هشدار متفکر تونسی به ملتهای منطقه
مراقبت و هوشیاری در برابر ترفندها و سیاستهای نظام سلطه، یکی از محورهای مهم پیام رهبر انقلاب به کنگرهی عظیم حج است؛ «مهمترین خطر، دخالت و تأثیرگذاریِ جبههی کفر و استکبار در ساخت نظام جدید سیاسی در این کشورها است. آنان همهی کوشش خود را به کار خواهند برد تا نظامهای جدید، هویت اسلامی و مردمی نیابد.» آقای محمد الرصافی المقداد، نویسنده و متفکر تونسی از تلاش غربیها برای سوء استفاده از جریان بیداری اسلامی میگوید:
نظام سلطه میکوشد با سوءاستفاده از فضای کنونی کشورهای منطقه، بر امواج سوار شده و کنترل اوضاع را به دست بگیرد. ارزیابی شما از رویکرد غرب در مورد تحولات اخیر منطقه چیست؟
غرب و در رأس آنها آمریکا به دنبال گرفتن آزادیخواهی از ملتهای عربی و اسلامی است. آنها میخواهند فرش را از زیر پای انقلابیون بکشند و این کشورها را در قالب نظامهایی جدید، به همان وضع پیشین خود برگردانند تا ملتها به خواستهی خود که همانا آیندهی درخشان همراه با آزادی است نرسند. قطعاً رهبر انقلاب از این مسائل و از این ترفندها و برنامهها بیاطلاع نیستند. ایشان نسبت به همهی این توطئهها و همچنین به تغییرات کشورهای منطقه آگاهی دارند. سخن ایشان، کاملاً بجا و نصیحت و هشداری برای ملتهای منطقه است تا مراقب خود باشند، زیرا تلاشهای مذبوحانهای برای در دست گرفتن کنترل این انقلابها با هدف بازگرداندن ملتها به اطاعتپذیری از غرب آغاز شده است.
کشورهای استبدادی و استعماری که به حسب شرایط و مردمی که قصد استثمار آنها را دارند و به حسب ارزش منافعی که قصد چپاول آن را دارند، به رنگهای مختلف درمیآیند.
سیاست همیشگی غرب در برخورد با تحولات اینچنینی، سیاست یک بام و دو هوا است. همین سیاست است که باعث شده غرب در کنار صهیونیستها بایستد و جنایات آنها در حق مردم فلسطین را توجیه کند. از طرف دیگر نیز ادعای حمایت از مردم در برابر حاکمان ستمگر را داشته باشد. غرب از هیچ حیله و وسیلهای برای وارد کردن این ملتها به درگیریهای داخلی و قبیلهای یا ایدئولوژیک کوتاهی نخواهد کرد تا بتواند آنها را تضعیف کند و از هدف اصلی خود در رسیدن به آزادی حقیقی منحرف کند؛ هدفی که دسترسی ملتها به آن مایهی توانمند شدن آنها در رقابت با کشورهای مستکبر خواهد بود.
چه خلأها و کمبودهایی در این انقلابها میتواند به عنوان دستاویزی برای سوءاستفادهی غرب قرار گیرد؟
انقلابهای عربی یک اشکال سیستمی دارند و آن، نبودن یک نماد رهبری است که همه گرد او جمع شوند تا آنها را به بهترین مسیر راهنمایی کند و مردم نیز بتوانند رشتهی امور را با اطمینان کامل به دست او بسپارند. این نقیصه باعث شده که نیروهای استثماری به خود اجازه بدهند تا با سرنوشت ما بازی کنند و تلاش کنند تا انقلاب ما را منحرف کنند و دوباره آن را در خدمت منافع مستکبرین غربی و نوکران آنها درآورند. شما قطعاً در حوادث لیبی دیدهاید که غرب چگونه با لیبی برخورد کرد. همگان مشاهده کردند که شعار غرب در حمایت از مردم لیبی تنها یک بهانه بود و پس از همایش «دوستان لیبی» روشن شد که هدف اصلی غربیها تنها حمایت از منافع غرب در ذخایر نفتی لیبی بود و نه مردم لیبی. پس بهتر بود که نام آن همایش را «دوستان نفت لیبی» میگذاشتند.
اگر غرب در رویکرد خود نسبت به خاورمیانه، موفق شود که بر اوضاع منطقه تسلط یابد، به نظر شما معادلات سیاسی منطقه چگونه خواهد شد؟
غرب تمام نیروی خود را به کار گرفته تا در شرایط پیشآمده موجسواری کند و چنانچه در این کار موفق شود، ملتهای عربی و اسلامی تا مدتها نمیتوانند روی پای خود بایستند و شکل جدیدی از استبداد در این کشورها شکل خواهد گرفت. متأسفانه ملتهایی که تازه به آزادی رسیدهاند و هنوز قوای خود را تجمیع نکردهاند، در برابر حرکتهای سریع غرب، واکنشهای کندی را از خود بروز میدهند. رسانههای فاسد نیز در خدمت استعمار قرار گرفتهاند تا حقایق را منحرف کنند و مردم را در جهل نگهدارند. چنانچه غرب در این طراحی پیچیدهی خود موفق شود، ما را دوباره به عقب برمیگرداند و شاید سالها طول بکشد تا ما بتوانیم آزادی حقیقی را بازیابیم و ارزشهای انسانی و اسلامیمان را فریاد کنیم.
به نظر شما کدام کشورها از صدای اعتراض مردم خاورمیانه احساس خطر میکنند؟
کشورهای استبدادی و استعماری که به حسب شرایط و مردمی که قصد استثمار آنها را دارند و به حسب ارزش منافعی که قصد چپاول آن را دارند، به رنگهای مختلف درمیآیند؛ یعنی آمریکا و کشورهای مستکبر اروپا و در رأس آنها فرانسه و انگلستان؛ این سه کشور بیشترین ضرر را از پیروزی انقلابهای عربی متحمل شدهاند. اگر مردم منطقه بتوانند بر قدرتهای حاکم خود غلبه یابند و در انقلابشان پیروز شوند، ضرر این رویداد متوجه کشورهای مستکبر و چپاولگر است. همین کشورها هستند که هماکنون برای بقای چپاولگری و استبداد خود تلاش میکنند. روش کشورهای مستکبر در برخوردهای سیاسی اینچنین است.
جنابعالی اهل تونس هستید و این کشور نقطهی شروع حوادث منطقه بود. در حال حاضر وضع انقلاب را در این کشور چگونه میبینید و رویکرد شما در این اوضاع چیست؟
ما در تونس در قالب مجموعههای ایدئولوژیک و فرهنگی و گروههای سیاسی کار میکنیم که با مردم ارتباط دارند. ما در کنار یکدیگر و پشتیبان هم هستیم. این مجموعهها در یک چهارچوب مشخص و با آگاهی از خطر بزرگی که انقلابمان را تهدید میکند، حرکت میکنند.
بر ما واجب است که در برابر هرگونه فرصتطلبی دشمنان که با صرف اموال و روشهای گوناگون در کمین انقلاب ما نشستهاند، بایستیم و این حرکت را به پیروزی برسانیم. تلاش ما این است که لااقل مردم تونس به یک زندگی مستقل و مردمسالارانهی جدید دست پیدا کنند.
مهمترین دستاورد انقلابهای منطقه چه بوده است؟
بیشترین دستاورد این انقلابها تا امروز، آزادی مردم از بند حاکمان پیشین این کشورها است. مردم دیگر زیر چتر ترس از حاکمان ستمگری نیستند که با آرزوها و هوسهای خود بر مردم حکومت میکردند.
چنانچه غرب در این طراحی پیچیدهی خود موفق شود، ما را دوباره به عقب برمیگرداند و شاید سالها طول بکشد تا ما بتوانیم آزادی حقیقی را بازیابیم و ارزشهای انسانی و اسلامیمان را فریاد کنیم.
با توجه به تحلیلهای مختلفی که وجود دارد، شما خاستگاه حوادث و اتفاقات اخیر منطقه را کجا میدانید؟
بدون شک این موج بیداری کشورهای اسلامی، نتیجهی اتفاقات امسال و سالهای اخیر نیست، بلکه ریشه در گذشتهای دورتر دارد. حرکت سید جمالالدین اسدآبادی که همهی کشورهای اسلامی را درنوردید، توانست مردم این کشورها را متوجه وظایفشان در برابر وطن و دین خود بکند.
گام بعدی، پیروزی نهضت مردم مسلمان ایران به رهبری امام روحالله الموسوی الخمینی
(رضواناللهتعالیعلیه) بود. ایشان توانستند با بصیرت و حکمت عمیق خود، مزدوران آمریکا را سرنگون کنند و شکست سختی به آنها تحمیل کنند و انقلاب اسلامی کمنظیری را در تاریخ بنا کنند. این انقلاب مبارک توانست اثر خوبی در میان جنبشهای رو به رشد اسلامی برای ایجاد روحیهی فداکاری و ایثار داشته باشد. از جملهی این جنبشها «حرکت اسلامی» بود که اکنون به حرکت نهضت اسلامی معروف است و من در دههی 1980 عضو آن بودم. ما در این حرکت از تجربهی موفق ایران و اندیشههای کاربردی آن در زمینههای فکری و سازماندهی استفاده کردیم. این استفاده از طریق کتابها و مقالات جالبی بود که ما را هدایت میکرد؛ بهخصوص کتابهای شهید سید محمدباقر صدر برای ما بسیار مفید و قابل استفاده بود. به نظرم گسترش بیداری اسلامی در جهان اسلام مرهون ظهور انقلاب اسلامی ایران و پدیدآورندگان آن است که با روح اسلام محمدی
صلیاللهعلیهوآلهوسلم هماهنگ است.
تحلیل شما از سخنان و مواضع رهبر معظم انقلاب دربارهی بیداری اسلامی در منطقه چیست؟
این مرد حکیم هرگاه دربارهی مسألهای سخن میگوید، حقِ آن را ادا میکند. ما در تونس در خط ولایت هستیم. اکثریت برادران شیعه در تونس میکوشند که ارتباط با جمهوری اسلامی ایران ارتباطی خاص و ویژه و بر اساس خط ولایت فقیه باشد. ما یقین داریم که رهبر معظم نیز عنایتی شایسته به کشور تونس خواهند داشت. ما در عین تلاش برای برقراری این ارتباط، منتظر هستیم تا این ارتباط برای مردم ایران و تونس مفید باشد.