بیش از یک دهه از تصویب «سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش» در شورای عالی انقلاب فرهنگی میگذرد؛ سندی که قرار بود چشمانداز اصلی تحول در آموزش و پرورش و نظام تعلیم و تربیت کشور قرار گیرد اما میزان اجرایی شدن آن تاکنون خرسندکننده نبوده است. این موضوع در دیدارهای مختلف معلمان در سالهای اخیر از سوی رهبر انقلاب مورد اشاره قرار گرفته است. در دیدار سال گذشته رهبر انقلاب وضعیت این سند را دلشاد کننده ندانستند.
رهبر انقلاب در دیدار امسال بر لزوم تهیه یک نقشه راه برای اجرای سند تحول تأکید کردند: «دربارهی سند تحوّل... اوّلاً بایستی سند تحوّل دائماً بهروزرسانی بشود... ثانیاً برای اجرای سند تحوّل یک نقشهی راه لازم است؛ این نقشهی راه تا حالا تنظیم نشده... برای همین هم هست که از سند تحوّل در کف مدرسه خبری نیست.» ۱۴۰۲/۰۲/۱۲
رسانه KHAMENEI.IR به همین مناسبت در پرونده «سندی که به آن عمل نشده است» دلایل اجرایی نشدن سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش را بررسی کرده است.
در ادامه مطالب این پرونده در گفتوگو با آقای دکتر حسین خنیفر، رئیس سابق دانشگاه فرهنگیان به بررسی نقش مراکز تربیت معلم در تأمین نیروی انسانی لازم و متخصص بهعنوان یکی از محورهای مهم اجرای سند تحول آموزش و پرورش پرداختهایم.
بازمهندسی سیاستها و باز تنظیم اصول حاکم بر برنامه درسی تربیت معلم، یکی از بندهای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش است که برای تحقق آن، در این سند راهکار استقرار نظام ملی تربیت معلم و راهاندازی دانشگاه ویژه فرهنگیان مورد تأکید قرار گرفته است. از سوی دیگر تربیت نیروی انسانی یکی از الزامات تحقق این سند است و مسئله کمبود معلم مسئلهای بوده که در دورههای مختلف برای رفع آن تلاش شده است. با توجه به تجاربی که در دانشگاه فرهنگیان داشتهایدآموزش و پرورش در حال حاضر از این نظر چه وضعیتی دارد؟
بحث کمبود معلم سه مرحله تاریخی دارد؛ یکی قبل از سال ۱۳۵۷ و وقوع انقلاب که در دهههای ۴۰ و ۵۰ با کسر معلم مواجه بودیم و بحث سپاه دانش و سرباز معلم در این مرحله مطرح شد. در دهه۶۰ دوره زرینی داشتیم که حدود ۵۰۰ مرکز تربیتمعلم تأسیس شد و توانستیم صدهزار معلم را برای ۳۵میلیون جمعیت داشته باشیم. دوره سوم سال۱۳۹۰ است که خود این دوره یعنی دهه ۹۰ به دو دوره تقسیم میشود؛ از سال ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۶ یک دوره و از سال ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۰ دوره دیگر است. از سال ۱۳۹۰ که دانشگاه فرهنگیان تأسیس شد، از ۴۰۰ مرکزی که راهاندازی شدند ۳۰۲ مرکز تعطیل شد و ۹۸ مرکز باقی ماند. جمعیت دانشآموزی در سال ۹۴، ۱۴میلیون نفر بود و اکنون ۱۶ میلیون نفر است؛ یعنی حدود یکششم جمعیت کنونی کشور در کلاسهای درس هستند.
از سال ۹۲ تا ۹۶ میزان پذیرش دانشجو در دانشگاه فرهنگیان به سههزار نفر رسید، درحالیکه ظرفیت پردیسها پنجهزار نفر بود. ما نیازمندی همه استانها را تکبهتک، میز به میز و صندلی به صندلی دیدیم و در سطح ملی این موضوع بررسی شد. ۱۹۰ هزار معلم کم بود و از طرف دیگر، در سال ۱۳۹۷ در دانشگاه فرهنگیان ۲۵ هزار نفر دانشجو پذیرش شد تا پس از چند سال در زمینه کمبود معلم، مشکلاتمان رفع شود. در چهار سال گذشته هر سال ۲۵ هزار نفر در این دانشگاه پذیرش شدهاند و نزدیک ۲۰ تا ۳۰ هزار نفر هم براساس ماده ۲۸ پذیرفتیم. در حالحاضر شرایط پذیرش دانشجویان نسبتاً مناسب است.
زیرساخت دانشگاه فرهنگیان ۲۵ هزار نفر است و بیش از آن ظرفیت ندارد. میوه و ثمره تربیت دانشجویان این مرکز به مرور خودش را در نظام آموزش و پرورش نشان خواهد داد. رهبر انقلاب بر نقش مهم مراکز تربیت معلم و دانشگاه فرهنگیان در تربیت نیروی انسانی لازم تأکید داشتهاند. ایشان در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۷ در این دانشگاه فرمودند که دانشگاه فرهنگیان کماً و کیفاً گسترش پیدا کند و تقویت شود. دولتها هم در برابر این دانشگاه وظایفی دارند و نباید صرفاً به تخصیص یک ردیف بودجه اکتفاء کنند و این دانشگاه را رها کنند. معلم قشری است که اگر تربیت شود در کشور باقی میماند و سودش برای نسلهای کشور است.
وظایف مراکزی مانند دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه شهید رجایی درحالحاضر بهعنوان مرکز تربیت معلم برای تحقق اهداف سند تحول بنیادین چیست؟
اولین وظیفه آنها تهذیب، تعلیم و سپس تربیت است یعنی ما اگر بتوانیم معلم مهذب تربیت کنیم، در آینده میتوانیم ادعا کنیم که مربیان خوبی خواهند شد. معلمی باید در دانشگاه ما تربیت شود که در تراز نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران قرار بگیرد و حکمت شرقی داشته باشد. او باید پایی در علم روز داشته باشد ولی ذهنش در نظام ارزشی حرکت کند.
دوم، مهارتی باید باشد. معلم ماهر یعنی معلمی که نسبتبه دانشجویان سایر دانشگاهها یک سر و گردن بالاتر باشد. معلم کارورز و معلمی که دارای دانش و بصیرت باشد. دانشگاه فرهنگیان دانشجویانی میخواهد که هم بصیرت علمی و هم بصیرت ولایی داشته باشند، یعنی بتواند نسل آینده را با جهاد تبیین و آگاهانه تربیت کنند، با بیانیه گام دوم آشنا کنند و براساس سند تحول بنیادین آنها را پرورش دهند. یعنی معلم اهل فکر و دانا لازم داریم؛ یعنی معلمی که حقیقت را بیان کند و بتواند دانشآموزان را از نظر ذهنی تقویت کند و به قدرت برساند.
وظیفه این دانشگاه تهذیب، تربیت انقلابی و نهایتاً تقویت بازوهای علمی است و به این وظیفه عمل میکند. کسی را نیاز داریم که به جای موزه دانش، آموزه آن را انجام بدهد.
مهمترین چالشها در عرصه کیفی تربیت معلم و مهمترین مسئله که با آن مواجه هستید چیست؟
بعد از امکانات، محتواهاست. محتواهای آموزشی یعنی تولید محتواهای آموزشی مخصوص تربیت معلم با نگاه مهارتی لازم است. هیأتعلمی هم باید بهروز و تکمیل شود و مسئولان باید نیروی لازم این کار را تأمین کنند.