newspart/index2
نقش قم در انقلاب اسلامی
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
پیشتازی مردم قم در نهضت انقلاب اسلامی

یاد این حادثه‌ی بزرگ و اثرگذار و مستمر در تاریخ را گرامی میدارم. درباره‌ی نوزدهم دی و مناقب مردم قم زیاد حرف زده‌ایم. هرچه عرض بکنیم تکراری است و بارها گفته شده. خلاصه‌اش همین آیه‌ی شریفه‌ای است که این قاری محترم خواندند: لا یَستَوی مِنکُم مَن اَنفَقَ مِن قَبلِ الفَتحِ وَ قاتَلَ [اولٰئِکَ اَعظَمُ دَرَجَةً] مِنَ الَّذینَ اَنفَقوا مِن بَعدُ وَ قاتَلوا.(۱) مردم قم قبل از آنکه حرکت بزرگی از ملّت ایران دیده بشود و شروع بشود، قیام کردند. خب، حرکت مردم قم حرکت بسیار اثرگذاری بود و ایران را لرزاند؛ همه‌ی دلهای آماده را متوجّه یک فرصتی و یک امکانی و یک حقیقتی کرد و نهضت به راه افتاد، تا بقیّه‌ی قضایایی که میدانید.1395/10/19

1 ) سوره مبارکه الحديد آیه 10
وَما لَكُم أَلّا تُنفِقوا في سَبيلِ اللَّهِ وَلِلَّهِ ميراثُ السَّماواتِ وَالأَرضِ ۚ لا يَستَوي مِنكُم مَن أَنفَقَ مِن قَبلِ الفَتحِ وَقاتَلَ ۚ أُولٰئِكَ أَعظَمُ دَرَجَةً مِنَ الَّذينَ أَنفَقوا مِن بَعدُ وَقاتَلوا ۚ وَكُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الحُسنىٰ ۚ وَاللَّهُ بِما تَعمَلونَ خَبيرٌ
ترجمه:
چرا در راه خدا انفاق نکنید در حالی که میراث آسمانها و زمین همه از آن خداست (و کسی چیزی را با خود نمی‌برد)! کسانی که قبل از پیروزی انفاق کردند و جنگیدند (با کسانی که پس از پیروزی انفاق کردند) یکسان نیستند؛ آنها بلندمقامتر از کسانی هستند که بعد از فتح انفاق نمودند و جهاد کردند؛ و خداوند به هر دو وعده نیک داده؛ و خدا به آنچه انجام می‌دهید آگاه است.
لینک ثابت
قیام حَرّه؛ قیامی نابهنگام

نکته‌ی اصلی‌ای که در قضیّه‌ی قم وجود دارد که من آن نکته را هم بارها عرض کرده‌ام و تکرار میکنم، این است که مردم قم در آن مقطع، بهنگام عمل کردند. همیشه کار وقتی‌که در وقت خود انجام گرفت، تأثیر میکند یا تأثیر آن افزایش پیدا میکند. همان کار را اگر گذاشتیم بیات شد، مدّتی گذشت و بعداً انجام گرفت، گاهی اثر نمیکند یا اثر کمی میکند. هنر قمی‌ها این بود که نکته را فوراً گرفتند، دشمنی را فوراً شناختند و در همان وقت اوّل به آن پاسخ دادند، وَالّا اگر بعد از آنکه آن رفتار خباثت‌آمیزِ توطئه‌آمیزِ دشمن نسبت به امام بزرگوار انجام گرفت، این دست آن دست میکردند، [میگفتند] حالا میکنیم، فردا میکنیم، یک ماه دیگر میکنیم، این حوادث بعدی اصلاً به وجود نمی‌آمد. فریضه وقت دارد، در وقت خود باید فریضه را انجام داد؛ بهترین وقت انجام فریضه هم اوّل وقت -وقت فضیلت- است. خب، بعضی اصلاً فریضه را انجام نمیدهند، [میگویند] بی‌خیال؛ بعضی انجام میدهند امّا با تأخیر؛ بعضی میگذارند وقت که گذشت انجام میدهند، مثل توّابین؛ توّابین آن‌وقتی که باید می‌آمدند -که عاشورا بود- نیامدند، وقتی آمدند که کار از کار گذشته بود. یا قیام مردم مدینه با رهبری عبدالله بن حنظله. آمدند در مقابل یزید ایستادند، قیام کردند، حاکم مدینه را بیرون کردند، امّا دیر؛ آن‌وقتی که شنیدند که حسین‌بن‌علی (علیهماالسّلام) از مدینه خارج شد، آن‌وقت باید به این فکر می‌افتادند، نیفتادند؛ دیر به فکر افتادند، یک سال بعد [به فکر افتادند]؛ نتیجه هم همانی شد که تاریخ ثبت کرده است؛ قتل‌عام شدند، تارومار شدند، نابود شدند، هیچ کاری هم نتوانستند بکنند. کار را در وقت باید انجام داد. خب، اگر بخواهیم کار را در وقت انجام بدهیم، بایستی فریضه را بشناسیم، بدانیم چه کاری باید انجام داد تا آن را در وقت خود انجام بدهیم.1395/10/19
لینک ثابت
ایستادگی جوانان و مردم قم در صفوف مقدم انقلاب

من در خصوص جوانهای قم، هم خاطرات دارم، هم اطلاعات متعدد و فراوانی دارم... قبل از آنكه مبارزات در سال 41 و 42 اوج بگیرد، اینجا ما نشانه‌ی زیركی جوانان قم و هوشمندی آنها را مشاهده كردیم. من فراموش نمیكنم؛ در همین جلوی كوچه‌ی حرم یا آن طرف خیابان، كوچه‌ی ارگ، كیوسك روزنامه‌فروشی بود؛ خبرهای روزنامه‌ها را در آنجا میزدند. ماها از درس كه برمیگشتیم، می‌ایستادیم تیتر این روزنامه‌ها را نگاه میكردیم. وقتی در مسئله‌ی انجمنهای ایالتی و ولایتی، دولت طاغوت مجبور به عقب‌نشینی شد و آن تصویب‌نامه را باطل كرد، من دیدم این جوانهائی كه حول و حوش همین كوچه‌ی حرم و توی خیابان ارم بودند - كه این جوانها را غالباً میدیدیم و هیچ تصور نمیكردیم كه اینها با اندیشه‌ی سیاسی و مسائل سیاسی سر و كاری داشته باشند - آمدند به ما گفتند ما موفقیت روحانیت را در مقابل دولت طاغوت به شما تبریك عرض میكنیم. جوانان قمی كه به حسب ظاهر بركنار بودند، به ما طلبه‌ها، كه هیچ آشنائی هم با هم نداشتیم، می‌آمدند تبریك میگفتند.
من از همان وقت به ذهنم رسید كه این چه روحیه‌ای در جوان قمی است - دانشجو كه آن وقت در قم نبود؛ جوان دانش‌آموز یا حتّی غیر دانش‌آموز؛ جوان بیكار - كه نسبت به مسئله‌ی مبارزه و نهضت و پنجه درافكندن روحانیت با دولت طاغوت، اینجور حساس است.
بعد كه مسائل سال 56 پیش آمد، آنجا قم خودش را نشان داد. حقیقتاً به معنای واقعی كلمه، رهبری حركت مردم در خیابانها و حضور در میدانها و ایستادگی در مقابل پنجه‌های چدنی و خشن دستگاه را قم شروع كرد. همین جوانهای قمی آمدند توی خیابانها، خونهاشان بر زمین ریخته شد؛ البته مأمورین نظام طاغوت را حسابی هم اذیت كردند! آن زیركی جوانهای قم و شیطنت آنها، مأمورین را حسابی سردرگم هم میكرد.
بعد مسئله‌ی انقلاب پیش آمد. همه جا قم در صفوف مقدم بود. این لشكر علی‌بن‌ابی‌طالب جزو لشكرهای موفق در دفاع مقدس و در خطوط مقدم بود. در همه‌ی امتحانهای بزرگ، قمی‌ها از عهده‌ی امتحان، خوب برآمدند؛ صف مقدم هم جوانها بودند. من میخواهم شما جوان امروز كه احساس دارید، اندیشه دارید، شور و شعور دارید، این شناسنامه‌ی پر افتخار نسل جوان قمی را از چند دهه پیش به این طرف، در مقابل چشم داشته باشید.
قمی‌ها در انقلاب نقش‌آفرینی كردند. در دفاع مقدس نقش‌آفرینی كردند؛ بعد از تمام شدن جنگ - بخصوص بعد از رحلت امام بزرگوار كه سایه‌ی ایشان از سر ما كوتاه شد - نقش‌آفرینی جوانهای قمی بارزتر هم بوده است؛ این نكته‌ی مهمی است.
توجه بكنید؛ از سالهای آخر دهه‌ی اول انقلاب به بعد، دشمنان انقلاب و جبهه‌ی دشمن با استفاده از كارشناسهای ایرانی یك سیاستی را طراحی كردند - چون غیر كارشناسهای ایرانی به این نكته توجه پیدا نمیكردند؛ كسانی كه طرف مشورتشان قرار میگرفتند، ایرانی بودند - و آن سیاست این بود كه از قم آنتی‌تز انقلاب درست كنند. همان طور كه انقلاب از قم جوشید، یك ضد انقلاب هم از قم به وجود بیاورند. قم حوزه‌ی روحانیت است. حوزه‌ی علمیه ظاهراً در قم است، اما این جمع حوزوی در معنا در همه‌ی كشور منتشر است. این طلبه‌ی قمی كه در قم ساكن است، در شهر خود، در روستای خود صاحب نفوذ است. از سرتاسر كشور در اینجا جمعند. آن روزی كه افراد این حوزه برای تعطیلی یا برای كاری به منازل خود میروند، معنایش این است كه حوزه در سرتاسر كشور منتشر میشود. پس هر فكری در اینجاست، هر ایده‌ای در اینجاست، هر عزم و اراده‌ای در اینجاست، هر حركت و جهتگیری‌ای در اینجاست؛ در واقع در سرتاسر كشور یك امتدادی دارد؛ این را بیگانه‌ها نمیفهمیدند؛ آمریكائی‌ها نمیتوانستند این حقیقت را تحلیل كنند؛ این را یك خودی، یك ایرانی، یك آشنا به طبیعت روحانیت میتوانست بفهمد؛ این را به آنها یاد دادند؛ لذا سعی كردند در قم زمینه‌ی فتنه را فراهم كنند. من چون نمیخواهم از كسی اسم بیاورم، اسم نمی‌آورم و عبور میكنم. در همان سال 58 و 59، هم مردم قم، هم مردم تبریز حماسه آفریدند؛ نه فقط حماسه‌ی آمدن توی میدان و مشت گره‌كردن، بلكه حماسه‌ی معنوی، حماسه‌ی شعور، حماسه‌ی تحلیل درست. بعد از رحلت امام هم به شكل دیگری همین اتفاق در قم افتاد. اینجا هم مخالفین و دشمنان - عمدتاً دشمنان بیرون مرز؛ اصل آنهایند - طراحی كرده بودند كه بتوانند این آنتی‌تز را در اینجا به وجود بیاورند. اگر قمی‌ها غافل بودند، اگر جوانهای قم از تحلیل عاجز بودند، اگر آن هوشمندی لازم را نمیداشتند، مشكلات بیش از اینها میشد؛ این حقیقت امر است، این بیان واقع نسبت به مجموعه‌ی جوان در قم است.1389/08/04

لینک ثابت
پیدایش شهر قم ، از یک حرکت جهادی و توأم با بصیرت

شهر قم شهر علم است، شهر جهاد است، شهر بصیرت است. بصیرت مردم قم یکی از آن نکات بسیار مهمی است که در طول این سی و چند سال همواره خود را نشان داده است. جالب است که پیدایش شهر قم هم ناشی بود از یک حرکت جهادی و توأم با بصیرت. یعنی خاندان اشعریون که آمدند این منطقه را محل سکونت خودشان قرار دادند، در واقع اینجا را پایگاهی کردند برای نشر معارف اهل‌بیت (علیهم‌السّلام)؛ یک مجاهدت فرهنگی را در اینجا شروع کردند. اشعریون قبل از آنکه به قم بیایند، جهاد در میدان نبرد هم انجام داده بودند؛ جهاد نظامی هم کرده بودند؛ بزرگِ اشعریون در رکاب جناب زیدبن‌علی (علیهماالسّلام) مبارزه کرده بود؛ لذا بود که حجاج‌بن‌یوسف بر اینها خشم گرفت و اینها مجبور شدند بیایند و این منطقه را با تلاش خود، با بصیرت خود، با دانش خود، منطقه‌ی علم قرار بدهند. همین هم موجب شد که حضرت فاطمه‌ی معصومه (سلام اللَّه علیها) وقتی به این ناحیه رسیدند، اظهار تمایل کردند که به قم بیایند؛ به خاطرِ بودن همین بزرگان اشعریون. آنها رفتند از حضرت استقبال کردند، حضرت را به این شهر آوردند و این بارگاه نورانی از آن روز و از بعد از وفات این بزرگوار در این شهر نورافشانی میکند. مردم قم که پدید آورنده‌ی این حرکت عظیم فرهنگی بودند، از آن روز پایگاه معارف اهل‌بیت را در این شهر تشکیل دادند و صدها عالم، محدث، مفسر و مبیّن احکام اسلامی و قرآنی را به شرق و غرب دنیای اسلام فرستادند. از قم، علم به اقصای خراسان و اقصای عراق و شامات رفت. این، بصیرت آن روزِ مردم قم است؛ که پیدایش قم بر اساس جهاد و بصیرت شد.
در دوران معاصر ما هم عیناً همین مسئله اتفاق افتاد؛ یعنی قم پایگاه برترین معارف اسلامی و الهی شد و به برکت مجاهدت و بصیرت و حضور علمای بزرگ، سرچشمه‌ای در این نقطه جوشید که شرق و غرب دنیای اسلام از آن بهره‌مند شده‌اند.
من دو مقطع مهم را یادآوری میکنم، که در این دو مقطع مهم قمی‌ها حقیقتاً نقش ایفاء کردند؛ نقشهای مؤثر و ماندگاری را مردم قم در این دو مقطع به وجود آوردند: یکی مقطع عاشورای سال 42 و پانزده خرداد که دو روز بعد از عاشورا بود. روز عاشورا در همین مدرسه‌ی فیضیه مردم قم جمع شدند، فریاد و غریو امام را شنیدند، جانهاشان را لبریز کردند و دو روز بعد که خبر دستگیری امام بزرگوار را شنیدند، در صحن مطهر اجتماع کردند. این حرکت عظیم آنها موجب شد که نهضت روحانیت به رهبری امام بزرگوارمان در حصار حوزه محبوس و محصور نماند؛ بیاید وارد جامعه شود. پیشرو این کار، قمی‌ها بودند و این کار بزرگ را انجام دادند.
مقطع دیگر، مقطع سال 56 است که عمق توطئه‌ی دشمن را در اهانت به امام بزرگوار درک کردند؛ فهمیدند مسئله چیست؛ صرفاً این نیست که خواسته‌اند به امام بزرگوار اهانتی بکنند. در شهر قم، اولین تظاهرات مردمیِ گسترده علیه آن حرکت خائنانه به وجود آمد. خون جوانان قمی در این خیابانها، در همین خیابان ارم، در خیابان چهارمردان بر روی زمین ریخته شد؛ جان دادند؛ با خون خودشان صدق سخن خودشان را اثبات کردند. در طول این سی سالِ بعد از پیروزی انقلاب، باز در همه‌ی مقاطع، این مردم مردمی هستند که با اخلاص، با صدق و صفا و با بصیرتِ مثال زدنی وارد میدان شدند. دشمن برای قم برنامه داشت، طرح داشت؛ اگر مردم قم بیدار نبودند، بابصیرت نبودند، طرحهای دشمنان درباره‌ی قم، طرحهای خطرناکی بود. بیداری مردم و حضور حوزه‌ی علمیه در این شهر موجب شده است که این شهر پایگاه بصیرت باشد.1389/07/27

لینک ثابت
عوامل قیام نوزده دی ماه

اگر نگاه تیزبینی با قدرت تحلیل به این حادثه نگاه كند، خواهد دید كه حادثه‌ی نوزدهم دی یك مقطع تاریخی در زندگی سیاسی ملت ایران است. قهرمان این حادثه هم مردم قم هستند؛ اعم از جوانان پرشور و مردم مؤمن در آن شهر و حوزه‌ی كهنِ علمیه‌ی جوان شده كه نقش خود را به معنای حقیقی كلمه، آن روز و پس از آن روز ایفا كرد.
مسئله هم به‌طور خلاصه این بود كه ملت ایران از فشار دیكتاتوری رژیم دست‌نشانده از یك طرف، فشار زندگی از یك طرف، فشار تحمیل فرهنگ فساد از یك طرف، و سلطه‌ی خارجی و به‌طور مشخص عوامل و عناصر امریكایی از یك طرف، به ستوه آمده بود. این‌خشم عمومی و این انگیزه‌ی عمومی از ایمان مذهبی ملت ایران به‌طور كامل سیراب شد و معنا پیدا كرد. این خشم عمومی، خشم كور نبود؛ انگیزه‌ی تعریف نشده نبود؛ مردم می‌فهمیدند كه چه می‌خواهند و چه كار می‌خواهند بكنند؛ و این بر اثر تعلیمات اسلامی بود. حركت طلاب جوان و فضلای وزین به دنبال رهبری بی‌نظیر امام بزرگوار در طول سالهای متمادی این خودآگاهی را در ملت ایران به وجود آورده بود كه این وضعیت برای یك ملت و یك كشور مایه‌ی سرافكندگی است؛ و این وضعیت قابل تغییر یافتن است؛ و فقط هم به دست خود مردم ممكن است تغییر پیدا كند. این را مردم به‌درستی فهمیده بودند. خشم عمومی در همه جای ایران گسترده بود؛ منتها مثل همه‌ی حوادث دیگر لازم بود نقطه‌ی آغازینی به وجود بیاید؛ قهرمانی پا وسط میدان بگذارد و شروع كند. این شروع‌كننده، مردم قم و حوزه‌ی علمیه‌ی قم بودند؛ اهمیت قضیه اینجاست. انگیزه، اسلام؛ هدفها، تعریف‌شده‌ی به وسیله‌ی معرفت ایمانی و اسلامی؛ امید به حمایت الهی و تكیه به نیروی مجاهدت ملی؛ این مجموعه‌ی آن چیزی بود كه ملت ایران، چه در نوزده دی، چه در حوادثی كه پس از آن به بركت نوزده دی پیش آمد، آن را در خود جمع كرده بود. این حادثه، طوفان را آغاز كرد؛ طوفانی كه هلاك در آن، برای نیروهای ضد حق، نیروهای طغیان و نیروهای شر قطعی شده بود. «و لقد كتبنا فی الزبور من بعد الذكر انّ الارض یرثها عبادی الصالحون»؛ این وعده‌ی الهی است. حق تا وقتی از مردم پشتیبانی نداشته باشد، یك واقعیت ذهنی و یك حقیقت معنوی است؛ نمی‌شود توقع داشت در جایی تحقق و استقرار پیدا كند. اما وقتی به دنبال حق، نیروی ایمان انسانها بسیج شد و به راه افتاد، حق طبق طبیعت نظام هستی است؛ لذا تحقق پیدا می‌كند، و تحقق پیدا كرد. اگر در طول تاریخ طولانیِ امت اسلامی، از قرون اولیه تا امروز، از وقتی ضعف مسلمانها شروع شد، می‌بینیم حق مظلوم و مقهور واقع شد، به‌خاطر همین كمبود بود؛ چون نیروی مؤمنِ انسانی شانه‌ی خودش را زیر بار حق نداده بود تا حق را در جامعه عَلَم كند؛ پرچم حق را برافراشته كند؛ ستون حق را در زمین حیات و زندگی مردم استقرار ببخشد؛ لذا همین چیزی شد كه می‌بینید: زندگی امت اسلامی به این روزِ فلاكت‌بار افتاد كه در بسیاری از نقاط جهان ما شاهدش هستیم. ولی ملت ایران قانون الهی را عمل كردند؛ یعنی حق را متحمل شدند؛ شانه زیر بار تحقق حقیقت الهی دادند؛ وارد میدان شدند؛ خدای متعال هم نصرت را- همچنان كه در قرآن مكرر وعده كرده است- برای این‌ها ارزانی داشت. این كار از قم شروع شد. این روز را مهم بدانید؛ این روز یك مقطع تاریخی است. برای نگهداری آن و گسترش دادن مفاهیمی كه در این حادثه وجود دارد، باید تلاش و مجاهدت كرد.1383/10/19

لینک ثابت
حمایت مردم قم از نهضت امام خمینی(ره)

در اوّلی كه این نهضت پا به عرصه‌ی وجود گذاشت، مردم این شهر [قم] بودند كه پاسخ گفتند و دست یاری به سوی امام دراز كردند. من فراموش نمی‌كنم، در همین مسجد اعظم قم، در هنگامی كه تازه اوّلین هفته‌های مبارزه و نهضت عظیم روحانیت آغاز شده بود، مردم شهر قم از قشرهای مختلف به محل درس امام بزرگوار ما آمدند، صدایشان را بلند كردند و گفتند ما از شما پشتیبانی كردیم و پشتیبانی می‌كنیم؛ چرا این كار پیش نمی‌رود؟ مسأله‌ی انجمنهای ایالتی و ولایتی بود. یعنی از قدم اوّل، مردم قم امام را و مبارزه را تنها نگذاشتند. آن روزی هم كه قلمهای مزدور و خائن، به امام بزرگوار اهانت كردند، باز این شهر بود؛ همین مردم بودند؛ همین جوانها بودند؛ همین مادران و خواهران و همسران بودند كه قیام كردند؛ همین جوانها بودند كه به خیابانها آمدند؛ شهید دادند، كتك خوردند، زیر فشار قرار گرفتند؛ اما ایستادند.
مبارزه‌ی مردم قم، مبارزه‌ی ملت ایران را به دنبال داشت.1379/07/14

لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی