یکی از کارهای اساسی در اقتصاد،گفتمان سازی کار و تلاش در فضای عمومی است تبدیل تلاش و کار به گفتمان در فضای عمومی، به نظر من یکی از کارهای اساسی در زمینهی اقتصاد است، کار باارزش در مجموعهی کار روزانه که باید زیاد باشد و کاهشش یک عیب بزرگ است؛ سعی کنیم تنبلی را، بیکارگی را، بیاعتنائی به کار را در چشم مردم به شکل درستی موهون کنیم؛ یعنی بیکارگی باید موهون بشود؛ کار باید ارزش بشود. در روایت داریم که پیغمبر اکرم یک جوانی را دیدند، از این جوان خوششان آمد؛ صدایش کردند، مثلاً اسمش را پرسیدند، بعد گفتند شغلت چیست؟ گفت من بیکارم، من شغل ندارم؛ حضرت فرمودند: سَقَطَ مِن عَینی؛(1) از چشمم افتاد؛ یعنی کار این[طور] است. پیغمبر که با کسی رودربایستی ندارد. باید اینجوری بشود. البتّه دو طرف طلبکاری میکنند از هم؛ آنکه بیکار است، طلبکاری میکند و میگوید به من کار بدهید؛ آنکه مطالبهی کار میکند، طلبکاری میکند و میگوید کار پیدا کن؛ یک راه وسطی وجود دارد که من شاید در خلال صحبتها اشاره بکنم. باید بالاخره تشویق به کار، تشویق به ارزشآفرینی و ثروتآفرینی را در کشور تبلیغ بکنیم؛ هم دولتیها بگویند، هم کسانی که در مجلّات، در روزنامهها و مانند اینها منبرهای گفتنی و نوشتنی دارند، استفاده کنند از این موقعیّت و بیان کنند این مطالب را. یک نکته در مسئلهی کار این است.1394/06/04
جامع الأخبار،محمدبن محمدسبزواری،ص139 ؛
مستدرك الوسائل،نوری،ج13،ص11 ؛
بحارالأنوار،مجلسی،ج100،ص9 ؛
روى ابن عباس قالَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِذَا نَظَرَ إِلَى الرَّجُلِ فَأَعْجَبَهُ قَالَ لَهُ حِرْفَةٌ فَإِنْ قَالُوا لَا قَالَ سَقَطَ مِنْ عَيْنِي قِيلَ وَ كَيْفَ ذَاكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ لِأَنَّ الْمُؤْمِنَ إِذَا لَمْ يَكُنْ لَهُ حِرْفَةٌ يَعِيشُ بِدِينِهِ ترجمه: هر گاه پيامبر اكرم «ص» به مردى نگاه مىكرد و از او خوشش مىآمد مىپرسيد: كارى دارد؟ اگر مىگفتند: نه، مىفرمود: از چشمم افتاد. پرسيدند: اى پيامبر خدا چرا چنين است؟ فرمود: براى اينكه مؤمن اگر حرفهاى نداشته باشد با دينش زندگى مىكند (و به نام دين، بار دوش اين و آن می شود.
بوسه پیامبراکرم(ص) بر دست کارگر دیدار ما با شما مجموعهای از کارگران عزیز سراسر کشور، درواقع نماد اظهار ارادت ما به طبقهی کارگر است. خیلی حرف زدیم و میزنیم، امروز هم مطالبی را عرض خواهیم کرد، لکن عمده این است که میخواهیم با این دیدار تجلیل از کارگر و تجلیل از کار بکنیم؛ میخواهیم اهمّیّت کار را در ذهن خودمان و ذهن آحاد ملّت ایران برجستهتر کنیم. توجّه کنیم که همهی دستاوردهای بزرگ در سایهی کار به معنای اعمّ این عنوان تحقّق پیدا میکند. کار ارزش دارد؛ کارگر به برکت ارزش کار، ارزش والایی در جامعه دارد. اینکه معروف است و روایت است که پیغمبر مکرّم اسلام دست کارگر را بوسیدند، (1) فقط یک تعارف نیست؛ این یک تعلیم است. بنابراین میخواهیم از کار تجلیل بشود، از کارگر تجلیل بشود، مسئولان توجّه داده بشوند به مسائل مربوط به کارگران، رفع مشکلات محیطهای کارگری و جامعهی کارگری.1394/02/09
اُسد الغابة ، ابن اثیر ج ۲ ص ۲۶۹ ؛ تاريخ بغداد، خطیب بغدادی، ج ۷، ص ۳۵۳.
إنَّ رَسولَ اللّه صلى الله عليه و آله لَمّا أقبَلَ مِن غَزوَةِ تَبوكَ استَقبَلَهُ سَعدٌ الأَنصارِيُّ ، فَصافَحَهُ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله ، ثُمَّ قالَ لَهُ: ما هذَا الَّذی أكتَبَ يَدَيكَ ؟ قالَ: يا رَسولَ اللّه ، أضرِبُ بِالمَرِّ وَالمِسحاةِ فَاُنفِقُهُ عَلى عِيالی . فَقبَّلَ يَدَهُ رَسولُ اللّه صلى الله عليه و آله ، وقالَ : هذِهِ يَدٌ لاتَمَسُّهَا النّارُ أبَدا. ترجمه: انس بن مالك گوید هنگامی كه رسول خدا (ص) از جنگ تبوك بازگشت ، سَعد انصارى به پيشواز وى آمد . پيامبر پس از آن كه دست او را فشرد ، به وى فرمود: به چه سبب دستانت اين گونه سخت و زبر شده است؟» گفت: اى رسول خدا! بيل می زنم و طناب می كشم و خرج زندگی خانواده ام مى كنم . پس رسول خدا(ص) دست وى را بوسيد و فرمود: اين دستى است كه هرگز آتش به آن نمى رسد.
دستاورد انسان تنها در سایه تلاش اوست نفْس كار احترام دارد، نفْس تحرّك و تلاش در جهت درست داراى احترام است؛ اين نگاه اسلام است. همهچيز بر پايهى اين تكريم و احترام بايستى شكل بگيرد. اگر ما چيزى به نام حقوق كارگر و منزلت كارگر تعريف ميكنيم، بر اساس همين احترام به كار و احترام به كارگر بايد باشد. واقع قضيّه هم اين است كه تمدّنهاى بشرى و پيشرفتهاى مادّى عالم در همهى دورهها، و همچنين پيشرفت معنوى و روحى و درونى هر انسان، جز با كار فراهم شدنى نيست؛ كار لازم است، تلاش لازم است. اين آيهى كريمهاى كه قارى خوش صوت امروزِ ما، برايمان خواندند: وَ اَن لَيسَ لِلاِنسانِ اِلّا ما سَعى؛(1) يعنى دستاورد شما تنها در سايهى سعى شما و تلاش شما و كار شما است. در هر سطحى بايد اينگونه فكر كنيم؛ بايد كار كنيم. نگاه مخاصمهآميز ميان كارگر و كارآفرين و امثال اينها، يك تعبير غلط از يك واقعيّت است؛ همه بايد با هم همكارى كنند.1393/02/10
تکریم معلم و استاد, تکریم کار و کارگر قشر پرستار هم باز از یك نگاه دیگر یك قشر بسیار اثرگذار و مهم است. نقش پرستار و همچنین قابله در نظام سلامت كشور یك نقش بسیار مهمی است؛ نقش بسیار عظیمی است. اگر پرستار دلسوز و مهربانی در كنار بیمار نباشد، گمان اینكه معالجهی پزشك در آن بیمار تأثیری نبخشد، بسیار زیاد است. آن عنصر و آن موجود فرشتهگونی كه بیمار را در واقع از مسیر طولانی و دشوارِ مرض و شدت آن عبور میدهد، عبارت است از پرستار. این را هر كدام از ما كه دچار بیماری شده باشیم و در جریان بیماریهای سخت و عملهای جراحی دشوار قرار گرفته باشیم - از جمله خود من - بالعیان احساس كردیم و احساس میكنیم. نقش پرستار، نقش احیاگر است؛ زنده كننده است. این هم اهمیت این. قابلهها هم همینجور؛ نقششان در سلامت نوزاد، در سلامت مادر، نقش حیاتی و تعیین كننده است. اینجا هم من عرض میكنم به پرستاران - چه برادران، چه خواهران پرستار - و همچنین به قابلههای محترم كه قدر این خدمت، این نعمت بزرگ را بشناسند؛ همچنانی كه مردم به چشم تكریم به آنها باید نگاه كنند، خودشان هم به این شغل خود به چشم تكریم نگاه كنند، كه خودِ این كرامت دادن به خود، قدر خود را دانستن، نقش عظیمی دارد در همهی قشرهای گوناگون در كیفیت انجام كار. نقش كارگر هم جزو نقشهائی است كه امروز در دنیا تقریباً شناخته شده است. اگرچه كه حق كارگران در بسیاری از مناطق عالم پایمال میشود؛ اما كارگر در واقع آن عنصر محوری در نظام تشكیلاتیِ فعالیت در درون یك جامعه است. آنی كه با دستان خود، با چشم خود، با مغز خود، با مهارت خود و كاردانی خود كار را به سامان میرساند، مصنوع را تولید میكند و نیاز ضروری جامعه را برآورده میكند، كارگر است. هرچه انسان بیشتر دقت میكند، اهمیت این سه قشر برای انسان آشكارتر میشود. البته مسئله كار دو طرف دارد: مسئلهی كارگر، مسئله مدیران كار و سرمایهگذاران، كه همهی اینها در تولید كار دخیلند و مؤثرند. اینی كه من عرض میكنم خودِ این سه قشر قدر خود را بدانند و كرامت خود را بشناسند، به نظر من نكتهی مهمی است. اگر اهمیت كاری كه انسان سرگرم آن هست برای انسان معلوم شود، دیگر مسامحه در كار نخواهد بود؛ دلسردی و نومیدی در میان نخواهد بود. وقتی فهمیدیم كاری كه ما داریم انجام میدهیم، چقدر مهم است برای حیات جامعه و حیات كشور، آن وقت خودِ این، نیروئی در درون ما به وجود میآورد كه بر همهی مزاحمهای بیرونی فائق میشود.1388/02/09
بوسه پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) به دستان کارگر نفس «كار» از نظر اسلام، عمل صالح است. این كه «انّ الانسان لفی خسر الّا الّذین آمنوا و عملوا الصالحات»؛ این عمل صالحی كه انسان را از خسران خارج میكند، این فقط نماز خواندن و روزه گرفتن و زیارت رفتن و ذكر گفتن نیست؛ آنها هم هست؛ اما كارِ وظیفهی زندگی را خوب انجام دادن هم عمل صالح است و یكی از مهمترینهایش «كار» است. در روایت وارد شده است كه اگر پیغمبر میدید یك آدم جوانی و قادر بر كاری نشسته است، تنبلی میكند و كار انجام نمیدهد، میفرمود: «سقط من عینی»؛ از چشمم افتاد. كار، عمل صالح است. شنیدهاید، پیغمبر دست این صحابی را دید زمخت و پینهبسته است؛ گفت: چرا دستت اینطور است؟ گفت: یا رسول اللّه! من با این دست كار میكنم. پیغمبر این دست را گرفت و بوسید و فرمود: «هذه ید لا تمسّه النار»؛ آتش، این دست را لمس نمیكند. عمل صالح بالاتر از این؟! اینطوری كار كنید. وقتی به كارگاه میروید، وقتی به مزرعه میروید، وقتی به محیط كار میروید، از هر نوع كاری كه اسمش «كار» است؛ چه آن كارِ كارگر ماهر و متخصص سطح بالا- كه امروز بحمد اللّه كارگرانِ ماهر متخصصِ سطح بالا ما در كشور كم نداریم- چه كارگران متوسط و چه كارگر ساده- آن كارگر ساده هم عیناً همینطور است- وقتی پای ماشین میرود یا در هر نقطهای از نقاط كارخانه كه میخواهد مشغول كار شود، بداند این كاری كه امروز او میخواهد بكند، كاری است كه خدای متعال برای این كار به او ثواب و اجر خواهد داد. نفس كار ارزش دارد؛ غیر از اینكه «كار» وسیلهی اعاشه و درآمد زندگی است؛ كه آن هم به جای خود مطلب مهم و عبادت دیگری است.1385/02/06
تکریم کار و کارگر, تکریم معلم و استاد اگر ارزش كارگر در جامعه فهمیده شود، همه ی كسانی كه از هر كدام از مواهب جامعه برخوردارند، خود را مدیون كارگر می دانند؛ این برای كارگر و معلم احساس شرف، كرامت و حرمت به وجود می آورد. در یك جامعه، این مهم است. سیاستگذار و برنامه ریز و قانون نویس هم اگر به همین كرامت و حرمت برای قشر معلم یا قشر كارگر معتقد باشد، قانون را طوری می نویسد و سیاست اجرایی را به گونه یی تنظیم می كند كه حق آنها - آن چنان كه شایسته است - ادا شود.1383/02/12
کارگر, تکریم کار و کارگر اگر ارزش كارگر در جامعه فهمیده شود، همهی كسانی كه از هر كدام از مواهب جامعه برخوردارند، خود را مدیون كارگر میدانند؛1383/02/12
مردم ایران, ارزش معلم, تکریم معلم و استاد, معلمان, کارگر, تکریم کار و کارگر, ارزشهای اجتماعی, ارزشهای انقلاب اسلامی همهی آحاد مردم، قدر معلم و کارگر را بدانند؛ اینها ارزش است.1379/02/14
کارگر, مردم ایران, تکریم کار و کارگر مردم باید قدر کارِ کارگر را بدانند. البته این را بدانید که خدا قدر میداند: «و سیری اللَّه عملکم و رسوله»1378/02/15
کارگر, جامعه, تکریم کار و کارگر, تکریم معلم و استاد, معلمان معلّم و کارگر دو قشر عزیز و محترم و مکرّمِ به شدّت مورد نیاز جامعه و مورد احترام براساس ارزشهای حقیقی هستند و این، در جای خود امری مسلّم است.1373/02/13
کارگر, نظام جمهوری اسلامی ایران, ارزشهای فرهنگ اسلامی, تکریم کار و کارگر در نظام ارزشی اسلام، پولدار بودن اصلاً ارزش نیست؛ حتّی بسیاری از خصوصیات نفسانی، جزو ارزشها به حساب نمیآید؛ اما کارگر بودن - ولو برای خودش کار کند - یک ارزش است، به همینخاطر، رسول اکرم(ص) دست کارگر را بوسید.1368/04/05