newspart/index2
حماسه نوزدهم دی / مسئله‌ی نوزدهم دی/ قیام 19 دی/ تظاهرات مردم قم در 19 دی 1356
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
مستحکم‌تر شدن رابطه مردم با امام بعد از توطئه طاغوت

من یک مختصر توضیحی عرض میکنم تا روشن بشود که چقدر در زمینه‌ی عقلانیّت، این قیام [قیام نوزدهم دی] توفیق به دست آورده است. هدف طاغوت این بود -یعنی مسئله‌ی نوشتن آن مقاله در [روزنامه‌ی] اطّلاعات یک چیز دفعی و آنی نبود که آناً تصمیم‌گیری کرده باشند؛ این یک هدف بزرگی را تعقیب میکرد- که قدسیّت امام را بشکنند؛ آن عظمتی را که امام در چشم مردم داشت و به فرمان او حرکت میکردند، بشکنند و از بین ببرند. ‌میدیدند نفوذ روزافزون امام را در افکار مردم، در اذهان مردم؛ این را مشاهده میکردند؛ میخواستند جایگاه امام را تنزّل بدهند در بین مردم؛ لذا شروع کردند به این کار. اگر چنانچه مشت محکم مردم قم در روز نوزدهم دی به سینه‌ی طاغوت نمیخورد، این کار ادامه پیدا میکرد؛ فقط همان یک مقاله نبود؛ مقالات متعدّد، کتاب، داستان مینوشتند، فیلم و غیره درست میکردند برای اینکه امام را و جایگاه امام را در چشم مردم تنزّل بدهند، و در واقع مرکزیّت نهضت را از بین ببرند؛ چون امام محور این حرکت عظیم مردم که روز‌به‌روز گسترش پیدا میکرد [بود] و دستگاه‌های امنیّتی طاغوت میدیدند و میفهمیدند این حقیقت را، [لذا] میخواستند این محور حرکت را و مرکز نیروبخش این حرکت را با این کار از بین ببرند.
پشت طاغوت هم به آمریکا گرم بود؛ یعنی خاطرش جمع بود که هر حرکتی که در این زمینه انجام بدهد و دنباله‌هایش امام را به یک امر مثلاً افراطی و خشونت‌زایی متّهم کنند و بنا بگذارند بر اینکه هر کسی را که طرف‌دار این بزرگوار است، مورد فشار قرار بدهند، آمریکا پشت سر او است و عکس‌العمل جهانی، واکنش ‌بین‌المللی و امثال اینها پیدا نمیکند. میدانید در همان روزها در ژانویه‌ی آن سال، [یعنی] دهم دی سال ۵۶، کارتر در تهران بود و جشن ژانویه‌شان را در تهران با شاه گرفتند؛ آنجا یک نطقی‌ کرد که و گفت که ایران -ایران پهلوی- جزیره‌ی ثبات است. از غلطهایی و اشتباهاتی که کرد و واضح شد چقدر محاسبات اینها اشتباه است -هنوز هم محاسبات آمریکایی‌ها اشتباه است- یکی‌اش همین حرف بود که گفت ایران جزیره‌ی ثبات است. پس بنابراین طاغوت -محمّدرضا- احساس میکرد که موقعیّت کاملاً مناسب است برای اینکه نهضت را با کوبیدن امام بزرگوار [خاموش کند]؛ که حالا جسمش از دسترس آنها دور بود، [چون] امام در نجف بودند، ولیکن میتوانستند ذکر امام، یاد امام، حرمت امام را مورد خدشه و مناقشه و توهین قرار بدهند؛ دیدند فرصت، فرصت خوبی است و این کار را شروع کردند. پس کار، کار یک محاسبه بود، یعنی آنها روی مسئله محاسبه کرده بودند و نشسته بودند و نقشه کشیده بودند.
مردم قم این محاسبه را به هم زدند؛ یعنی در واقع این کار مردم قم محاسبه‌ی دشمن را به هم زد؛ فَالَّذینَ کَفَروا هُمُ المَکیدون؛ (1) آنها توطئه چیدند امّا این توطئه علیه خودشان تمام شد؛ یعنی میخواستند امام را بشکنند، [امّا] موجب شد که امام مستحکم‌تر، پُرفروغ‌تر در صحنه ظاهر شد؛ میخواستند رابطه‌ی مردم را با امام ضعیف کنند، این رابطه مستحکم‌تر شد؛ میخواستند نهضت را تضعیف کنند، این نهضت قوی‌تر شد؛ در واقع حرکت مردم متضمّن یک چنین محاسبه‌ای بود. نمیگوییم تک‌تک آحاد مردمی که آمدند به خیابان این محاسبه را کرده بودند، امّا پشت این حرکت جمعی، که در واقع خدای متعال این حرکت را به مردم الهام کرده بود، یک محاسبهی مهمّی بود که این محاسبه، محاسبهی دشمن را به هم زد، نابود کرد نقشهی دشمن را؛ یعنی همان کسی که در این روز -دهم دی سال ۵۶- ایران را جزیره‌ی ثبات نامیده بود، یعنی خود این کارتر، سال بعد در دی سال ۵۷ مجبور شد که هایزر را بفرستد تهران برای اینکه نهضت را به هر وسیله‌ای که هست و هر جور که ممکن است خاموش کند -با کودتا، با کشتار، با قتل‌عام مردم، این کار را بکند- که البتّه در این کار هم بحمدالله ناموفّق ماند و نتوانستند جلوی حدوث انقلاب را بگیرند.1400/10/19


1 ) سوره مبارکه الطور آیه 42
أَم يُريدونَ كَيدًا ۖ فَالَّذينَ كَفَروا هُمُ المَكيدونَ
ترجمه:
آیا می‌خواهند نقشه شیطانی برای تو بکشند؟! ولی بدانند خود کافران در دام این نقشه‌ها گرفتار می‌شوند!
لینک ثابت
حماسه نوزدهم دی

درباره‌ی نوزدهم دی و مناقب مردم قم زیاد حرف زده‌ایم. هرچه عرض بکنیم تکراری است و بارها گفته شده. خلاصه‌اش همین آیه‌ی شریفه‌ای است که این قاری محترم خواندند: لا یَستَوی مِنکُم مَن اَنفَقَ مِن قَبلِ الفَتحِ وَ قاتَلَ [اولٰئِکَ اَعظَمُ دَرَجَةً] مِنَ الَّذینَ اَنفَقوا مِن بَعدُ وَ قاتَلوا. مردم قم قبل از آنکه حرکت بزرگی از ملّت ایران دیده بشود و شروع بشود، قیام کردند. خب، حرکت مردم قم حرکت بسیار اثرگذاری بود و ایران را لرزاند؛ همه‌ی دلهای آماده را متوجّه یک فرصتی و یک امکانی و یک حقیقتی کرد و نهضت به راه افتاد، تا بقیّه‌ی قضایایی که میدانید. تکرار مطلب لازم نیست، آنچه لازم است، درس گرفتن از این قضایا است. از این‌جور قضایا باید درس گرفت. درسها هم نوبه‌نو مطرح میشود. هر روزی ما -من، شما، آحاد مردم- احتیاج داریم به اینکه از حوادث گذشته درس بگیریم.
نکته‌ی اصلی‌ای که در قضیّه‌ی قم وجود دارد که من آن نکته را هم بارها عرض کرده‌ام و تکرار میکنم، این است که مردم قم در آن مقطع، بهنگام عمل کردند. همیشه کار وقتی‌که در وقت خود انجام گرفت، تأثیر میکند یا تأثیر آن افزایش پیدا میکند. همان کار را اگر گذاشتیم بیات شد، مدّتی گذشت و بعداً انجام گرفت، گاهی اثر نمیکند یا اثر کمی میکند. هنر قمی‌ها این بود که نکته را فوراً گرفتند، دشمنی را فوراً شناختند و در همان وقت اوّل به آن پاسخ دادند، وَالّا اگر بعد از آنکه آن رفتار خباثت‌آمیزِ توطئه‌آمیزِ دشمن نسبت به امام بزرگوار انجام گرفت، این دست آن دست میکردند، [میگفتند] حالا میکنیم، فردا میکنیم، یک ماه دیگر میکنیم، این حوادث بعدی اصلاً به وجود نمی‌آمد. فریضه وقت دارد، در وقت خود باید فریضه را انجام داد؛ بهترین وقت انجام فریضه هم اوّل وقت -وقت فضیلت- است. خب، بعضی اصلاً فریضه را انجام نمیدهند، [میگویند] بی‌خیال؛ بعضی انجام میدهند امّا با تأخیر؛ بعضی میگذارند وقت که گذشت انجام میدهند، مثل توّابین؛ توّابین آن‌وقتی که باید می‌آمدند -که عاشورا بود- نیامدند، وقتی آمدند که کار از کار گذشته بود. یا قیام مردم مدینه با رهبری عبدالله بن حنظله. آمدند در مقابل یزید ایستادند، قیام کردند، حاکم مدینه را بیرون کردند، امّا دیر؛ آن‌وقتی که شنیدند که حسین‌بن‌علی (علیهماالسّلام) از مدینه خارج شد، آن‌وقت باید به این فکر می‌افتادند، نیفتادند؛ دیر به فکر افتادند، یک سال بعد [به فکر افتادند]؛ نتیجه هم همانی شد که تاریخ ثبت کرده است؛ قتل‌عام شدند، تارومار شدند، نابود شدند، هیچ کاری هم نتوانستند بکنند. کار را در وقت باید انجام داد. خب، اگر بخواهیم کار را در وقت انجام بدهیم، بایستی فریضه را بشناسیم، بدانیم چه کاری باید انجام داد تا آن را در وقت خود انجام بدهیم.1395/10/19

لینک ثابت
حماسه نوزدهم دی

درس امروزِ من و شما از حادثه‌ی نوزدهم دی این باشد که بدانیم باید دشمن را شناخت، شیوه و سمت‌وسوی کار دشمن را دانست و بهنگام، بوقت با هر وسیله‌ای که در اختیار من و شما هست، در مقابل او باید ایستاد. اگر این کار را کردیم، بدانید دشمنان جهانی و بین‌المللی ما -همانهایی که گفتم؛ از آمریکا و انگلیس و صهیونیسم و کمپانی‌های بین‌المللی و زرسالاران بین‌المللی و دشمنان عنود- در مقابل ملّت ایران هیچ غلطی نخواهند توانست بکنند.1395/10/19
لینک ثابت
حماسه نوزدهم دی

یاد این حادثه‌ی بزرگ و اثرگذار و مستمر در تاریخ را گرامی میدارم. درباره‌ی نوزدهم دی و مناقب مردم قم زیاد حرف زده‌ایم. هرچه عرض بکنیم تکراری است و بارها گفته شده. خلاصه‌اش همین آیه‌ی شریفه‌ای است که این قاری محترم خواندند: لا یَستَوی مِنکُم مَن اَنفَقَ مِن قَبلِ الفَتحِ وَ قاتَلَ [اولٰئِکَ اَعظَمُ دَرَجَةً] مِنَ الَّذینَ اَنفَقوا مِن بَعدُ وَ قاتَلوا. مردم قم قبل از آنکه حرکت بزرگی از ملّت ایران دیده بشود و شروع بشود، قیام کردند. خب، حرکت مردم قم حرکت بسیار اثرگذاری بود و ایران را لرزاند؛ همه‌ی دلهای آماده را متوجّه یک فرصتی و یک امکانی و یک حقیقتی کرد و نهضت به راه افتاد، تا بقیّه‌ی قضایایی که میدانید. تکرار مطلب لازم نیست، آنچه لازم است، درس گرفتن از این قضایا است. از این‌جور قضایا باید درس گرفت. درسها هم نوبه‌نو مطرح میشود. هر روزی ما -من، شما، آحاد مردم- احتیاج داریم به اینکه از حوادث گذشته درس بگیریم.
نکته‌ی اصلی‌ای که در قضیّه‌ی قم وجود دارد که من آن نکته را هم بارها عرض کرده‌ام و تکرار میکنم، این است که مردم قم در آن مقطع، بهنگام عمل کردند. همیشه کار وقتی‌که در وقت خود انجام گرفت، تأثیر میکند یا تأثیر آن افزایش پیدا میکند. همان کار را اگر گذاشتیم بیات شد، مدّتی گذشت و بعداً انجام گرفت، گاهی اثر نمیکند یا اثر کمی میکند. هنر قمی‌ها این بود که نکته را فوراً گرفتند، دشمنی را فوراً شناختند و در همان وقت اوّل به آن پاسخ دادند، وَالّا اگر بعد از آنکه آن رفتار خباثت‌آمیزِ توطئه‌آمیزِ دشمن نسبت به امام بزرگوار انجام گرفت، این دست آن دست میکردند، [میگفتند] حالا میکنیم، فردا میکنیم، یک ماه دیگر میکنیم، این حوادث بعدی اصلاً به وجود نمی‌آمد. فریضه وقت دارد، در وقت خود باید فریضه را انجام داد؛ بهترین وقت انجام فریضه هم اوّل وقت -وقت فضیلت- است. خب، بعضی اصلاً فریضه را انجام نمیدهند، [میگویند] بی‌خیال؛ بعضی انجام میدهند امّا با تأخیر؛ بعضی میگذارند وقت که گذشت انجام میدهند، مثل توّابین؛ توّابین آن‌وقتی که باید می‌آمدند -که عاشورا بود- نیامدند، وقتی آمدند که کار از کار گذشته بود. یا قیام مردم مدینه با رهبری عبدالله بن حنظله. آمدند در مقابل یزید ایستادند، قیام کردند، حاکم مدینه را بیرون کردند، امّا دیر؛ آن‌وقتی که شنیدند که حسین‌بن‌علی (علیهماالسّلام) از مدینه خارج شد، آن‌وقت باید به این فکر می‌افتادند، نیفتادند؛ دیر به فکر افتادند، یک سال بعد [به فکر افتادند]؛ نتیجه هم همانی شد که تاریخ ثبت کرده است؛ قتل‌عام شدند، تارومار شدند، نابود شدند، هیچ کاری هم نتوانستند بکنند. کار را در وقت باید انجام داد. خب، اگر بخواهیم کار را در وقت انجام بدهیم، بایستی فریضه را بشناسیم، بدانیم چه کاری باید انجام داد تا آن را در وقت خود انجام بدهیم.1395/10/19

لینک ثابت
حماسه نوزدهم دی

البتّه این را قاطعاً عرض میکنم که دشمن با همه‌ی برنامه‌ریزی‌هایش، مردم ما را نشناخته، ملّت ایران را نشناخته؛ اشتباه میکنند. دیدید در سال ۸۸ خطا کردند و آن فتنه را راه انداختند و کار را به جاهایی رساندند که به خیال خودشان جاهای بسیار باریک و حسّاس و دقیقی بود، [امّا] ناگهان حرکت عمومی نهم دی همه را مبهوت کرد. این حرکت نهم دیِ سال ۸۸ از جنس همان حرکت نوزدهم دی شماها در سال ۵۶ است.1395/10/19
لینک ثابت
حماسه نوزدهم دی

و خوشبختانه امروز یک مجموعه‌ی عظیمی این وظیفه را دارند انجام میدهند و بعد از این هم بیشتر خواهد شد. درس امروزِ من و شما از حادثه‌ی نوزدهم دی این باشد که بدانیم باید دشمن را شناخت، شیوه و سمت‌وسوی کار دشمن را دانست و بهنگام، بوقت با هر وسیله‌ای که در اختیار من و شما هست، در مقابل او باید ایستاد. اگر این کار را کردیم، بدانید دشمنان جهانی و بین‌المللی ما -همانهایی که گفتم؛ از آمریکا و انگلیس و صهیونیسم و کمپانی‌های بین‌المللی و زرسالاران بین‌المللی و دشمنان عنود- در مقابل ملّت ایران هیچ غلطی نخواهند توانست بکنند. (خب، الحمدلله آنهایی که دلشان میخواست شعار بدهند، این دَم آخر کاملاً کاری که دلشان میخواست انجام دادند.)1395/10/19
لینک ثابت
مردم ایران, حماسه نهم دی, حماسه نوزدهم دی, یوم‌الله ۲۲ بهمن, یوم‌الله ۲۲ بهمن, حقایق انقلاب, دشمن, مجاهدت ملت ایران

نوزدهم دى را شما زنده نگه داشتید، بیستونهم بهمن را زنده نگه داشتید، بیستودوّم بهمن را زنده نگه داشتید، نهم دى را با انگیزههاى مشخّص زنده نگه داشتید؛ این یک حرکت مجاهدتآمیز در مقابل دشمنان است، آنها میخواهند حقایق انقلاب تحریف بشود، به دست فراموشى سپرده بشود؛ پول خرج میکنند، کار دارند میکنند1393/10/17
لینک ثابت
حماسه نوزدهم دی

آنچه در درجه‌ى اوّل به‌مناسبت نوزدهم دى ماه که یک روز تاریخى و بزرگ و تعیین‌کننده است، لازم است عرض بکنم تشکّر از مردم عزیز قم است، به‌خاطر اینکه نگذاشتند و نخواهند گذاشت که این حادثه به دست فراموشى سپرده بشود؛ چون انگیزه‌هایى وجود دارد براى فراموش کردن و در طاق نسیان گذاشتن این روزهاى بزرگ و این حوادث بزرگ؛ کار میکنند و تلاش میکنند براى اینکه سوابق تعیین‌کننده و عموماً افتخارآمیز براى انقلاب و دوران دفاع مقدّس و امثال اینها، فراموش بشود.نهم دى را هم میخواهند به فراموشى بسپرند. حادثه‌ى عاشوراى حسینى را هم ستمگران و ظالمان میخواستند نگذارند باقى بماند، زینب کبرا (سلام‌الله‌علیها) نگذاشت. دو حرکت عمّه‌ى ما - زینب کبرا (علیهاالسّلام) - انجام داد: یک حرکت، حرکت اسارت بود به کوفه و شام و آن روشنگرى‌ها و آن بیانات که مایه‌ى افشاى حقایق شد؛ یک حرکت دیگر، آمدن به زیارت کربلا در اربعین بود؛ حالا اربعین اوّل یا دوّم یا هرچه. این حرکت به معناى این است که نباید اجازه داد که انگیزه‌هاى خباثت‌آلودى که قصد دارند مقاطع عزیز و اثرگذار و مهم را از یادها ببرند، موفّق بشوند؛ البتّه موفّق هم نخواهند شد. تا ملّتها زنده‌اند، تا زبانهاى حق‌گو در کار است، تا دلهاى مؤمن داراى انگیزه هستند، نخواهند توانست این را به فراموشى بسپرند؛ همچنان‌که نتوانسته‌اند. این انگیزه‌هاى معاند و معارض در صدر اوّل تا دورانهاى طولانى باقى بود؛ یعنى متوکّل عبّاسى بعد از حدود ۱۷۰ یا ۱۸۰ سال از حادثه‌ى عاشورا، درصدد برآمد قبر مطهّر اباعبدالله (علیه‌السّلام) را تخریب کند؛ یعنى ملّت ایران حالاحالاها باید منتظر باشد که دشمنان به کارها و فتنه‌ها و خباثتهاى خودشان براى اینکه زیبایى‌هاى انقلاب از یاد برود ادامه بدهند. دشمن دست بر نمیدارد؛ تا انقلاب را یا تحریف کنند یا به دست فراموشى بسپرند و کارى کنند که ملّت حرکت خود، سابقه‌ى خود و کار بزرگى را که کرده است فراموش کند، دچار نسیان و غفلت بشود؛ کسى که گذشته‌ى افتخارآمیز خود را نمیداند، نمیتواند در آینده هم حوادث افتخارآمیز براى خودش درست کند، این تلاش را دشمنان دارند میکنند.
 نوزدهم دى را شما زنده نگه داشتید، بیست‌ونهم بهمن را زنده نگه داشتید، بیست‌ودوّم بهمن را زنده نگه داشتید، نهم دى را - که یک حادثه‌ى مشابه بود - با انگیزه‌هاى مشخّص زنده نگه داشتید؛ این یک حرکت مجاهدت‌آمیز در مقابل دشمنان است، آنها میخواهند حقایق انقلاب تحریف بشود، به دست فراموشى سپرده بشود؛ پول خرج میکنند، کار دارند میکنند. کسى که آشنا باشد، آگاه باشد با دنیاى کتاب و مطبوعات و مقاله میبیند که دشمنان چه‌کار دارند میکنند؛ امروز اینها سعى میکنند چهره‌ى خاندان خبیث و منحوس پهلوى را - رژیم فاسد و وابسته و خبیث و ظالم که کشور ما را سالهاى متمادى به عقب انداختند و ملّت ایران را آن‌جور دچار مشکلات عظیم کردند - بَزک کنند، آرایش کنند امروز سعى مى‌شود [توسّط ]همان جبهه‌ى مقابل نظام اسلامى. پشتیبانها همان کسانى هستند که با اصل انقلاب مخالف بودند، با مردمى که انقلاب کردند مخالف بودند، با وفادارى این مردم به انقلاب بشدّت مخالفند. تا کنون موفّق نشدند؛ امید بسته بودند بلکه بتوانند نسل دوّم و سوّم انقلاب را روى‌گردان کنند، نتوانستند. نسل سوم انقلاب را نتوانستند از انقلاب روى گردان کنند. نهم دى را همین جوانها، همین نسل سوّم انقلاب به راه انداختند؛ آن حادثه‌ى عظیم را به‌وجود آوردند؛ آن سیلى محکم را به‌صورت کسانى نواختند که سعى‌شان این بود که مسیر حرکت اسلامى را با ایجاد فتنه منحرف بکنند؛ این کار را چه کسى کرد؟ جوانها کردند، نسل سوّم انقلاب کردند. امروز چشم دوختند به نسلهاى بعدى، به جوانهاى بعدى، چون میدانند سرمایه‌ى ملّت ایران مردمند. این انگیزه‌ها در آنها وجود دارد؛ تا وقتى شما جوانهاى خوب و مردم مؤمن در میدان هستید، باانگیزه هستید، با بصیرتید، آگاهید که چه کار دارید میکنید، البتّه نخواهند توانست.
 خب، نوزدهم دى چه بود؟ همه میدانند که نوزدهم دى مبدأ یک حرکت عمومى در میان ملّت ایران شد. این آتش، زیر خاکستر بود، روزبه‌روز هم گسترش پیدا میکرد، امّا بُروز آن و شعله‌ور شدن آن، از نوزدهم دى شد، به‌دست قمى‌ها شد؛ بعد منتهى شد به حرکتهاى گوناگون؛ و ملّت ایران یکپارچه وارد میدان شدند، لبّیک گفتند به امام عزیز و شجاع و الهى و معنوى‌شان و گلاویز شدند با رژیم فاسد.1393/10/17

لینک ثابت
حماسه نوزدهم دی

نکته‌ی دومی که در بیست‌ونهم بهمن هست، نشان دادن این حقیقت است که پیوستگی بخشهای مختلف کشور به یکدیگر، چقدر بابرکت است. قم کجا، تبریز کجا؟ حادثه‌ای در قم اتفاق افتاده است؛ (۱) خب، آن کسانی که این حادثه را به‌وجود آوردند، خواستند نگذارند این حادثه زنده بماند، باید فراموش بشود؛ ناگهان از یک نقطه‌ی دوردست از قم، یعنی از تبریز، مردم به‌پا میخیزند و آن حادثه‌ی قم را زنده نگه میدارند. این‌جور نبود که چهلم [حادثه‌ی نوزدهم دی] را خود مردم قم بگیرند، تبریز گرفت. دستگاه جبار و طاغوت، متوحش شد، عکس‌العمل ناشیانه‌ای در مقابل مردم تبریز انجام داد، عده‌ای شهید شدند. تبلیغاتی که آن روز کردند، تبلیغات بسیار ناشیانه و غلطی بود؛ خواستند ماست‌مالی کنند. قضیه گذشت، چهلم مردم تبریز را مردم یزد به‌پاداشتند. ببینید، این پیوستگىِ بخشهای مختلف کشور [است]؛ بعد این تسلسل راه افتاد. مبتکر شماها بودید در اقامه‌ی اربعین‌های شهیدان انقلاب، بعد این جریان به راه افتاد؛ یزد و شیراز و بوشهر و بقیه‌ی نقاط کشور. این هم نکته و مسئله‌ی دوم از مسائل بیست‌ونهم بهمن.
 نکته‌ی سوم این است که اگر آن روز به مردم قم در نوزدهم دی یا به مردم تبریز در بیست‌ونهم بهمن میگفتند که این حرکت شما به یک انقلاب عظیمی منتهی میشود، کسی باور نمیکرد؛ اما شد. این نشان‌دهنده‌ی این است که اگر ملتی همت کند، پا در صحنه بگذارد، عقب‌نشینی نکند، کوه‌ها را میتواند جابه‌جا کند، معجزاتی میتواند به‌وجود بیاورد، و این معجزه به وقوع پیوست. عزیزان من، جوانها! فکر کنید، مطالعه کنید بر روی حادثه‌ی پدید آمدن انقلاب. شبیه‌ترین حادثه به معجزات انبیا، این حادثه‌ی پیروزی انقلاب بود. مگر در مخیله‌ی کسی میگنجید ملتِ یک کشور تحت سلطه‌ی آمریکا، اسیرِ فرهنگ غربی، اقتصادِ بکلی در مشت دشمنان قدرتمند بین‌المللی، از لحاظ نظامی ضعیف، از لحاظ حیثیت بین‌المللی منزوی، بلند شوند علیه همه‌ی نمادهای قدرتِ پوشالىِ مادی، و پرچم اسلام را بلند کنند در دنیای مادیگری، در مقابل شرق و غرب - آمریکا و شوروی در صد مسئله با هم اختلاف داشتند، اما در یک مسئله با هم اتفاق داشتند، و آن یک مسئله عبارت بود از زدن انقلاب اسلامی - بایستد، پیروز بشود، موفق بشود، آنها را به عقب‌نشینی وادار کند! چه کسی باور میکرد؟ اما شد و این درس است. یکی از درسهای بیست‌ودوم بهمن شما به خود شما، به ما، به همه‌ی ملت ایران، این است که بدانید هیچ حادثه‌ی بزرگی، هیچ مانع بزرگی، هیچ قدرت بزرگی وجود ندارد که بتواند در مقابل اراده‌ی راسخ یک ملت مقاومت کند. حرف زیاد است در مناقب بیست‌ونهم بهمن و مناقب مردم آذربایجان و مردم تبریز. بعد از آن، تا امروز همان نفَس، همان روحیه، همان احساس تکلیف واحساس مسئولیت و تعهد و انگیزه در مردم آذربایجان وجود داشته است و تبریزی‌ها درخشیده‌اند در حوادث گوناگون؛ و این درسها را باید حفظ کرد و باید به‌یاد داشت.1392/11/28

لینک ثابت
نصرت مؤمنین؛ حقی بر عهده خداوند

هنوز مسئله‌ی مهمّ حادثه‌ی نوزدهم دی درخور تأمّل و تدقیق است؛ ابعادی در این حادثه وجود دارد كه قابل بازگو كردن و درس گرفتن است؛ یكی از این ابعاد این است كه حادثه‌ی نوزده [دیِ‌] قم، مظهر و نماد این آیه‌ی شریفه است: فَانتَقَمنا مِنَ الذینَ اَجرَموا وَ كانَ حَقًّا عَلَینا نَصرُ المُؤمِنین؛(۱) در آیه‌ی قرآن، در سوره‌ی مباركه‌ی روم، به تعبیر خداوند متعال نصرت مؤمنین حقّی است بر عهده‌ی خداوند؛ چند جا در قرآن كریم این تعبیر به كار رفته است - [مثل‌] عَلَیهِ حَقًّا فِی التَّوراةِ وَ الاِنجیلِ وَ القُرءان،(۲) و موارد دیگری - و یكی اینجا است كه میفرماید این حقّی است بر عهده‌ی ما یعنی بر عهده‌ی ذات اقدس پروردگار عالَم كه مؤمنین را نصرت بدهیم. خب، این در چه شرایطی است؟ در چه شرایطی گفته‌اند كه مؤمنین نصرت پیدا میكنند؟ این در آن شرایطی است كه هیچ روزنه‌ی امیدی به حسب ظاهر وجود ندارد. ملاحظه كنید همین آیات را؛ آن وقتی است كه دشمنِ جبهه‌ی ایمان با قدرت ظاهری و با سرپنجه‌های قوی در مقابل مؤمنین ایستاده است؛ یك مبارزه‌ی جبهه‌ایِ عظیمی به‌وجود آمده است؛ در یك چنین شرایطی میفرماید: وَ كانَ حَقًّا عَلَینا نَصرُ المُؤمِنین.1392/10/19

1 ) سوره مبارکه الروم آیه 47
وَلَقَد أَرسَلنا مِن قَبلِكَ رُسُلًا إِلىٰ قَومِهِم فَجاءوهُم بِالبَيِّناتِ فَانتَقَمنا مِنَ الَّذينَ أَجرَموا ۖ وَكانَ حَقًّا عَلَينا نَصرُ المُؤمِنينَ
ترجمه:
و پیش از تو پیامبرانی را بسوی قومشان فرستادیم؛ آنها با دلایل روشن به سراغ قوم خود رفتند، ولی (هنگامی که اندرزها سودی نداد) از مجرمان انتقام گرفتیم (و مؤمنان را یاری کردیم)؛ و یاری مؤمنان، همواره حقّی است بر عهده ما!
2 ) سوره مبارکه التوبة آیه 111
إِنَّ اللَّهَ اشتَرىٰ مِنَ المُؤمِنينَ أَنفُسَهُم وَأَموالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ ۚ يُقاتِلونَ في سَبيلِ اللَّهِ فَيَقتُلونَ وَيُقتَلونَ ۖ وَعدًا عَلَيهِ حَقًّا فِي التَّوراةِ وَالإِنجيلِ وَالقُرآنِ ۚ وَمَن أَوفىٰ بِعَهدِهِ مِنَ اللَّهِ ۚ فَاستَبشِروا بِبَيعِكُمُ الَّذي بايَعتُم بِهِ ۚ وَذٰلِكَ هُوَ الفَوزُ العَظيمُ
ترجمه:
خداوند از مؤمنان، جانها و اموالشان را خریداری کرده، که (در برابرش) بهشت برای آنان باشد؛ (به این گونه که:) در راه خدا پیکار می‌کنند، می‌کشند و کشته می‌شوند؛ این وعده حقّی است بر او، که در تورات و انجیل و قرآن ذکر فرموده؛ و چه کسی از خدا به عهدش وفادارتر است؟! اکنون بشارت باد بر شما، به داد و ستدی که با خدا کرده‌اید؛ و این است آن پیروزی بزرگ!
لینک ثابت
ایمان، بصیرت و عمل؛ شرایط نزول نصرت الهی

روزی كه جوانهای قم از طلبه و غیرطلبه و اقشار گوناگون و مردم مؤمن آمدند در كوچه و خیابان قم و به دفاع از امام، به دفاع از حقیقت، به دفاع از پرچم برافراشته‌ی مبارزه‌ی علیه طاغوت و در مقابل گلوله‌های مزدوران رژیم طاغوت قرار گرفتند و خونشان روی آسفالتهای خیابان ریخته شد، هیچ‌كس از آن مردم و از حول‌وحوش آن مردم هرگز گمان نمیكرد كه این حادثه چه اثری خواهد گذاشت. احساس تكلیف كردند، نیروی خودشان را و آنچه داشتند روی دست گرفتند، آمدند میدان. [مردم قم] فكر میكردند كه نوزده دی منشأ این تحوّل عظیمِ زنجیره‌ی مبارزات و اعتراضات بشود و منتهی بشود به خیزش بزرگ عمومی مردم و كار را تمام كند؟ مردم قم فكر میكردند كاری كه دارند میكنند این‌قدر بركت داشته باشد؟ فكر نمیكردند؛ امّا: وَ كانَ حَقًّا عَلَینا نَصرُ المُؤمِنین.(۱) عامل پیروزی این است كه یك جماعتی - در یك مقیاس بزرگ، یك ملّتی - ایمان درستی داشته باشد، و این ایمان راسخ باشد، و این ایمان با بصیرت همراه باشد، و این ایمان و بصیرت با عمل و اقدام همراه باشد؛ اینها وقتی روی هم گذاشته شد، نصرت قطعی است. آنجایی كه شما می‌بینید مؤمنینی هستند و نصرت پیدا نمیكنند، به خاطر این است كه یا ایمان ضعیف است، یا ایمان غلط است - ایمان به چیزی است كه نباید به آن مؤمن بود - یا ایمان همراه با بصیرت نسبت به مسائل جهان و مسائل حول‌وحوش خودشان نیست. نداشتن بصیرت مثل نداشتن چشم است؛ راه را انسان نمیبیند. بله، عزم هم دارید، اراده هم دارید، امّا نمیدانید كجا باید بروید. ما كه این همه در باب قضیّه‌ی حوادث نُه دی روی بصیرت تكیه كردیم و بعضی‌ها خوششان نیامد، به خاطر این است؛ اگر بصیرت نبود، همان ایمان ممكن است انسان را به بیراهه بكشاند. كسی كه علم ندارد، بصیرت درست ندارد به آنچه پیرامون او دارد میگذرد، گاهی اوقات میشود كه راه را عوضی طی میكند؛ همه‌ی نیروی او نه فقط هدر میرود، بلكه به كج‌راهه او را میرساند و میكشاند؛ پس بصیرت لازم است. عمل صالح بر اساس ایمان، ایمان راسخ و ایمان درست، ایمان همراه با بصیرت، و تداوم و استقامت، اگر چنانچه بود، پیروزی قطعی است. اینهایی كه پیروز نمیشوند، یكی از اینها را ندارند: یا ایمان نیست، یا ایمانِ درست نیست، یا استقامت نیست، یا بصیرت نیست؛ در نیمه‌راه بار را بر زمین گذاشتن است؛ طبعاً به نتیجه نمیرسند. ملّت ایران این شرایط را فراهم كرد؛ ایمان او درست بود، چون راهنمای او راهنمای صادقی بود، راهنمای ماهر و خبیری بود؛ یك فقیه آگاه به مسائل جهان، و بریده‌ی از مطامع و منافع مادّی شخصی، و آگاه به كتاب و سنّت؛ راه را به مردم نشان میداد، مردم هم با بصیرت حركت كردند؛ فهمیدند كه چه كار باید بكنند؛ آن كار را انجام دادند، وَ كانَ حَقًّا عَلَینا نَصرُ المُؤمِنینَ؛ حالا هم همین‌جور است.1392/10/19

1 ) سوره مبارکه الروم آیه 47
وَلَقَد أَرسَلنا مِن قَبلِكَ رُسُلًا إِلىٰ قَومِهِم فَجاءوهُم بِالبَيِّناتِ فَانتَقَمنا مِنَ الَّذينَ أَجرَموا ۖ وَكانَ حَقًّا عَلَينا نَصرُ المُؤمِنينَ
ترجمه:
و پیش از تو پیامبرانی را بسوی قومشان فرستادیم؛ آنها با دلایل روشن به سراغ قوم خود رفتند، ولی (هنگامی که اندرزها سودی نداد) از مجرمان انتقام گرفتیم (و مؤمنان را یاری کردیم)؛ و یاری مؤمنان، همواره حقّی است بر عهده ما!
لینک ثابت
حماسه نوزدهم دی

اگرچه به دلایل گوناگون روز نوزدهم دی یک روز برجسته و بی‌نظیر است، ولی بدون شک برجستگی عمل و اقدام مردم عزیز قم به روز نوزده دی منحصر نمیشود. در دوران بعد از انقلاب، در حوادث گوناگون، در دوران جنگ تحمیلی، در حوادث مهم و تعیین‌کننده‌ای که در طول این چند دهه اتّفاق افتاده است، همیشه وقتی جایگاه شما مردم قم را مورد ملاحظه قرار میدهیم، یک جایگاه برجسته و ممتاز می‌بینیم. و خدا را شکر که این‌چنین است و همینها موجب شده است که قم به‌عنوان مرکز روحانیّت شیعه و اسلام، امروز نماد عظمت جمهوری اسلامی باشد. آن کسانی که بر روی مسائل مربوط به کشور ما و نظام جمهوری اسلامی فکر میکنند، مطالعه میکنند، کار میکنند - چه دشمنان ما، چه دوستان ما - یکی از نقاط مهمّ تمرکز آنها شهر قم و حوزه‌ی علمیّه‌ی قم و مردم قم و حوادث قم است. امیدواریم خداوند متعال همچنان که تا امروز شما عزیزان را، شما مردم رشید و فعّال و اهل عمل را توفیق داده و کمک کرده است، در آینده هم - که مسلّماً کشور ما در چشم‌انداز آینده نیازمند به اراده‌های قوی، عزمهای راسخ و قدمهای پویا است - مشمول کمک خود و هدایت خود قرار دهد.
 درباره‌ی روز نوزدهم دی، سی و چند سال است که گویندگان مختلف و متفکّران و اهل سخن و اهل نظر و تأمّل دارند حرف میزنند؛ از ابعاد مختلف این حادثه را مورد ملاحظه قرار داده‌اند، تحلیل کرده‌اند، توصیف کرده‌اند، نقش و تأثیر آن را بیان کرده‌اند؛ در عین حال به گمان این حقیر، هنوز مسئله‌ی مهمّ حادثه‌ی نوزدهم دی درخور تأمّل و تدقیق است؛ ابعادی در این حادثه وجود دارد که قابل بازگو کردن و درس گرفتن است؛ یکی از این ابعاد این است که حادثه‌ی نوزده [دىِ‌] قم، مظهر و نماد این آیه‌ی شریفه است: فَانتَقَمنا مِنَ الذینَ اَجرَموا وَ کانَ حَقًّا عَلَینا نَصرُ المُؤمِنین؛ در آیه‌ی قرآن، در سوره‌ی مبارکه‌ی روم، به تعبیر خداوند متعال نصرت مؤمنین حقّی است بر عهده‌ی خداوند؛ چند جا در قرآن کریم این تعبیر به کار رفته است - [مثل‌] عَلَیهِ حَقًّا فِی التَّوراةِ وَ الاِنجیلِ وَ القُرءان، و موارد دیگری - و یکی اینجا است که میفرماید این حقّی است بر عهده‌ی ما یعنی بر عهده‌ی ذات اقدس پروردگار عالَم که مؤمنین را نصرت بدهیم. خب، این در چه شرایطی است؟ در چه شرایطی گفته‌اند که مؤمنین نصرت پیدا میکنند؟ این در آن شرایطی است که هیچ روزنه‌ی امیدی به حسب ظاهر وجود ندارد. ملاحظه کنید همین آیات را؛ آن وقتی است که دشمنِ جبهه‌ی ایمان با قدرت ظاهری و با سرپنجه‌های قوی در مقابل مؤمنین ایستاده است؛ یک مبارزه‌ی جبهه‌اىِ عظیمی به‌وجود آمده است؛ در یک چنین شرایطی میفرماید: وَ کانَ حَقًّا عَلَینا نَصرُ المُؤمِنین.
 آن روزی که جوانهای قم از طلبه و غیرطلبه و اقشار گوناگون و مردم مؤمن آمدند در کوچه و خیابان قم و به دفاع از امام، به دفاع از حقیقت، به دفاع از پرچم برافراشته‌ی مبارزه‌ی علیه طاغوت و در مقابل گلوله‌های مزدوران رژیم طاغوت قرار گرفتند و خونشان روی آسفالتهای خیابان ریخته شد، هیچ‌کس از آن مردم و از حول‌وحوش آن مردم هرگز گمان نمیکرد که این حادثه چه اثری خواهد گذاشت. احساس تکلیف کردند، نیروی خودشان را و آنچه داشتند روی دست گرفتند، آمدند میدان. [مردم قم] فکر میکردند که نوزده دی منشأ این تحوّل عظیمِ زنجیره‌ی مبارزات و اعتراضات بشود و منتهی بشود به خیزش بزرگ عمومی مردم و کار را تمام کند؟ مردم قم فکر میکردند کاری که دارند میکنند این‌قدر برکت داشته باشد؟ فکر نمیکردند؛ امّا: وَ کانَ حَقًّا عَلَینا نَصرُ المُؤمِنین. عامل پیروزی این است که یک جماعتی - در یک مقیاس بزرگ، یک ملّتی - ایمان درستی داشته باشد، و این ایمان راسخ باشد، و این ایمان با بصیرت همراه باشد، و این ایمان و بصیرت با عمل و اقدام همراه باشد؛ اینها وقتی روی هم گذاشته شد، نصرت قطعی است. آنجایی که شما می‌بینید مؤمنینی هستند و نصرت پیدا نمیکنند، به خاطر این است که یا ایمان ضعیف است، یا ایمان غلط است - ایمان به چیزی است که نباید به آن مؤمن بود - یا ایمان همراه با بصیرت نسبت به مسائل جهان و مسائل حول‌وحوش خودشان نیست. نداشتن بصیرت مثل نداشتن چشم است؛ راه را انسان نمیبیند. بله، عزم هم دارید، اراده هم دارید، امّا نمیدانید کجا باید بروید. ما که این همه در باب قضیّه‌ی حوادث نُه دی روی بصیرت تکیه کردیم و بعضی‌ها خوششان نیامد، به خاطر این است؛ اگر بصیرت نبود، همان ایمان ممکن است انسان را به بیراهه بکشاند. کسی که علم ندارد، بصیرت درست ندارد به آنچه پیرامون او دارد میگذرد، گاهی اوقات میشود که راه را عوضی طی میکند؛ همه‌ی نیروی او نه فقط هدر میرود، بلکه به کج‌راهه او را میرساند و میکشاند؛ پس بصیرت لازم است. عمل صالح بر اساس ایمان، ایمان راسخ و ایمان درست، ایمان همراه با بصیرت، و تداوم و استقامت، اگر چنانچه بود، پیروزی قطعی است. اینهایی که پیروز نمیشوند، یکی از اینها را ندارند: یا ایمان نیست، یا ایمانِ درست نیست، یا استقامت نیست، یا بصیرت نیست؛ در نیمه‌راه بار را بر زمین گذاشتن است؛ طبعاً به نتیجه نمیرسند. ملّت ایران این شرایط را فراهم کرد؛ ایمان او درست بود، چون راهنمای او راهنمای صادقی بود، راهنمای ماهر و خبیری بود؛ یک فقیه آگاه به مسائل جهان، و بریده‌ی از مطامع و منافع مادّی شخصی، و آگاه به کتاب و سنّت؛ راه را به مردم نشان میداد، مردم هم با بصیرت حرکت کردند؛ فهمیدند که چه کار باید بکنند؛ آن کار را انجام دادند، وَ کانَ حَقًّا عَلَینا نَصرُ المُؤمِنینَ؛ حالا هم همین‌جور است.1392/10/19

لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی