آقای محمد عبدالسلام سخنگوی جنبش انصارالله یمن و هیئت همراه عصر سهشنبه ۲۲ مرداد ۱۳۹۸ با حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند. اهمیت این دیدار را از جنبههای مختلفی میتوان بررسی کرد. به همین مناسبت، پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در گفتگویی با آقای سید هادی سیدافقهی کارشناس و تحلیلگر مسائل منطقهی غرب آسیا به بررسی ابعاد گوناگون مسئلهی یمن و جنگ عربستان سعودی علیه این کشور و همچنین زوایای مختلف دیدار هیئت یمنی با رهبر انقلاب اسلامی پرداخته است.
چه اتفاقی در یمن افتاده و چگونه بحران به این مقطع رسیده است؟
این که چه اتفاقی افتاده، منظور این است که الان جنگ به نفع انصارالله و ارتش یمن مغلوبه شده است. این یک امر طبیعی است، چون مردم یمن، چه انصارالله و چه قبایل و عشایر سلحشور یمن به یاری انصارالله و ارتش خودشان شتافتند. این نکته همواره مورد تأکید رهبری معظم انقلاب بوده که بافت اصلی یمن یک بافت قبیلهای است و احزاب سیاسی نمایندگان حقیقی کل مردم یمن نیستند و این رؤسا و جریان قبایل هستند که سرنوشت یمن و معادلات سیاسی، اقتصادی و امنیتی یمن را تعیین میکنند. خوشبختانه آن بافت اصیل تاکنون هم مانده و به محض این که مردم و عشایر و قبایل سلحشور یمن متوجه فریب آل سعود شدند که ابتدا به نام حامی و یاریدهنده در رشد و توسعهی یمن ورود کرده بودند و امروز که مشخص شده مثل گرگ به جان یمن افتادهاند، به کمک انصارالله آمدند.
این وحدت و انسجام و همکاری از یک سو و نیز توسعهی ساز و کارهای نظامیشان مانند ضربات موشکی و توسعهی پهپادها و ضربات استراتژیک در عمق خاک عربستان سعودی و امارات متحدهی عربی، از سوی دیگر باعث شده که سه مرحلهی هراس به نفع مردم یمن، ارتش یمن و انصارالله رقم بخورد.
وقتی پهپادها برای اولین بار توسط انصارالله و ارتش یمن ظاهر شد و چند ضربهای را به سعودیها وارد کرد، خب اینها منکر شدند و گفتند نه، چنین چیزی نیست. در مراحل پیشرفته همزمان با پرواز پهپادهای آتشافکن و شلیککن، انصارالله پهپادهای فیلمبردار را هم ارسال کردند که پیوست رسانهای عملیات خودشان را به رخ دنیا بکشند و دشمن را وادار به اقرار و اعتراف کنند.
علیرغم دردناک بودن ابعاد انسانی این جنگ، ابعاد معنوی، نظامی و سوقالجیشی آن الان دارد به نفع مردم یمن رقم میخورد.
آیا یمن درگیر یک جنگ نیابتی است؟
جنگ نیابتی در عرف نظامی این است که دشمن اصلی خودش را نشان نمیدهد و خودش را پشت سر گروههای دیگر و نیروهای مقاومت یا نیروهای نظامی یا تروریستی دیگر پنهان میکند و خودش را مستقیم درگیر نمیکند. در حالی که اینجا ما میبینیم که عربستان سعودی و امارات وارد مرحلهی اصلی جنگ شدهاند و البته چون در نیروی زمینی ضعیف هستند، از نیروهای مزدور هم استفاده کردهاند.
در واقع این یک جنگ تلفیقی است. به این معنی که ضربات استراتژیک و بمبارانهای وحشیانه و ددمنشانه توسط خود سعودیها و همپیمانانشان صورت میگیرد، ولی از مزدوران کشورهای دیگر مثل سودان، سومالی و حتی بنا بر برخی شنیدهها، مصر و دیگر کشورها هم اجاره کردهاند و وارد جنگ زمینی کردهاند. بنابراین صددرصد این جنگ نیابتی نیست، ولی توأم با بهکارگیری مزدور هست.
نقش گروه انصارالله در سالهای ابتدایی جنگ یمن چه بوده؟ آیا انصارالله به نمایندگی از ایران در مقابل عربستان میجنگد؟
خیر، انصارالله در واقع از دیرباز و از دههی ۱۹۹۰ میلادی با آل سعود درگیر بوده است. حتی میتوانم بهجرأت بگویم که عربستان سعودی قبل از انقلاب اسلامی هم با این منطقهی حساس و استراتژیک و با قوم اینها خصومت داشته است. پس از انقلاب اسلامی و طی ارتباطات مردم و علمای این منطقه، مخصوصاً خود مرحوم سید بدرالدین الحوثی (پدر آقای سید عبدالملک بدرالدین الحوثی) با ایران و سفرهایی که به ایران داشتند، این روابط محکمتر شد. در همین دوران و قبل از جنگ فعلی، عربستان سعودی شش بار و شش دوره در این منطقهی سعده برای نابودی این جریان انقلابی وارد جنگ شده است. رهبر جنگ در یک مرحله خود مرحوم علامه بدرالدین الحوثی بود. در مرحلهی بعدی سید حسین برادر بزرگ همین آقای عبدالملک درگیر بود که شهید شد در جنگ با علی عبدالله صالح. در مراحل بعد هم جناب آقای سید عبدالملک بدرالدین الحوثی با سعودیها درگیر شد قبل از این جنگ فراگیر و الان هم که ۵ سال است که جنگ فعلی طول کشیده است.
بنابراین عربستان سعودی هم از طریق علی عبدالله صالح و هم بعد که خودش مستقیم وارد جنگ شده، نشان داده که به یمن طمع دارد. عربستان هم طمع به ثروتهای خدادادی یمن دارد، هم طبعاً بحث موقعیت ژئوپولوتیک منطقه مطرح است. یمن از بحر عمان گرفته تا تنگهی بابالمندب و تا دریای سرخ حدود ۳ هزار کیلومتر مرز آبی دارد. نفت و گاز این منطقه هم مورد طمع است. بنابراین عربستان سعودی از اول نسبت به موقعیت ممتاز یمن طمع داشته است.
مطلب دیگر این است که
آمریکا هم مشوّق عربستان سعودی است، چون آمریکا هم حفاظت از این تنگه و این آبراه و دریای سرخ که بعضی از مناطقش واقعاً مناطق ممتازی برای رژیم صهیونیستی است، برایش مهم است. بنابراین آنها نگرانند که اگر انصارالله در این جنگ پیروز شود، کل این موقعیت را از دست میدهند و موازنهی راهبردی و سوقالجیشی منطقه به نفع انصارالله تغییر میکند.
البته اینها طبیعتاً در تحلیلهایشان به این نتیجه میرسند که انصارالله مورد حمایت ایران است؛ حالا چه سیاسی، چه معنوی و چه بینالمللی و بحث نظامی را هم مطرح میکنند که هرآنچه که امروز در دست انصارالله هست، از ایرانیها به آنها میرسد که این دروغ محض است. واقعاً الان یمن همهجوره و همهطرفه در محاصرهی بسیار سخت زمینی و دریایی و هوایی است و چطور میشود ایران موشک بفرستد؟! من حتی یادم هست که رهبر معظم انقلاب یک بار فرمودند: ما اگر میتوانستیم به یمن موشک بفرستیم، به جای یک موشک صدتا میفرستادیم، ولی راه بسته است.
رهبر انقلاب از ابتدای جنگ پیشبینی کرده بودند که عربستان از ورود به میدان یمن پشیمان خواهد شد. در حال حاضر نتیجهی درگیریها چه بوده و آیا ائتلاف عربستان-امارات در یمن فروپاشیده است؟
معمولاً رهبر معظم انقلاب احساسی با مسائل برخورد نمیکنند. آن روزی که اینها با تمام قوا به زعم خودشان و با ایجاد یک ائتلاف بینالمللی سهلایه (که سهلایه داشت؛ یک لایه کشورهای عربی، یک لایه متأسفانه برخی کشورهای اسلامی مثل پاکستان و مالزی و یک لایه هم کشورهای غربی و حتی رژیم صهیونیستی) و با مدرنترین سلاحها علیه محرومترین و فقیرترین کشور جهان عرب که یمن باشد، حمله کردند، کسی اصلاً به مخیلهاش هم خطور نمیکرد که این جنگ اینقدر طول بکشد و در محاسبات خودشان شکی نداشتند که یمن حتی بتواند یک ماه مقاومت کند و بسیار خوشبینانه وارد این جنگ شدند.
خب حالا رهبر معظم انقلاب روی چه حسابی این فرمایش را کردند؟ ایشان تاریخچهی جنگ های یمن را کاملاً اشراف دارند و این که از قبل اسلام، مردم یمن اجازه ندادهاند که کشورشان تصرف بیگانگان بشود. رهبری مردم یمن را میشناسند و از اصالت و سلحشوری و بافت منسجم ایشان مطلعاند. همچنین وضعیت توپوگرافی و فراز و فرود یمن و موقعیت سوقالجیشی و نیز ارادهی نبرد و تعصب غیرتمندانهی مردم یمن نسبت به استقلال و تمامیت ارضی و آبرو و آزادیشان را در نظر گرفتهاند.
از آن طرف هم رهبری میبینند که این یک ائتلاف حقیقی نیست، بلکه یک ائتلاف سودجویانه است. به این معنی که اماراتیها با یک نیت وارد این جنگ شدند و سودانیها با نیت درآمدزایی و نه جنگ واقعی، خلبانان صهیونیستی و آمریکایی و پاکستانی و فرانسوی برای کسب درآمد آمدند؛ شنیده شده با هر سورتی پرواز از ۳ هزار دلار که خلبانهای مصری میگرفتند تا ۸ هزار دلار که خلبان های آمریکایی و اسرائیلی میگرفتند. بنابراین با این ائتلاف نمیشد یمن را با آن انسجام شکست داد.
در مقابل آن در واقع عوامل پیروزی یمن پیشبینی میشد و رهبری دقیقاً همین را پیشبینی کردند. وقتی ایشان فرمودند عربستان پشیمان خواهد شد دقیقا همین محاسبات و برآوردها و تاریخ جنگهای یمن را درنظر گرفتند. قبل از عربستان هم دیگرانی وارد یمن شدند، ولی هیچکس نتوانست بر یمن کاملاً مسلط بشود.
پس نتیجه این درگیریها تاکنون برای ائتلاف چه بوده است؟
الان نتیجهی درگیریها این شده که یمن در عمق عربستان میجنگد. ارتش یمن و کمیتههای انقلابی و انصارالله در خاک عربستان میجنگند. نتیجهی جنگ این شده که غلبهی هراس میدانی باز به نفع انصارالله است. با این ضربهی آخر که موشک ۱۳۰۰ کیلومتری یمن به الدمام رسید، توازن هراس استراتژیک یا راهبردی هم به نفع انصارالله رقم خورد.
ائتلاف سودجویانه و نه سودمندانه در حال فروپاشی است و بعد از حوادثی که در خلیج فارس رخ داد یعنی ساقط کردن پهپاد آمریکایی و توقیف کشتی متخلف انگلیسی و عقبنشینی آمریکا و انگلیس، اینها احساس کردند که پشتشان خالی است. لذا الان میبینیم که اماراتیها برای عبدالملک نامه مینویسند که آقا ما را نزن و ما یواش یواش از یمن خارج میشویم. حالا چه وقت خارج میشود و آیا کاملاً خارج میشود یا به صورت تاکتیکی، این دیگر نیاز به مراقبتها و رصد میدانی دارد، اما آنچه در عدن رخ داده در روزهای اخیر، یک تحول جدی بین عربستان و اماراتیها بوده که نهایتاً به پیروزی انصارالله خواهد انجامید.
جایگاه ایران در تحولات یمن چه بوده و ارزیابی شما از دیدار هیئت نمایندگی انصارالله یمن بارهبر انقلاب چیست؟
موقعیت انقلابی و سلحشوری یمن، رویکرد و موضعگیری سیاسی مردم یمن نسبت به آمریکا و نسبت به رژیم صهیونیستی، نسبت به مسألهی قدس شریف، نسبت به مبارزه و ستیز علیه کفر جهانی، یک موقعیت کاملاً همسو و همافزا و همگرا با انقلاب اسلامی ایران است. لذا طبیعی است که یک پیوند برادرانهی اعتقادی-سیاسی و یک پل مستحکم بین ایران و یمن برقرار باشد. همچنین طبیعی است که ما در سراسر منطقه از هر سازمان و هر تشکلی، چه جهادی و چه سیاسی که در راستای مبارزه با رژیم صهیونیستی و نفوذ و شیطنتهای آمریکا قیام کند، حمایت میکنیم و این جزو ارزشهای لایتغیر انقلاب اسلامی است. پس این یک رابطهی کاملاً طبیعی و منطقی است.
دربارهی دیدار هم باید گفت که این هیئت نه به نمایندگی از یک دولت، بلکه به نمایندگی از یک جریان انقلابی دیدار رسمی با رهبر انقلاب داشت. فضای صمیمانهای حاکم بر این دیدار و نوع برخوردی که رهبری با نامهی آقای سیدعبدالملک بدرالدین رهبر جنبش انصارالله داشتند در مقایسه با برخوردی که با شینزو آبه و پیام ترامپ داشتند برای دنیا و برای خود مردم یمن خیلی معنیدار است و این یعنی تعهد و جدیت رهبر انقلاب در حمایت از مردم مظلوم یمن. قطعاً این دیدار و این نوع برخورد پیام بسیار پربار و راهبردی برای داخل یمن دارد که ما پشت سر شما هستیم و شما پیروز خواهید شد. همچنین این پیام را برای دشمنان انقلاب و دشمنان مردم یمن دارد که شما نمیتوانید این پیوندها و این جبههی متحد و محور مقاومت را شکست بدهید.
مسألهی جلوگیری از تقسیم یمن به هر قیمتی که شده، مسألهی طرد بیگانگان و مسألهی گفتوگوی یمنی - یمنی بدون دخالت کشورهای دیگر از جمله مسائل مهم مطرح شده بود.
بنابراین دیدار هیئت انصارالله با رهبر انقلاب پیامهایی برای دوستان داشت که ما در کنار شما هستیم و این یک مسألهی ارزشی است و مسألهی سود و منافع موقت سیاسی نیست. همچنین پیامهایی برای دشمنان داشت که شما نمیتوانید با این قتل و غارت و کشتار بر این مردم شریف و اصیل و سلحشور مسلط شوید و ما هم تا آنجا که در توان باشد، از ایشان حمایت میکنیم.
من به بازتاب این دیدار در مطبوعات و در رسانههای یمن دقت کردم؛ بهقدری اینها مشعوف شدند که اصلاً مثل این که خون جدیدی در رگهای اینها تزریق شد. وقتی هم خود ملاقات را دیدند و آن چهرهی خندان رهبری را و مطالبی را که ایشان فرمودند، واقعاً یک انرژی مثبت و یک سرمایهی معنوی و اخلاقی و سیاسی و راهبردی مهمی برای مردم یمن داشت.