استاد عباس سلیمی از پیشکسوتان جامعه قرآنی و اولین فردی است که بعد از انقلاب اسلامی در مسابقات بینالمللی قرآن کریم مالزی بهعنوان نماینده جمهوری اسلامی ایران شرکتکرده و نفر برگزیده این مسابقات شده است. رسانه KHAMENEI.IR بهمناسبت دیدار اخیر رهبر انقلاب با قاریان و فعالان قرآنی در نخستین روز از ماه رمضان به گفتوگو با این قاری پیشکسوت پرداخته است.
بهعنوان کسی که سالهای متمادی در حوزه تلاوت فعال بوده احتمالاً خاطرات جذابی از توجه رهبر انقلاب به این مباحث دارید. برای ما از این خاطرات بگویید.
خدا لطف ویژهای کرده و به جماعت قرآنی کشور یک نعمت مضاعف داده که رهبر و سکاندار این کشتی متلاطم انقلاب اسلامی، خودش قرآنی است. ایشان هم قاری قرآن و هم حافظ و مفسر و مروج و مدافع قرآن است، هم خوب و صحیح میخواند. اینها بهراحتی در کسی جمع نمیشود. اینکه ایشان در یک جلسه بنشینند و چند ساعت متوالی قرآن بخوانند و محتوایی و راهبردی اظهارنظر کنند و بگویند که شما در تجوید، وقف، صوت، لحن و نغمات این اشکال را داشتید، خیلی ارزشمند است.
آشنایی و انس و عشق و ارادت آقا به بحث قرآن ناظر بر این دیدارها و این سالها نیست. اینها به بیش از پنجاه سال قبل برمیگردد. متأسفانه الآن به امر تلاوت قرآن بهعنوان یک کار نمادین توجه میشود؛ مثلاً، یک همایش و جلسهای برگزار میشود، بعد پنج دقیقه اول به یک قاری قرآن میگویند بیا قرآن بخوان. سیره حضرت آقا از نیمقرن قبل اینجوری نبوده است؛ یعنی آن زمانی که ایشان در کنار منبر مسجد کرامت در مشهد به احترام قرآن میایستادند، اول ده دوازده دقیقه مفاهیم کاربردی آیات قرآن را توضیح میدادند و بعد یکی از قاریان متبحر مثل آقاسیدمرتضی ساداتفاطمی را بالای منبر میفرستادند و او نیمساعت تلاوت میکرد. درست برعکس این الگویی که ما الآن داریم. نگاهها متفاوت است.
من از سال ۵۰ جزو همافران نیروی هوایی بودم. آقا از همان موقع با همافران و بخشهایی از نیروهای مسلح که انقلابی بودند، ارتباطهای تشکیلاتی خیلی خوب داشتند. خدا توفیق داد و به بنده دستور دادند که بهعنوان نماینده قرآنی جمهوری اسلامی ایران عازم مسابقات بینالمللی قرائت قرآن کشور مالزی بشوم. سال ۵۸، اولین مسابقه بود. با عنایت خدا رفتم و رتبه اول مسابقات بینالمللی قرائت قرآن مالزی نصیب جمهوری اسلامی ایران شد.
خبرگزاری فرانسه اعلام کرده بود که یک نظامی ایرانی در مسابقات بینالمللی قرائت قرآن کشور مالزی رتبه اول را بهدست آورده است. آقا این خبر را شنیدند و خیلی خوشحال شدند؛ چون خودشان نگاه و درک قرآنی داشتند. وقتی خدمتشان رفتم، خیلی محبت کردند و به ایشان عرض کردم که ما فردا با حضرت امام در قم دیدار داریم. ایشان خیلی خوشحال شدند و دعا کردند. بعد از دیدار با امام به محضر ایشان رفتم و برایشان تعریف کردم. آقا هم سفارشاتی کردند و دستوراتی دادند. من به برکت این مکتب قبل از این دیدارهای ماه رمضان، به این شرف و سعادت نائل شده بودم.
توجه توأمان به فرم و محتوا از خصوصیات اصلی نگاه آیتالله خامنهای به کلام خداست. ایشان در عین اینکه به معارف نظری و فکری قرآن نظر دارند، اما در همان حال هم توجه ویژهای به هنر تلاوت و حفظ و دیگر فعالیتهای قرآنی دارند. چرا این ترکیب بهطور همزمان و هموزن موردتوجه ایشان است؟
این دیدگاه منبعث از تفکر ناب قرآنی است. یکی از توصیههای قرآن به جماعت و امت اسلام «أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآن» است. تدبر در قرآن یکی از مطالبات صریح و روشن قرآن و خداوند بزرگ است. اگر کسی اندیشه و دیدگاه قرآنی داشته باشد که ایشان بحمدالله دارند، گرفتار آفات نمیشود. یکی از آفاتی که سر راه جامعه قرآنی هست و خیلیها در آن درجا میزنند، آفت توقف در لفظ قرآن است. وقتی هموغم یک نفر فقط قرائت قرآن و زیبا خواندن قرآن شد و از آن تفکر عمیق اسلامی و رهنمودهای قرآن ناطق (ائمه علیهمالسلام) بیخبر بود، بعد گرفتار آفات میشود و به جامعه آسیب میزند که زدند. کسانی که فقط بهظاهر قرآن توجهکرده و به تعبیر امام صادق
علیهالسلام حروف قرآن را وسیله تضییعکننده حدود قرآن قرار بدهند، کسانی هستند که تفکر قرآنی ندارد. وقتی ایشان این تفکر را دارند همزمان با قرائت قرآن، قرآن را تلاوت میکنند؛ چون این دو با همدیگر متفاوتاند. همزمان با قرائت و تلاوت قرآن در قرآن تدبر میکنند و همزمان با قرائت و تلاوت و تدبر در قرآن به آن عمل میکنند؛ چرا؟ چون اجداد بزرگوار ایشان امام مجتبی
علیهالسلام ملاک کلی را به همه دادند و ایشان دریافت کردند، ولی ماها دریافت نکردیم.
امام مجتبی
علیهالسلام میفرمایند: «وَإنَّ أَحَقَ النّاسِ بِالقُرآنِ مَنْ عَمِلَ بِهِ وَإنْ لَمْ یَحْفَظْه»؛ سزوارترین و نزدیکترین افراد به قرآن کسی است که به آن عمل میکند، حتی اگر حافظ قرآن نباشد. بعد میفرمایند: «وَأَبْعَدَهُمْ مِنْهُ مَنْ لَمْ یَعْمَلْ بِهِ وَإنْ کانَ یَقْرَأُه»؛ و دورترین افراد از قرآن کسی است که به قرآن عمل نمیکند، حتی اگر قاری قرآن باشد. ایشان این معنا را درک کردهاند. آن کسانی که الآن قرائت قرآن را به تجارت تبدیل کردند، کارشان مصداقی از دینفروشی است که ما مورد نقد و انتقاد بدخواهان و دشمنان و یا دوستان دلسوز قرار میگیریم. اینها کسانی هستند که این معنا را درک نکردند.
آن کسی که فقط در زمینه تلاوت قرآن جلو برود، حداکثر یک قاری ممتاز برجسته بینالمللی میشود، اما آیا مصلح اجتماعی و اقامهکننده عدل در جامعه هم میشود؟ نه! آیا میتواند ارزشهای قرآنی را در جامعه پیاده کند؟ اصلاً از ارزشهای قرآنی خبر ندارد که بعداً بخواهد شجاعت و غیرت و همت پیادهکردن آن را داشته باشد.
خودشان تعبیر به این کردند که لحن و هنر باید در خدمت دعوت به توحید و ارزشهای توحیدی باشد.
بله، تمام شد رفت. وقتی ما تاریخ اسلام را نگاه میکنیم، میبینیم کسی مثل جناب فضیلبنعیاض، سردسته راهزنان و دزدان وقتی در نیمهشبی با نیت سوء میخواست از دیوار وارد منزل غیر شود، ظاهراً یک پای او اینطرف و یک پای او آنطرف دیوار بوده، صدای نغمه با اخلاص قاری قرآن را میشنود. عیاض در همان حالی که روی دیوار بوده، میگوید بلی، وقتش رسیده، وقتش هم همین الآن است. بخشی از آیه قرآن که با اخلاص و سوز دل و نیت خالص قرائت شود، سبب میشود که فضیلبنعیاض، سرپرست و رئیس دزدها مجاور کعبه راوی حدیث شود. چقدر تلاوت خالصانه و خاشعانه قرآن میتواند تأثیر بگذارد.
نظرتان راجع به بحثهای فنی و تخصصی تلاوت که در دیدار اخیر از سوی رهبر انقلاب مطرح شد، چیست؟ این بحثها را در چه سطحی ارزیابی میکنید؟
من از قبل دیده و شنیده بودم، اما در دیدار اخیری که ایشان تعبیر «مهندسی تلاوت» را بیان کردند، دریچه دیگری را به روی پژوهشگران، مربیان، اساتید و معلمین قرآنی و علاقهمندان به تلاوت قرآن گشودند.
حدود پنج سال پیش که به عتبات مشرف شدم، در کاظمین پیرمرد نودسالهای را دیدم که خادم بود. مچاله و کوچک روی صندلی دم در ورودی حرم نشسته بود. رفتم خدمت ایشان سلام کردم، ولی اصلاً حال نداشت که جواب بدهد. به او گفتم که هفتاد و چند سال قبل مرحوم استاد عبدالباسط به همین نقطه مشرفشده و آن تلاوت جاودانه و ماندگار سوره حشر و تکویر را تلاوت کرده است، شما از این مطلب اطلاع دارید. مثل اینکه زنده و جوان شد. سرش را بلند کرد و با صدای لرزانی به من گفت دست من را بگیر. بلندش کردم، یک ربع طول کشید تا ما فاصله سی متری را برویم. نمیتوانست راه بیاید. من را به صحن بزرگی در پشت حرم حضرت موسیبنجعفر
علیهالسلام برد. به من گفت اینجا صحن قریش است، من جوان شانزدهسالهای بودم که استاد عبدالباسط، استاد عبدالفتاح و استاد ابوالعین شعیشع به اینجا آمدند و مرحوم عبدالباسط اینجا خواند. هر سه قاری هم عشق آقا هستند. ببینید تلاوت معماری و مهندسی شده چه میکند. مرحوم استاد عبدالباسط وقتی مشرفشده، اول به زیارت رفته و بر اساس سنتهای خودشان دو رکعت نماز تحیت خوانده، بعد مقابل ضریح اذن گرفته که به من اجازه میدهید در خانه شما قرآن تلاوت کنم. ما این ادب را داریم؟ نغماتش را هم مهندسی کرده بود. الآن زبردستترین قاریان دنیا نمیتوانند حتی «لَوْ أَنْزَلْنَا» مرحوم استاد عبدالباسط یا آن فرازهای پایانی سوره فجر یا «یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّه» را عیناً تقلید کنند. ببینید چهکار کرده! آن وقت هر تکه تلاوت استاد الآن نشان یکی از برنامههای مذهبی رادیو تلویزیونهای تمام کشورهای اسلامی شده است.
وقتی آقا میگویند مهندسی شده، یعنی قاری تدبر و بعد تفکر کند و بیندیشد که من این پیام الهی و این مفهوم را با کدامین نغمه آسمانی بخوانم. البته باید از درون و قلب و نیت پاک سرچشمه بگیرد، والا کلکزدن در این وادی جواب نمیدهد و آخر هم آبروریزی و رسوایی میشود. با تلاوت استاد عبدالباسط در مجلسی در اوگاندا ۹۲ نفر مسلمان میشوند. وقتی استاد عبدالباسط در لسآنجلس قرآن خوانده، شش نفر آمریکایی مسیحی مسلمان شده است. تلاوت مهندسی شده، یعنی حسابشده و معماری شده؛ یعنی مثل فرمول ریاضی به آن جواب منطقی و آن نقطه هدف برسی. این مقدمات و لوازمی دارد. اگر همه ما قاریان این توصیه را جدی بگیریم، نغمه تلاوت قرآن ما میتواند از دینهراسی، دینگریزی و دینستیزی جوانان در این دوران جلوگیری کند. اگر ما فقط دنبال قرائت قرآن باشیم و دنبال فقه و عرفان و مسائل شرعی و تفسیر و اخلاق نرویم، بهجایی نمیرسیم. دنبال اینها که رفتیم آن وقت دیگر از مرز خودبینی عبور میکنیم.