
دکتر محمدمهدی طهرانچی استاد تمام دانشکدهی فیزیک دانشگاه شهید بهشتی و از مؤسسان پژوهشکدهی لیزر و دانشکدهی فناوریهای نوین همین دانشگاه و همچنین رئیس و عضو هیئت امنای دانشگاه آزاد اسلامی است. او دستاوردهای ارزشمندی را به جامعهی علمی کشور اعطا کرده است. وی در دیدار رمضانی اساتید دانشگاه با رهبر انقلاب در تاریخ ۱۳۹۷/۰۳/۲۰، به محورها و نکات مهمی در حوزهی پیشرفتهای علمی در عرصهی انرژی هستهای اشاره کرد. وی در گفتوگو با پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR به شرح و بسط این محورها پرداخته و به نقش و تأثیر رهبر معظم انقلاب در توسعهی مطالعات هستهای کشور اشاره نموده است.
آقای دکتر، میخواهیم کمی دربارهی کاربرد انرژی هستهای در زندگی امروز بشر صحبت کنیم؛ اینکه چه شد که این انرژی در دنیای امروز، به یکی از مسائل مهم در زندگی تبدیل شد و اینکه این انرژی و این مواد، چه خدمتی میتواند به آیندهی بشر کند؟
در دورهی یکصدسالهی اخیر، بشر توانسته است به منابع مختلفی از انرژی دست پیدا کند و شاید بشود گفت ویژگی انقلاب صنعتی این بود که بشر توانست در استفادهی روشمند از انرژی و آوردن آن به صحنهی زندگی موفق باشد. امروز انرژی در مسیر ترقی فناورانهی بشر، نقش جدیای ایفا میکند و اساساً خلقت هم بدون انرژی نمیتواند شکل بگیرد. در همین راستا، ما سه دستهی مؤثر از انرژیها را میتوانیم نام ببریم:
ارزیابی شما از جایگاه و وضعیت کنونی کشور ما در استفاده از انرژی شکافت هستهای چیست؟ مسیری که ما در این چهار دهه طی کردهایم، چه بوده است؟ از کجا شروع کردهایم و به کجا رسیدهایم و راه پیش رویمان چیست؟ و اینکه در این زمینه نسبت به کشورهای دیگر چه وضعیتی داریم؟
اولاً علم و تکنولوژی تا مقطع انقلاب اسلامی، در ایران یک فناوری کاریکاتوری بود؛ یعنی مثلاً در حوزهی فناوری هستهای، مجتمع امیرآباد و تکنولوژی آن را از خارج وارد میکردند. اما مشکلی که وجود داشت این بود که فن را میآوردند، ولی فناوری را نمیآوردند.
اگر مطمئن هستند که مسیر ما صلحآمیز است، چرا اینقدر مخالفت میکنند؟
آنها یک جملهی اساسی دارند که میگویند جلوی اقتدار علمی ایران را باید گرفت. این جمله کاری به هستهای ندارد و خیلی صریح از قبل گفته بودند که باید با تحریم و اغتشاشات سیاسی جلوی حرکت و پیشرفت علمی ایران را گرفت، وگرنه ایران قطب علمی میشود. «پیشرفت هستهای» و «پیشرفت فضایی» دو نماد مرجعیت علمی ما بود و نماد سوم هم «آیتی» است. حال اگر کشور شما سلطهپذیر نبود و مستقل عمل کرد و درعینحال به این نمادهای مرجعیت علمی هم دست یافت، از دید آنها یک عنصر خطرناک است؛ یعنی این استقلالی که رکن جمهوری اسلامی است، خیلی جاها برای آنها بهعنوان یک خط قرمز مطرح است. یکی از این مسائل، عرصهی علم است. حوزهی علم بسیار برای آنها خطرناک است، چون آنها قدرت خود را از علم گرفتند و به اهمیت علم بهخوبی واقفاند. قدرتِ امروز، قدرت شمشیر و سپاه نیست، حتی لشکرکشی آنها هم امروز علمی است؛ توانمندیهای نظامیشان هم امروز علمی است و اساساً بعد از جنگ جهانی، همهی رویکردهای آنها مبتنی بر علم است. چون آنها خودشان این راه را رفته بودند و پیشرفت کرده بودند، این برایشان خطرناک بود که جمهوری اسلامی ایران هم بهعنوان یک کشور مستقل و الهامبخش در منطقه و برخوردار از یک تفکر نو، حالا بیاید پرچم علم را بلند کند. به همین خاطر، با همهی قوا آمدند برای اخلال وارد کردن در مسیر و در توان علمی ایران.
در حال حاضر در کدام عرصههای مرتبط با غنیسازی نیازمند توجه و تمرکز بیشتری هستیم و از کدام دستاوردهای انرژی هستهای زودتر میتوانیم برداشت کنیم؟
بحث ۱۹۰ هزار سو که رهبری در ۱۴ خرداد به آن اشاره کردند، نکتهی مهمی بود و برگرفته از یک چارچوب کارشناسیشده و مهم است. من در دیدار رمضانی اساتید دانشگاه با رهبر انقلاب، در سخنرانیام به ایشان عرض کردم که این مسئله یک کار کارشناسی است؛ یعنی بدنهی کارشناسی که این نیاز را خدمت حضرت آقا بردند، اهداف و نگاه مشخصی داشتند. من عرض کردم ما فکر میکنیم بدنهی کارشناسی نیاز دارد که یک مقدار از مباحث طولانیمدت پرهیز کند. اعتقاد من این است که زمان خیلی مهم است. غرب میخواهد ما را به یک وادی زمانبر طولانی که دستاورد ملموس نداشته باشد، بکشاند. بحث ما این است که مردم باید شیرینی تکنولوژی هستهای را بچشند. به همین دلیل هم میگوییم ما قبل از بیست هزار مگاوات برق هستهای و قبل از گام بلند غنیسازی، باید گامهای کوتاهتری برداریم که این گامها متکی بر سازوکارهای کسبوکار باشد. مطرح کردن ایدههای عجیبوغریب، ولو با دیدگاه کارشناسی هم که صورت گرفته باشد، مسئلهاش این است که کسبوکار را تعطیل میکند.
به نظر شما، ما به بیست هزار مگاوات برق هستهای نیاز داریم؟
قطعاً همینطور است، اما قبل از بیست هزار مگاوات برق هستهای، ما به آب شیرین نیاز داریم. الآن در سراسر حوزهی خلیج فارس و دریای عمان، اگر صد واحد آب دارد شیرین میشود، تنها ۱.۵ واحد آن سهم ماست. دو هزار کیلومتر در شمال خلیج فارس برای ماست، بالای شصت درصد سهم مرز خشکی خلیج فارس برای ماست، اما سهم آب شیرین ما فقط ۱.۵ درصد است. ما بهجد به آب شیرین استحصالشده از آبهای آزاد نیاز داریم. چیزی حدود ۲۵ شهر داریم که همه کنار آبهای بزرگ هستند. منابع نفت و گاز ما در مرز است و خود دریا برای ما یک منبع لایزال اقتصادی است، ولی بهخاطر نبود آب شیرین، آن را خالی گذاشتهایم.
مشخصاً پیشنهاد شما در این باره چیست؟
من فکر میکنم ما قبل از برق هستهای و پیشران، باید به یک تکنولوژی بومی دیگر بهعنوان حلقهی وصل روی بیاوریم و آن هم رآکتورهای کمتوان برای آبشیرینکنهاست و دانشمندان کشور ما امروز در سطحی هستند که میتوانند خودشان این کار را عملی کنند.
تبیین و تحلیل شما از نقش واقعی رهبر انقلاب در توسعهی صنعت هستهای چیست؟
بگذارید اینطور پاسخ شما را بدهم. ما در سال ۸۲ به نظرمان رسیده بود که در دانشگاه شهید بهشتی، حرکتی را در حوزهی علمی شروع کنیم که این حرکت از سایر حرکتهایی که در این زمینه در کشور صورت گرفته، متفاوت و پیشروتر باشد. آن زمان پنج شش سالی بود که عضو هیئتعلمی شده بودیم. لذا یک پژوهشکدهی لیزر و یک دانشکدهی هستهای درست کردیم. اعضای پژوهشکده و دانشکده هم همهی بچههای انقلاب بودند و در آن سالها سن زیادی هم نداشتیم. برای اولینبار در کشور، حوزهی فیزیک کاربردی، حوزهی هستهای و حوزههای علومی را که میتواند برای کشور مؤثر باشد، شروع کردیم و علم فیزیک را از آن حوزهی نظری به حوزهی فیزیک تجربی میآوردیم.
ضمن تشکر ، نظر شما با موفقیت ثبت شد.