صدور انقلاب اسلامی باز مدتی است که بوقهای تبلیغاتی صهیونیستی، در اطراف دنیا به صدا در آمدهاند و گهگاه یک بار، موج حملهی تبلیغاتی به راه میاندازند. مجدّداً این موج تبلیغاتی علیه جمهوری اسلامی به وسیلهی تبلیغات صهیونیستی آغاز شده است. مسأله این است که جمهوری اسلامی به خاطر استقلال، به خاطر زیر بار زور نرفتن، به خاطر رعایت منافع ملی و نه منافع مستکبران به خاطر ایستادگی در مقابل مطامع دشمنانی که میخواهند بر این کشور دست بیندازند، به خاطر برچیدن بساط کسانی که دهها سال نوکری استعمار و استکبار را در این کشور کردند، در چشم مستکبران جهان موجود منفوری است. ما این را میدانیم و از این بابت ناراحت هم نیستیم. هرچه جمهوری اسلامی در نظر مستکبران و جهانخواران و بدها و شیطانها منفور باشد، ما خوشحالتریم. روزی که آنها از ما خوششان بیاید و ما را بپسندند و از ما راضی شوند، در صحّتِ راه و کار خود شک خواهیم کرد. اما آنچه که امروز میگویند، مسألهی تروریسم است که مطلب تازهای هم نیست. اینها جمهوری اسلامی را به حمایت از تروریسم و به صدور انقلاب در سراسر عالم متّهم میکنند. من میگویم مسألهی صدور انقلاب که بارها و بارها تکرار کردهاند، یک حرف بیمعنا و پوچ است. انقلاب چیزی نیست که کسی آن را صادر کند. انقلاب کالا نیست که بشود صادرش کرد. انقلاب، محموله نیست که بتوان آن را به جای دیگری برد و یا به کشور دیگری صادر کرد. انقلاب، اگر درست و منطقی باشد و اگر برای ملتها جاذب باشد، خودش صادر میشود؛ بدون اینکه کسی بخواهد آن را صادر کند. ما انقلاب را صادر نکردیم. انقلاب، با جاذبههای خودش صادر شده است. این، نکتهی دوّم.
نکتهی سوم این است که ما انقلاب را امروز نمیخواهیم صادر کنیم. انقلاب، یکبار صادر میشود؛ و شد! اینکه میبینید امروز در سرتاسر دنیا، گرایش و ایمان اسلامی زنده شده است؛ اینکه میبینید ملتها در شمال آفریقا و در خاورمیانه و در شرق و غرب کشورهای اسلامی بیدار شدهاند؛ اینکه میبینید جوانان مسلمان در کشورهای گوناگون به زیباییهای دین و قرآن روآورندهاند، همه حاکی از این است که انقلاب اسلامی در اوّلِ وقوع خود صادر شده است. ما که نمیخواهیم بعد از گذشت چهارده سال، تازه به فکر صدور انقلاب باشیم! یک بار انقلاب صادر میشود و آن هم شد. وقتی که انقلاب، پیروز شد و خبر و جذّابیت آن، دنیا را پرکرد، کاری که باید بشود شد. همان کاری که شما از آن ناراضی هستید؛ همان کاری که به خاطر آن زنجیر میجوید و همان کاری که به خاطر آن خشمناک میشوید، شده و کار از کار گذشته است! شما هم هیچ کاری نمیتوانید بکنید و هیچ کس دیگری هم نمیتواند کاری بکند. کار از کار گذشته است!۱۳۷۲/۰۱/۰۴
صدور انقلاب اسلامی قدرتهای استکباری، در پی متّهم کردن جمهوری اسلامی به تروریسم و صدور انقلاب، با سلاح تهدید هم به میدان آمدهاند. من به آنها میگویم: شما به شدت در اشتباهید که جمهوری اسلامی را تهدید میکنید. جمهوری اسلامی را به چه چیز تهدید میکنید؟ دربارهی جمهوری اسلامی چه خیال کردهاید؟
به شدّت در اشتباهند آنهایی که خیال میکنند چون انقلابهای پوشالی انقلابهای غیر متّکی به مردم، در کشورهای کمونیستی شکست خوردند و نابود شدند، معنایش این است که این انقلابِ اصیل مردمی که با دست یکایک ملت بر پا داشته شده است، ممکن است شکست بخورد. به شدّت در اشتباهند. چه مقایسهی غلطی است بین کشور ما و کشوری مثل شوروی سابق که از اوّل تا وقتی منهدم شد، یک انتخابات مردمی و سراسری در آن انجام نگرفت!۱۳۷۲/۰۱/۰۴
صدور انقلاب اسلامی بعضیها خیال میکنند که اگر بخواهند راجع به دورهی خلفا تحلیل کنند، حتماً باید با طعن به آنها همراه باشد؛ نه، طعن به خلفا در رادیو جایز نیست. اگر تاکنون این نکته را در جلسات قبل نگفتهام، الان عرض میکنم که طعن به خلفا در رادیو مطلقاً جایز نیست؛ الان حرام شرعی است. داعیهی ما این است که میخواهیم انقلابمان را به دنیا صادر کنیم؛ کدام دنیا؟ در درجهی اول، دنیای اسلام است. آنوقت دنیای اسلام که یک میلیارد و دویست میلیون نفر جمعیت دارد و حدود چهارپنجمشان کسانی هستند که به چیزهایی به شکل مقدسات اعتقاد دارند، شما بیایید به این مقدسات اهانت بکنید؟! آیا این انقلاب صادر میشود؟!۱۳۷۰/۱۲/۱۳
مطرح نشدن جملات طعنآمیز نسبت به معاویه از طرف امام خمینی(ره) بعد از اطلاع از دیدگاه بخشی از مسلمانان بعضیها خیال میکنند که اگر بخواهند راجع به دورهی خلفا تحلیل کنند، حتماً باید با طعن به آنها همراه باشد؛ نه، طعن به خلفا در رادیو جایز نیست. اگر تاکنون این نکته را در جلسات قبل نگفتهام، الآن عرض میکنم که طعن به خلفا در رادیو مطلقاً جایز نیست؛ الآن حرام شرعی است. داعیهی ما این است که میخواهیم انقلابمان را به دنیا صادر کنیم؛ کدام دنیا؟ در درجهی اول، دنیای اسلام است. آنوقت دنیای اسلام که یک میلیارد و دویست میلیون نفر جمعیت دارد و حدود چهارپنجمشان کسانی هستند که به چیزهایی به شکل مقدسات اعتقاد دارند، شما بیایید به این مقدسات اهانت بکنید؟! آیا این انقلاب صادر میشود؟! خوب است بدانید و لا بد بعضی میدانند که در الجزائر وقتیکه بوادر و نشانههای این نهضت فعلی ظاهر شد، یکی از کارهایی که کردند، این بود که یک رساله در باب عقاید شیعه نسبت به خلفا منتشر کردند، تا خوب رابطهی آنها را با انقلاب قطع کنند! حالا اگر یکوقت کسی عقیدهاش چیزی بوده و در جایی آن را گفته است، این به من و شما ارتباطی ندارد؛ ما باید مواظب باشیم که در رادیو چنین چیزهایی منعکس نشود. ما الآن در حال ادارهی جامعهی اسلامی هستیم؛ نباید به مقدسات سایر مسلمین اهانت بشود. بد نیست من خاطرهای را برای شما نقل کنم؛ هرچند که به خیلی از دوستان هم این را گفتهام. امام یکوقت در اوایل انقلاب در سخنرانیهایشان از معاویه به صورت طعنآمیزی اسم میآورند. شما میدانید که من مدتی را در بلوچستان بودم و با خیلی از علمای آنجا دوست نزدیک هستم. مردم و علمای سنی آن منطقه، معاویه را مقدس میدانند. به امام عرض کردم که در طرف شرق کشورمان، چند صد میلیون نفر معاویه را محترم میشمارند و او را خال المؤمنین میدانند البته بحق یا بهناحق آن، مربوط به جلسهی بحث است یعنی مسلمانان هند، پاکستان، بنگلادش و افغانستان اغلب سنی حنفیاند؛ اینها معاویه را محترم میشمارند. امام گفتند عجب، من نمیدانستم! من بعد از آن در طول این ده، یازده سال یک جملهی طعنآمیز از امام راجع به معاویه نشنیدم. من خودم در نماز جمعه راجع به جنگ صفین و سایر جنگهای امیر المؤمنین صحبت میکنم؛ اما اهانت نمیکنم. تاریخگویی، یک حرف است؛ اهانت، حرف دیگری است. تاریخ بیست و سهسالهی بعد از رحلت پیامبر تا خلافت امیر المؤمنین، یک تاریخِ قابل بررسی است؛ باید بررسی شود؛ اما در آن اهانت و جسارت به خلفا بههیچوجه نباید باشد.۱۳۷۰/۱۲/۱۳
صدور انقلاب اسلامی امروز به دوران نبیّاکرم (صلّیاللَّهعلیهوالهوسلّم) نگاه کنید؛ از دور، پیچ را میشود دید. از نزدیک در حین حرکت، هیچکس ملتفت نیست که چه کاری دارد انجام میگیرد؛ مگر هوشمندان. از اینجا شما میفهمید که بشریت در دوران صدر اسلام، مشغول چگونه حرکتی بود و چه کار میکرد. نه اینکه بخواهم دوران نورانی نبیّاکرم را با دورههای دیگر مقایسه کنیم، اما آنچنان کاری را امروز داریم انجام میدهیم؛ یا بهتر بگویم، امروز دنیا در حال آنچنان تحولی است که آن روز بود؛ آن روز هم کسی باور نمیکرد.
شما خیال میکنید قدرتهایی که آن روز بر دنیا مسلط بودند، کمتر از قدرت استکباری امریکای امروز احساس قدرت میکردند؛ نه، آنها هم همینطور احساس قدرت میکردند. ببینید با پیامبران چگونه حرف میزدند. ببینید برخورد تمدنها با کسانی که برخلاف هویها و هوسهای آنها حرف میزدند، چهقدر تحقیرآمیز بود.
به این ماجرای سه نفر پیامبری که به شهر «انطاکیه» مبعوث شدند، توجه کنید؛ «و اضرب لهم مثلا اصحاب القریة اذ جائها المرسلون. اذ ارسلنا الیهم اثنین فکذّبوهما فعززنا بثالث فقالوا انّا الیکم مرسلون». این سه پیامبر، به سردمداران یک تمدن گفتند که ما هدفی داریم، پیامی داریم و آمدهایم با شما حرف بزنیم. مسأله، مسألهی کوهنشینی و سنگتراشی نیست؛ مسألهی تمدن امپراتوری کذایی روم با آن جاه و جلال و با آن آثار عظیم تاریخی است. این «انّا الیکم مرسلون»، در بیان قرآنکه مبنی بر ایجاز است، یک کلمه است. پیامبران یک کلمه گفتند که ما به سوی شما فرستاده شدهایم. اینطور نبوده که همهی مردم «انطاکیه» را یکجا جمع کردند و این سه نفر رفتند سخنرانی کردند و گفتند: «انّا الیکم مرسلون»؛ نه، «انّا الیکم مرسلون»، همانطوری گفته شد که امام در طول این ده سال به دنیا گفت. امام همین را میگفت دیگر؛ «انّا الیکم مرسلون». ای بشر غافل! ای انسان اسیر دست چند فامیل سیاسی و صنعتی عالم! ای ملتهای تحقیرشده! ما آمدهایم شما را نجات بدهیم، ما آمدهایم با شما حرف بزنیم. امام ده سال این را میگفت؛ «انّا الیکم مرسلون». شاید آن پیامبران هم در طول مدتی این حرف را زدند.
«قالوا ما انتم الّا بشر مثلنا و ما انزل الرّحمن من شیء ان انتم الّا تکذبون». از طرف مقابل، تکذیب و تحقیر: نه آقا، شما چه میگویید؟ شما چه حرف تازهیی برای بشریت دارید؟ شما هم مثل بقیهی مردمید؛ اسلامِ مخصوص خودتان را آوردهاید و حرف مخصوص خودتان را میزنید؛ همین لحنی که سردمداران مادّیگری مظلم و منحوس دنیا، با انقلاب و با امام و با داعیان حق و پرچمداران حق، حرف زدند و امروز حرف میزنند.
«قالوا ما انتم الّا بشر مثلنا و ما انزل الرّحمن من شیء ان انتم الّا تکذبون. قالوا ربّنا یعلم انّا الیکم لمرسلون. و ما علینا الّا البلاغ المبین». حملهی مجدد، از طرف پیامبران است: نه، مقدسات را به شهادت میگیریم که ما به خیر شما حرف میزنیم. ما فرستادهایم، ما رسالت داریم، ما با شما حرف داریم. به وجدانتان مراجعه کنید، به ادیانتان مراجعه کنید، به اندیشمندان پاکنهادتان - اگر دارید - مراجعه کنید. ما میخواهیم حرفمان را به شما برسانیم - «البلاغ المبین» - نمیخواهیم به دست خودمان در هر نقطهیی، خشتی را از اینرو به آن رو برگردانیم. ما میخواهیم انگیزش را در شما به وجود بیاوریم؛ صادر کردن اندیشه و فکر و انقلاب و فرهنگ؛ همانی که بیش از همه چیز دشمن از آن خائف است.
تا صحبت بلاغ مبین در میان میآید، طرف مقابل جبههاش خشنتر میشود. اینجا دیگر صحبت تحقیر نیست؛ «قالوا انّا تطیّرنا بکم لئن لم تنتهوا لنرجمنّکم و لیمسّنّکم منّا عذاب الیم». اینجا دیگر صحبت این نیست که در تبلیغات خود لبخند تمسخر بزنند و بگویند حرف نو آوردند، لکن مبانی کهنه را ترویج میکنند؛ نخیر، صفبندی است. او میگوید شماها برای بشریت مضرید؛ او که خودش بزرگترین ضربه را به حیات انسان زده است! میگوید اگر شما از این رسالت و از این حرف دست برندارید، تهدید میشوید؛ «لیمسّنّکم منّا عذاب الیم». آنوقت اینجاست که پیامبر در مقابلهی با این روش، باز به یک ضربهی متقابل مضاعف دست میزند؛ «قالوا طائرکم معکم أئن ذکّرتم بل انتم قوم مسرفون».
این حادثه همیشه بوده، امروز هم هست. آن روز هم دنیا و دنیاداران در مقابل حرکت پیامبر، با چهرهی خشن و سرد و با کمال خشونت رفتار میکردند؛ مخصوص امروز نیست؛ اما در همهی موارد هم آن جبههیی که در نهایت عقبنشینی کرده، همان جبههی متکبر و مستکبر بوده است. این جاست که تاریخ روزبهروز تکامل پیدا کرده است. تفسیر الهی تاریخ، این است. تکامل تاریخ، یعنی این.۱۳۷۰/۰۶/۲۷
تکامل تاریخ در پرتو برخورد انبیای الهی با مستکبرین و سردمداران مادّیگری تاریخ دارد عوض میشود. یکی از پیچهای مهم حرکت تاریخ، در زمان من و شما دارد طی میشود. پیچهای تاریخ، در طول سالهای متمادی طی میشود. گاهی عمر یک نسل یا دو نسل، در تاریخ یکلحظه است. ما در یکی از همان پیچهای عمده و در یکی از همان نقاط عطفیم.امروز به دوران نبیّ اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نگاه کنید؛ از دور، پیچ را میشود دید. از نزدیک در حین حرکت، هیچکس ملتفت نیست که چه کاری دارد انجام میگیرد؛ مگر هوشمندان. از اینجا شما میفهمید که بشریت در دوران صدر اسلام، مشغول چگونه حرکتی بود و چه کار میکرد. نه اینکه بخواهم دوران نورانی نبیّ اکرم را با دورههای دیگر مقایسه کنیم، اما آنچنان کاری را امروز داریم انجام میدهیم؛ یا بهتر بگویم، امروز دنیا در حال آنچنان تحولی است که آن روز بود؛ آن روز هم کسی باور نمیکرد.شما خیال میکنید قدرتهایی که آن روز بر دنیا مسلط بودند، کمتر از قدرت استکباری امریکای امروز احساس قدرت میکردند؛ نه، آنها هم همینطور احساس قدرت میکردند. ببینید با پیامبران چگونه حرف میزدند. ببینید برخورد تمدنها با کسانی که برخلاف هواها و هوسهای آنها حرف میزدند، چقدر تحقیرآمیز بود. به این ماجرای سه نفر پیامبری که به شهر «انطاکیه» مبعوث شدند، توجه کنید؛ «و اضرب لهم مثلا اصحاب القریة اذ جاءها المرسلون. اذ ارسلنا الیهم اثنین فکذّبوهما فعززنا بثالث فقالوا انّا الیکم مرسلون» این سه پیامبر، به سردمداران یک تمدن گفتند که ما هدفی داریم، پیامی داریم و آمدهایم با شما حرف بزنیم. مسئله، مسألهی کوهنشینی و سنگتراشی نیست؛ مسألهی تمدن امپراتوری کذایی روم با آن جاه و جلال و با آن آثار عظیم تاریخی است. این «انّا الیکم مرسلون»، در بیان قرآن که مبنی بر ایجاز است، یککلمه است. پیامبران یککلمه گفتند که ما به سوی شما فرستاده شدهایم. اینطور نبوده که همهی مردم «انطاکیه» را یک جا جمع کردند و این سه نفر رفتند سخنرانی کردند و گفتند: «انّا الیکم مرسلون»؛ نه، «انّا الیکم مرسلون»...همین لحنی که سردمداران مادّیگری مظلم و منحوس دنیا، با انقلاب و با امام و با داعیان حق و پرچمداران حق، حرف زدند و امروز حرف میزنند. «قالوا ما انتم الّا بشر مثلنا و ما انزل الرّحمن من شیء ان انتم الّا تکذبون. قالوا ربّنا یعلم انّا الیکم لمرسلون. و ما علینا الّا البلاغ المبین»حملهی مجدد، از طرف پیامبران است: نه، مقدسات را به شهادت میگیریم که ما به خیر شما حرف میزنیم. ما فرستادهایم، ما رسالت داریم، ما با شما حرف داریم. به وجدانتان مراجعه کنید، به ادیانتان مراجعه کنید، به اندیشمندان پاکنهادتان اگر دارید مراجعه کنید. ما میخواهیم حرفمان را به شما برسانیم «البلاغ المبین» نمیخواهیم به دست خودمان در هر نقطهیی، خشتی را ازاینرو به آن رو برگردانیم. ما میخواهیم انگیزش را در شما به وجود بیاوریم؛ صادر کردن اندیشه و فکر و انقلاب و فرهنگ؛ همانی که بیش از همه چیز دشمن از آن خائف است. تا صحبت بلاغ مبین در میان میآید، طرف مقابل جبههاش خشنتر میشود. اینجا دیگر صحبت تحقیر نیست؛ «قالوا انّا تطیّرنا بکم لئن لم تنتهوا لنرجمنّکم و لیمسّنّکم منّا عذاب الیم». اینجا دیگر صحبت این نیست که در تبلیغات خود لبخند تمسخر بزنند و بگویند حرف نو آوردند، لکن مبانی کهنه را ترویج میکنند؛ نخیر، صفبندی است. او میگوید شماها برای بشریت مضرید؛ او که خودش بزرگترین ضربه را به حیات انسان زده است! میگوید اگر شما از این رسالت و از این حرف دست برندارید، تهدید میشوید؛ «لیمسّنّکم منّا عذاب الیم». آنوقت اینجاست که پیامبر در مقابلهی با این روش، باز به یک ضربهی متقابل مضاعف دست میزند؛ «قالوا طائرکم معکم أ إن ذکّرتم بل انتم قوم مسرفون» این حادثه همیشه بوده، امروز هم هست. آن روز هم دنیا و دنیاداران در مقابل حرکت پیامبر، با چهرهی خشن و سرد و با کمال خشونت رفتار میکردند؛ مخصوص امروز نیست؛ اما در همهی موارد هم آن جبههای که در نهایت عقبنشینی کرده، همان جبههی متکبر و مستکبر بوده است. اینجاست که تاریخ روز به روز تکامل پیدا کرده است. تفسیر الهی تاریخ، این است. تکامل تاریخ، یعنی این. این مارکسیستهای غافل و بیچاره که چوب کجفهمیهای خودشان را خوردند، اینها تکامل را «پیچیدگی» معنا میکردند. جامعهی متکامل، یعنی جامعهی پیچیده! هرچه جامعه پیچیدهتر باشد، از لحاظ ارتباطات اجتماعی و اقتصادی و بعد هم تکنولوژی، متکاملتر است! معنای تکامل این نیست. تکامل، یعنی مفاهیم عالی را بهتر درک کردن، تخلق به اخلاق عالی را بیشتر پیدا کردن، و یکقدم به سوی یک معرفت صحیح جلو رفتن. به این ترتیب، بشریت قدمبهقدم جلو آمده، تا به دوران نبوت خاتم رسیده؛ و امروز هم همان حرکت به سمت پیش ادامه دارد.۱۳۷۰/۰۶/۲۷
صدور انقلاب اسلامی تقریباً همهی این کتابهایی که شما از «دفتر هنر و ادبیات مقاومت» منتشر کردهاید، خواندهام و بعضی از آنها را بسیار فوقالعاده یافتهام. همین «فرماندهی من» که ذکر شد، از آن بخشهای بسیار برجستهی این کار است. نفس این فکر، فکر مهمی است. آنچه هم که آنجا نوشته شده و عرضه گردیده - حالا یا شما نوشتید، یا خود آن افراد نوشتند و برای شما فرستادند و بعد ویراستاری شده - بسیار چیز برجستهیی است. من وقتی اینها را میخواندم، به این فکر میافتادم که اگر ما برای صدور مفاهیم انقلاب، همین جزوهها و کتابها را منتشر بکنیم، کار کمی نکردهایم؛ کار زیادی انجام گرفته است.۱۳۷۰/۰۴/۲۵
استقبال مردم هند از رهبری در اوایل انقلاب در فضایی که به طور کلی همهی عوامل علیه گرایش ایمانی و دینی، و به طور ویژه علیه گرایش اسلامی بوده، ملتها علیرغم این عوامل مخالف، تشنه و مشتاق شنیدن سخن معنوی و روحانی بودهاند. در همین حال، یک غریو پُرطنین صادقانهی قوی بلند شده و به خاطر صدقش و اخلاص گوینده و پشتوانههای عملیش - که نشان داده است فقط حرف نیست - و به خاطر دشمنی چهرههای زشت دنیا با آن - یعنی چهرهی استکبار، چهرهی ارتجاع، چهرهی زراندوزان - و به خاطر عوامل گوناگونی از این جمله، در دلهای ملتها، بخصوص ملتهای مسلمان، یک جایگاه و تأثیر حقیقی و نسبتاً عمیق به وجود آورده است؛ به طوری که از اول انقلاب تا الان، هرجا که ایادی و عوامل انقلاب - از قبیل من و شما - پاگذاشتند، دیدند که آن غریو و صاحب آن غریو، پیش از آنها به آنجا رفته است.
در اوایل انقلاب، من خودم به هند رفتم و تقریباً به عمدهی مراکز فرهنگی، سیاسی این کشور سر زدم. هرجا که پا گذاشتم، دیدم که انقلاب و امام پیش از ما آنجاست! ما که رفتیم، مردم ما را تحویل گرفتند؛ چون نمایندهی این کانون بودیم؛ نه اینکه ما به آنجا برویم و مردمی بیخبر باشند، آن وقت ما بگوییم چنین حادثهیی اتفاق افتاده است.
هنوز هم همینطور است. شما در این کشورهایی که نمایندگی نداریم، برای بار اول که وارد میشوید، اگر توفیق پیدا کنید که خودتان را به محافل مردمىِ متوقع برسانید - حالا آن گروههایی را که از این مسایل دورند، نمیگوییم - اگر به محافل دانشجویی و روشنفکری و محافل انسانهای متعهد و دلسوز و مخلص بروید، میبینید که این پیام قبل از شما به آنجا رفته است. من در سفرهایی که در دورههای مختلف به جاهای گوناگون داشتم، بلااستثنا در همهی کشورها - اعم از کشورهای اسلامی و غیر اسلامی، حتّی کشورهای کمونیستی - این را دیدم.۱۳۷۰/۰۲/۰۳
صدور انقلاب اسلامی ماها از انقلاب طلب نداریم؛ هیچکس طلب ندارد. «یمنّون علیک ان اسلموا قل لاتمنّوا علی اسلامکم بلاللَّه یمنّ علیکم ان هدیکم للایمان». خدای متعال توفیق داد، تا ما بتوانیم در صفوف مقدم این انقلاب، حرکت و کار بکنیم. ماها مدیون این انقلابیم. ما از این انقلاب طلبکار نیستیم؛ ولی مسلمانان عالم و عامهی مردم ما، از این انقلاب طلبکارند؛ هر چند خوشبختانه آنها هم در این انقلاب، احساس طلبکاری نمیکنند و خودشان را سرباز انقلاب میدانند.
همهی شما در هرجا که هستید، در حراست و حفاظت از این نظام، و در باز کردن مشکلات این کشور، به یک اندازه مسؤولید. ما اگر نتوانیم مشکلات این کشور را حل کنیم، نمیتوانیم انقلاب را حفظ کنیم و طبعاً نمیتوانیم آن را صادر نماییم. همه موظفند که به کارگزاران کشور و بخصوص به دولت، کمک کنند. این، یک وظیفه است. این، همان حرفی است که امام در طول نزدیک به یازده سال امامت پُربرکت و رهبری استثنایی خود، همیشه گفتند. عجیب این است که نگاه نمیکردند در رأس دولت کیست. یک وقت بنا بود که نخستوزیر معرفی کنیم. ایشان به من فرمودند، هر کس که از مجلس بیرون بیاید، من از او حمایت و دفاع خواهم کرد. نمیدانستند که چه کسی بیرون میآید؛ ولی گفتند هر کس که بیاید و هر دولتی که تشکیل بشود، از او حمایت میکنم.۱۳۶۹/۰۹/۱۴
صدور انقلاب اسلامی چقدر تبلیغات جهانى، این جملهی امام عزیز و فقید ما را که فرموده بودند ما انقلابمان را صادر خواهیم کرد به همهی عالم، کوبیدند. صدور انقلاب به معناى این نبود که ما برمیخیزیم - با قوّت و با قدرت - به این طرف و آن طرف میرویم، جنگ راه میاندازیم، مردم را به شورش و انقلاب وادار میکنیم؛ مقصود امام بههیچوجه این نبود؛ این جزو سیاستهاى ما و اصول ما نیست؛ بلکه مردود است. آنها این جمله را اینجورى معنا کردند و آن را کوبیدند. معناى صدور انقلاب همین است که ملّتهاى دنیا ببینند که یک ملّت میتواند با قدرت خود، با اتّکاء به اراده و عزم خود، و با توکّل به خدا، بِایستد و تسلیم نشود. اگر ملّتها این را دیدند، باور خواهند کرد و آنها را تشویق خواهد کرد به اینکه خودشان را از زیر بار ظلم نجات بدهند. همین هم شد. امروز شما میبینید واضحترین حرکات عالم، حرکات مسلمین در جاهایى است که سالهاى متمادى در آنجا مسلمانها زیر فشار بودهاند؛ اعمّ از کشمیر تا سایر کشورهایى که امروز مسلمانها در آنها سر بلند کردهاند. البتّه بر اینها فشار خواهند آورد و فشار آوردند و به آنها ظلم شد، امّا فشار به معناى از بین بردن نتیجهی کار نیست. فشار قادر نیست که یک حرکت مستمر و با توکّل بر خدا را متوقّف بکند؛ بلکه گاهى فشار، آن حرکت را وسیعتر هم خواهد کرد. شما امروز نگاه کنید به مردم فلسطین؛ مردم در داخل سرزمینهاى اشغالى حقیقتاً با فشار مبارزه کردند. این مبارزه در شرایط سختى در فلسطین انجام میگیرد، امّا مردم این مبارزه را ادامه دادند. همین ملّت افغانستان که با سختیهاى بسیار مواجه شدند و یک روز در سرتاسر دنیا هیچ کس نبود که به داد اینها برسد و به آنها کمک کند، تنها و مظلومانه جنگیدند و ایستادند و ادامه دادند. بقیّهی ملّتها هم همینجور هستند. و این ناشى میشود از الگوى اسلام در ایران، الگوى جمهورى اسلامى. انقلاب اینجور صادر میشود و اینجور درس و تعلیم و سرمشق براى ملّتها به وجود میآورد.۱۳۶۸/۱۲/۲۲
صدور انقلاب اسلامی قم، همیشه باید آن دریای خروشانی بماند که هر جریان مخالفی در آن حل شود. باید همواره آن رود پُربرکتی باشد که آثار و برکات اسلامی خود را به سرتاسر میهن اسلامی و بیرون آن صادر کند. قم، مرکز انقلاب و اسلام است؛ چون مرکز حوزهی علمیه و علمای بزرگ و پرورشگاه انسانهایی است که میتواند انقلاب و کشور و ملت را در سطوح مختلف هدایت کند. شما مردم و جوانان و زن و مرد قم و شما حزباللّهیهای این شهر، همواره باید روح پاسداری از این ارزشها را با همان شور و خلوص و اخلاصی که همیشه داشتید، در خودتان حفظ کنید.۱۳۶۸/۱۰/۱۹
صدور انقلاب اسلامی رسانههای صهیونیستی و دستگاههای استعماری عالم، جمهوری اسلامی را به صدور انقلاب منسوب میکند. اگر صدور انقلاب به معنای صدور مواد منفجره و ایجاد جنجال و اغتشاش در میان ملتها و کشورهای دیگر باشد، این تهمت از دامان جمهوری اسلامی بکلی دور است. صادر کردن شر و فساد، متعلق به امریکا و دستگاههای جاسوسی و مخرب نظامهای استکباری است. آنها هستند که ناراحتی و اغتشاش و ناامنی را در میان ملتها میبرند و به ناحق در کار و زندگی و امور داخلی آنها دخالت میکنند. آنها هستند که به وسیلهی عوامل و مزدورانشان، بر ضد حکومتهای انقلابی و مردمی و نیز بیگناهان وارد عمل میشوند و ایجاد زحمت و ناراحتی میکنند.
امروز دست سردمداران رژیم امریکا و عمال و مزدوران آنها و مرتجعان حاکم بر کشورهای اسلامی، به خون بیگناهان و غیرنظامیان و سرنشینان هواپیمای مسافربری ایران و چهارصد نفر حاجی و زایر ایرانی و فلسطینیان مظلوم و مردم لبنان آغشته است. آنها تروریست هستند، و جمهوری اسلامی ایران از چنین تهمتهایی مبراست.
اگر صدور انقلاب به معنای صدور فرهنگ قرآنی و انسانساز اسلام است، این درست است و به آن نیز افتخار میکنیم. ما وظیفهی خود میدانیم که با صدای بلند و توان بالا، مفاهیم و ارزشها و احکام و معارف اسلامی را که مایهی نجات ملتها و مستضعفان و مظلومان است، اشاعه دهیم. ما احساس میکنیم که اگر به این تکلیف عمل نکنیم، مقصریم.
اگر ما اقدام به گسترش مفاهیم و ارزشهای اسلامی و انقلابی هم نکنیم، طبیعت این مفاهیم و معارف آن است که مثل هوای لطیف و عطر گلهای بهاری، خودبهخود در فضای ذهنیت جهان گسترش پیدا میکنند؛ چه دشمنان بخواهند و یا نخواهند. امروز مسلمانان عالم باید توجه کنند که دستگاههای استکباری با جنجالآفرینی میخواهند آنها را از بیان صحیحترین و صادقانهترین احساسات و معارف باز بدارند.
سالهای متمادی، فرهنگ منحط غرب بدون هیچ مانع و رادعی، به تخریب و افساد در کشورهای اسلامی مشغول بوده است. متأسفانه حکومتهای فاسد و وابسته نتوانستند سد محکمی را که از یک حکومت صالح انتظار میرود، درمقابل توطئههای فرهنگی و سیاسی دشمنان به وجود آورند؛ لذا سردمداران کشورهای غربی، در راه سلطهگری سیاسی و غارتگری اقتصادی خود، به گسترش فرهنگ منحط و خفتبار و ذلیلکنندهی خویش در کشورهای اسلامی پرداختند و هیچکس هم مانع و رادع آنها نشد.
امروز، روزی است که دنیای اسلام بیدار شده است و مسلمانان در سرتاسر عالم، احساس عزت و سربلندی میکنند. آن روز که مسلمانان در هر نقطهی عالم، از ابراز مسلمانی خود خجالت میکشیدند، گذشت. امروز مسلمانان به مسلمانی خود افتخار میکنند، و این به خاطر قدرت و عظمت انقلابی است که با دست توانای رهبر بزرگ و امام عظیمالشأن ما و با فداکاری و ایثار اعجابانگیز ملت بزرگ ایران در این نقطهی حساس عالم به وقوع پیوست و دنیا را مبهوت کرد.۱۳۶۸/۰۴/۲۲
صدور انقلاب اسلامی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، سردمداران تبلیغات جهانی روی اشاعهی فرهنگ انقلابی اسلام جنجال راه انداختند و آن را به عنوان صدور انقلاب - با معنای غلطی که از صدور انقلاب میکردند - مورد تهاجم تبلیغاتی قرار دادند. همهی رسانهها در سرتاسر عالم، روی این نکته و کلمه تکیه میکنند که جمهوری اسلامی درصدد صدور انقلاب است! خباثت آنها در اینجاست که صدور انقلاب را به معنای صدور مواد منفجره و ایجاد درگیری در گوشه و کنار عالم و از این قبیل کارها معرفی میکنند! که این هم مثل بقیهی خباثتهای تبلیغاتی دنیای غرب، یک ترفند رذیلانه است.
صدور انقلاب، یعنی صدور فرهنگ انسانساز اسلام و صدور صفا و خلوص و تکیه و اصرار بر ارزشهای انسانی. ما به این کار و انجام این وظیفه افتخار میکنیم. این، راه انبیاست و ما این راه را باید ادامه دهیم.
دنیای غرب و سردمداران فرهنگ فاسد و منحط غربی، از اینکه فساد و فحشا و اعتیاد و انواع و اقسام بدبختیها و روسیاهیها را به سراسر عالم صادر میکنند، خجالت نمیکشند؟! این فرهنگ فحشایی که امروز متأسفانه سراسر دنیا و بیش از همه، دنیای فقیر جهان سوم را فرا گرفته، از کجا آمده است؟ این، یکی از صادرات فرهنگ غربی و تمدن استعماری و استکباری است. انواع و اقسام فسادها و انحطاطهایی که امروز بشریت را در فشار گذاشته و اعتیادهای خطرناکی که گریبان جوانها را در بسیاری از کشورهای فقیر و عقبافتاده گرفته، از کجاست؟ فرهنگ مصرفی غلط که بر بسیاری از کشورهای اسلامی و غیراسلامی جهان سوم تحمیل شده، از کجاست؟
اگر شما وارد بازار کشورهای فقیر منطقهی خودمان - نفتخیز و غیرنفتخیز - بشوید، خواهید دید پروپاگاند و تبلیغات اجناس مصرفی زاید و غیر لازم غربی، تمام فضای زندگی اینها را پُر کرده است. آیا بشر به این چیزها احتیاج داشت؟! کشورهای تولید کنندهی نفت، ثروت خدادادی متعلق به همهی مردم را که باید صرف عمران و آبادی کشورشان بشود، میدهند و در مقابل وسایلی میگیرند که جز انحطاط و فساد در زندگی، تأثیر دیگری ندارند. همهی اینها صادرات فرهنگ غربی و امریکا و اروپا به کشورهای جهان سوم است.
امریکا و اروپا و کشورهای غربی، در لابلای فرآوردههای خوب تمدن خود - مثل صنعت و علم و تحقیق، که متعلق به همهی بشریت است و برای گروه خاصی نیست - انواع و اقسام بدیها و فسادها و انحطاطها را وارد کشورهای جهان سوم کردند و مردم و جوانها و دولتها و ملتها را مبتلا و ذلیل نمودند و به خاک سیاه نشاندند. آنها از کارهای خود شرم نمیکنند و خجالت نمیکشند و به صادرات پلید خودشان به کشورهای دیگر افتخار هم میکنند!
چرا ما باید از صادر کردن توحید و اخلاق انبیا و روح فداکاری و اخلاص و تزکیهی اخلاقی به کشورهای دیگر خجالت بکشیم؟! چرا باید شرم کنیم از اینکه غیرت و حمیت صحیح و ایستادگی در مقابل قدرتهای باطل را به صورت درس عملی به ملتهای دیگر ارایه و تعلیم بدهیم؟
ملتها باور نمیکنند که بشود با عوامل و مزدوران قدرتهای استکباری درافتاد. ما درافتادیم و پیروز هم شدیم. چرا این عمل و تجربهی خودمان را در اختیار افکار عمومی ملتها نگذاریم؟ ما این انقلاب را صادر میکنیم. ما از اینکه بتوانیم توحید و مکتب انبیا و روشهای انسانیِ پاکیزه و طیب و طاهر و صبر و مقاومت و ایثار را به کشورهای دیگر صادر کنیم، هیچ ابایی نداریم. رسانههای غربی که با پول صهیونیستها و با تدبیر سیاستمداران خبیث و ظالم و فاسد اداره میشوند، میخواهند جنجال درست کنند و ما را از این حرف و عمل که فرهنگ و مفاهیم انقلاب باید صادر شود، پشیمان کنند.
اگر منظور این است که ما مواد منفجره صادر میکنیم، این ادعا دروغ است. این کار را خود دستگاههای پلید خبیث استکباری میکنند. سازمان جاسوسی امریکاست که برای ساقط کردن دولتها وارد صحنه میشود و اسلحه و مواد منفجره و نیرو میبرد و به ضد انقلاب در کشورهای انقلابی کمک میکند. ما به هیچ کشوری مواد منفجره نمیبریم. خرابکاری دور از شأن ماست و بههیچوجه به ما نمیچسبد و هر کس بگوید، خلاف و دروغ گفته است. این تهمتهای ناشایست، باب خود همان کسانی است که اینها را به اسلام و جمهوری اسلامی نسبت میدهند.
کیست که امروز به دولت غیرقانونی مستقر در شرق بیروت و همپیمان با اسرائیل و امریکا، برای کوبیدن مسلمانها سلاح و مهمات و موشک میدهد؟ تروریسم کار امریکاست. دولت امریکا که هواپیمای مسافربری را با صدها سرنشین منهدم میکند، تروریست است. دولت سعودی که صدها زن و معلول و بیمار را در مثل چنین روزی در حریم امن الهی با آن وضعیت رقتبار به شهادت میرساند، تروریست است. از شأن انقلابی جمهوری اسلامی و اسلام و ملت ایران، کارهای تروریستی به دور است. نامهایی از قبیل تروریست، شایستهی همان آدمهای پَست است که خودشان بزرگترین تروریستهای دنیا هستند.
صدور انقلاب، به معنای صادر کردن ارزشهای انقلابی و افشاگری دربارهی مستبدها و ظالمهای عالم، وظیفه و تکلیف الهی ماست. اگر این کار را نکنیم، کوتاهی کردهایم. جمهوری اسلامی و ملت ایران و آن شخصیت عظیم و عالیقدری که دنیا را در مقابل عظمت خودش کوچک و خاضع کرد، نشان دادند که همهی قدرتهای عالم برای مقابله با چنین عزم و ارادهی معظم و پولادینی - که اسلامی است و متعلق به عموم ملت است - کوچکند.۱۳۶۸/۰۴/۱۹
ارزشهای انقلاب اسلامی, صدور انقلاب اسلامی, صدور انقلاب اسلامی, وظیفه ملی صدور انقلاب، به معناى صادر كردن ارزشهاى انقلابى و افشاگرى در بارهى مستبدها و ظالمهاى عالم، وظيفه و تكليف الهى ماست.۱۳۶۸/۰۴/۱۹