کارگر / کار/تولید/کارگر و کارفرما/کارگر در اسلام/قانون کار
ظلم به کارگر موجب نابودی همه اعمال خیر
بالا بردن زمینهی ارتقاء تواناییهای کارگر یک وظیفه است. یک حدیثی داریم که... [میفرماید]: مَن ظَلَمَ اَجیراً اَجرَهُ اَحبَطَ اللهُ عَمَلَهُ وَ حَرَّمَ عَلَیهِ ریحَ الجَنَّة؛(1) اگر کسی به یک کارگری ظلم بکند، در مورد اجرت او و دستمزد او ظلم بکند، همهی اعمال خیر او از بین میرود، حبط میشود ــ حبط یعنی نابود شدن، از بین رفتن ــ وَ حَرَّمَ عَلَیهِ ریحَ الجَنَّة؛ و خدای متعال بوی بهشت را بر این آدم حرام میکند! یعنی اینجوری است. خب حالا این ظلم چیست؟ ظلم این است که فقط دستمزد او را ندهند؟ خب بله، اینکه ظلم بزرگی است امّا فقط این نیست؛ بنده احتمال میدهم که اقدام نکردن در زمینهی همین مسائلی مثل بیمه، مثل بهداشت، مثل بالا بردن مهارت، مثل آموزش، میدان ندادنِ ابتکار عمل، اینها هم ظلم است.1402/02/09
1 )
أمالي صدوق، محمد بن على ابن بابويه ، صفحه 427
مَنْ ظَلَمَ أَجِيراً أَجْرَهُ أَحْبَطَ اللَّهُ عَمَلَهُ وَ حَرَّمَ عَلَيْهِ رِيحَ الْجَنَّة
ترجمه:
«هر کس در دادن مزد کارگر به او ستم روا دارد خداوند عمل او را باطل میسازد و بوی بهشت را بر وی حرام میگرداند.»
لینک ثابت
یکی از وظایف بزرگ جامعهی اسلامی و مسئولان همین است که ارزش کار را برای افکار عمومی روشن کنند؛ کار بشود یک ارزش، نه فقط یک نیاز. البتّه کار، نیاز است -نیاز جامعه است، نیاز خود فرد است؛ هم نیاز زندگی است، هم نیاز روحی و روانی است؛ [یعنی] کار، نیاز روحی و روانی هم هست... روشن شد، آن وقت ارزش کارگر بالا خواهد رفت. کارگر را در جامعه بایستی ارزشمند معرّفی کرد. فرق هم نمیکند؛ کارگرِ همهی بخشها؛ ...هر جایی که کار هست، هر جایی که تحرّک هست، هر جایی که تولید هست.1398/02/04
لینک ثابت
دشمن از اوّلِ انقلاب تا امروز بر روی همهی نقاطی که ممکن است کشور را به هرج و مرج بکشد تکیه کرده، از جمله بر روی مسئلهی کار و کارگر -شاید هم بیشتر از بخشی از موارد دیگر، روی این نقطه تکیه کرده- ولی در همهی این موارد، کارگران کشور در مواجههی با دشمن توی دهن دشمن زدهاند، دشمن را مأیوس کردهاند. این مال امروز فقط نیست؛ چهل سال است که این مسئله وجود دارد؛ جامعهی کارگری جزو وفادارترین جوامع به انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی بوده و هست. بنابراین، دشمن روی این مسئله خیلی تلاش کرده، خیلی کار کرده. مسئولین کشور و صاحباختیارها و سیاستگذارها و سیاستسازها و مجریان سیاستها باید مراقبت کنند؛ این را قدر بدانند.مسئلهی امنیّت شغلی، مسئلهی احترام کارگر، مسئلهی مزد کارگر، اینها مسائل اساسی است؛ باید به اینها بدرستی برسند.1398/02/04
لینک ثابت
کارگر را در جامعه بایستی ارزشمند معرّفی کرد1398/02/04
لینک ثابت
مسئلهی امنیّت شغلی، مسئلهی احترام کارگر، مسئلهی مزد کارگر، اینها مسائل اساسی است؛ باید به اینها بدرستی برسند.1398/02/04
لینک ثابت
حقیقتاً جامعهی کارگری ما ... یک طبقهی با اخلاص، مؤمن، صادق، زحمتکش، نهفقط زحمت در کارخانه، [بلکه] زحمت در فضای انقلاب برای اصل انقلاب، برای دفاع از انقلاب، برای دوران جنگ تحمیلی [است].1397/02/10
لینک ثابت
کارگر ایرانی یکی از بهترین کارگرهای دنیا است، یعنی دست هنرمند او و اندیشه و فکر و انگیزهی بالای او از متوسّط جهانی بالاتر است. و این در حالی است که در دوران اختناق، در دوران ظلم پهلوی، قبل از آن هم در دوران غفلت و خواب دائمی قاجاری، به کار و کارگری و جامعهی کارگری و تولید و مسائل ملّی توجّهی نمیشده است؛ البتّه در دوران قاجار بهخاطر حماقت و عقبماندگی ذهنی، در دوران پهلوی بهخاطر خیانت. درعینحال در دوران انقلاب که نیروی کار و کارگر تحرّکی پیدا کرده و نشاط جدیدی پیدا کرده است و ازلحاظ کمّیّت و کیفیّت پیش رفته، ما مشاهده میکنیم که متوسّطِ تواناییها و برجستگیهای کارگر ایرانی از متوسّط دنیا بالاتر است.1397/02/10
لینک ثابت
حمایت از کالای ایرانی یعنی حمایت از این کارگر، یعنی حمایت از نیروی کار، یعنی حمایت از تولید! این حمایت، همهجانبه است؛ هم مردم باید حمایت کنند، هم دولت باید حمایت کند؛ همه باید حمایت کنند.1397/02/10
لینک ثابت
حقیقتاً جامعهی کارگری ما یک طبقهی با اخلاص، مؤمن، صادق، زحمتکش، نهفقط زحمت در کارخانه، [بلکه] زحمت در فضای انقلاب برای اصل انقلاب، برای دفاع از انقلاب، برای دوران جنگ تحمیلی [است].1397/02/10
لینک ثابت
کارگر ایرانی یکی از بهترین کارگرهای دنیا است، یعنی دست هنرمند او و اندیشه و فکر و انگیزهی بالای او از متوسّط جهانی بالاتر است..1397/02/10
لینک ثابت
بعضی از قشرها هستند که تکریم آنها بهخاطر شهادت، یک ارزش مضاعفی دارد. قشر کارگران از این قبیلند. بنابراین ما خیلی ممنونیم، متشکّریم از شماها برادران محترم در مجموعهی کارگری کشور که دارید این کار باارزش را دنبال میکنید و شهدای کارگری را معرّفی میکنید.1396/11/16
لینک ثابت
ما در میدان نبرد -چه نبرد در دفاع هشتساله، چه قبل از آن با گروهکها، چه قبل از آن در دوران انقلاب، و چه بعد از آن در حوادث مختلف که اندکی نبردهای نظامی و اغلب غیر نظامی بوده- جای پای برجستهی کارگران را مشاهده میکنیم. بنده بارها این را در سخنرانیها، خطاب به کارگران عزیزمان گفتهام که ضدّانقلابِ کشور از اوّل چشمش به کارگرها بود بلکه بتواند جامعهی کارگری را بهنحوی علیه جمهوری اسلامی تحریک کند؛ از روز اوّل یعنی از همان روز پیروزی انقلاب، این حالت وجود داشت. خود بنده در جریان امر بهطور محسوس حضور داشتم و خدای متعال اینجور پیش آورده بود که تقریباً بهطور اتّفاقی، بهطور تصادفی، بنده در متن یک جریانِ تحریکاتِ ضدِّ [انقلابی] کارگری قرار بگیرم و برخورد کارگران را با این دشمنان انقلاب ببینم که چطور با بصیرت، با همّت، با تدیّن و پایبندی و تقیّدِ به دین، جواب رد دادند. از آن روز به بعد هم تا امروز همیشه همینجور بود. یکی از کارهای اساسیِ دشمنان ما این است که شاید بتوانند در کارخانههای ما، در مجموعههای کارگری ما، بخصوص مجموعههای بزرگ، یک رکودی، لنگیای از سوی کارگران به وجود بیاورند؛ کارگرها را [به این کار] وادار کنند. و کارگران ما در طول این سالها همیشه مقاومت کردهاند، همیشه ایستادهاند، همیشه با بصیرت، دست دشمن را رد کردهاند؛ و اینها خیلی مهم است.
در میدان جنگ هم همینجور بود؛ حالا اینها [که گفتیم] نبرد غیرنظامی است، در نبرد نظامی هم همینجور بود. هروقت امام (رضواناللهتعالیعلیه) فراخوان میداد، یک بخش عمدهی از این مجموعهی عظیم بسیجی که در این راه حرکت میکردند و از همهجای کشور بهسمت جبههها راه میافتادند، کارگرهای ما بودند. حتّی گاهی کارگرهایی بودند که معاش آنها بسته بود به همین کار روزانه؛ یعنی باید روز کار میکردند تا شب بتوانند نان ببرند خانه؛ زن داشتند، بچّه داشتند، بعضی [سرپرستی] پدر و مادر داشتند، [امّا] بعضی از اینها آنچنان با غیرت و حمیّت دینی و اسلامی با این قضیّه رفتار کردند که همین را کنار گذاشتند، رفتند طرف میدان جنگ. کارهای بزرگی انجام گرفت! یعنی واقعاً تصوّر من این است که اگر ما این چیزها را به چشم خودمان در عرصهی واقعیّت و در زندگی نمیدیدیم، آدم سختش بود باور کند؛ اینهمه [غیرت]؛ جوانِ کارگرِ علاقهمندِ مؤمن، از اندک درآمد زندگی خود بگذرد و به امید خدا رها کند برود بهسمت میدان جنگ برای جنگ! وقتی هم حرف میزنند با او، با منطق جواب میدهد؛ میگوید من باید بروم از کشورم دفاع کنم، از مرز اسلامی دفاع کنم که دشمن مسلّط نشود وَالّا اگر دشمن مسلّط بشود، نه نان، [بلکه] دیگر هیچچیز نخواهیم داشت! واقع قضیّه هم همین است؛ انسان [اینها را] میبیند در استدلالها و حرفهای این جوانان ما. لذا تجلیل و تکریم کارگران شهید، کار بسیار خوبی است و توجّه دادن ذهن عامّهی مردم و افکار عمومی ملّت به فداکاری این قشر در میدان جنگ هم کار برجستهای است.1396/11/16
لینک ثابت
هروقت امام (رضواناللهتعالیعلیه) فراخوان میداد، یک بخش عمدهی از این مجموعهی عظیم بسیجی که در این راه حرکت میکردند و از همهجای کشور بهسمت جبههها راه میافتادند، کارگرهای ما بودند. حتّی گاهی کارگرهایی بودند که معاش آنها بسته بود به همین کار روزانه؛ یعنی باید روز کار میکردند تا شب بتوانند نان ببرند خانه؛ زن داشتند، بچّه داشتند، بعضی [سرپرستی] پدر و مادر داشتند، [امّا] بعضی از اینها آنچنان با غیرت و حمیّت دینی و اسلامی با این قضیّه رفتار کردند که همین را کنار گذاشتند، رفتند طرف میدان جنگ. کارهای بزرگی انجام گرفت! یعنی واقعاً تصوّر من این است که اگر ما این چیزها را به چشم خودمان در عرصهی واقعیّت و در زندگی نمیدیدیم، آدم سختش بود باور کند؛ اینهمه [غیرت]؛ جوانِ کارگرِ علاقهمندِ مؤمن، از اندک درآمد زندگی خود بگذرد و به امید خدا رها کند برود بهسمت میدان جنگ برای جنگ! وقتی هم حرف میزنند با او، با منطق جواب میدهد؛ میگوید من باید بروم از کشورم دفاع کنم، از مرز اسلامی دفاع کنم که دشمن مسلّط نشود وَالّا اگر دشمن مسلّط بشود، نه نان، [بلکه] دیگر هیچچیز نخواهیم داشت! واقع قضیّه هم همین است؛ انسان [اینها را] میبیند در استدلالها و حرفهای این جوانان ما. لذا تجلیل و تکریم کارگران شهید، کار بسیار خوبی است و توجّه دادن ذهن عامّهی مردم و افکار عمومی ملّت به فداکاری این قشر در میدان جنگ هم کار برجستهای است.1396/11/16
لینک ثابت
بعضی از قشرها هستند که تکریم آنها بهخاطر شهادت، یک ارزش مضاعفی دارد. قشر کارگران از این قبیلند.1396/11/16
لینک ثابت
در مورد مسئلهی کارگر؛ خب، اهمّیّت کارگر را بارها و بارها، همه به زبانهای مختلف گفتهاند. اگر یک کشور مایل است که اقتصاد پیشرفتهای داشته باشد، اقتصاد مستقلّی داشته باشد، رونق اقتصادی بهمعنای واقعی داشته باشد، باید به قشر کارگر اهمّیّت بدهد؛ چون کارگر، ستون فقرات اقتصاد تولیدی و کاری در کشور است؛ بلاشک اینجور است. اینکه ما پرچم تولید ملّی را در این برههی اخیر به دست گرفتهایم و مدام تأکید میکنیم بر تولید ملّی، یک بخش عمدهاش مربوط است به کارگران. ما اگر میخواهیم جامعهی کارگری ما از امتیازات و حقوقی که شایستهی او است برخوردار باشد، باید روی مسئلهی تولید ملّی تکیه بکنیم. اگر کارگر در جامعه دلگرم به کار شد و آن لوازم و الزاماتی که وجود دارد … رعایت بشود، وضع اقتصاد کشور به سامان خواهد رسید. مشکل اقتصادی ما، مشکل لاینحلّی نیست؛ مشکلی نیست که راهحل نداشته باشد؛ گرهای نیست که بازنشدنی باشد. باید راه را درست پیدا کنیم، بعد هم همّت کنیم، تلاش کنیم؛ مسئولان تلاش کنند.1396/02/10
لینک ثابت
یک کار عمده در … قضیّه]حل مشکل اقتصادی کشور[ ... رعایت و ملاحظه کردن و در نظر داشتن جامعهی کارگری کشور است؛ جامعهی کارگری بایستی احساس تکریم بکند، احساس احترام بکند، احساس کند که قدر او دانسته میشود، قدر کار او دانسته میشود؛ اگر این بهوجود آمد، آنوقت خستگی از کار، بیحوصلگی نسبت به کار، بیاعتنائی نسبت به کار، دیگر وجود نخواهد داشت و کار، درست و صحیح انجام میگیرد. خب یکی از الزاماتی که وجود دارد این است که ما فرهنگ کار را ترویج کنیم، اهمّیّت کار را ترویج کنیم. بله عدّهای هستند که تشنهی کارند و کار پیدا نمیکنند؛ عدّهای هم هستند که از بیکارگی بدشان نمیآید؛ ما باید فرهنگ کار را، ارزش کار را، اهمّیّت کار را در جامعه رایج کنیم؛ جوری باشد که در بینش عمومی مردم ما، کار، جای خودش را پیدا کند، جایگاه خودش را پیدا کند. این یکی از کارهای لازم است. و «کار» مهم است؛ نوع کار، در درجهی دوّم است. اینکه بگوییم من این کار را نمیخواهم، آن کار باید به من داده بشود، این مسئلهی دوّم است. مسئلهی اوّل، نفْس علاقهی به کار و اشتیاق به کار است؛ این بایستی در جامعه ترویج پیدا کند و کار [بهعنوان] ارزش شناخته بشود؛ کارگر وقتی میگوید «من کارگرم»، احساس افتخار کند، احساس حقارت نکند؛ کمااینکه واقع قضیّه هم همین است، اگر ما همهی ثروتهای دنیا را هم یک جا جمع کنیم، همهی پولدارهای عالم هم بیایند یک جا جمع بشوند، [امّا] کارگری برای کار نباشد، بیفایده است؛ کارگر، ستون فقرات اقتصاد و ستون فقرات تولید است. البتّه من بارها گفتهام که هر بخشی سهمی دارد؛ کارآفرین و کارفرما و کارگر و مدیرِ دولتی هرکدام سهمی دارند؛ این عناصر گوناگون که با هم همکاری بکنند، کار در اوج زیبایی و خوبی و کمال انجام میگیرد؛ این معلوم است، باید همه با هم همکاری کنند؛ امّا نقش کارگر را بهعنوان محورِ حرکتِ کار و فعّالیّت و اشتغال در کشور، بایستی [بهعنوان] ارزش معرّفی کرد که مایهی سربلندی باشد. اگر از یک کسی [مثلاً] از یک جوانی بپرسند پدرت چهکاره است؟ با افتخار بگوید کارگر است؛ کمااینکه با افتخار میگفت مثلاً مدیر است؛ این یک گام بسیار مهم است. امنیّت شغلی یکی از الزامات است؛ که این مربوط است به مسئولین دولتی. امنیّت شغلی کارگرها خیلی مهم است. تأمین معیشت کارگران خیلی مهم است ... [باید] همه احساس مسئولیّت بکنند تا این حقایق تحقّق پیدا کند. بنابراین همه مسئولند؛ هم دولت مسئول است، هم کارفرما مسئول است، هم کارگر مسئول است، هم کارآفرین مسئول است؛ همه در حدّی مسئولیّت دارند. اگر مسئولیّتها انجام بگیرد، کار، درست انجام خواهد شد.1396/02/10
لینک ثابت