در منطقه، اتفاقات جدیدی در راه است
انتخابات در کشور تونس پس از وقوع بیداری اسلامی، با پیروزی اسلامگراها همراه بود. موفقیتی که رهبر انقلاب در پیام خود به کنگرهی عظیم حج، از آن به عنوان یکی از دلایل حضور نمایان و آشکار اسلام در تحولات منطقه نام بردند. گفتوگوی زیر با آقای صلاحالدین مصری، متفکر و از انقلابیون تونسی است. در این گفتوگو به بررسی انقلاب مردم تونس، انتخابات و بیداری اسلامی پرداخته شده است:
انتخابات مجلس مؤسسان تونس برگزار و نتایج آن اعلام شد. این مجلس از آنجا که وظیفهی تدوین قانون اساسی جدید تونس را دارد، اولین گام برای تهیهی نقشهی نظام سیاسی آیندهی تونس محسوب میشود. با توجه به نتیجهی انتخابات به نظر شما نظام سیاسی آیندهی تونس چگونه خواهد بود؟
مردم تونس پس از سقوط طاغوت بنعلی به دنبال انتخاب گزینهای هستند که بتواند میان اسلام و شرایط زمانه تلفیق ایجاد کند. البته این کار به زمان نیاز دارد، زیرا تونسیها باید از تأثیرات دیکتاتوری فرعونی گذشته آزاد شوند. نظام طاغوت در مدت حکومتش بر اندیشهها و روابط تأثیر گذاشته است و ملتهای تازهرهاشده از قید طاغوت برای رهایی از این تأثیرات ویرانکننده به زمان نیاز دارند. وقتی که نظام حاکم، حجاب و پوشش اسلامی را ممنوع کند و آن را یک پوشش قبیلهای بداند و مسلمانان کشورش را به نزاع میان انتخاب شرایط زمانه یا انتخاب دین بکشاند و آنها را در این درگیری خُرد کند، چه بر سر مردم چنین کشوری خواهد آمد؟
مردم تونس اکنون بر سر این دوراهی هستند و باید تصمیم بگیرند که چگونه میان شرایط زمانه و دین خود جمع کنند. به نظر من باید نوعی تعامل سازنده میان ارکان مردمی در جامعه و میان گروهها و احزاب برقرار شود و این تعامل سازنده در سایهی اندیشهی پویا و نگرشی تازه و دور از استبداد و دیکتاتوری ایجاد خواهد شد. استبداد و دیکتاتوری، همانطور که بر اعمال ما تأثیر میگذارد، بر اندیشههای ما نیز اثر دارد. ما امیدواریم که انتخاب یک الگوی مناسب، ممتاز و منحصر به فرد حکومتی برای این امت تازهرهاشده از دیکتاتوری، مدت زیادی طول نکشد و مردم تونس بتوانند تلفیقی از دین و شرایط زمانه را در الگوی انتخابی خود داشته باشند.
تحلیل شما از نتایج انتخابات چگونه است؟
پیروز انتخابات تونس مردم بودند. مردم در این انتخابات که اهمیت فوقالعادهای داشت، بار دیگر عظمت خود را ثابت کردند. خوشبختانه این انتخابات با نظم و آرامش و بدون خشونت برگزار شد. مردم تونس در این رقابت سیاسی، به نیروهای معتدل و طرفدار آزادی رأی دادند و این اولین تجربهی مردم تونس است. آنها در حال خروج از غار دیکتاتوری هستند و در این مرحله وجود برخی شکافها و اختلالات امری طبیعی و پذیرفتنی است.
نتایج این انتخابات هم خیلی دور از انتظار نبود، زیرا جنبش نهضت اسلامی از بهار گذشته پیشتاز نظرسنجیها بود و بیشتر تحلیلگران تنها دربارهی رتبهی دوم انتخابات بحث میکردند. به هر حال همگان باید به این انتخابات و نتایج آن احترام بگذارند. انتقاد برخی خواص از این رأی مردم، یک گناه و ظلم در حق مردمی است که به دموکراسی و انتخابات و انقلاب و قدرت آن اعتماد کردند و در انتخابات شرکت نمودند. نخبگانی که به این رأی نقد دارند، باید خود را مورد انتقاد قرار دهند و به فکر رفع شکافهای حقیقی موجود بین خود و جامعه باشند تا اعتماد مردم تونس را جلب کنند.
مهمترین تحولی که در اثر انقلاب مردم تونس در این کشور اتفاق افتاد، چه بود؟
مهمترین اتفاقی که پس از سقوط طاغوت در تونس رخ داد، این بود که مردم به هویت اصیل و ریشهدار خود بازگشتند. الان ما جزئی از امت عربی و اسلامی هستیم و مردم ما شعار «الشعب یرید تحریر فلسطین» را سر دادهاند. ظلم و ستم در این اواخر حکومت بنعلی به حدی رسیده بود که همهی مردم تونس از آن به ستوه آمده بودند. دیگر هیچیک از مردم ما از ظلم او در امان نبودیم و همواره از طرف او مورد تهدید بودیم و در معرض یک بحران بزرگ قرار داشتیم.
ملت تونس مانند دیگر مردم آزاده، وجود رژیم غاصب صهیونیستی را مطلقاً رد میکنند. بیشتر تظاهراتها درتونس در طول سالهای گذشته علیه صهیونیسم بوده است؛ از جمله تظاهرات سال 2002 و اکتبر 2005 و جولای 2006 و در 2008 و کاروان آزادی در سال 2009. هماکنون یک دادخواست ملی در حال تنظیم است که خواستار تحریم همکاریهای تونس با این رژیم است. اولین قافلهی امدادی که از خارج غزه وارد این شهر شد، قافلهی جوانان تونسی بود که به مصر رفتند و سیزده روز در مرز منتظر ماندند تا بالاخره اجازهی ورود به غزه به آنان داده شد. این پیشتاز بودن نشاندهندهی بینش جوانان تونسی دربارهی مسئلهی مقاومت در فلسطین و لبنان است و مطمئناً در آینده حمایت بیشتری از این جریان خواهند داشت.
آمریکا و رژیم صهیونیستی گمان میکردند که مردم منطقه همیشه در خواب خواهند ماند و آنها میتوانند بهراحتی به سیطرهی خود ادامه دهند، اما مردم تونس و مصر آنها را غافلگیر کردند. اتفاقات جدیدی هم در جهان اسلام در راه است که به منافع رژیم صهیونیستی ضربه خواهد زد.
خداوند رحمت کند شهدای انقلاب بزرگ ما را؛ شهدایی که با خون خود نهال سرزمین ما را سیراب کردند و آن را از دست نظام طاغوتی و دیکتاتوری بنعلی آزاد کردند. نظام بنعلی یک نظام فاسد و نابودکنندهی انسانیت و سرمایههای مادی و معنوی و ارزشهای انسانی بود.
با توجه به برگزاری انتخابات مجلس مؤسسان از یک سو و نقشآفرینی احزاب و تحریکات و مداخلات خارجی از سوی دیگر، آیندهی فضای سیاسی تونس را چگونه میبینید؟
امروز دو گزینه پیش روی مردم تونس است؛ گزینهی «استقلال و آزادی» و گزینهی «بردگی و پیروی از طرح آمریکایی» که ظاهراً با برنامهی صهیونیستها متفاوت است، اما در واقع با آن ارتباط محکمی دارد. البته در تونس افرادی هم هستند که خواهان اجرای طرح آمریکا هستند و در آینده رقابت شدیدی میان «پیروان مقاومت و آزادی و کرامت» و «جویندگان حمایت آمریکا» وجود خواهد شد. به نظر ما هر کسی که با صهیونیستها همراه شود و در خدمت آنها باشد، آیندهی سیاسی دردناکی خواهد داشت و بیشک گزینهای که به پیروزی منجر میشود، گزینهی حاکمیت مردم و کرامت و استقلال است.
سرگذشت سه نفر از حاکمان جهان عرب و جهان اسلام باید همواره در حافظهی ما بماند؛ شاه ایران، انور سادات و حسنی مبارک. مبارک بیش از سه دهه در خدمت صهیونیستها بود و سرانجام خوار و ذلیل شد و در میان شادی مردم کشورش نابود شد. سرنوشت این سرسپردگان آمریکا باید مایهی عبرت ما باشد.
امروز نیز وجود اکثریت میانهرو و انعطافپذیر در مجلس مؤسسان تونس و اعلام آمادگی این مجلس برای فعالیت یک دولت ائتلافی، کارها را بسیار آسان کرده و موجب خوشبینی ما شده است. این وضعیت باعث میشود که جنبش نهضت اسلامی و دیگر جریانهای اصلی تونس در برابر یک مسئولیت تاریخی قرار بگیرند.
با توجه به اینکه شروع موج اخیر بیداری اسلامی از کشور شما بوده است، موضع غرب در قبال بیداری اسلامی را چگونه ارزیابی میکنید؟
ما جزء نخستین کسانی بودیم که گفتیم سخن گفتن از انقلاب در تونس یا مصر ممکن نیست، مگر با حرکت به سوی مقاومت دربرابر رژیم صهیونیستی و محکومیت همکاریها با این رژیم. اما این نکته نیز در این میان وجود دارد که ما باید این فرصت را به ملتها بدهیم که خودشان به این آگاهی برسند و با ارادهی خودشان این گزینه را انتخاب کنند. تا پیش از تسخیر سفارت اسرائیل در قاهره، بسیاری متأسف و ناراحت بودند که چرا مردم مصر به این سفارتخانه حمله نمیکنند؟ اما این اتفاق وقتی داشت که باید این وقت فرامیرسید و بالاخره هم فرارسید، «ثُمَّ جِئْتَ عَلَی قَدَرٍ یَا مُوسَی»
1 و مردم مصر به سفارت این رژیم حمله کردند. یعنی مردم مصر در آن روز به این نتیجه رسیدند که باید این حرکت اصیل را انجام دهند.
آنچه مسئولیت بیداری اسلامی را در قرن بیستویکم برجسته میسازد، مواجههی شدیدتر این موج با رژیم صهیونیستی و نظامهای دستنشاندهی ظالم است.
به نظر من آمریکا و رژیم صهیونیستی گمان میکردند که مردم منطقه همیشه در خواب خواهند ماند و آنها میتوانند بهراحتی به سیطرهی خود ادامه دهند، اما مردم تونس و مصر آنها را غافلگیر کردند. اتفاقات جدیدی هم در جهان اسلام در راه است که به منافع رژیم صهیونیستی ضربه خواهد زد و آنها را نابود خواهد کرد، زیرا طبق ملاکهای سادهی انسانی، رژیم صهیونیستی یک رژیم نژادپرست و همچون لکهای سیاه و نجس و مایهی ننگ بشریت است. ما باید منتظر باشیم و تلاش کنیم و به ارائهی طرح بپردازیم تا موعد این اتفاقات برسد.
امت اسلامی در سه دههی اخیر مقاطعی استثنایی و حساس را پشت سر گذاشته است؛ از سقوط شاه ایران تا پیروزیهای مقاومت در لبنان و فلسطین و تغییرات مثبت در ترکیه که با وجود تدریجی و جزئی بودن، نشانگر حرکت رو به جلوی امت اسلامی در این کشور بود. همچنین پیروزیهای منحصر به فرد در تونس و مصر و دیگر کشورهای عربی که همگی بیانگر موج بیداری اسلامی و شتاب گرفتن آن است. اما آنچه مسئولیت بیداری اسلامی را در قرن بیستویکم برجسته میسازد، مواجههی شدیدتر این موج با رژیم صهیونیستی و نظامهای دستنشاندهی ظالم است.
امروز حفظ دستاوردهای بیداری اسلامی نیاز به هوشیاری بسیار و ابداعاتی دارد که بتواند از افتادن این حرکتها در دام توطئههای قومیتی جلوگیری کند. آمریکا و رژیم صهیونیستی سعی میکنند که امت اسلامی را با تفرقه شکست دهند و ما برای مقابله با این حرکت آنان به تلاشی گسترده برای حفظ وحدت مسلمانان نیاز داریم.
پینوشتها:
1. سورهی مبارکهی طه، آیهی 40: إِذْ تَمْشِی أُخْتُکَ فَتَقُولُ هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلَی مَن یَکْفُلُهُ فَرَجَعْنَاکَ إِلَی أُمِّکَ کَیْ تَقَرَّ عَیْنُهَا وَ لَا تَحْزَنَ وَ قَتَلْتَ نَفْسًا فَنَجَّیْنَاکَ مِنَ الْغَمِّ وَ فَتَنَّاکَ فُتُونًا فَلَبِثْتَ سِنِینَ فِی أَهْلِ مَدْیَنَ ثُمَّ جِئْتَ عَلَی قَدَرٍ یَا مُوسَی / آنگاه که خواهرت (به کاخ فرعون) میرفت و میگفت: آیا کسی که این نوزاد را سرپرستی کند، به شما معرفی کنم؟ پس (اینگونه) تو را به مادرت بازگرداندیم تا چشمش به تو روشن شود و غصه نخورد. و تو یکی (از فرعونیان) را کشتی و ما تو را از اندوه و نگرانی نجات دادیم و بارها چنانکه باید، تو را آزمودیم. پس چند سالی در میان مردم مَدیَن زندگی کردی و اکنون بر اساس آنچه مقدر کرده بودیم، ای موسی (به اینجا) آمدی.