others/content
پیوندهای مرتبطفيلمفيلمصوتصوت
نسخه قابل چاپ

«رادیو نگار ۵۷»

رویش مقاومت، شایعات مذاکره و ماهیت رفتار آمریکا

 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «با زنده بودن بسیج، مقاومت زنده میماند. اگر بسیج سرحال باشد، بانشاط باشد، زنده باشد، آن پدیده‌ی مقاومت در مقابل زورگویان عالم، در مقابل ستمگران عالم، زنده خواهد ماند و رشد خواهد کرد و مستضعفان عالم احساس پشت‌گرمی خواهند کرد؛ احساس میکنند نیرویی وجود دارد که از آنها حمایت کند، از آنها دفاع کند، به نفع آنها حرف بزند و سخن آنها را به دنیا برساند.» ۱۴۰۴/۰۹/۰۶
 قسمت جدید رادیو نگار در گفت‌وگو با آقای دکتر حسین محمدی سیرت، عضو هیئت علمی دانشگاه و کارشناس مسائل بین‌الملل، سه محور مهم سخنرانی تلویزیونی رهبر انقلاب اسلامی خطاب به ملت ایران در تاریخ ۱۴۰۴/۰۹/۰۶ را در یک چارچوب تحلیلی بررسی کرده است. در ادامه متن کامل این قسمت از رادیو نگار در اختیار مخاطبان قرار می‌گیرد.
 
[دریافت نسخه صوتی]

* یکی از بخش‌های مهم سخنرانی رهبر انقلاب درباره مفهوم بسیج بود، ایشان فرمودند: «امروز در خیابانهای کشورهای غربی ــ کشورهای اروپا و حتّی خود آمریکا ــ به نفع مقاومت شعار میدهند؛ به نفع مقاومت غزّه و مقاومت فلسطین شعار میدهند. یعنی این رویش عظیم و ارزشمند که از ایران آغاز شد، امروز بتدریج در بخش عظیمی از دنیا گسترش پیدا کرده.» در مورد این ایده و این الگویی که برای بحث مقاومت کارآمد بوده، توضیح بدهید.
* بسم الله الرّحمن الرّحیم. به نظرم یک روایت جدید یا یک روایت متفاوت از مفهوم بسیج مطرح شد؛ یعنی پیوست مفهوم بسیج به مفهوم مقاومت. این یک قصه‌ی عینی است؛ کاملاً اتفاق افتاده و شما می‌توانید ببینید که الگوی بسیج بعد از پایان جنگ، یا حتی در میانه‌ی دفاع مقدّس، به‌تدریج در چارچوب مقاومت توسعه پیدا کرد. شما ببینید الان سی درصد از اعضای ارتش لبنان، اعضای حزب‌الله‌اند. صبح ارتش‌اند، بعدازظهر بسیج‌اند. یعنی اصلاً سبک اداره‌ی حزب‌الله یک الگوی شبیه به بسیج است. یا گروه‌های مقاومت در عراق؛ الان سبکی که در «حشد» و برخی گروه‌های مقاومت هست، شبیه به بسیج است. یمنی‌ها هم با سبکی شبیه به بسیج می‌جنگند. می‌خواهم عرض بکنم که این یک روایت جدید بود؛ این‌که توجه کنیم «مقاومت» و «بسیج» به هم پیوند خورده‌اند و بسیج روشی و تکنیکی بوده برای توسعه‌ی الگوی مقاومت در جهان. این نکته‌ی مهمی است که باید به آن توجه داشت؛ بسیج یک مفهوم کهنه و مندرس نیست، بلکه مفهومی است که از بدو تأسیس توسط حضرت امام تا امروز کار کرده؛ هم در داخل، هم در خارج. مثال‌های خارجی‌اش را گفتم. مثال‌های داخلی‌اش هم روشن است؛ در همین جنگ دوازده‌روزه، باز هم نهاد بسیج در کنار دیگر نهادهای نظامی و نهادهای امنیتی کارکرد اجتماعی، امنیتی و تثبیت‌سازی داشت. این به نظرم یک روایت و بُرش جدید بود.
 
* علت و زمینه‌های انتشار شایعه مربوط به ارسال پیام ایران به آمریکا از طریق واسطه چه بود؟
یکی دو نکته در مورد این خبر به ذهنم می‌رسد. نکته‌ی اول این‌که بعد از طوفان‌الاقصیٰ، بر اساس نظرسنجی‌ها و داده‌هایی که اخیراً در فضای بین‌المللی منتشر شد، محبوبیت جمهوری اسلامی ایران در جهان عرب ــ به‌عنوان یک کشور حامی فلسطین ــ افزایش پیدا کرد. طبیعی است که وقتی چنین موقعیتی شکل می‌گیرد، خبری منتشر شود مبنی بر این‌که ایران دارد مخفیانه و از طریق عربستان به آمریکایی‌ها پیام می‌دهد. قاعدتاً اشاره هم می‌شود به سفر بن‌سلمان به آمریکا. به نظرم بخشی از ماجرا، تلاش برخی رسانه‌های عربی برای تخریب چهره‌ی مقاومتی جمهوری اسلامی ایران است.
 
نکته‌ی دوم این‌که متأسفانه یک خط سیاسی در کشور وجود دارد که نمی‌خواهد از این ایده‌ی کهنه و مندرس «مذاکره» دست بردارد و تلاش می‌کند هر طور شده مسئله‌ی مذاکره را در فضای سیاسی کشور به عنوان یک ایده زنده نگه دارد. این‌که یک رسانه‌ی منتسب به دولت می‌آید و از یک رسانه‌ی عربی نقل قول می‌کند که مثلاً  آقای رئیس‌جمهور، دکتر پزشکیان، نامه‌ای زده به آقای بن‌سلمان که «رفتی پیش ترامپ، اینها را از قول ما بگو و یک وساطتی بکن»، نشان‌دهنده‌ی همین خط سیاسی است. به نظر من یک جریان سیاسی در داخل کشور نمی‌خواهد خط مذاکره خاموش شود و با تولید خبرهای عجیب و غریب و غیردقیق از صحنه‌ی بین‌الملل، می‌خواهد خط مذاکره را زنده نگه دارد و به افکار عمومی و دولت و سیاست خارجی فشار بیاورد که خط مذاکره زنده است و فرصت را از دست ندهید. اما واقعیت قصه این است که هیچ اتفاقی نیفتاده. رئیس محترم سازمان حج پیامی از طرف رئیس‌جمهور برده و در این پیام هیچ اشاره‌ای به مسئله‌ی مذاکره نشده. فقط از دولت عربستان بابت اجرای حج و برخی موضوعات فی‌مابین در مسئله حج تشکر شده. جلسه هم با حضور رئیس سازمان حج و سفیر ما در عربستان برگزار شده و در متن هیچ اشاره‌ای به مذاکره نیست.
 
به نظرم همان خط سیاسی که به دنبال زنده نگه داشتن ایده‌ی مذاکره است، این خبر را تولید کرده؛ هم در عرصه‌ی داخلی و هم در عرصه‌ی خارجی. طبعاً نیت‌هایی دارند، از یک طرف تخریب چهره‌ی مقاومتی جمهوری اسلامی در عرصه‌ی بین‌الملل، و از طرف دیگر زنده نگه داشتن مسئله‌ی مذاکره با آمریکایی‌ها در عرصه‌ی داخلی. حضرت آقا هم در سخنانشان کاملاً شفاف اشاره کردند: «شایعاتی درست میکنند که دولت ایران به واسطه‌ی فلان کشور به آمریکا پیغام فرستاده؛ دروغ محض که چنین چیزی حتماً وجود نداشت.» بعد هم فرمودند: «آمریکایی‌ها به دوستان خودشان هم خیانت میکنند.» حالا ما که کارنامه شفافی با آمریکایی‌ها داریم. بنابراین این نکته‌ی مهمی بود؛ خصوصاً که در رسانه‌های عربی و بین‌المللی بازتاب زیادی پیدا کرد و خیلی تلاش شد روی این موضوع مانور داده شود. به نظرم خوب است که به این مسئله پرداخته بشود.
 
* با توجه به سخنان رهبر انقلاب درباره‌ی خیانت آمریکا به دوستانش، کمی توضیح می‌دهید این گزاره چگونه در جنگ اوکراین نمود پیدا کرده است؟
ببینید، طبیعتاً آمریکایی‌ها از ابتدای جنگ اوکراین حضور جدی داشتند و اوکراینی‌ها را برای حضور در جنگ با روسیه تشویق و تحریک کردند. نکته‌ی قابل توجه اینجاست که قطعاً مطلوب آمریکایی‌ها این نبود که روسیه در این جنگ به این نتیجه برسد، امّا وقتی جنگ به نتیجه نرسید و ناتو نتوانست روسیه را تضعیف بکند ــ چون روسیه‌ی ضعیف مطلوب آمریکایی‌ها است ــ حالا که نتوانستند، هزینه‌اش را باید اوکراین بدهد، نه آمریکایی‌ها؛ و درواقع باید اروپایی‌ها بدهند، نه آمریکایی‌ها.
 
این‌که اروپایی‌ها بعد از هفتاد سال دوباره صدای جنگ را در مرزهای خودشان می‌شنوند، اتفاق فوق‌العاده‌ای است و واقعاً جنگ اوکراین فشار جدی‌ای به اروپایی‌ها وارد کرده است؛ در حوزه‌های مختلف. فقط یک مثال در خصوص اجاره مسکن بزنم، حداقل دو و نیم میلیون آواره‌ی اوکراینی امروز در آلمان زندگی می‌کنند و می‌دانید که اینها جزو مهاجران نامحبوب‌اند. بر خلاف بسیاری از مهاجرها که در کشورهای اروپایی خوب کار می‌کنند، اوکراینی‌ها جزو مهاجران پرآسیب‌اند و بسیار هم پرتوقع‌اند. می‌گویند ما به خاطر شما آواره شدیم، اینجا نیامده‌ایم کارگری بکنیم. من خودم دو سال پیش سفری به آلمان داشتم و دقیقاً در اداره‌ی مهاجرت آلمان این گزارش‌ها را می‌دیدم و برایم جالب بود.

* رهبر انقلاب فرمودند: «جنگ پُرخسارت اوکراین را آمریکا به راه انداخت و به نتیجه هم نرسید. این رئیس[جمهور] کنونی آمریکا میگفت که سه‌روزه قضیّه را حل خواهد کرد؛ الان بعد از یک سال، یک طرح بیست‌وهشت‌مادّه‌ای را دارد بِزور تحمیل میکند بر آن کشوری که خودش او را وارد جنگ کرده.» مقداری درباره‌ی این طرح توضیح می‌دهید و این‌که مواضع ناتو و اوکراین نسبت به آن چیست؟
حالا قصه این‌گونه شد که آمریکایی‌ها و ناتو نتوانستند روس‌ها را عقب ببرند. در این مرحله، آمریکایی‌ها یک طرح عجیب و غریب را مطرح کرده‌اند؛ طرح بیست‌وهشت ماده‌ای ترامپ. واقعاً بندهای قابل توجهی دارد. نکته‌ی جالب این است که خود اروپایی‌ها نوزده بند آن را پذیرفته‌اند و نُه بندش را نپذیرفته‌اند. اوکراینی‌ها که کلاً نپذیرفته‌اند، امّا احتمالاً چاره‌ای ندارند جز این‌که بپذیرند. من فقط یکی دو بندش را بگویم. مثلاً در بند ۶ می‌گوید سایز ارتش اوکراین به ششصد هزار نفر محدود می‌شود. این خیلی تلخ است. کوچک شدن ارتش یک خاطره‌ی تاریخی در ذهن‌ها دارد؛ مثل ژاپن پس از جنگ جهانی و مثل آلمان.
 
* از چند نفر باید بشوند ششصد هزار نفر؟
تقریباً از هشتصد و پنجاه هزار نفر؛ یعنی باید دویست و پنجاه هزار نفر، حدود یک‌چهارم ارتش را کوچک بکنند. یا در بند دیگر می‌گوید اوکراین موافقت می‌کند در قانون اساسی‌اش بگنجاند که به ناتو نمی‌پیوندد و ناتو نیز در اساسنامه‌اش قید می‌کند که اوکراین را نخواهد پذیرفت. شما ببینید اوکراین به خاطر چه کسی وارد جنگ شد؟ به خاطر ناتو. حالا می‌گویند اولاً خودت اقرار می‌کنی که عضو ناتو نمی‌شوی و ناتو هم می‌گوید تو را نمی‌پذیرد. خیلی تلخ است. خیلی عبرت‌آموز و قابل توجه است. در بند ۲۱ آمده چقدر از اراضی را باید تحویل بدهد. کریمه، لوهانسک، دونتسک به‌صورت «دو فاکتو» روسی شناخته می‌شوند. «دو فاکتو» یعنی غیررسمی؛ شبیه به رسمیت شناختن غیررسمی رژیم صهیونیستی توسط پهلوی. پهلوی نمی‌توانست رسمی اعلام کند که اسرائیل را می‌پذیرد، چون برایش هزینه داشت؛ به‌صورت «دو فاکتو» می‌پذیرفت.

بعد خِرسان و دو سه منطقه در خط فعلی تماس فریز می‌شوند، یکی دو استان را هم فریز می‌کند. روسیه بخشی از اراضی توافق‌شده را واگذار می‌کند، امّا اصلاً اشاره نمی‌کند کجا را، خیلی مبهم است. آن‌جایی که اوکراین باید تحویل بدهد کاملاً شفاف گفته شده، امّا آن‌جایی که روسیه باید بدهد کاملاً مبهم و مشکوک مطرح شده است. بخش‌هایی از اوکراین در دونتسک به مناطق حائل غیرنظامی تبدیل می‌شوند. خیلی عجیب است. اوکراینی‌ها باید تقریباً هجده یا نوزده درصد سرزمین‌شان را تحویل روس‌ها بدهند، حدود بیست درصد یعنی یک‌پنجم سرزمین‌شان می‌شود. اتفاق بسیار تلخی است. بند ۲۵ می‌گوید اوکراین در صد روز آینده انتخابات برگزار می‌کند؛ یعنی چه؟ یعنی آقای زلنسکی باید برود. درواقع زمان انتخابات را تعیین می‌کند و می‌گوید باید بروی. این‌که رهبر انقلاب می‌فرمایند آمریکایی‌ها به دوستان خودشان هم خیانت می‌کنند، این نکته‌ی جالبی است.

ماجرای خیانت آمریکایی‌ها به دوستان خود البته بسیار مفصل است. در همین ایران پیش از انقلاب، محمدرضا پهلوی مصداق بارز آن است. محمدرضا پهلوی چه زمانی از ایران فرار کرد؟ دی‌ماه ۵۷. کی وارد آمریکا شد؟ اول آبان ۵۸؛ یعنی ده ماه بعد. چون نمی‌خواستند او را بپذیرند! گفتند این در عالم بگردد، ما ببینیم در ایران یک خط میانه‌ی آمریکایی پیدا می‌کنیم یا نه. وقتی ناامید شدند و دیدند اوضاع بد است، پذیرفتند. این هم مصداق اوکراین است. به نظرم قابل توجه است و طبیعتاً اوکراینی‌ها نباید بپذیرند، ولی احتمالاً مجبور به پذیرش می‌شوند.
 
* به عنوان جمع‌بندی، نکات مهم سخنرانی رهبر انقلاب که باید مورد توجه قرار بگیرد چه مواردی بود؟
فکر می‌کنم این یک روایت خیلی فعال و زنده از بسیج است؛ این‌که مفهوم بسیج یک مفهوم کهنه نیست. حضرت امام یک ایده‌پرداز و یک فرآیندساز بود، نه یک مرجع تقلید خیلی ساده که متأسفانه در فضای رسانه‌ای معاندین و در افکار عمومی این‌گونه پردازش می‌شود. امام یک ایده‌ای ایجاد کرد که امروز کار می‌کند و حضرت آقا به نظرم همین موضوع را پرداختند. مسئله‌ی «روایت پیروز» و «روایت شکست‌خورده‌ی آمریکایی‌ها» شاید جدید نبود، اما اهمیتش را نشان داد که رهبر انقلاب در این سخنرانی به آن اشاره کردند. این دو نکته هم قصه‌ی اوکراین و هم مسئله‌ی خط «مذاکره» به نظرم موضوعاتی بود که در عرصه‌ی بین‌الملل قابل توجه بود.
 
....
لطفاً نظر خود را بنویسید:
نام :
پست الکترونیکی :
نظر شما :
ضمن تشکر ، نظر شما با موفقیت ثبت شد.
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی