یادداشتی درباره تحولات اخیر در خاورمیانه
پیرامون سخنان رهبر معظم انقلاب در خطبههای نماز جمعه تهران و تحلیلی که ایشان از وضعیت تونس و خصوصاً مصر ارائه دادند، میتوان به چند نکته زیر اشاره کرد:
1) باید این مسئله را مدنظر داشته باشیم که وضعیت مصر با وضعیت الجزایر و تونس بسیار متفاوت است. دلیل اصلی آن هم نقش منطقهای مصر است. ما شاهد بودیم که در دوره جمال عبدالناصر و قبل از قضایای کمپ دیوید مصر به نوعی رهبری جهان عرب در مقابله با صهیونیسم را برای حل مسئله فلسطین برعهده داشت اما پس از عهدنامهی ننگین «کمپ دیوید» عملاً در کنار اسرائیل قرار گرفت و در مقابل جنبشهای آزادیخواه جهان عرب ایستاد. درواقع موقعیتی که مصر برای حفظ امنیت اسرائیل دارد بهخصوص در سالهای اخیر و دوره حسنی مبارک یک موقعیت حیاتی است.
اتفاقی که در مصر رخ میدهد، یک حرکت اصیل مردمی محسوب میشود که همهی اقشار مردم در آن شرکت دارند و دشمنان برای فرافکنی سعی میکنند تا آن را به خارج از مرزها مرتبط بدانند.
نزدیکترین نمونه آن محاصره نوار غزه بود که اگر مصر با رژیم صهیونیستی در محاصره نوار غزه شرکت نکرده بود برای اسرائیل به یک فاجعه تبدیل میگردید. با وجود اینکه رژیم مصر و رژیم صهیونیستی محاصره کامل نوار غزه را اجرا کردند، ما شاهد بودیم که این عملیات وحشیانه و ضدبشری، بیست و دو روز ادامه یافت اما به نتیجه نرسید. در حال حاضر هم مشخص است که دلیل اهمیت فوقالعادهای که قضایای مصر پیدا کرده و آمریکا و اسرائیل اتاق بحران تشکیل دادند و شبانهروز آن را دنبال میکنند، چیزی نیست مگر بهخاطر اهمیت مصر برای امنیت اسرائیل. اگر خدا بخواهد و ملت مصر با این حرکت به پیروزی برسد، شاهد یک زلزله عظیم در منطقه خواهیم بود.
2) تأثیری که انقلاب اسلامی ملت ایران بر کل منطقه خاورمیانه گذاشت نیاز به استدلال و برهان ندارد. ما بعد از پیروزی انقلاب شاهد بودیم که آثار موج اسلامگرایی در کل جهان اسلام و بهخصوص خاورمیانه به سرعت گسترش یافت و در همهجا خصوصاً کشورهای عربی و اسلامی بازگشت به هویت اسلامی بهخوبی قابل لمس بود. این مسئله به هیچ وجه قابل تردید و کتمان نیست. جریانات فعلی مصر و تونس هم تبعات و انعکاسات انقلاب ایران است.
3) مصر جزو اولین کشورهایی است که آثار مدرنیته به آن وارد شده است. در کنار این مسئله، در مصر اندیشمندان مسلمان و پایگاههای اندیشه اسلامی بسیاری داریم که در دوران ورود اولین آثار مدرنیسم به مصر فعالیتهای بسیاری کردند و تلاش کردند تا به این سؤال پاسخ دهند که چگونه هویت اسلامی و دینی خود را در برابر حملات مدرنیته حفظ کنیم؟ در این زمینه مصر موفقیتهای خوبی داشت. دین، عقاید اسلامی و فرهنگ دینی بهشدت در مصر ریشه دارد. نقش و نفوذ الأزهر، گرایش به قرآن و علاقه به اهلبیت(علیهم السلام) و... همگی نشاندهندهی آن است که جامعه مصر یک جامعه دیندار و متدین است.
4) هماکنون در منطقه خاورمیانه دو محور داریم؛ یک محور، محور مقاومت است که ایران، عراق، سوریه و مقاومت اسلامی در لبنان و فلسطین آن را تشکیل میدهند. محور دیگر محور آمریکا، انگلیس و چند کشور عربی میباشد که در رأس آنها مصر، اردن و عربستان سعودی هستند. در حال حاضر شاهد هستیم که محور منطقهای آمریکا دچار ریزش شده است. بعد از انقلاب تونس شاهد تحولات جدی در مصر هستیم. در یمن و اردن هم که آمریکاییها روی آن حساب ویژهای باز کرده بودند اوضاع به هم ریخته است.
به این ترتیب ما شاهد یک تحول تاریخی در منطقه هستیم؛ به این معنا که اولاً آمریکا بهتدریج محور نفوذ خودش را در منطقه از دست میدهد و در آینده برای دستیابی به اهدافش و اجرای سیاستهای منطقهایاش هیچ اهرمی نخواهد داشت. ثانیاً رژیمهای مستبد و دیکتاتور که سیاست خارجی خودشان را در چارچوب استراتژی آمریکا تعریف میکردند، رو به سقوط هستند و اکنون زمانی فرا رسیده است که مردم و ملتها حرف میزنند. این برای اولینبار است که ملتها وارد صحنه شدند و حرفشان را میزنند و دیکتاتورها را به عقبنشینی وادار میکنند. این تحول بسیار مهمی در تاریخ منطقه محسوب میشود.
5) رهبر انقلاب در بخشی از خطبهها که به زبان عربی ارائه شد به مطلب مهمی اشاره کردند و آن اینکه بوقهای تبلیغاتی دشمن مانند همیشه فریاد خواهند کرد که ایران قصد دخالت در مصر را دارد و میخواهد مصر را شیعه کند و... این در واقع شگردی است که ریشهاش در محافل صهیونیستی است. مؤید این مسئله هم این است که دستگاه تبلیغاتی دولت مصر و همچنین روزنامههای اسرائیلی مرتباً تأکید میکنند که این حرکتی است که با حمایت «إخوانالمسلمین» پیش میرود و این گروه هم با ایران ارتباط مستمر دارند. لذاست که با عنایت به این استدلال واهی تظاهرکنندگان مصری به دنبال اجرای طرحی هستند که ایران بهخاطر منافعش بهدنبال آن است نه بهخاطر منافع مصر. این مقوله مستقیماً از محافل صهیونیستی برمیخیزد و میخواهند اصالت حرکت ملت مصر را زیر سؤال ببرند.
در حال حاضر شاهد هستیم که محور منطقهای آمریکا دچار ریزش شده است. بعد از انقلاب تونس شاهد تحولات جدی در مصر هستیم. در یمن و اردن هم که آمریکاییها روی آن حساب ویژهای باز کرده بودند اوضاع به هم ریخته است.
البته در همه انقلابها چنین چیزی وجود دارد. رژیمی که در حال فروپاشی است، سعی میکند تا بهانهای بتراشد و خودش را بیگناه جلوه دهد و مشکلات را به گردن خارج از کشور بیاندازد. در انقلاب خود ما هم زمانیکه شاه با انقلاب گسترده مردم مواجه شد، خیلی سعی کرد تا غرب را قانع کند که این حرکت یک حرکت کمونیستی است و فردا ایران جزئی از شوروی خواهد شد. اما پس از مدتی همه دنیا فهمیدند که این حرفها نادرست بوده و این یک حرکت اصیل مردمی بوده است. اتفاقی هم که در مصر رخ میدهد، یک حرکت اصیل مردمی محسوب میشود که همهی اقشار مردم در آن شرکت دارند و دشمنان برای فرافکنی سعی میکنند تا آن را به خارج از مرزها مرتبط بدانند. این تبلیغات و تلاشها، حرکتهای مذبوحانهای است که در جهان امروز هم خریداری ندارد؛ چراکه بیاثر بودن و کهنگی این حربهها در سالهای گذشته برای همه اثبات شده است.