضد گفتمان اول، اعلام ناکارآمدی جمهوری اسلامی و حکومت اسلامی است. این گفتمان سعی میکند مخاطب را به این نتیجه برساند که حکومت اسلامی پاسخگوی نیازها نیست، لذا باید از اصولش عدول کند و در نظام بینالملل هضم شود. این گروه تقسیمبندی نظام سلطه و جبههی مقاومت را نفی میکند و همهچیز را در فضای نظام بینالملل میبیند.
ضد گفتمان دوم به دنبال ترسیم بد شرایط و بحرانی نشان دادن آن است. این ضد گفتمان الگو بودن جمهوری اسلامی را نفی میکند و انسداد سیاسی را برای جمهوری اسلامی اعلام میکند. اتفاقاً این ضد گفتمان هم در پیشنهادهایش به دنبال هضم جمهوری اسلامی در نظام سلطه است. این گروه ممکن است دو قطبی سلطه-مقاومت را قبول داشته باشند اما خود را تسلیم میداند.
زمینهی خارجی:
خطبههای نماز جمعه در یک پازل 5 تکه باید درک شود. (البته این 5 قسمت تا اینجا فهمیده شده و حتماً قسمتهای دیگری هم برای آن میتوان متصور بود.)
اولین تکهی پازل، اولین موضع رسمی انقلاب اسلامی در قبال حوادث منطقه بود. در نماز جمعه 15 بهمن 89 رهبر انقلاب و قبل از پیروزی اولیهی مصریها و کنار راندن حسنی مبارک اعلام شد:
«فلسطین از دهها سال پیش، محوریترین مساله این منطقه است و درهمتنیدگی مسائل این منطقه چنان است که هیچ کشوری و هیچ ملتی در آن، نمیتواند سرنوشت خود را جدا از مساله فلسطین تصور کند. دو جبهه بیشتر هم وجود ندارد: یا حمایت از فلسطین و از مبارزات عادلانه آن، و یا قرار گرفتن در جبهه مقابل... قیام ملت مسلمان مصر، یک حرکت اسلامی و آزادیخواهانه است. من بنام ملت و دولت انقلابی ایران به شما ملت مصر و ملت تونس درود میفرستم و پیروزی کامل شما را از خداوند عزیز مسألت میکنم.»
بهطور غیر مستقیم رهبر انقلاب نسبت به مسائل سوریه به دولتهای معارض هشدار دادند. اینکه ایران عملاً و علناً از کشورهای مبارز با رژیم صهیونیستی حمایت خواهد کرد پیغام مهمی برای نظام سلطه بهحساب میآمد. شاید در پشت صحنه نیز طراحی رسانهای آمریکایی برای اتهامزنی به ایران در ماجرای سوریه وجود داشته که به این نحو برملاشد.
قسمت دوم، کنفرانس بیداری اسلامی بود که در آن سهگانهی هویت انقلابهای منطقه، آسیبهای پیشروی انقلابها و هشدارها مطرح شد. قسمت سوم، کنفرانس فلسطین بود و مسألهی مقاومت. چهارم، اجلاس جوانان و بیداری اسلامی بود و پنجم، دیدار شاعران و طبقهی نخبهی انقلابها.
این دستهبندی رفتاری را بگذارید کنار تقسیمبندی رهبر انقلاب از مؤلفههایی که در اطراف صحنهی انقلابها فعالیت میکنند؛ 1. ملتها و جوانان. 2. نخبگان 3. آمریکا-ناتو
گفتوگوی مستقیم و رودررو با مؤثرین میدانی انقلابها (دیدار جوانان)، نخبگان (اجلاس کنفرانس فلسطین، کنفرانس بیداری اسلامی و شعرا) و گفتوگوی مستقیم و به زبان عربی با ملتها که در خطبههای نماز جمعه انجام شد، تلاش همهجانبهای بود که اندیشههای انقلاب اسلامی و تجربیات آن به مؤلفههای در اطراف صحنهی انقلابها منتقل شود.
سطح دوم: متن نماز جمعه
به نظر میرسد متن خطبههای نماز جمعه، شش خط روشن را دنبال میکرد:
1. استمرار گفتمان تأکید بر نقش «مردم» در انقلاب اسلامی که این ادبیات، امسال از سفر کرمانشاه رهبر انقلاب اسلامی نقش پُررنگتری بهخود گرفته است.
2. اعلام پیشرفت و جهشهای جمهوری اسلامی در حوزههای مختلف و ترسیم افق روشن جامعه الگو
3. تهدید برابر تهدید: اولین بار این استراتژی نظام در قبال نظام سلطه و تهدیداتشان در آبان امسال، در دانشگاه افسری امام علی
علیهالسلام بیان شد. این جملهی خطبهها که رهبر انقلاب اسلامی فرمودند: «صریح میگوئیم. ما در قضایای ضدیت با اسرائیل دخالت کردیم؛ نتیجهاش هم پیروزی جنگ سی و سه روزه و پیروزی جنگ بیست و دو روزه بود. بعد از این هم هر جا هر ملتی، هر گروهی با رژیم صهیونیستی مبارزه کند، مقابله کند، ما پشت سرش هستیم و کمکش میکنیم و هیچ ابائی هم از گفتن این حرف نداریم»، مصداق عینی تهدید برابر تهدید بهحساب میآمد.
4. هشدار به آمریکا- ناتو: بهطور غیر مستقیم رهبر انقلاب نسبت به مسائل سوریه به دولتهای معارض هشدار دادند. اینکه ایران عملاً و علناً از کشورهای مبارز با رژیم صهیونیستی حمایت خواهد کرد پیغام مهمی برای نظام سلطه بهحساب میآمد. شاید در پشت صحنه نیز طراحی رسانهای آمریکایی برای اتهامزنی به ایران در ماجرای سوریه وجود داشته که به این نحو برملاشد.
5. استمرار ادبیاتسازی سهگانهی بیداری اسلامی:
الف. هویت انقلابهای منطقه: که در اینجا بر همان ویژگی صهیونیستستیز بودن و بهدنبال عزت و کرامت بودن انقلابیون تأکید شد. نکتهی جدید این بخش تمرکز بر سه ویژگی در انقلابها بود؛ معنویت، عدالت، عقلانیت.
ب. آسیبهای پیشروی انقلابها که در اینجا بیشتر بر روی دو مورد تأکید شد؛ مورد اول با تأکید بر مراقبت از تبدیل انقلاب به ضد انقلاب، به ترفندها و حیلههای آمریکا، ناتو و نظام سلطه توجه شد. مورد دوم، توجه دادن با اسلام ناب در مقابل دو اسلام سلفی و لاییک بود.
ج. هشدارها که غالباً در قالب تجربیات انقلاب اسلامی بیان شد.
6. شبههزدایی از اذهان ملل منطقه و توجه بر نقاطی که رسانههای نظام سلطه بر روی آنها دستگذاشتهاند تا مردم منطقه را از الگوی انقلاب اسلامی دور کنند و اعلام برادری به این مردم با بیان اینکه «مصر، مصر مجمع تقریب مذاهب اسلامی و شیخ شلتوت است.»
دو ضد گفتمان در فضای داخلی مشغول فعالیت علیه گفتمان انقلاب اسلامی هستند. هدف ضد گفتمان اول، اعلام ناکارآمدی جمهوری اسلامی و حکومت اسلامی است. ضد گفتمان دوم نیز به دنبال ترسیم بد شرایط و بحرانی نشان دادن آن است.
سطح سوم: فرامتن
اما خارج از متن مشهود و عینی نماز جمعه، این خطبهها پیامها و فرامتنهای زیادی داشت. فرا متن در واقع چیزی است که در عین متن دیده نمیشود بلکه از دل متن کشف میشود و در مخاطبش اثر لازم را میگذارد.
از نظر نگارنده، سه فرامتن از دل دو خطبه بهدست میآید:
1. تقویت گفتمان «شرایط بدر و خیبر» در مقابل دو ضد گفتمان داخلی که پیش از این در قسمت زمینهها ذکر شد.
2. تقویت ادبیات جبههی «مقاومت» و روحیه دادن به خط مقدم جبههی مقاومت. متن «تبدیل و ارتقاء سنگ در دست فلسطینیان به موشک جواب موشک» بهترین پیغام برای مردم در صف اول جبههی مقاومت بود. پس از نماز جمعه، فلسطینیان اولین گروههایی بودند که واکنش مثبت نسبت به آن داشتند.
3. ارسال پیام صریح به امریکا که علیرغم تمام فشارها، انقلاب اسلامی از اصول خود عدول نخواهد کرد. این موضوع در دل خود پاسخی است به ضد گفتمان دوم که به دنبال تسلیم است.
4. تلاش برای پیوند مستقیم و بلاواسطه بین انقلاب اسلامی ایران و انقلابهای منطقه که با خطبهها و سخنرانیهای عربی صورت میگیرد.
این روزها ابرها و غبارهای رسانهای قدرتمند نظام سلطه توانشان را از دست دادهاند. مدل کارآمد گفتمان انقلاب اسلامی در انتقال مفاهیم مورد نظر خود به مردم ملل دیگر موفق بوده است. امروز ستارهی نورانی انقلاب سعی میکند با درخشش، مسیر ملتها را روشن کند، همانطور که نظام سلطه تلاش میکند با نورها و دودها و منورهایش مسیر را غبارآلود کند اما سربازان انقلاب اسلامی نخواهند گذاشت نور ستارهی انقلاب به مستضعفین عالم نرسد که آن شهید سعید فرمود: بگذار آمریکا با مانور ستارههای دریایی و جنگ ستارهها خوش باشد. دریا، دل مطمئن این بچههاست و ستارهها نور را از ایمان این بچهها میگیرند. همانها که در جواب تو میگویند خط را ما نشکستیم، خدا شکست. و همهی اسرار در همین کلام است...