newspart/index2
توصیه‌های امام خمینی
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
وصیت‌نامه امام خمینی, پیام امام خمینی, توصیه‌های امام خمینی, راهنمایی‌های امام خمینی

امروز، شما جوانهایی که امام را ندیده‌اید مخاطب امامید، امام با شما حرف زده است، امام با شما صحبت کرده است. مراجعه کنید به مطالب امام.1395/09/03
لینک ثابت
وصیت‌نامه امام خمینی, اندیشه سیاسی امام خمینی, آرمان‌های امام خمینی, فکر امام خمینی, توصیه‌های امام خمینی, راه امام خمینی

به جوانها توصیه میکنم وصیّت‌نامه‌‌ی امام را بخوانید؛ شما امام را ندیده‌اید امّا امام مجسّم در همین وصیّت‌نامه، بیانات و گفتارها است. محتوای آن امامی که توانست دنیا را تکان بدهد، همین چیزهایی است که در این وصیّت‌نامه و مانند اینها هست.1395/08/26
لینک ثابت
وصیت‌نامه‌‌های شهدا, توصیه‌های امام خمینی

اینکه امام بزرگوار توصیه میکردند که پنجاه سال عبادت کردید خدا قبول کند، بروید یک بار هم این وصیّت‌نامه‌ها را بخوانید؛ این به‌خاطر این است که این وصیّت‌نامه نشان میدهد که این جوان برای چه آمده.1395/07/05
لینک ثابت
تلاش امام(ره) برای جمع کردن علما کناریکدیگر در اوائل نهضت

درباره‌ی هویّت این مجلس[خبرگان]، بنده وقتی فکر میکنم، میبینم این یک موهبت الهی بود که خدای متعال به نظام جمهوری اسلامی عطا کرد؛ مجلس خبرگان یک موهبت است از طرف پروردگار، چیز عظیمی است. اگرچه این مجلس برای هدف خاصّی است که تصریح شده در قانون اساسی لکن با قطع نظر از آن هدف هم، این مجلس خیلی حادثه‌ی بزرگی است؛ پدیده‌ای است.

چرا؟ چون این یک مجموعه‌ای است از علما و صاحب‌نظران و خبرگان دینی و علمی از سراسر کشور که هر سال -حالا دو مرتبه، اگر اقتضا کند بیشتر- به‌مناسبت آن مسئولیّت، دُور یکدیگر جمع میشوند و ظرفیّت عظیمی را به وجود می‌آورند برای تبادل نظر، برای فکر کردن، برای هماهنگ شدن.

ما فراموش نمیکنیم اوایل نهضت -سالهای ۴۱ و ۴۲- امام راحل عظیم‌الشّأن (رضوان‌الله علیه) سفارش میکردند، پیغام میفرستادند به علمای شهرستان‌ها که شما هر چند وقت یک بار دُور هم بنشینید، ولو یک چایی بخورید؛ همین‌قدر دُور هم باشید و همدیگر را ببینید، ولو یک بحث جدّیِ مهمّی هم در بین نباشد؛ یعنی اجتماع جمع علما و خبرگان دینی و علمی در کشور این‌قدر اهمّیّت دارد.1395/03/06

لینک ثابت
هشدار امام(ره) به مسئولین درباره خوی کاخ نشینی

[یکی از اصول امام(ره)]در بُعد مسائل داخلی کشور[است]؛ امام طرف‌دار جدّی حمایت از محرومان و مستضعفان بود؛ امام نابرابری اقتصادی را با شدّت و حدّت رد میکرد؛ اشرافیگری را با تلخی رد میکرد؛ به معنای واقعی کلمه امام طرف‌دار عدالت اجتماعی بود؛ طرف‌داری از مستضعفان شاید یکی از پرتکرارترین مطالبی است که امام بزرگوار ما در بیاناتشان گفتند؛ این یکی از خطوط روشن امام است؛ این یکی از اصول قطعی امام است، همه باید تلاش کنند که فقر را ریشه‌کن کنند؛ همه تلاش کنند که محرومان را از محرومیّت بیرون بیاورند و تا آنجایی که در توان کشور است، به محرومان کمک کنند. از آن طرف به مسئولان کشور هشدار میداد درباره‌ی خوی کاخ‌نشینی - این نکته‌ای که در قرآن هم آمده است: وَ سَکَنتُم فی مسکِنِ الَّذینَ ظَلَموا -(۱) و همه را از خوی کاخ‌نشینی برحذر میداشت، تأکید مکرّر میکرد بر اینکه به وفاداری طبقات ضعیف اعتماد کنید؛ این را امام مکرّر میگفت که این کوخ‌نشینانند، این فقرایند، این محرومانند که این صحنه‌ها را با وجود محرومیّتها پر کرده‌اند، اعتراض هم نمیکنند، در میدانهای خطر هم حاضر میشوند؛ [امّا] آن کسانی که برخورداری‌های بیشتری داشتند، در موارد مختلف اگر مشکلی پیش می‌آمد، اتّفاقاً آنها بیشتر ابراز نارضایی میکردند. این وفاداری طبقات متوسّط مردم و طبقات محروم مردم، از نظر امام یک امر برجسته بود و این را تأکید میکرد. بر مصرف درست بیت‌المال تأکید میکرد، بر پرهیز کردن از اسراف تأکید میکرد. این هم یکی از خطوط اساسی است. مسئله‌ی عدالت اجتماعی، طرف‌داری از محرومان و دوری از خوی اشرافیگری و خوی تجمّل‌گرایی و عمل در این جهت.1394/03/14

1 ) سوره مبارکه ابراهيم آیه 45
وَسَكَنتُم في مَساكِنِ الَّذينَ ظَلَموا أَنفُسَهُم وَتَبَيَّنَ لَكُم كَيفَ فَعَلنا بِهِم وَضَرَبنا لَكُمُ الأَمثالَ
ترجمه:
(آری شما بودید که) در منازل (و کاخهای) کسانی که به خویشتن ستم کردند، ساکن شدید؛ و برای شما آشکار شد چگونه با آنان رفتار کردیم؛ و برای شما، مثلها (از سرگذشت پیشینیان) زدیم (باز هم بیدار نشدید)!
لینک ثابت
توصیه امام(ره) به بیان عدم تفکیک دین از سیاست در مجامع بین المللی

در میدانى که آنها [دشمنان] ترسیم کرده‌اند، همه دارند بازى مى‌کنند؛ ولى امام این قاعده را به هم زد؛ رفت روى همان اهداف حقیقىِ خود و براى آنها کار کرد و اسم اسلام را آورد. من شاید یک وقت دیگر هم در جمع شما گفته‌ام که بنده مى‌خواستم در یکى از مجامع بین‌المللى شرکت کنم. مطالبى فراهم کرده بودم، بردم خدمت ایشان دادم. معمولاً اگر مى‌خواستم در جایى نطقى داشته باشم، مى‌دادم ایشان نگاهى بکنند. ایشان مطالب سخنرانى من را نگاه کردند و بعد از دو سه روز آن را به من برگرداندند و در حاشیه‌اش چند نکته نوشته بودند؛ یکى از آنها این بود که راجع به عدم تفکیک دین از سیاست هم در آن‌جا صحبت کنید. من اول تعجب کردم. درعین‌حال رفتم چند صفحه درباره‌ى همین نکته نوشتم و به متن سخنرانى اضافه کردم. در آن اجتماع بین‌المللى حدود صد کشور شرکت داشتند. من این متن را در آن‌جا خواندم و خودم ملتفت شدم که نقطه‌ى اساسى و اصلى و جذاب نطق که براى همه‌ى آنها تازه و مهم بود، همین قسمت بود؛ در حالى‌که مثلاً فکر مى‌کردم بقیه‌ى مطالب چون لفظ و معناى آن سنجیده انتخاب شده، قشنگ‌تر است؛ اما بعد دیدم این قسمت مهمتر بوده است. این‌که انسان در منبرهاى درجه‌ى یک جهان روى عدم تفکیک دین از سیاست متمرکز شود، یعنى درست سر اصل مطلب رفته است. کسانى هستند که از دهان دشمن حرف مى‌زنند؛ «و ان کان النّاطق ینطق عن لسان ابلیس». عده‌یى در داخل کشور ما راجع به جدایى دین از سیاست قلم‌فرسایى مى‌کنند. چند قرن در کشور ما جدایى دین از سیاست، یک واقعیت بوده است؛ امام آمد این ورق را برگرداند و در دنیا این فکر را فریاد کرد.1384/03/14
لینک ثابت
مصداق روشن بینی امام خمینی (ع) در نگاه رهبری

بعد از انقلاب تا امروز، شاید بیشترین حمله‌اى که به اصول فکرىِ سیاسىِ نظام جمهورى اسلامى شده است، حمله به همین «عدم انفکاک دین از سیاست» است. همه جاى دنیا به این حمله کردند؛ امروز هم حمله مى‌کنند. امروز کسانى در اطراف دنیا نشسته‌اند، کتاب مى‌نویسند، مقاله مى‌نویسند، به زبانهاى مختلف و در محیطهاى دور از ایران و در همه جاى جهان، گفتار تلویزیونى ارائه مى‌کنند؛ براى این که ثابت کنند دین از سیاست جداست. سبحان‌اللَّه! این قضیه «عدم انفکاک دین از سیاست»، در شکستن هیمنه قدرتهاى ظالم و ناحق، چقدر نقش عظیمى دارد که رهایش نمى‌کنند! روز به روز علیه قضیه «عدم انفکاک دین از سیاست» حرف گفته مى‌شود،مطلب نوشته مى‌شود. البته عدّه‌اى هم در داخل، گاهى مثل طوطى - که بى‌توجّه، چیزهایى را تکرار مى‌کند - مانند همان حرفها را تکرار مى‌کنند. البته بعضى هم اصلاً دلشان با بیگانگان است و دین را با کلیّت خودش قبول ندارند!
در آن سالهاى ریاست جمهورى که براى شرکت در یک اجتماع جهانى، مى‌خواستم به یک کشور خارجى سفر کنم، سخنرانى‌اى فراهم کرده بودم و طبق معمول، خدمت امام ارائه کردم که ایشان نظر بدهند. ایشان در حاشیه یادداشت کردند که راجع به «عدم انفکاک دین از سیاست» هم در این سخنرانى مطلبى بگنجانید. من اوّلش قدرى تعجب کردم که این قضیه «عدم انفکاک دین از سیاست»، چه ارتباطى مى‌تواند با سران کشورها - مثلاً صد کشور غیر مسلمان - داشته باشد؟ در عین حال، چون امام دستور داده بودند، نشستم چند صفحه نوشتم. وقتى وارد مطلب شدم، تأمّل کردم و دیدم که نه، درست همین است. جاى این بحث، در منبرهاى عظیم جهانى است. چرا؟ چون علیه این بحث، در منبرهاى جهانى کار مى‌شود. بعد هم به آن جا رفتیم و آن بحث را القا کردیم و بسیار هم در نفوس مؤثّر واقع شد و اهمیت این حرف آشکار گردید. این عدم تفکیک دین از سیاست، روشن‌بینى آن مرد بزرگ را مى‌رساند.1376/02/13

لینک ثابت
امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه), توصیه‌های امام خمینی, مشارکت مردم

ما به صورت یک اصل، از اوایل انقلاب، روی مشارکت مردم تکیه کردیم. امام رضوان‌اللَّه تعالی علیه، مکرّر در مکرّر، درباره‌ی مشارکت دادن مردم، توصیه می‌کردند و حرف می‌زدند.1375/06/08
لینک ثابت
امام(ره) بعد از خطبه عقد فرمودند: بروید با هم بسازید

بناى کار ازدواج، بر سازش دختر و پسر است؛ باید با هم بسازند. این «با هم بسازند»، معناى خیلى عمیقى دارد. من یک‌وقت خدمت امام رفتم، ایشان مى‌خواستند خطبه‌ى عقدى را بخوانند؛ تا من را دیدند، گفتند شما بیا طرف عقد بشو. ایشان برخلاف ما - که طول و تفصیل مى‌دهیم و حرف مى‌زنیم - عقد را اول مى‌خواندند، بعد دو، سه جمله‌ى کوتاه صحبت مى‌کردند. من دیدم ایشان پس از این‌که عقد را خواندند، رویشان را به دختر و پسر کردند و گفتند: بروید با هم بسازید. من فکر کردم، دیدم که ما این همه حرف مى‌زنیم، اما کلام امام در همین یک جمله‌ى «بروید با هم بسازید»، خلاصه مى‌شود! حالا ما هم عرض مى‌کنیم که شما دختران و پسران، بروید با هم بسازید. سازش، اصل است. هر چیزى که با ساختن عروس و داماد، دختر و پسر، زن و شوهر منافات دارد، بایستى بیگانه تلقى بشود. این را اصل قرار بدهید1370/04/20
لینک ثابت
امام(ره)مکرراً به مسئولان میفرمودند: کاری که میکنید، طوری باشد که بتوانید به مردم بگویید

جمهوری اسلامی، انقلاب و نظام و کارش مردمی است و مردم از ریزترین کارها مطلع میشوند؛ مگر آن چیزهایی که گفتنش مفسده‌یی بار بیاورد. در دوران جنگ، چیزهایی بود که گفتنش مفسده داشت؛ لیکن در غیر این امور، هر چیزی که اتفاق بیفتد، اول بایستی مردم در جریان قرار داده بشوند. در زمان امام (رضوان‌اللَّه تعالیعلیه) همین‌طور بود. هر وقت بنا بود کاری انجام بگیرد، با ایشان مشورت میشد. از مطالبی که ایشان مکرراً میفرمودند، این بود که کاری که میکنید، طوری باشد که بتوانید به مردم بگویید؛ یعنی قابل طرح برای مردم باشد.1369/03/07
لینک ثابت
لزوم حمایت از مسئولین نظام اسلامی و حرمت تضعیف آنها

در جریانی، امام بزرگوار(رضوان‌اللَّه‌تعالی‌علیه) می‌فرمودند که وقتی دشمن از انسان تعریف کند و دشمنی نکند، انسان در خودش شک می‌کند. وقتی بدگویی می‌کند و فشار می‌آورد، انسان خوشحال می‌شود و اطمینان پیدا می‌کند که راه درست است. این‌که دشمن فشار می‌آورد و الان هم با کمال شدت فشار می‌آورد، به‌خاطر درستی راه است. این حکومت - که راهش درست است و برای مصلحت مردم و در خدمت آنهاست - حکومت حق است. ملاک حق و باطل، در این‌جا معلوم می‌شود.
لذا امام در تمام مدت دهساله، اصرار داشتند که مردم باید از دولت و مسؤولان دولتی و قوّه‌ی مجریه و قوّه‌ی قضاییه حمایت کنند. این، به معنای آن نبود که قوّه‌ی قضاییه یا قوّه‌ی مجریه یا مسؤولان دولتیِ آن روز، هیچ خطا و یا اشتباهی نداشتند. خیر، هیچ انسانی خالی از خطا نیست. این، به معنای آن بود که وقتی خط و راه درست است و حکومت در جهت صحیح حرکت می‌کند، دشمن فشار می‌آورد و بنابراین، آحاد مردم به حمایت و پشتیبانی از کسانی که این کاروان عظیم را پیش می‌برند و هدایت و پشتیبانی می‌کنند، موظفند.
امروز هم، همان‌گونه است. من، به تبعیت از امام بزرگوارمان(رضوان‌اللَّه‌تعالی علیه) اعلام می‌کنم که امروز حمایت و کمک به مسؤولان کشور، یک واجب و فریضه‌ی شرعی است. همه‌ی مسؤولان کشور - کسانی که این بار سنگین را بر دوش گرفتند - شایسته‌ی این هستند که مردم از آنها حمایت کنند. واجب است که از رئیس جمهور و دولت و قوّه‌ی قضاییه حمایت شود. حمایت کنید تا تقویت شوند و بتوانند توقعاتی را که از آنها می‌رود، برآورده کنند.
یک وقت، چند سال قبل از این - سال 61 و شاید 62 - در مجلس شورای اسلامی شرکت کردم. در آن زمان، انتقاداتی از دولت در مجلس می‌شد. من در آن‌جا گفتم که یک گردنه و شیب بسیار تندی وجود دارد و این ماشین هم با کمال فشار و ناله‌کنان از این‌جا بالا می‌رود. حالا شما توقع دارید که مثلاً سرعتش به صد برسد، ولی سرعت این ماشین چهل است. علاجش چیست؟ آیا علاجش این است که یک سنگ بردارید و به ماشین بزنید و بگویید چرا سرعتت کم است؟! طبیعی است که سرعتش کمتر خواهد شد. علاج این است که اگر دیدید سرعتش کم است، پشت ماشین دست بگذارید و شما هم هُل بدهید تا به آن سرعت مورد نظر شما نزدیک شود. عاقلانه و منصفانه‌اش این است.
آن وقت، این توصیه را به نمایندگان مجلس شورای اسلامی می‌کردم و امروز هم به همه‌ی آحاد مردم و کسانی که نسبت به مسائل جامعه دلسوز و ذی‌علاقه‌اند و حقیقتاً مصلحت جامعه را دنبال می‌کنند - که اگر کسی دلسوز نباشد، حرف ما در او اثر هم نخواهد کرد - می‌گویم که پشتیبانی و حمایت از قوّه‌ی مجریه و قوّه‌ی قضاییه و مسؤولان بالای کشور لازم است و تضعیف آنها حرام می‌باشد. همه باید این را رعایت کنند.1368/07/12

لینک ثابت
خلاصه وصیت¬نامه امام خمینی در جریان عارضه قلبی سال 65 ایشان

حفظ وحدت را اصل قرار بدهیم و اگر تکلیف شرعییی هم احساس کردیم، ولی دیدیم عمل به این تکلیف ممکن است مقداری تشنج به وجود آورد و وحدت را از بین ببرد، قطعاً انجام آنچه که تصور میکردیم تکلیف شرعی است، حرام است و حفظ وحدت واجب خواهد بود.

پس از رحلت امام(ره)، مسؤولان خوب و ارزشمند کشور در سطوح بالا، خوشبختانه با قضایا هوشمندانه و قوی برخورد کردند. همه‌ی افراد و مراکزی که دشمن فکر میکرد بتواند روی آنها سرمایه‌گذاری کند، در مقابله با توطئه‌ی دشمن، قوی و صادقانه و مخلصانه برخورد کردند. از بیت شریف حضرت امام و بازماندگان ایشان و فرزند ارجمند و عزیزشان، تا مسؤولان کشور وشخصیتهای روحانی و چهره‌های طراز اول جامعه‌ی ما، خیلی خوب و قوی و قاطع و هوشمندانه و مخلصانه و مؤمنانه با قضایا برخورد کردند و حقیقتاً دشمن را دچار حیرت کردند.

در ردیفهای بعدی، مدیران گوناگون کشور نیز همین‌گونه بودند. عامه‌ی مردم هم که واقعاً در صفا و اخلاصشان هیچ‌وقت شک و تردیدی نبوده و نیست، در این مقطع بسیار خوب عمل کردند. بایستی همین هوشمندی و توجه به کید و توطئه‌ی دشمن، دایماً مورد توجه باشد. وقتی که دشمن میخواهد اختلاف ایجاد کند، صریحاً نیت خود را بیان نمیکند؛ بلکه حرفی را برای اذهان اشخاص مطرح میکند که فکر میکنند واقعاً حرف منطقی است و باید عکس‌العمل نشان داد و اعتراض کرد. همین‌جاست که هوشمندی لازم است و باید با این توطئه‌ها مقابله کرد.

بهار سال 1365 را - روزی که امام(ره) در بستر بیماری بودند - فراموش نمی‌کنم. ایشان دچار ناراحتی قلبی شده بودند و تقریباً ده، پانزده روزی در بستر بیماری بودند. در آن زمان من در تهران نبودم. آقای حاج احمد آقا - آقازاده‌ی محترم ایشان (حفظه‌اللَّه‌وسلمه‌وایده)- به من تلفن کردند و گفتند سریعاً به آن‌جا بیایید؛ فهمیدم که برای امام(ره) مسأله‌یی رخ داده است. آناً حرکت کردم و پس از چند ساعت طی مسیر، خود را به تهران رساندم. اولین نفر از مسؤولان کشور بودم که شاید حدود ده ساعت پس از بروز حادثه، بالای سر ایشان حاضر شدم. در آن وقت برادر عزیزمان جناب آقای هاشمی در جبهه بودند و هیچ‌کس دیگر هم از این قضیه مطلع نبود. روزهای نگران‌کننده و سختی را گذراندیم. خدمت امام(ره) رفتم و هنگامی که نزدیک تخت ایشان رسیدم، منقلب شدم و نتوانستم خودم را نگهدارم و گریه کردم. ایشان تلطف فرمودند و با محبت نگاه کردند. بعد چند جمله گفتند که چون کوتاه بود، به ذهنم سپردم؛ بیرون آمدم و آنها را نوشتم. برادر عزیزمان آقای صانعی هم در اتاق بودند. از ایشان کمک گرفتم، تا عین جملات امام(ره) را بازنویسی کنم. در آن لحظه‌یی که امام(ره) ناراحتی قلبی پیدا کرده بودند، ما بشدت نگران بودیم. وقتی که من رسیدم، ایشان انتظار و آمادگی برای بروز احتمالی حادثه را داشتند. بنابراین، مهمترین حرفی که در ذهن ایشان بود، قاعدتاً می‌باید در آن لحظه‌ی حساس به ما می‌گفتند. ایشان گفتند: قوی باشید، احساس ضعف نکنید، به خدا متکی باشید، «اشدّاء علی الکفّار رحماء بینهم» باشید، و اگر با هم بودید، هیچ‌کس نمی‌تواند به شما آسیبی برساند. به نظر من، وصیت سی‌صفحه‌یی امام(ره) می‌تواند در همین چند جمله خلاصه شود. او واقعاً حکیم بود و مصداق کامل «صیرورت الانسان عالما عقلیّا مضاهیا للعالم العینی»محسوب می‌شد. انسان احساس می‌کرد که تمام حقایق عالم در وجود او منعکس بود. او چیزهایی را بوضوح و روشنی و با همان نورانیت نفسانی و نگاه رحمانی و حکمت خودش - نه با استدلال و تمهید مقدمات معمولی - می‌دید و می‌فهمید که دیگران عصازنان خودشان را به آن نقطه می‌رساندند.1368/04/12

لینک ثابت
توصیه‌های امام خمینی

چه‌قدر دشمنان اسلام در جاهای مختلف قصد خرابكاری داشتند، ولی حضور یك روحانی مانع از خرابكاری آنها شد. امروز انقلاب و جمهوری اسلامی، باز هم به همان تلاشها نیازمند است. هنوز هم باید جامعه‌ی روحانیت، بیشترین و سنگینترین بارها را بر دوش خود احساس كند و پیشقراول و پیشتاز قشرهای گوناگون مردم باشد، و همچنان كه امام(ره) همواره توصیه می‌كردند، دین واخلاق و معنویت را، با عمل و زبان خود در جامعه بپراكند و همه‌ی دلها را متوجه‌ی معنویت و دین و اخلاق كند.1368/04/04
لینک ثابت
توصیه‌های امام خمینی

توصیه‌ی امام عزیزمان همیشه این بود كه كاری كنید كارها برای مردم آسان شود و مشكلات مردم حل گردد. البته مشكلات اداری و اقتصادی وجود دارد، ولی اینها تأثیری در حركت انقلابی مردم ندارد. همان‌طور كه مشاهده كردید، مردم با این‌كه مشكلات ناشی از جنگ و كمبودها را لمس می‌كردند، درعین‌حال ایمان و عشقشان را به امام و انقلاب و خط روشن آن حفظ كردند. ما نباید بگذاریم كه مردم زیاد سختی بكشند.1368/03/24
لینک ثابت
توصیه‌های امام خمینی

روزی به اتفاق جمعی از فضلای بزرگ در خدمت امام(ره) بودیم. در آن محفل، از حوزه‌ی قم صحبت شد. یكی از بزرگان اساتید و علمای اعلام قم كه مورد احترام و قبول همه‌ی ما هستند، در آن جلسه به امام عرض كردند كه شما نسبت به قم، توجه و عنایت داشته باشید. آن روز امام(ره) فرمودند كه این چیزها لازم نیست؛ شما اگر فقط به ابقای دو عنصر در حوزه‌ی قم توجه كنید، همه چیز حل خواهد شد: اول، فقاهت است - كه گمان می‌كنم تعبیر ایشان این بود كه مواظب باشید شعله‌ی فقاهت فروننشیند - و دوم، اخلاق و تهذیب است. ما اگر مهذب باشیم، خواهیم توانست هستی خود را در خدمت اسلام و نظام اسلامی قرار دهیم؛ ولی اگر مهذب نباشیم، آنچه كه داریم، در خدمت قرار نخواهد گرفت و چه بسا كه در جهت عكس هم قرار گیرد.1368/03/22
لینک ثابت
فقاهت و اخلاق دو عامل حل کننده مشکلات حوزه

عزیزان! طلاب جوان! فضلا! توجه کنید که حوزه‌ی علمیه - همان‌طور که امام(ره) مکرر فرمودند - قاعده‌ی نظام جمهوری اسلامی است و همه چیز روی این قاعده بنا شده و دوام خواهد یافت. این قاعده باید محکم باشد. استحکام این قاعده، با تضمین سه عنصر اصلی امکانپذیر است، و هر کدام از آنها نباشد و یا کم باشد، این قاعده متزلزل خواهد شد، و اگر قاعده متزلزل شد، طبیعتاً همه‌ی آنچه که بر او سوار است، تکان خواهد خورد...اولین عنصر، فقه است...عنصر دوم، تهذیب و اخلاق است. روزی به اتفاق جمعی از فضلای بزرگ در خدمت امام(ره) بودیم. در آن محفل، از حوزه‌ی قم صحبت شد. یکی از بزرگان اساتید و علمای اعلام قم که مورد احترام و قبول همه‌ی ما هستند، در آن جلسه به امام عرض کردند که شما نسبت به قم، توجه و عنایت داشته باشید. آن روز امام(ره) فرمودند که این چیزها لازم نیست؛ شما اگر فقط به ابقای دو عنصر در حوزه‌ی قم توجه کنید، همه چیز حل خواهد شد: اول، فقاهت است - که گمان میکنم تعبیر ایشان این بود که مواظب باشید شعله‌ی فقاهت فروننشیند - و دوم، اخلاق و تهذیب است. ما اگر مهذب باشیم، خواهیم توانست هستی خود را در خدمت اسلام و نظام اسلامی قرار دهیم؛ ولی اگر مهذب نباشیم، آنچه که داریم، در خدمت قرار نخواهد گرفت و چه بسا که در جهت عکس هم قرار گیرد.1368/03/22
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی